کشتی شکسته جمهوری اسلامی شناور بر امواج دریای خونین توده ها

قیام سلحشورانه توده های زحمتکش مردم ایران پس از پنج روز مبارزه خونین با سرکوب گران جمهوری اسلامی، با برجای ماندن صدها کشته، هزاران زخمی و بیش از ۱۰ هزار بازداشتی در خون فرو نشست. در پی شکست قیام و به خون تپیدن تعداد بی شماری از توده های معترض و پس از آن با باز شدن تدریجی اینترنت، اکنون با گذشت هر روز ابعاد تازه ای از گستره کشتار و جنایات جمهوری اسلامی بر ملا می شوند. ویدئوهایی که این روزها در شبکه های مجازی به اشتراک گذاشته شده اند، تماما گویای این حقیقت اند، که نیروهای امنیتی، نظامی، انتظامی و پلیس ضد شورش رژیم فاشیستی حاکم بر ایران از زمین و هوا توده های زحمتکش، جوانان جان به لب رسیده، مردم قیام کننده و حتی مردمان رهگذر در خیابان ها را به رگبار گلوله بسته اند.

شدت این کشتار، گستردگی، بیرحمی و ابعاد فاجعه بار سرکوب خونین قیام آبان ماه، اگرچه در گستره ای به وسعت تمامی ایران بوده است، اما سبُعیت و درنده خویی آدمکشان جمهوری اسلامی در پاره ای از شهرها و مناطق کشور از جمله ماهشهر، شیراز، شهریار، کردستان و شهرستان سرباز در سیستان و بلوچستان به قدری آشکار و عیان است، که علاوه بر واکنش عمومی توده های مردم ایران، تشکل های صنفی و سیاسی کارگران، معلمان، نویسندگان و دیگر گروه های اجتماعی موجود در داخل کشور، با واکنش شدید نهادهای بین المللی از جمله سازمان ملل و کمیساریای عالی حقوق بشر این سازمان مواجه شده است.

پس از یک هفته بی خبری از ابعاد وسیع کشتار توده های معترض و مردم قیام کننده، از همان لحظه های اولیه وصل شدن دوباره اینترنت و به چرخش درآمدن فیلم هایی که توسط مردم از آن روزهای سرکوب و کشتار ثبت شده اند، اکنون حقایق دردناکی در معرض نگاه همگان قرار گرفته است. حقایقی بسیار وحشتناک و تکان دهنده که جهان و جهانیان را به واکنش علیه جمهوری اسلامی وا داشته است.

