گسترش اعتصابات اقتصادی در گذار به یک جنبش سیاسی

اعتصابات اقتصادی کارگری فزونی یافته است. طی روزهای بعد از اعتصاب بزرگ کارگران ذوب‌آهن اصفهان در ۲۴ و ۲۵ آبان، کارگران در تعداد زیادی از کارخانه‌ها و شرکت‌های  صنعتی و تولیدی یا در بخش خدمات، به‌طور عمده با خواست‌های صنفی و اقتصادی وارد اعتصاب شده‌اند. اعتصابات کارگری در اغلب موارد با تجمع و در برخی نمونه‌ها با راه‌پیمایی و سردادن شعار همراه بوده است. نفس اعتصاب و تجمع و اعتراض کارگری در شرایطی که نبردهای خیابانی و تظاهرات توده‌ای شهرهای سراسر کشور را فراگرفته و جامعه در تب‌وتاب یک انقلاب می‌سوزد، حائز اهمیت جدی است. طی ۷۳ روزی که از آغاز خیزش‌های توده‌ای و قیام‌های شهری گذشته است،عظمت این مبارزات سراسری از یکسو و کشتار و سرکوب وحشیانه توده مردم به دست رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی از سوی دیگر، تمام بخش‌های جامعه ازجمله مبارزات کارگری را نیز تحت‌الشعاع خود قرار داده است. بااین‌همه کارگران برای دست‌یابی به خواست‌های خود، در این یا آن مرکز تولیدی و خدماتی دست به اعتراض زده‌اند. غیر از اعتصاب سیاسی بزرگ و بسیار مهم کارگران پروژه‌ای صنعت نفت در ۱۸ و ۱۹ مهر که با اعمال قهر و خشونت و وحشی‌گری به‌شدت سرکوب شد، اگر تا اعتصاب بزرگ کارگران ذوب‌آهن، اینجاوآنجا تک اعتصاب‌هایی را شاهد بودیم، بعد از اعتصاب دوروزه بزرگ کارگران ذوب‌آهن اصفهان اما تقریباً هرروز شاهد اعتصابات بوده‌ایم به‌نحوی‌که می‌توان ادعا  نمود روند اعتصابات کارگری آشکارا و به نحو چشمگیری درحال افزایش بوده است.

بعد از اعتصاب کارگران ذوب‌آهن اصفهان در ۲۴ و ۲۵ آبان، کارگران داروگر تهران و کارگران شرکت تولیدی صنعتی مرتب روز ۲۸ آبان دست از کار کشیدند. پیش از آن، کارگران آب‌معدنی داماش و سیتی سنتر اصفهان در ۲۴ آبان کار را تعطیل کرده بودند. کارگران پارس آمپول ساوه در ۲۹ آبان دست به اعتصاب زدند. این اعتصاب در روزهای اول آذر نیز ادامه داشت. بعدازآن کارگران شرکت برونز زیرمجموعه آذین خودرو در ۳۰ آبان به اعتصاب روی آوردند. به دنبال آن کارگران  پتروشیمی مسجدسلیمان در اول آذر وارد اعتصاب شدند. این اعتصاب نیز تا چهارم آذر ادامه داشته است. کارگران بهمن موتور و کارگران  پالایشگاه یازدهم (فاز۱۳ ) مجتمع گاز پارس جنوبی نیز در اول آذر دست به اعتصاب زدند.روز بعد یعنی دوم آذر کارگران  بهمن دیزل قزوین و کارگران مجتمع آلومینیم جنوب(سالکو) دست از کار کشیدند. کارگران شرکت ماشین‌سازی نیرومحرکه قزوین، کارگران شرکت کروز و کارگران شرکت زر نام هشتگرد روز سوم آذر به اعتصاب متوسل شدند.پنجم آذر بار دیگر کارگران شرکت تولیدی صنعتی مرتب دست به اعتصاب زدند. همین روز کارگران شرکت سرما آفرین، کارگران جوشکار  مجتمع فولاد بافق و کارگران لوازم‌خانگی شهر صنعتی البرز نیز دست از کار کشیدند.در اعتصاب ۲۴ و ۲۵ آبان کارگران ذوب‌آهن اصفهان، مدیریت به کارگران وعده داد ظرف چند روزبه خواست‌های کارگران رسیدگی شود. کارگران هشدار داده بودند اگر مدیریت به وعده‌های خود عمل نکند، از روز ۵ آذر دوباره وارد اعتصاب خواهند شد. به دنبال خلف وعده مدیریت، روز شنبه ۵ آذر کارگران ذوب‌آهن اصفهان نیز به‌طور یکپارچه دست از کار کشیدند.خبرهای انتشاریافته حاکی از آن است که کارگران قراردادی و ارکان ثالثی در فازهای ۱۱، ۱۳ ، ۱۵، و ۱۶ کنگان نیز در تدارک اعتصاب‌اند.

