هفته نخست خردادماه در ادامه هفته ماقبل از آن با اعتصابات متعدد کارگری همراه بود. وضعیت وخیم معیشتی کارگران و خانوارهای کارگری، فشارها و تنگناهای کمرشکن اقتصادی که بردوش کارگران آوارشده، از حد تحمل فراتر رفته است. گرانی مواد خوراکی، پوشاک، مسکن، دارو، درمان، عدم امنیت و ضمانت شغلی، بیمههای ناکارآمد و هزار و یک معضل و نارسایی دیگر، جایی برای سکوت و بیتفاوتی باقی نگذاشته است.گذران زندگی، لاجرم با مبارزه و اعتراض علیه وضع موجود عجین گشته است.بر متن شرایط متلاطم جامعه و بر متن موقعیتی که انفجار ناشی از تراکم فشارها یکی از مشخصههای بارز آن است، هرروز مبارزه و اعتراض و اعتصابی در این یا آن بخش جامعه و این یا آن کارخانه شعلهورمی شود که به چند نمونه اشاره می کنیم.
نزدیک به دو هزار تن از کارگران پیمانی معدن سنگآهن چادرملو، در اعتراض به پایین بودن دستمزد، ناکارآمدی بیمهها و نداشتن امنیت شغلی از روز ۲۹ اردیبهشت دست به اعتصاب زدند. این کارگران که تحت سختترین شرایط و غالباً دور از خانواده، با کمترین دستمزد و امکانات به کار تعمیر و نگهداری مشغولاند، نسبت به شرایط کاری خود بهشدت معترضاند و برای تغییر آن به اعتصاب یکهفتهای روی آوردهاند. معدن چادرملو از بزرگترین تولیدکنندگان کنسانتره سنگآهن در کشور است و تهیهکننده خوراک برای واحدهایی چون ذوب و فولاد مبارکه اصفهان است.
کارگران ابنیه و فنی راهآهن قم نیز با فراخوان قبلی و در اعتراض به اخراج ۲۵ تن از همکاران خود، روز یکم خرداد دست از کار کشیدند و سپس در مقابل استانداری، اداره کار و بازرسی راهآهن تجمعات اعتراضی برپا کردند.یکی از شرکتهای پیمانکاری راهآهن (شرکت پیمانکاری فلق) ۲۵ تن از کارگرانی را که پیگیر مطالبات همکاران خود بودند به بهانه “غیبت” از کار اخراج کرده بود. این اقدام مورد اعتراض شدید کارگران قرار گرفت. کارگران راهآهن در حمایت از بیستوپنج همکار خویش و برای بازگشت به کار آنها متحداً دست به اعتصاب و تجمع زدند.در تاریخ ششم خرداد کارگران ابنیه فنی تاکستان نیز دست به اعتصاب و تجمع زدند. علاوه بر کارگران ابنیه و فنی قم و تجمع ۳۵۰ کارگر تاکستان، کارگران راه آهن کرمان نیز در اعتصاب بسر می برند. درهمین روز کارگران شرکت گندله سازی مادکوش بندر عباس نیز مقابل استانداری هرمزگان تجمع اعتراضی برپا کردند.
در فاصله یکم تا سوم خرداد، چندین اعتصاب و تجمع کارگری دیگر نیز رخ داد که ازجمله میتوان به اعتصاب رانندگان کامیون، کارگران کارخانه داروگر تهران، اعتصاب رانندگان معدن زغالسنگ طزره، اعتصاب و تجمع کارگران شهرداری ایلام و جیرفت، اعتصاب کارگران همراه خودرو سایپا اشاره کرد.باید اضافه کرد که علاوه براین اعتصابات، تجمع اعتراضی کارگران بیکار و جوانان جویای کار مقابل شرکت کشت و صنعت نیشکر هفتتپه، تجمعات و راهپیمایی اعتراضی کارگران بازنشسته و تجمع سراسری بازنشستگان مخابرات را نیز داشتهایم.
