مبارزات توده‌ای در سالی که گذشت و در چشم انداز

مبارزات و اعتراضات توده‌های زحمت‌کش مردم ایران که از همان نخستین روز‌های فروردین ۹۸ آغاز شد، در ماه‌های بعدازآن نیز روندی رو به اعتلا طی نمود. این مبارزات که در آبان ۹۸ به اوج خود رسید، ماه‌های بعدازآن آذر و دی و تا لحظه‌ای که بختک کرونا بر سرِ مردم آوار نشده بود ادامه یافت.

بارش شدید باران در واپسین روزهای سال۹۷ و ادامه آن در روزهای آغازین سال ۹۸ و از پی آن سیلی که ده‌ها استان و صدها شهر و روستا را دربر گرفت، بار دیگر ماهیت ضد مردمی رژیم جمهوری اسلامی را برملا کرد. سهل‌انگاری و بی‌توجهی رژیم درزمینهٔ زیرساخت‌ها و اقدامات پیشگیرانه، آسیب‌های جدی به مردم وارد ساخت. سیلی که به راه افتاد علاوه بر خسارت‌های مالی، هزاران خانوار را آواره و بی‌خانمان کرد، دست‌کم جان ۷۶ نفر را گرفت ، صد‌ها مصدوم برجای گذاشت و یک‌بار دیگر لاقیدی و بی‌تفاوتی رژیم جنایت‌کار جمهوری اسلامی در قبال جان وزندگی مردم را در معرض دید توده‌های مردم قرارداد. توده‌های زحمت‌کش مردم خشمگین سیل‌زده در چندین استان ازجمله چندین شهر در استان‌های خوزستان، گلستان، فارس و لرستان علیه رژیم به پا خاستند و دست به اعتراض زدند. مردم سیل‌زده که هستی‌شان را سیل در معرض نیستی قرار داده بود، با تجمع و تظاهرات و راه پیمایی که چندین روز ادامه داشت نفرت و انزجار عمیق خود را از رژیم جنایت‌کار جمهوری اسلامی و سران آن نشان دادند. لاقیدی و بی‌توجهی رژیم دزد و جنایت‌کار جمهوری اسلامی تنها در این نبود که زیرساخت‌ها را فراهم نساخته و اقدامات پیشگیرانه‌ای انجام نداده و مردم بی‌دفاع را در معرض سیل قرارداد. پس از جاری شدن سیل نیز هیچ‌گونه اقدام فوری و جدی انجام نداد. در عوض اما مردم، خود به‌ یاری هم برخاستند. کمیته‌های همیاری شکل گرفت. تشکل‌های کارگری، کارگران هپکو، کارگران فولاد و سایر کارگران و همچنین تشکل‌های صنفی معلمان و گروه‌هایی از جوانان، به یاری مردم سیل‌زده شتافتند. در بطن این همیاری‌ها و کمک‌رسانی‌ها، بار دیگر اتحاد میان گروه‌های مختلف مردم زحمت‌کش در برابر دشمن واحد پدیدارشد.

سالی که گذشت همچنین با چندین اعتراض و تجمع و اعتصاب هزاران معلم و بازنشسته همراه بود. در تمام این اعتراضات، زنان نقش برجسته‌ای داشتند. معلمان و بازنشستگان زحمت‌کش، در تجمعات و اعتراضات مکرر خود، خواستار تحقق خواست‌های خویش شدند و شعار ” نان کار آزادی حق مسلم ماست” بر پلاکاردها و پرچم اعتراضات نقش‌بست. پاسخ رژیم به معلمان و بازنشستگان اما یک برخورد شدید امنیتی و پلیسی، یورش وحشیانه به صفوف اعتراض‌کنندگان، ضرب و شتم و بازداشت شماری از معلمان و بازنشستگان بوده است.

