مطلب رسیده از داخل کشور – کرونا و دوز سوم واکسن در ایران

تزریق سومین دوز واکسن کرونا در ایران مدتی است که شروع‌شده یعنی پس‌ازاینکه اومیکرن شیوع پیداکرده است. البته طبق معمول روال همیشگی، وزیر بهداشت چندی پیش اعلام کرد؛ نمی‌دانم اومیکرون به ایران رسیده یا نه. این همان روشی است که از ابتدای شیوع کرونا دولت جمهوری اسلامی در پیش‌گرفته است. اما بالأخره با اعلام حضور بیماران مبتلا در بیمارستان‌ها، وزارت بهداشت هم این خبر را تأیید کرد. سرعت زدن دوز سوم واکسن هم بیشتر شد. مردم جهت تزریق دوز سوم واکسن به مراکز درمانی مراجعه کردند. به‌این‌ترتیب که از سنین بالا و بعد از گذشت سه ماه از تزریق دوز دوم، برای تزریق دوز سوم به مراکز درمانی مراجعه کنند. ولی طبق خبرهای انتشاریافته در شهرستان‌های اطراف تهران و برخی مناطق حاشیه‌نشین، مردمی که برای زدن واکسن مراجعه کرده‌اند متوجه شده‌اند که همان حجم واکسنی که در دوز دوم به دو نفر تزریق می‌کردند حالا برای پنج نفر استفاده می‌شود. زمانی که علتش را می‌پرسند مسئول مربوطه پاسخ می‌دهد، نمی‌دانم به ما این‌طور گفته‌اند. این بدان معنی است که مردم درست تشخیص داده‌اند و حجم کمتری واکسن دریافت کرده‌اند. چرا این‌طوراست؟ شاید به خاطر ترس از کمبود واکسن باشد. شاید هم‌فکر می‌کنند مردمی که دیگر قادر به اجاره کردن خانه در تهران نیستند و به‌ناچار به شهرک‌های اطراف تهران برای زندگی کردن رفته‌اند، متوجه تغییر حجم واکسن نخواهند شد. حال‌آنکه درهمان وهله اول چندین نفر برای تزریق به‌جای دونفره، به پنج نفر معترض شدند. درست است که نظام سرمایه‌داری مردم را در فقر نگه می‌دارد چراکه فقر مانع آگاهی است و انسان گرسنه نمی‌تواند جز کار کردن برای سیر شدن به چیز دیگری در زندگی فکر کند و این عدم آگاهی مردم را، نظام سرمایه‌داری برای حفظ بقای خودش لازم می‌داند، اما علی‌رغم این فشارها و محدودیت‌ها، ابزار و سرعت آگاهی در شرایط امروز با گذشته قابل قیاس نیست. امروز مردمی که مدت‌ها تحت ستم و تبعیض قرارگرفته‌اند در مبارزات و تجربه روزانه آگاهی خود را ارتقا داده و بخش‌های پیشروتر جامعه نیز به مرتبه خوبی از آگاهی و شناخت از حق‌وحقوق خود رسیده‌اند. این تصور به‌کلی غلط است که کسی فکر کند مردم فاقد اندیشه‌اند و از عهده تشخیص مسائل برنمی‌آیند. بسیاری از حاشیه‌نشینان را کارگران و زحمتکشان، معلمین و کارمندان تشکیل می‌دهند و دارای افکار مترقی هستند و بلافاصله به‌خوبی متوجه کم بودن حجم واکسن شده‌اند. بسیاری از آن‌ها قادرند وقایع اجتماعی را از دیدگاه طبقاتی بررسی کنند. امروز به‌درستی می‌دانند که سرمایه‌داران، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی و کلیه مزدوران و ثروتمندان و کل نیروهای حاکم دریک طبقه قراردادند و در اردوی مقابل آن‌ها کارگران و معلمین و مردم زحمت‌کش قراردارند. این را قصرهای ساخته‌شده در