گسترش تجمعات و اعتصابات کارگری در شرایطی است که اعتصاب بزرگ و سراسری کارگران پروژهای نفت و گاز و پتروشیمی که از اول اردیبهشت آغازشده کماکان ادامه دارد. این اعتصاب فراگیر و سراسری که بیش از ۱۰۰ شرکت نفت و گاز و ازجمله دهها پالایشگاه و پتروشیمی را دربرگرفت، در محدوده صنعت نفت و مناطق نفتخیز جنوب باقی نماند بلکه به سایر صنایع مانند صنایع فولاد و معدن نیز تسری یافت.افزون بر مراکز نفت و گاز و پتروشیمی، بیش از ۱۰ مجتمع فولاد و ۵ معدن مس و برخی نیروگاهها در سایر مناطق کشور نیز به اعتصاب پیوستند.
ارتجاع حاکم که از گسترش بیشتر اعتصاب بهویژه پیوستن کارگران رسمی نفت به اعتصاب بهشدت وحشت داشت، از همان نخستین روزهای اعتصاب به سرکوب کارگران متوسل شد. علیرغم تهدیدات تلفنی و ارسال پیامکهای تهدیدآمیز و احضار و بازجویی برخی فعالان کارگری و نیز استفاده از ترفند اخراج گسترده و چند هزارنفره کارگران اعتصابی و جایگزینی نیروهای خارجی بهجای آن، بهمنظور شکستن اعتصاب به شایعهپراکنی در موردپذیرش خواستها و انعقاد قرارداد و غیره نیز متوسل شد.کارفرمایان در برخی شرکتها نیز به چنین اقداماتی متوسل شدند.هدف آنها این بود که اعتصاب را بشکنند و به هر حیلهای شده بخشی از کارگران را به سرکار برگردانند. اما شواهد موجود حاکی از آن است که اقدام فریبکارانه این گروه از کارفرمایان نیز باشکست روبرو شده است.آنچه در شرکت جهان پارس پتروشیمی صدف اتفاق افتاد، حاکی از همین شکست و ناکامی است.
کارگران شاغل در شرکت جهان پارس پتروشیمی صدف که جزء اولین کارگران اعتصاب سراسری بودند، مانند همه کارگران پروژهای با خواست افزایش ۷۹ درصدی دستمزد و ۲۰ روز کار ۱۰ روز استراحت وارد اعتصاب شدند. پسازآنکه ترفندها و تهدیدات گوناگون برای شکستن اعتصاب بیثمر ماند، کارفرمای شرکت به کارگران وعده داد دستمزد را به میزان ۵۰ درصد افزایش میدهد. کارگران که با این وعده به کار بازگشته بودند متوجه شدند که فقط یکمیلیون تومان به دستمزد اضافهشده است. به این معنی که اگر کارگری ۸ میلیون میگرفت حالا ۹ میلیون و کسی که به فرض ۹ میلیون میگرفت حالا ۱۰ میلیون میگیرد. درنتیجه، کارگران در اعتراض به خلف وعده کارفرما، حاضر به قبول قرارداد نشدند و از روز اول خرداد دوباره وارد اعتصاب شدند.
اگرچه در اعتصابات کارگران پیمانی و پروژهای صنعت نفت همواره این خطر و این احتمال وجود داشته و وجود دارد که کارفرمایان با وعدههای فریبنده اما دروغین و یا در بهترین حالت با پذیرش نیمبند و موقتی برخی خواستها، کارگران را به پایان اعتصاب و بازگشت به کار وادار کنند با این هدف که اعتصاب سراسری در این یا آن بخش فرونشسته و آرامآرام دچار ریزش شود و در گام بعدی اعتصاب بدون آنکه به نتایج قابل قبولی دست پیداکرده باشد، پایان یابد، اما درحال حاضر اعتصاب کارگران پروژهای با هوشیاری کارگران ادامه دارد. بهرغم بایکوت شدید خبری و بهرغم تمام ترفندها و وعدههای قلابی و دروغین، شواهد موجود اما حاکی از تداوم اعتصاب است. برای نمونه خبرهای انتشاریافته در مورد عسلویه حاکی از آن است که تعدادی از نیروها به خوابگاهها برگشتهاند اما به سرکار نرفتهاند. یکی از کارگران شاغل در پتروشیمی آپادانا میگوید: ما کارگران پیمانکاریهای مختلف در پتروشیمی آپادانا، هنوز در اعتصابیم، تعداد کمی به محل رفتهاند ولی کار تعطیل است، ما تا وقتی جواب نگیریم، برنمیگردیم.