در میان مجموعه گزارش ها و فیلم هایی که تا کنون منتشر شده اند، گزارش نوشتاری “آرش” در شرح چگونگی به رگبار بستن توده های معترض ماهشهر و به رگبار بستن جوانانی که در پی تهاجم نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی به درون نیزارهای شهرک جراحی فرار کرده بودند، از همه وحشتاکتر است. در فرازهایی از گزارش “آرش” آمده است: “اهالی ماهشهر و این شهرک ها حتی یک بانک رو آتش نزدند، حتی یک مغازه هم صدمه ندید، تنها کاری که مردم کردند، درست کردن راه بندان و بستن جاده های دسترسی به منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی و بستن راه دسترسی به بندر امام خمینی بود؛ اونم با آتش زدن چند حلقه لاستیک و قرار دادن چند تا سنگ توی جاده و خاموش کردن چند تا کمپرسی و کامیون در جاده. حالا فکر می کنید چه اتفاقی افتاد؟ به دستور استاندار و با مجوز شاک، سپاه خوزستان، یه تیپ ویژه تکاور به ماهشهر فرستاد به همراه دو تانک (بله واقعا تانک) و شش نفربر و کلی سلاح سنگین و نیمه سنگین و حتی هلی کوپتر نظامی! به محض ورود به ماهشهر، ابتدا توی شهر چمران (جراحی) وارد شدند و مردم را به گلوله بستن. با کلاشینکف؟ خیر، با تیربار دوشکا؛ دقیقا با تیربار دوشکا. و از هلی کوپتر هم توی شهر چمران (جراحی) به مردم عادی تیراندازی کردند. حتی به سمت مردمی که توی خونه بودن و حتی توی راه پیمایی اعتراضی شرکت نکرده بودند. در همون ساعت اول حدود ۱۷ نفر از جمله دو کودک ۴ و ۸ ساله و یک پیر زن هفتاد و چند ساله با تیر مستقیم برادران پاسدار کشته شدن. آمار بقیه کشته ها به علت فرار جوان‌ها به بیشه‌ها و تیراندازی کور پاسدارها به این بیشه و نیزارها هنوز مشخص نیست”. آرش درادامه گزارش خود نوشته است: “به علت عشایری بودن بخشی از ساکنین این شهرک ها که از عشایر عرب خوزستان هستند، خیلی‌ها مسلح هستن و سپاه به عمد با این حمام خونی که راه انداخت مردم رو تحریک کرد… با تانک وارد شهرک شدند اما با مقابله مردمی در این شهرک‌ها، غائله جمع نشد. درگیری به شهرک طالقانی(کوره) کشیده شد و چون مردم این شهرک به دلیل مسلح بودن، مقابله به مثل کردن، از ساعت شش و هفت عصر سه شنبه تا ساعت یک بامداد چهارشنبه حتی یک ثانیه صدای رگبار قطع نشد”. شهری که با یورش سنگین توپ و تانک و شلیک سلاح های سنگین آدمکشان جمهوری اسلامی به خون نشست و بر اساس آمار و اسناد منتشر شده دست کم تعداد ۱۰۰ نفر در این شهر قتل عام شده اند. شهری که مردمان داغدارش در مراسم سوگواری عزیزان به خون تپیده شان، به یزله آواز سر دادند: “رود جراحی برایت اشک می ریزد”.

انتشار گزارش و فیلم های گسترده از ابعاد کشتار جمهوری اسلامی در ماهشهر خوزستان، تنها گوشه ای از عمق جنایات و وحشیگری نیروهای جمهوری اسلامی در کشتار مردم بی دفاع بوده است. انتشار ویدئوهای متعدد از  دیگر شهرهای ایران صحنه های فاجعه بارتری را به نمایش گذاشته است. انتشار فیلم تک تیراندازان جمهوری اسلامی از پشت بام دادگستری “جوانرود” که مستقیما به سر و سینه معترضان خیابانی شلیک می کردند، دست به دست شدن ویدئوی کشتار مردم شیراز توسط نیروهای سرکوبگر رژیم که از هلی کوپتر مردم را به رگبار بسته اند، پخش مصاحبه لیلا واثقی، فرماندار قلعه حسن خان در گفتگو با روزنامه ایران، که از دستور مستقیم خود در شلیک کردن به سوی معترضان سخن می گوید، کشتار وسیع مردم شهریار، که وبسایت کلمه تعداد کشته شدگان این شهر را دست کم ۱۰۰ نفر اعلام کرده است، سرکوب خونین توده های معترض در کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی که آمار کشته شدگان آن دست کم تا ۱۴۰ نفر گزارش شده است، گوشه های دیگری از وسعت کشتار و درنده خویی نیروهای آدمکش جمهوری اسلامی در روزهای خونین آبان است، کشتاری که این روزها در گستره ای به وسعت جهان بازتاب یافته اند. آنچه بدان اشاره شد، اما تمام ماجرا نبوده و نیست. سرکوب و کشتار مردم نه فقط در مناطق یاد شده، بلکه در گستره ای به وسعت تمامی ایران صورت گرفته است. سرکوب مردم شهرستان سرباز در سیستان و بلوچستان، نمونه دیگری از بیرحمی جمهوری اسلامی در مواجه با توده های معترض در این شهر بوده است. مردم بپا خاسته شهرستان سرباز نیز با بیرحمی تمام توسط آدمکشان جمهوری اسلامی قتل عام شدند. طبق آمارهای منتشر شده تا کنون از کشته شدن ۶۰ نفر در این شهر گزارش شده است.