افزون بر معلمان و بازنشستگان، اعتراضات شورانگیز و شعارهای مبارزاتی دانشجویان در سال ۹۸ نیز از برجستگی خاصی برخوردار بود. این مبارزات و شعارها، فرازهای جدیدی را در تاریخ‌چه جنبش دانشجوئی گشود و چهره‌ی نوینی از این جنبش ترسیم کرد.

در اردیبهشت سال ۹۸ تلاش رژیم برای تحمیل حجاب اسلامی بر دانشجویان، مورد اعتراض شدید آنان قرار گرفت. دانشجویان با شعار” نان کار آزادی- پوشش اختیاری” در محوطه دانشگاه دست به تجمع و راهپیمایی زدند. این اعتراضات نیز با یورش مشتی مزدور بسیجی و نیروهای سرکوب رژیم روبرو گردید و به‌دنبال آن شماری از دانشجویان مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و تعداد دیگری بازداشت و زندانی شدند. دانشگاه اما خاموش نشد . جنبش دانشجوئی در نخستین روزهای آغاز سال تحصیلی درمهرماه ۹۸ با شعارها و خواست‌های بی‌واسطه سیاسی و رادیکال و روحیه‌ای سرشار از مبارزه و اعتراض به میدان آمد. افزون بر طرح شعارهایی در مخالفت باسیاست دولت درزمینهٔ خصوصی‌سازی آموزش به‌ویژه آموزش دانشگاهی، دانشجویان با سردادن شعارهایی چون” دانشجو و کارگر ایستاده‌ایم درسنگر” ،” فرزند کارگرانیم کنارشان می‌مانیم”،” از هفت‌تپه تا تهران زحمت‌کشان در زندان”، ” زندانی سیاسی آزاد باید گردد” و طرح شعارها و حمل پلاکاردهای دیگر، به‌روشنی سمت‌گیری جنبش دانشجوئی در حمایت از جنبش طبقه کارگر را به نمایش گذاشتند. این اعتراضات با حضور حسن روحانی در مراسم نمایشی به مناسبت نخستین روز تحصیلی در دانشگاه تهران هم‌زمان بود. مراسمی که جز وعده‌های توخالی و تکراری و جز دروغ و فریب، حامل هیچ‌چیز تازه‌ای نبود و به‌طور گسترده از سوی دانشجویان بایکوت شد.

در آبان ماه، پیش از قیام سرا سری که ۲۴ آبان آغاز شد و پنج روز ادامه داشت، هزاران تن از مردم زحمت‌کش و ستم‌کشیده خوزستان ازجمله در شهرهای اهواز، شادگان و کوت عبدالله در اعتراض به مرگ مشکوک یک شاعر ۲۹ ساله خوزستانی دست به تجمعات و تظاهرات خیابانی زدند و با آتش زدن لاستیک و ایجاد راه‌بندان و حتی سنگربندی خیابانی، به‌طور گسترده‌ای علیه رژیم و نقض حقوق سیاسی، اجتماعی و حقوق فردی مردم عرب‌زبان خوزستان به اعتراض برخاستند و پرچم جمهوری اسلامی را پائین کشیدند.