آری کار تعطیل است. اعتصاب ادامه دارد و تا وقتیکه به خواستهای کارگران پروژهای رسیدگی و پاسخ مناسب داده نشود اعتصاب ادامه خواهد داشت. بر طبق تجارب مبارزات کارگران پروژهای در سه سال اخیر(از سال ۹۹ تاکنون)، اگر اعتصاب تنها با تحقق بخشی از خواستها تمام شود و یا حتی بدون تحقق خواستها و به هر دلیلی اعتصاب پایان گیرد، تردیدی در این مسئله وجود ندارد که مبارزه در صنعت نفت بهویژه مبارزه کارگران پروژهای نفت ادامه خواهد یافت. دهها هزار کارگر پروژهای تحت هیچ شرایطی حاضر به ادامه وضع موجود و پذیرش شرایط شبه بردهداری حاکم بر نفت و گاز و پتروشیمی نیستند و اعتصابات خود را در شکلی سازمانیافتهتر، پرقدرتتر و متشکلتر از سر خواهند گرفت.
ارتجاع حاکم اما بهویژه در شرایط متلاطم و انقلابی جامعه از ناحیه اعتصابات کارگری خصوصاً اعتصاب در نفت احساس خطر میکند و از آن وحشت دارد. میداند که اگر اعتصابات سراسری و متشکل در نفت قوام گیرد و تعمیق پیدا کند، گورش کنده خواهد شد.اکنونکه همهی انواع ترفندهای قبلی برای پایان اعتصاب و مرعوب ساختن کارگران بینتیجه مانده است، در شکل وسیعی مستقیم و بیواسطه به قهر و بازداشت و ربودن کارگران پیشرو و زندان و شکنجه متوسل شده است.
۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ اکبر پورات معاون سیاسی امنیتی استاندار بوشهر از دستگیری” ۸ تن از لیدرهای اصلی اعتصاب کارگری در منطقه پارس جنوبی” خبر داد. وی باکمال وقاحت گفت:” این افراد با تلاش سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات شناسایی و دستگیر شدند.” نامبرده برای آنکه جواز سرکوب و مجازات محکمهپسندی ارائه کرده باشد اضافه کرد” این افراد از سوی شبکههای خارج کشور حمایت میشدند”
انتصاب اعتصابات و مبارزات کارگری و دیگر اقشار مردم زحمتکش ایران به خارج کشور و بعضاً دولتهای خارجی، همواره یکی از حربههای رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی علیه این مبارزات و اعتصابات بوده است.غافل از اینکه مدتهاست اینگونه دستاویزها هیچکس را فریب نمیدهد. این حربه زنگزده بهکلی خاصیت برندگی خود را ازدستداده و جز رسوایی بیشتر ستمگران حاکم، ثمر دیگری نخواهد داشت. معاون سیاسی امنیتی استاندار بوشهر البته همراه با اعلام این خبر، ادعا کرد اعتصاب در منطقه پارس جنوبی پایان یافته و کارگران شرکتهای مختلف به محل کار بازگشتهاند. اما این ادعا نیز دروغی بیش نبود. ادامه دستگیریها در خردادماه نیز نشان داد که اعتصاب دست کم در اکثر واحدها ادامه دارد و کارگران مرعوب این بازداشتها نشدهاند.
سوم خرداد تسنیم نوشت یک لیدر اعتصاب دستگیرشده است. پنجشنبه ۴ خرداد ابراهیم عرب زاده مدیرکل دفتر امنیتی انتظامی استاندار بوشهر، از دستگیری ۲ کارگر پروژهای نفت خبر داد. او گفت: این دو “لیدر” در اعتصابات اخیر کارگران پارس جنوبی نقش داشتهاند”.تسنیم همان روز از دستگیری سجاد خسروی کارگر پروژهای در عسلویه خبر داد.سجاد خسروی که اهل ایذه و کارگر پروژهای پارس جنوبی است توسط مأموران امنیتی حکومت در عسلویه دستگیر و به مکان نامعلومی منتقلشده است.