شهرهای نام برده، از جمله مناطقی هستند که سرکوب و کشتار در آن ها بسیار شدیدتر از نواحی دیگر بوده است. نظر به فیلم ها، آمار و گزارش هایی که تا کنون در شبکه های اجتماعی منتشر شده اند، مجموعه نشانه های موجود، جملگی بیانگر شدت و افسار گسیختگی نیروهای سرکوب رژیم در کشتار جوانان و مردم قیام کننده بوده است. کشتاری که با گذشت سه هفته، هنوز که هنوز است، هیات حاکمه ایران از دادن هرگونه آماری در مورد تعداد زخمی ها، کشته شدگان و دستگیری ها، خودداری می کند. این بی خبری در شرایطی است که با گذشت هر روز، آمار کشته شدگان در شبکه های مجازی بیشتر و بیشتر اعلام می شوند. سازمان ملل در آخرین گزارش خود تعداد کشته شدگان را ۲۰۸ نفر اعلام کرده است. این نهاد بین المللی در عین حال اضافه کرده است که تعداد واقعی قربانیان آبان ماه می تواند بیشتر از رقم فوق باشد. سایت کلمه با توجه به دریافتی های خود، تا کنون تعداد کشته شدگان را ۳۶۴ نفر اعلام کرده است. در این میان، آمارهایی که در شبکه ها اجتماعی، گروه های حقوق بشری و کانال های تلگرامی انتشار یافته اند، بازگو کننده رقمی بسیار بالاتر است. آمارهایی که مدام در حال افزایش نیز هستند. مجموعه اطلاعات منتشر شده در شبکه های اجتماعی از کشته شدن نزدیک به هزار نفر، زخمی شدن چندین هزار و دستگیری بیش از ۱۳ هزار نفر تاکید دارند. ارقامی که به حقیقت نزدیک اند و این همان حقیقت دردناکی است که مسئولان امنیتی رژیم از جمله محمد جعفری، دادستان کل رژیم را به سکوت و هذیان گویی در مورد عدم اعلام آمار کشته شدگان وا داشته است. محمد جعفری، در آخرین اظهار نظر خود با خبرنگاران در باره اعلام نکردن تعداد کشته شدگان گفت: “علت اش اینه که [تعداد کشته شدگان] مرتب و همه روزه به صورت متغیر است؛ چون متغیر است، من امروز یک عددی بگویم ممکنه منطبق با واقعیت نباشد”. این کتمان حقیقت، تنها بیانگر تعداد بالای کشته شدگان و زخمی هاست. زخمی هایی که زیر شکنجه و بازجویی هر روزه تعدادی از آنان کشته می شوند.

این بی خبری از تعداد کشته شدگان، عدم اطلاع از وضعیت وخامت بار زخمی ها که طبق سخنان محمد جعفری هر روزه تعدادی از آنان جان می بازند و نیز بی خبری از تعداد بازداشت شدگان و شرایط  نابسامان زندان ها، جملگی شرایط بسیار ملتهب و نگران کننده ای بر جامعه و خانواده های جانباختگان و زخمی ها و دستگیرشدگان حاکم کرده است. وضعیت نگران کننده ای که نهادهای بین المللی را نیز در مقابل این همه سکوت، بی خبری و بی توجهی جمهوری اسلامی به واکنش کشانده است.

میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل در بیانیه ای که روز جمعه ۶ دسامبر (۱۵ آذر) منتشر شد، یادآور شده است: “تصاویر تایید شده نشان می دهد خشونت مفرط علیه معترضان بکار رفته است، از جمله نیروهای امنیتی با اسلحه از پشت بام ساختمان دادگستری در یک شهر[جوانرود] و از هلی کوپتر در شهر دیگر[شیراز] به معترضان تیر اندازی می کنند”. کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل با اشاره به تصاویر دیگری گفته است: “به نظر می رسد که نیروهای امنیتی به معترضینِ در حال فرار از پشت تیراندازی می کنند یا به طور مستقیم صورت یا اعضای حیاتی آنان را هدف قرار می دهند؛ به عبارت دیگر تیراندازی آنان به قصد کشتن است و این نقض آشکار تعهدات و اصول بین المللی ناظر بر کاربرد زور و نقض جدی موازین حقوق بشر است”. میشل باشله، با یادآوری کشتار خونین نیزار ماهشهر توسط ماموران دولتی گفته است: “علیه تظاهر کنندگان از جمله افرادی که در حال فرار بودند یا در نیزاری نزدیک میدان پنهان شده بودند، سلاح های سنگین به کار بردند که به کشته شدن دست کم ۲۲ نفر و احتمالا بسیار بیش از آن منجر شد…افرادی هم که در خیابان یا از خانه هایشان ناظر اتفاقات بودند، هدف شلیک قرار گرفتند”.