با این پیش‌زمینه‌هاست که ما وارد آبان ماه می‌شویم. از دی‌ماه سال ۹۶ که جامعه وارد یک دوران پرتلاطم سیاسی و یک دوران انقلابی شده بود، مبارزات اقشار مختلف زحمت‌کشان در اشکال گوناگون به‌ویژه در شکل تظاهرات و راه پیمائی علی‌رغم افت‌وخیزها، قریب به دو سال ادامه یافت. در آبان ۹۸ اما فرازهای جدید و پیشرفته‌تری از مبارزات توده‌های مردم رقم خورد و نقطه عطف جدیدی در این مبارزات پدید آمد. با سه برابر شدن بهای بنزین و افزایش آن به لیتری سه هزارتومان که در نیمه‌های شب اعلام شد، موج بزرگی از اعتراضات توده‌ای از نخستین ساعات بامداد روز جمعه ۲۴ آبان آغاز شد و به‌سرعت برق و باد تمام پهنه کشور را دربر گرفت. خیزش اعتراضی توده‌های زحمت‌کش مردم نسبت به افزایش قیمت بنزین بی‌درنگ به اعتراض علیه سران رژیم و قیام سرا سری برای برچیدن تمام نظم موجود فرا روئید. صدها‌هزارتن از توده‌های مردم فقر‌زده و استثمارشده و اقشار تهیدست جامعه، خیابان‌های شهرهای بزرگ و کوچک را به اشغال خویش درآوردند. توده‌های مردم در شعارها و اقدامات رادیکال خود، همه‌جا نشان دادند که جمهوری اسلامی را نمی‌خواهند و برای به زیر کشیدن آن به نبرد برخاسته‌اند. اعتراض و مبارزه علیه گرانی بنزین با سرعت شگفت‌آوری بیش از صد شهر را دربر گرفت و به یک مبارزه مستقیم و تمام‌عیار سیاسی علیه رژیم جمهوری اسلامی و تمام نظم موجود تبدیل شد. پرچم جمهوری اسلامی در چند شهر پایین کشیده شد. توده‌های معترض و قیام‌کننده، بسیاری از مراکز ستم و سرکوب، پایگاه‌های بسیج و سپاه، کلانتری‌ها و نهاد مذهبی را موردحمله قراردادند وآن‌ها را به آتش کشیدند. ده‌ها بانک و پمپ‌بنزین، طعمه آتش خشم مردم شد. وزیر کشور رژیم اعلام کرد بیش از ۵۰ پایگاه و پاسگاه نظامی و انتظامی ۷۳۱ بانک، ۹ مرکز مذهبی ۷۰ پمپ‌بنزین، ۱۸۳ خودرو نظامی و انتظامی موردحمله قیام‌کنندگان قرارگرفته است. تنها در شهر تهران در روز ۲۵ آبان، در ۱۴۷ نقطه و در سراسر کشور در بیش از ۷۰۰ نقطه تجمع و درگیری وجود داشت. توده‌های قیام‌کننده همه‌جا در مقابله با مزدوران حکومتی شجاعانه ایستادند و دست به مبارزه و مقاومت زدند. برای دفاع از جان خویش، خیابان‌ها را سنگر‌بندی کردند و با جسارت و بی‌باکی با مزدوران سرکوبگر حکومتی درگیر شدند و در این مبارزه‌ی مرگ وزندگی از جان خویش نیز گذشتند.

یورش وسیع و گسترده به مراکز ستم و سرکوب و اشکال مبارزاتی رادیکال توده‌های مردم، از مختصات و ویژگی‌های این دوره از مبارزات مردم است که در خیزش‌ها و مبارزات قبلی حتی در طول تمام چهار دهه حکومت اسلامی سابقه نداشت. توده‌های معترض و قیام‌کننده با شعارها و اقدامات خویش نفرت عمیق خود از نظام سرمایه‌داری و مراکز مالی‌آن و همچنین انزجار خویش از نهادهای مذهبی و حافظ مناسبات سرمایه‌داری را به نمایش گذاشتند. آنچه در هفته پایانی آبان ۹۸ رخداد، اگرچه یک حرکت خودانگیخته بود، اما یک شورش کور و بی‌هدف نبود. قیام پنج‌روزه که استحکامات ارتجاع حاکم را مورد یورش گسترده قرارداد، درعین‌حال مراقب بود که خسارتی به اموال مردم معمولی و امکانات عمومی وارد نشود و این خود، نشانی از آگاهی قیام‌کنندگان و هدف‌دار بودن قیام بود. قیامی که شمار شرکت‌کنندگان دران نیز بی‌سابقه بود. علی خامنه‌ای چند روز بعد از سرکوب قیام وقتی‌که مزدوران خود را مورد خطاب قرار می‌داد که باید آماده باشند، به آن‌ها گفت نباید می‌گذاشتند چند میلیون وارد خیابان شوند و ناشیانه یا ناخودآگاه رقم قیام‌کنندگان را فاش ساخت. قیام آبان و جان‌فشانی توده‌های قیام‌کننده به همگان نشان داد که توده‌های زحمت‌کش مردم دیگر نمی‌خواهند و نمی‌توانند وضع موجود را تحمل کنند ولو به قیمت جانشان هم که شده برای به زیر کشیدن نظم موجود و حتی برای روی‌آوری به قیام مسلحانه نیز آماده‌اند. البته طبقه حاکم نیز از مدت‌ها قبل نشان داده بود که دیگر نمی‌تواند به شیوه گذشته بر مردم حکومت کند. تنها کاری که می‌توانست انجام دهد، توسل به سرنیزه و سرکوب بیشتر بود.