افزون بر این‌ها رانندگان شرکت‌های حمل‌ونقل استان تهران، رانندگان و کارکنان ترمینال در اسلام‌شهر، رانندگان و کارگران باربری نسیم شهر،کارگران و کارکنان آتش‌نشانی مشهد نیز در همین فاصله دست به اعتصاب زدند و تجمعاتی برپا کردند. در پی انتشار فراخوان “اتحادیه تشکل‌های کامیون داران و رانندگان سراسر ایران” برای اعتصاب، رانندگان و کامیون داران نیز اعتصاب سراسری خود را از روز پنجم آذر آغاز کرده‌اند.

بخش عمده این اعتصابات و تجمعات کارگری مربوط به کارخانه‌ها و شرکت‌های صنعتی و تولیدی است که ازنظر تولیدات نیز نسبتاً مهم هستند و کمیت قابل‌توجهی از کارگران در آن ها اشتغال دارند.صرف‌نظر از ذوب‌آهن اصفهان با  ۱۴ هزار کارگر و تولید سالانه ۳ میلیون و ۶۰۰ هزار تن شمش فولاد، شرکت صنعتی نیرومحرکه قزوین با بیش از ۲۰۰۰ نفر پرسنل تولیدکننده انواع موتورهای بنزینی و دیزلی قابل‌استفاده برای موتورسیکلت، خودرو، پمپ، قایق، سم‌پاش، اره،  ماشین‌آلات کشاورزی و غیره است. شرکت مجتمع صنایع آلومینیم جنوب، بزرگ‌ترین مجتمع آلومینیم کشور است که پرسنل آن بالغ‌بر ۲۰۰۰ نفر است و سالانه ۳۰ هزار تن شمش آلومینیم تولید می‌کند.شرکت صنایع پتروشیمی مسجدسلیمان که با ۸۰۰ کارگر شروع به کارکرد، پرسنل آن به بالای ۴۵۰۰ نفر رسیده و روزانه بیش از ۲۰۰۰ تن آمونیاک و ۳۰۰۰ تن اوره تولید می‌کند.شرکت صنعتی بهمن دیزل و بهمن موتور از زیرمجموعه‌های هلدینگ “گروه صنعتی بهمن” با ۴۰۰۰ پرسنل، تولیدکننده انواع کامیون، کامیونت، کمپرسی، مینی‌بوس و وانت و غیره است. شرکت قطعه‌سازی کروز یکی از بزرگ‌ترین تأمین‌کنندگان قطعات در صنعت خودرو ایران است و قطعات تولیدی خود  را در اختیار شرکت‌های بزرگی چون ایران‌خودرو، سایپا، رنو پارس، بهمن خودرو، پارس‌خودرو قرار می‌دهد . این مجتمع بیش از ۱۲۰۰۰ نفر پرسنل دارد و بیش از ۷۰ درصد کارگران را  کارگران زن تشکیل می‌دهند. پالایشگاه یازدهم (فاز ۱۳) میدان گازی پارس جنوبی که کار آن در بخش سکو و تأسیسات دریایی،خطوط لوله دریایی، تأسیسات خشکی و حفاری است، با پرسنلی بالغ‌بر ۱۵۰۰۰ نفر، روزانه ۵۰ میلیون مترمکعب گاز شیرین، ۸۰ هزار بشکه میعانات گازی، ۲۹۰۰ تن گاز مایع، ۲۷۵۰ تن اتان و ۴۰۰ تن گوگرد تولید می‌کند.

بر پایه آمار و ارقام اعلام‌شده فوق که دربرگیرنده فقط بخشی از کارگران اعتصابات کننده در ده روز اخیر است، می‌بینیم که در این بازه زمانی بیش از ۵۳ هزار کارگر دست به اعتصاب زده‌اند. اگر فرض کنیم تعداد کارگران در مراکز یادشده دیگر که در همین مدت دست به اعتصاب زده‌اند به‌طور تقریبی روی‌هم ۲ هزار نفر بوده باشد، تعداد کارگران اعتصاب‌کننده در ظرف ده روز، به بیش از ۵۵ هزار نفر می‌رسد. درعین‌حال با اشاره به نوع صنایع و میزان تولیداتشان و اینکه یک روز اعتصاب و خواباندن کار چه تأثیراتی می‌تواند در پی داشته باشد، بهتر می‌توان به اهمیت اعتصاب و خواباندن چرخ تولید، به‌عنوان یک تاکتیک و روش مبارزاتی مؤثر کارگری در مقابله با کارفرمایان و سرمایه‌داران پی برد.