تصویری که اکنون از کشتار وسیع جوانان محروم و توده های جان به لب رسیده مردم در قیام آبان ماه در گستره ایران و جهان بازداب یافته است، تصویری خونین، بیرحمانه و مملو از صحنه های دلخراشی است که طی ۵ روز توسط مزدوران مسلح و آدمکش جمهوری اسلامی در شهرهای مختلف ایران صورت گرفته است. این تصویر اما، نیمی از حقیقت موجود است. نیمه دیگر شور و تحرک انقلابی موجود در جامعه است که درتلاش برای تغییر وضعیت موجود و امیدواری بیشتر به سرنگونی محتوم جمهوری اسلامی تجلی یافته است. دریای خونینی که جمهوری اسلامی در آبان ماه به راه انداخت، اکنون یک دریای آرام و راکد نیست که طبقه حاکم و نظام سیاسی پاسدار آن فاتحانه بر این باور باشند که با کشتی تَرَک برداشته می توانند از روی امواج متلاطم این دریای خونین عبور کنند و به ساحل نجات برسند. دریای خونین موجود، نه دریایی آرام و راکد، که دریایی بسیار پر تلاطم، خروشان همراه با امواج بلند و سرکشی است که کشتی جمهوری اسلامی را به خطر افکنده است. دریایی خشمگین که عبور از امواج پر تلاطم آن دیگر هرگز برای هیات حاکمه بیرحم و ورشکسته ایران ممکن نیست. این دریای خونینِ، که اکنون با خشمِ و استقامت و پایداری توامان با امید گسترش یابنده عموم توده های مردم ایران و خانواده های داغدار در سرنگونی جمهوری اسلامی تجلی یافته است، در آینده ای نزدیک کشتی سوراخ شده و تَرَک برداشته نظام فاشیستی حاکم بر ایران را در امواج بلند و سرکش خود متلاشی خواهد کرد. این اتفاق را از هم اکنون می توان در میانه امواج پرتلاطم دریای خونین و مواج خشم توده های کارگر و زحمتکش دید. توده های کارگر و زحمتکشی که دیگر نه می خواهند وضعیت موجود را تحمل کنند و نه دیگر می توانند به زندگی خفت بار در حاکمیت چنین رژیم سفاک و آدمکش ادامه دهند. این را التهاب و شور مبارزاتی موجود در جای جای ایران فریاد می زند. این را شجاعت و تحرک انقلابی نیروهای درون جامعه در ابراز همدردی علنی با خانواده های جانباختگان و دستگیرشدگان به ما می گوید. این را شور و تهور و بی باکی مصاحبه های پدر و مادر پویا بختیاری در فضای ملتهب جامعه نهیب می زنند، این را بیانیه های گروه های مختلف اجتماعی و تحرک انقلابی آنان در محکومیت کشتار وسیع مردم قیام کننده در آبان ماه به ما می گوید، این را اعتراضات عمومی دانشجویان در روز شنبه ۱۶ آذر به صد سخن فریاد زدند، فریادی که تداوم طنین خونبار آبان ماه بود. این را هراسانی، سراسیمگی و رجزخوانی های بی سرو ته کشتی بانان کشتی سوراخ شده جمهوری اسلامی به ما می گوید. کشتی بانانی که اکنون کشتی شان در تلاطم امواج خشمگین و خروشان دریای خونینی که خود در آبان ماه ایجاد کردند، عنقریب در شُرف متلاشی شدن است.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۵۰ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.