جمهوری اسلامی با بیرحمی کم‌نظیری به‌روی قیام کنندگان اتش گشود و توده های زحمت‌کش قیام کننده را به خاک وخون کشید. برای سرکوب و قلع و قمع قیام‌کنندگان از توپ و هلی کوپتر و دوشکا و مسلسل استفاده کرد و قیام را در خون قیام کنندگان درهم شکست. خون ۱۵۰۰ قیام کننده بر زمین ریخت و بیش از ده هزار نفر بازداشت و زندانی شدند. شماری از بازداشت شدگان در دادگاه های فرمایشی محاکمه و به اعدام محکوم شدند. با وجود آن‌که بیش از چهار ماه از قیام آبان گذشته، اما هنوز هم آمار دقیقی از تعداد کشته ها و بازداشتی‌های قیام اعلام نشده است. اگر چه قیام ابان سرکوب و در خون قیام‌کنندگان غرق شد، اما این پایان ماجرا نبود و نیست. مردم آموختند که در نبردهای آتی باید شمار بیشتری از کارگران و زحمت‌کشان به میدان نبرد کشانده شوند و از اشکال مبارزاتی پیشرفته تری استفاده کنند. باید راه ورود فعال و گسترده کارگران به مبارزه مستقیم و علنی و سیاسی را هموار کرد. این راه، تنها با اعتصاب‌های اقتصادی و سیاسی سراسری کارگری‌ست که هموار می‌شود. تنها با اعتصاب عمومی سیاسی سراسری‌ست که می‌توان و باید رژیم را در مقیاس سراسری به چالش کشید و نیروهای سرکوب آن‌ را زمین گیر کرد. بنابراین باید این گونه اعتصابات را سازمان داد و اعتصاب عمومی سیاسی سراسری را تدارک دید.

توده های مردم زحمت کش قیام‌کننده همچنین آموختند که با دست خالی نمی‌توان به جنگ یک رژیم سرکوب‌گر خون‌خوار تا به دندان مسلح رفت. آن‌ها آموختند که جنگ مسلحانه با ارتجاع حاکم و قیام مسلحانه برای سرنگونی ان ضروری و اجتناب ناپذیر است. از اینرو برای قیام مسلحانه نیز باید تدارک دید.

رژیم جمهوری اسلامی با سرکوب وحشیانه قیام ابان و راه‌اندازی حمام خون، بر این خیال بود که توده‌های مردم را مرعوب و صدای هر اعتراضی را خفه کند. اما مردم به جان آمده مرعوب نشده‌اند بلکه پی گیر‌تر از گذشته، به مبارزه و تشدید آن برای براندازی نظم موجود ادامه داده‌اند. هنوز خون قیام‌کنندگان بر سنگفرش خیابان‌ها خشک نشده بود که پرچم مبارزه با رژیم و دفاع بی‌باکانه از قیام‌کنندگان، پرچم دفاع از استثمارشدگان و تهیدستان جامعه در دانشگاه به اهتزاز درآمد. عروج گرایش چپ رادیکال و سوسیالیستی جنبش دانشجوئی در آذر ماه ۹۸ شعارها و نبرد سیاسی آشکار دانشجویان علیه نظم موجود و رژیم سیاسی پاسدار منافع طبقه سرمایه دار حاکم، نه فقط افق جنبش دانشجوئی را بسیار فراتر از چهارچوب خواست ها و مبارزات صنفی برد، بلکه با تمام لایه ها و جناح‌های بورژوازی اپوزیسیون قاطعانه مرزبندی کرد و محکم و استوار در سمت کارگران ایستاد. جنبش چپ رادیکال و سوسیالیستی دانشجوئی با شعارها و مواضع رادیکال و توفنده خود بر تداوم اعتراض و قیام تأکید کرد “آبان ادامه دارد حتی اگر شب و روز برما گلوله بارد”.