لواسان، برج‌های بالای شهر، ماشین‌های چندمیلیاردی رستوران‌های لوکس با قیمت‌های باورنکردنی و از طرفی بی‌خانمانی، پشت‌بام خوابی، اجاره‌نشینی در خانه‌های فرسوده و نداشتن قدرت پرداخت اجاره در تهران و کوچ کردن بسیاری از کارگران و زحمتکشان به حاشیه‌های اطراف تهران که مشقات بسیاری برای کارگران و مردم در طی مسافت علاوه بر مشکلات دیگر به وجود آورده است، بیکاری، نداشتن هزینه تحصیل کودکان، پیوستن کودکان بی‌شماری به بازار کار و هزاران هزار مشکلات دیگری که مردم با آن دست به گریبان‌اند به ما نشان می‌دهد. با این اوصاف نوع و زمان تزریق واکسن نیز، بسته به این‌که در کدام طبقه و در کدام اردو قرار داشته باشند متفاوت است. طبقه اول قبل از آن‌که خبر وجود بیماری را اطلاع‌رسانی کنند بهترین واکسن را می‌زنند و خیالشان از همه جهت راحت می‌شود. بعدازآن بر سر منبر می‌روند و چه عیب‌ها و ایرادهایی که در واکسن‌های خارجی پیدا نمی‌کنند (همان واکسن‌هایی که خودشان زده‌اند) و خرید این واکسن‌ها را برای مردم ممنوع می‌کنند. پس از شیوع شدید کرونا تبلیغ واکسن ایرانی شروع می‌شود ولی واکسن خارجی که کسی نمی‌داند از کجا آمده است در ناصرخسرو با قیمت سرسام‌آور به فروش می‌رسد. مردم که قدرت خرید این واکسن‌ها را ندارند، بنابراین بازهم نصیب قشر مرفه جامعه می‌شود. این را می‌گویند جامعه طبقاتی بدون کم‌وکاست که واکسن هم در آن طبقاتی است. در حال حاضر اکثریت طبقه کارگر و زحمتکشان که در زیرخط فقر قرار دارند و درواقع اکثریت مردم ستم دیده را تشکیل می‌دهند، براثر فشارهای اقتصادی و معیشتی و کسر و کمبودهای عدیده‌ای که در زندگی دارند، در فلاکت دائمی به سر می‌برند. انبوه کارگران و زحمتکشانی که زیرخط فقر زندگی می‌کنند مدام پرشمارتر و وسیع‌تر شده و به‌مانند درخت تنومندی درآمده است که هر شاخه‌اش به قشری از جامعه تعلق دارد. تنه اصلی این درخت تنومند به کارگران تعلق دارد و بزرگ‌ترین واصلی‌ترین شاخه‌های آن به‌زحمتکشان و رنج دیدگان و به معلمین و سایر اقشار و مردم زحمت‌کش و تهیدست جامعه. درخت تنومندی که در این سال‌های سیاه ظلم و جنایت بسیار قدرتمند و آگاه شده است و دیگر نمی‌تواند ونمی خواهد به زندگی در گرسنگی و تشنگی و فقروفلاکت ادامه دهد. نیروهای امنیتی و سرکوب گرهم تبرخونی‌شان امروز به چشم مردم تیغ تیزی بیشتر نیست و دیگر نخواهد توانست ریشه‌های این درخت کهن مملو از خشم و کینه را از جا بکند و در اولین طوفان بزرگ خیابانی این درخت تنومند بر سر سرمایه‌داران و حاکمان جنایتکار فرو خواهد افتاد و رژیم جمهوری اسلامی سرمایه‌داری زیر سنگینی این درخت تنومند دفن خواهد شد. با امید به برپایی طوفان پر غرش کارگران و زحمتکشان و با امید به فرارسیدن جهانی آزاد و عاری از ظلم و ستم و طبقات.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۵۱ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.