خبرهای انتشاریافته حاکی از آن است که از ۲۴ اردیبهشت و بازداشت ۸ کارگر، تاکنون چندین کارگر پروژهای از خانهها و خوابگاههای محل کار ربودهشدهاند و پروندهسازی علیه کارگران پروژهای با شدت ادامه دارد. تمام دستگاه سرکوب و امنیتی و اطلاعاتی سپاه و وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی برای مقابله با اعتصاب و سرکوب کارگران بسیج شدهاند. غیر از “سجاد خسروی” و ” زلفعلی تارازی” دیگر کارگر پروژهای اهل ایذه و یکی از ۸ کارگری که ۲۴ اردیبهشت توسط نیروهای امنیتی بوشهر دستگیر شدند، هنوز هویت سایر دستگیرشدگان و نیز محل نگهداری کارگران بازداشتی مشخص نشده است.
علیرغم تمام اقدامات ضد کارگری و جنایتکارانه رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی، اعتصاب و مبارزه کارگران پروژهای نفت ادامه دارد و هیچ درجهای از سرکوب و شکنجه و زندان، نمیتواند مانع اراده و مبارزه کارگران برای تغییر وضع موجود و رهایی از ستم و ظلم و استثمار شود. بگذارید همینجا یکبار دیگر تصریح کنیم که پیروزی اعتصاب کنونی کارگران پروژهای و هر اعتصاب بزرگ دیگر در نفت و گاز و پتروشیمی درگرو اتحاد، تشکل و مبارزهی سازماندهی شده است. درگرو ایجاد تشکل مستقلی است که قادر به اتخاذ سیاستها و تصمیماتی روشن، منطبق بر خواستهای کارگران باشد و کل کارگران پروژهای نفت را نمایندگی کند. اعتصابات کارگران پروژهای نفت از سال ۹۹ تاکنون آشکارا مسیر بالندهای را طی کرده است. اعتصاب در یک یا چند واحد، بهسرعت به سایر مراکز نفت و گاز تسری یافته و در ظرف دو سه روز به یک اعتصاب فراگیر و سراسری فرا روئیده است. چنین پدیدهای را در هیچ بخش دیگری و در هیچ صنعت دیگری نمیتوان دید که اعتصاب با چنین شتابی فرازهای محلی و شهری و حتی استانی را پشت سر بگذارد. بهرغم این اما اعتصاب کارگران پروژهای نفت و گاز و پتروشیمی از نوعی پراکندگی برخاسته از موقعیت خاص کارهای پروژهای و تعدد پروژههای پراکنده و دور از هم، در رنج بوده است.این اعتصابات به نحو خوبی آغازشده و بهتر از آن ادامه یافته و سراسری شدهاند.اما همینکه به درازا کشیده شده – که عموماً چنین بوده است – در چگونگی ادامه یا پایان اعتصاب از نظم معینی برخوردار نبوده و زمان یا شرایط پایان اعتصاب ناروشن بوده است. نتیجهی اعتصاب یا درجه موفقیت و عدم موفقیت آن نیز از تأثیرات منفی این ناروشنی برکنار نبوده است.برای این ضعف و پدیدهی تحمیلی که در فقدان یک تشکل مستقل و سراسری بیشتر خود را نشان داده است، باید چارهای اندیشید. درجه موفقیت هر اعتصاب تا حد زیادی تابع اتحاد، سازمانیافتگی اعتصاب از آغاز تا انتهای آن و هماهنگی میان کارگران واحدهای مختلف یکرشته است. این مهم نمیتواند میسر شود مگر آنکه یک تشکل واقعی و مستقل سراسری توسط خود کارگران پروژهای ایجاد شود و اعتصاب را از ابتدا تا انتها رهبری کند. بنابراین نهفقط با تمام توان باید تشکلهای مستقل محلی و کمیتههای اعتصاب را در هر کارخانه و کارگاه ایجاد نمود، بلکه همچنین باید تشکلی ایجاد کرد که اعتصاب و مبارزه در مراکز نفت و گاز و پتروشیمی را هماهنگ کند. باید تشکل مستقل فرا واحدی و سراسری کارگران پروژهای را سازمان داد.
نظرات شما