در سال ۹۸ امواج پی‌در‌پی اعتراضات و مبارزات توده‌ای یکی پس از دیگری بر پیکر کشتی طوفان‌زده‌ی جمهوری اسلامی فرود آمد. در تاریخ ۱۸ دی، شلیک دو موشک توسط پدافند هوائی سپاه پاسداران به هواپیمای مسافربری اوکراینی، این هواپیما سقوط کرد و ۱۷۶ سرنشین آن همگی کشته شدند. رژیم جمهوری اسلامی و سران آن که همگی از ماجرا باخبر بودند، اما واقعیت را از چشم مردم پنهان کردند، علت سقوط هواپیما را نقص فنی اعلام نمودند و آشکارا به مردم دروغ گفتند. اما پس از انتشار اسناد و مدارک غیرقابل‌تردید شلیک موشک به هواپیما در کشورهای غربی که رژیم دروغ‌گو و جنایتکار جمهوری اسلامی را رسوا و مفتضح ساخت، راه دیگری جز اعتراف به این عمل جنایت‌کارانه برای آن باقی نگذاشت. بیست و یکم دی‌ماه وقتی‌که ستاد کل نیروهای مسلح رزیم پذیرفت هواپیما نه بر اثر نقص فنی بلکه با شلیک موشک سقوط کرده است، موج بزرگ دیگری از خشم و نفرت توده‌های زحمت‌کش مردمی که هنوز دو ماه بیشتر از قیام آن‌ها نگذشته بود پدیدار شد و اعتراضات گسترده‌ای را در پی داشت. این‌بار نیز نخستین شعله‌های مبارزه از دانشگاه زبانه کشید. تجمعات متعددی که در یادبود جان‌باختگان این جنایت هولناک، همراه با تظاهرات و راه پیمائی علیه رژیم در چند دانشگاه (دانشگاه‌های تهران، امیرکبیر، صنعتی شریف) نطفه بست، به‌سرعت به سایر دانشگاه‌ها و مهم‌تر از آن به بیرون از دانشگاه، به خیابان تسری یافت. موج مبارزه و اعتراض خیابانی ده ها شهر را دربرگرفت. بار دیگر شعار علیه خامنه‌ای و کلیت رژیم جمهوری اسلامی در مقیاس توده ای در شهر های مختلف طنین‌انداز شد. عکس ها و بنرهای خامنه ای و قاسم سلیمانی به اتش کشیده شد. علی‌رغم اعمال قهر و خشونت و سرکوب و شلیک گاز اشک‌آور، گلوله های پلاستیکی و ساچمه ای به روی اعتراض کنندگان و بازداشت ده‌ها تن از دانشجویان و جوانان و سایر اعتراض کنندگان، این موج اعتراض و مبارزه که تداوم اعتراضات پیشین بود، یک هفته ادامه یافت. گراش چپ رادیکال و سوسیالیستی جنبش دانشجوئی با حفظ موقعیت برتر خود در این جنبش باطرح شعارهای رادیکال جدیدی که به خیابان و میان مردم برد، گام دیگری به جلو برداشت. جنبش چپ رادیکال و سوسیالیستی دانشجوئی با شعار های رادیکال و شفافی چون “اونکه میگه رفراندم دروغ میگه به مردم”، “اصلاحات، رفراندم رمز فریب مردم” و “نه رفراندم نه اصلاح، اعتصاب انقلاب” بطور قاطعی تمام تلاش رفرمیست‌ها و گروه‌بندی‌های مختلف بورژوازی متمایل به اصلاح طلبان را خنثی کرد. گرایش چپ با طرح شعار جدید “جمهوری اسلامی نابود باید گردد” و با تأکید بر اعتصاب و انقلاب راه انواع اصلاح طلبان و فریب‌کاران را مسدود ساخت. این گرایش با شعار “چه دی باشه چه آبان- پیکار کف خیابان” و  “چه دی باشه چه آبان- پیام یکی‌ست انقلاب” تکلیف همه مدافعان نظم موجود را یک‌سره ساخت. نیازی به گفتن نیست که اعتراضات دی ماه ۹۸ دانشجویان و توده های مردم ، ادامه قیام آبان بود. اعتراضاتی که به سرعت خیابانی شد، ده‌ها شهر را نیز در برگرفت و یک هفته ادامه یافت، ادامه مبازات و قیام آبان ماه بود. شعار جدید جنبش چپ رادیکال و سوسیالیستی دانشجوئی “جمهوری اسلامی نابود باید گردد” نیز در واقع ادامه و تعمیق شعارها و مبارزات پیشین و در ادامه شعارهای قیام ابان ماه بود.