شایان‌ذکر اینکه علی‌رغم اقتصادی بودن اکثریت‌قریب‌به‌اتفاق این اعتصابات و خواست‌های کارگران، درمواردی نیز کارگران دست به راه‌پیمایی زده و شعارهای سیاسی متأثر یا همانند شعارهایی که در کف خیابان عنوان‌شده نیز سر داده‌اند. برای نمونه در شرکت صنعتی برونز، کارگران در حین راه‌پیمایی شعار “نترسید نترسید ما همه باهم هستیم” سر دادند. در پارس آمپول ساوه علاوه بر شعار فوق، شعار”مرگ بر دیکتاتور” و “زن زندگی آزادی” سر داده شد.شعار کارگران ذوب‌آهن اصفهان”ذوب آهنی داد بزن، حق تو فریاد بزن”، بلافاصله در اعتصاب و تجمع  روز ۳۰ آبان کارگران برونز تکرار شد: “برونزی داد بزن، حق تو فریاد بزن” و دو روز بعد در اعتصاب و تجمع کارگران بهمن دیزل قزوین به یک شعار عمومی کارگری تبدیل شد ” کارگر داد بزن، حق تو فریاد بزن” و همین شعار در اعتصاب و تجمع روز پنجم آذر  کارگران لوازم‌خانگی شهر صنعتی البرز سر داده شد. طرح شعارهای سیاسی متأثر از شعارهای خیابانی توده‌های به پا خاسته برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی، البته امر جدیدی نبود. پیش از آن نیز کارگران کارخانه شکلات‌سازی آیدین در اعتصاب و تجمع خود در محوطه کارخانه، شعار “از کردستان تا تبریز، فقر و فساد و تبعیض ” و همچنین خطاب به مدیریت کارخانه شعار”بی‌شرف بی‌شرف” سر داده بودند.کارگران حفاری نیز در مسیر خوابگاه به سرکار شعار “زن، زندگی آزادی” سر داده بودند و قبل از همه و مهم‌تر از همه کارگران پروژه‌ای صنعت نفت در اعتصاب سیاسی خود مورخ ۱۸ و ۱۹ مهر شعار” مرگ بر دیکتاتور” و ” امسال سال خونه، سید علی سرنگونه” سر داده بودند.

گرایش به مبارزه سیاسی برای حق‌خواهی و اعتراض علیه رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی که بیش از چهار دهه حقوق اولیه و دموکراتیک کارگران و سایر زحمتکشان را نقض و پایمال نموده و اختناق و تنگناها و فشارهای سیاسی، اقتصادی و معیشتی دهشتناکی را برزنان، جوانان، کارگران، بیکاران و توده مردم تحمیل نموده است، در درون کارگران بسیار قوی است.اعتصابات و تجمعات کارگری و طرح خواست‌ها و شعارها به‌روشنی نشان می‌دهد کارگران نیز مانند تمام اقشار زحمتکش جامعه و حتی بیشتر از آن، از وضعیت موجود و رژیم ارتجاعی و سرکوب گر جمهوری اسلامی متنفر و خواهان سرنگونی آن هستند. اعتصاب‌های فزاینده و بخشاً شعارهای سیاسی کارگری بیان‌گر این واقعیت است که کارگران مانند تمام جوانان وزنان و توده‌های مردم ستمدیده خواهان تغییر و دگرگونی نظم موجودند.علی‌رغم اعمال کنترل پلیسی شدید و احضار و تهدید کارگران پیشرو و فعالان کارگری، شعارنویسی علیه رژیم در محیط‌های کارگری افزایش‌یافته است. در برخی مراکز کارگری عکس خمینی و خامنه‌ای را پایین کشیده و خردکرده‌اند. جنبش طبقه کارگر گام‌هایی را به‌طرف سیاسی شدن برداشته است. ممکن است ما در لحظه فعلی با اعتصابات بزرگ و خالص سیاسی کارگری فاصله داشته باشیم و داریم. اما زمینه برای گذار از اعتصابات اقتصادی به سیاسی فراهم‌تر شده است. طبقه کارگر به روش خود، با ابزار و مصالح خود و با مبارزه مشخص در شرایط مشخص، مسیر ورود یا پیوستن به جنبش سیاسی را طی می‌کند. طبقه کارگر مبارزه‌اش را از محیط کار و از جایی شروع می‌کند که ابزار و امکانات این مبارزه در دسترسش هست.از مطالبات ملموس و اقتصادی خود شروع می‌کند و در مسیر همین مبارزه است که رنگ و بوی سیاسی در مبارزه و جنبش طبقه کارگر تقویت می‌شود.این یعنی سرآغاز پیوستن آرام و بامتانت طبقه کارگر به جنبش سیاسی.تردیدی در این موضوع وجود ندارد که به‌ویژه در فقدان یک حزب مستقل و اخص کارگری، جنبش طبقه کارگر هنوز به یک جنبش سیاسی برای کسب قدرت سیاسی تبدیل نشده است و با آن فاصله دارد. بااین‌همه نمی‌توان این واقعیت را انکار کرد که اعتصابات اقتصادی و گسترش آن به‌ویژه در موقعیت انقلابی به‌سرعت می‌توانند به اعتصابات سیاسی تبدیل شوند و جنبش سیاسی طبقه کارگر را رقم زنند.خصوصاً آنکه به قول مارکس، همه‌جا جنبش سیاسی از درون جنبش اقتصادی کارگران سر برمی‌آورد.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۹۸  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.