اعتراضات توده‌ای از همان نخستین روزهای سال ۹۸ تا انتهای آن با اعتصابات و تجمعات اعتراضی کارگران همراه بود. به‌رغم سرکوب و بازداشت و زندان ده‌ها تن از کارگران پیشرو و فعالان تشکل‌های مستقل کارگری، مبارزات کارگران در شکل اعتصاب، تجمع و تظاهرات خیابانی ادامه یافت. اعتراضات کارگری موضوع این مقاله نیست. جنبش کارگری در سال ۹۸ را باید در نوشته مستقل دیگری مورد ارزیابی قرارداد.

اعتراضات خیابانی و تظاهرات توده‌ای از آغاز سال ۹۸ تا لحظه ای که توده مردم در دام کرونا گرفتار شدند ادامه یافت. علی‌رغم علل و منشأ متفاوت بروز این اعتراضات، نوک تیز حمله اما همه جا متوجه نظم حاکم و با شعارهائی علیه رژیم و سران آن همراه بود. قیام آبان نقطه اوج این مبارزات، حجت را بر همگان تمام کرد. توده فقیر و تهیدست و استثمارشده برای سرنگونی رژیم حاکم به نبرد برخاست.

این واقعیتی غیرقابل‌انکار است که ویروس کرونا و عواقب شیوع آن در کشور، تأثیرات منفی و مستقیمی بر اعتراضات توده‌ای گذاشته است. در لحظاتی که این بیماری خطرناک و مرگ‌بار بر سرِ توده مردم آوار شده و روال زندگی عادی مردم را بر هم زده و هر روز از میان آن‌ها قربانیان جدیدی می‌گیرد، نمی‌توان توقع و یا انتظار داشت که چون آبان و آذر و … به‌پا خیزند و وارد خیابان شوند. اما تردیدی در این موضوع وجود ندارد همین‌که مردم از پیچ کرونا رد شوند و این فاجعه را پشت سر بگذارند، باخشم و کینه بیشتر و با شور بیشتر، علیه رژیم جمهوری اسلامی و تمام نظم موجود به پا می‌خیزند. تمامی شواهد حاکی از آن است که سال ۹۹ که در نخستین روزهای آن به سر می‌بریم، شرایط اقتصادی و سیاسی وخیم‌تر و حادتر و دامنه نارضایتی توده‌ها بسی گسترده‌تر و شدیدتر خواهد شد. پایان فاجعه کرونا، آغازگُر گرفتن مبارزات گسترده توده‌ای است و امواج بلندتری از اعتراضات توده‌ای فراتر از آنچه در سال ۹۸ با آن روبرو بودیم در راه است.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۶۲ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.