یک سال گذشته، یعنی از دی ماه ۹۶ تا دی ماه ۹۷ را میتوان از جمله سالیانی در تاریخ ایران دانست که رخدادها و پیامدهای آن روند تحولات آتی جامعه را رقم زدند. با آن که اعتراضات و اعتصابات در ۳۹ سال گذشته، یعنی از زمان قدرتگیری جمهوری اسلامی، دمی در جامعه فرونخفته و آرام نیافته بودند، اعتراضات دی ماه ۹۶، نقطه عطفی در اعتراضات تودهای و سراسری مردم ایران در نزدیک به ۴ دهه اخیر بودند. بستر این اعتراضات و نارضایتیها را فقر و فلاکت و تبعیض و نابرابری، چپاول و غارت حاکمان و نابسامانیهای اجتماعی دمافزون مهیا کرده بودند و جرقهای کافی بود تا سد سرکوب و خفقان را فروریزد و سیل تودهها را به خیابانها سرازیر کند. جرقه زده شد، سد فروریخت و تودههای خشمگین به شورش علیه فقر، بیکاری، گرانی، ستم، بیحقوقی، تحقیر و فرودستی برخاستند.
معمولا در کشورهایی که استبداد و خفقان نه تنها مجراهای تشکل و مبارزه جمعی، بلکه حتا راه نفس را بسته است، اعتراضات تودهای نیز اشکالی انفجاری به خود میگیرند. اعتراضات سراسری دی ماه ایران نیز از چنین ویژگی برخوردار بودند. آنها، آتشفشان خشم و خروش محرومان و تهیدستانی بودند که از فشارهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و گسترش روزافزون فاصله طبقاتی به تنگ آمده بودند و حقوق برحق خود را طلب میکردند.
از دیگر ویژگیهای اعتراضات سراسری دی ماه مهم گذار جنبشهای اعتراضی به جنبشهایی برانداز و علیه کلیت نظام بود. فاصله بین شعارهای اولیه علیه گرانی و بیکاری با شعارهای سیاسی “جمهوری اسلامی نمیخوایم نمیخوایم”، “مرگ بر دیکتاتور”، “مرگ بر خامنهای” چنان کوتاه بود که به دشواری بتوان زمان یا مکان معینی را برای این گذار معین کرد. طی چند روز، نه تنها تودههای معترض به ویژه جوانان به مقابله با نیروهای سرکوب رژیم شتافتند، بلکه در برخی شهرها حتا به برخی مراکز رژیم حمله کردند و آنها را به آتش کشیدند.
ویژگی دیگر جنبش اعتراضی آن بود که دم به دم و روز به روز قشرها و گروههای اجتماعی بیشتری را به میدان مبارزه کشاند. چنان که طی چند روز، با وجود نبود تشکل و سازماندهی، به معنای کلاسیک، به سرعت به بیش از ۱۰۰ شهر گسترش یافت. زنان، در اعتراض علیه حجاب اجباری، تبعیض و بیحقوقی، ججابهای اجباری را بر سر چوب کرده و بر بلندیها ایستادند. دانشجویان در همان اولین روزها به آن پیوستند. معلمان و کارگران، بیکاران و فارغالتحصیلان، همه و همه در آن حضور داشتند.
بههمپیوستگی و رابطه پویای بین اعتراضات در شهرهای مختلف و میان گروههای اجتماعی مختلف را نیز نباید از یاد برد. اگر دانشجویان دانشگاه با شعار “اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا”، پایان دوران سلطهی جناحهای سیاسی بر دانشگاهها را اعلام کردند، مردم بلافاصله با تکرار آن، پایان دوران توهم و امید کاذب در کل جامعه را فریاد زدند. و باز این دانشجویان بودند که خواسته تودهی مردم را در شعار “نان، کار، آزادی” سردادند و این کارگران و زحمتکشان بودند که شعار را از آن خود کردند.
در اثبات اهمیت اعتراضات دی ماه، همین بس که هیئت حاکمه هراسیده، از هر دو جناح، شتابان خواهان سرکوب “اغتشاگران” و دنبالهروان “اهداف پلید دشمن” شدند. هرچند نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی، همچون همیشه، بینیاز به این آبروریزیها و آه و فغان سران و چهرههای اصولگرا و اصلاحطلب دست به کار شده بودند. با کشتن چند ده نفر، مجروح کردن چند صد نفر و بازداشت و دستگیری چند هزار نفر، اعتراضات دی ماه پس از ۱۰ روز سرکوب شدند، اما پیامی بس گویا بر جای گذاشتند: پایان دوران رکود سیاسی و آغاز دوران جدید، یعنی دوران انقلابی، در زندگی مبارزاتی تودههای مردم.
گرچه سرکوب، نقش مهمی در فروکش این نخستین موج جنبش در یک دوران انقلابی ایفا کرد، اما تنها علت نبود. در اعتراضات تودهای دی ماه، با آن که تودهها عزم خود را به سرنگونی رژیم نشان دادند، اما هنوز فاقد آلترناتیوی بودند که جایگزین جمهوری اسلامی کنند. نبود سازماندهی از دیگر ضعفهای اساسی آنها بود. تجربه نشان داده است اعتراضات خودانگیخته اگر نتوانند بر عدم سازماندهی خود غلبه کنند، دیر یا زود دامنه و نیروی کوبندگی خود را از دست خواهند داد. دو کمبود مهمی که با استمرار مبارزات کارگران و زحمتکشان در ماههای بعد گامهایی مهمی در جهت رفع آنها برداشته شد.
تنها در بهمن ماه، کارگران نیشکر هفتتپه برای چندمین بار در سال ۹۶ دست به اعتصاب زدند. کارگران هپکو، همزمان با کارگران نیشکر هفتتپه بار دیگر اعتصاب کردند و در خیابانها به تظاهرات پرداختند. صد کارگر برق فشار قوی به نمایندگی از سوی چند هزار کارگر به تهران آمدند و در برابر وزارت نیرو دست به تجمع زدند. گسترش مبارزات کارگری نشان میداد نه تنها سرکوبهای دی ماه مانع اعتصابات و اعتراضات نگشته است، بلکه به رغم تمامی تهدیدات، بگیروببندها، احضارها و بازداشتهای فعالین کارگری، گسترش یافته است. جنبه چشمگیر دیگر آن بود که در این اعتصابات و تجمعات در اعتراض به مطالبات و دستمزدهای معوقه و در مواردی خصوصیسازی، گرایش به اعمال کنترل و نظارت کارگری رو به رشد بود.
در اسفند ماه، به فراخوان گروه “اتحاد بازنشستگان” شماری از بازنشستگان در مقابل مجلس تجمع کردند. هرچند پیش از این نیز بازنشستگان بارها اعتراض و تجمع کرده بودند، اما افزودن برخی مطالبات سیاسی به مطالبات اقتصادی، نظیر “حق تشکل و آزادی زندانیان سیاسی” در قطعنامه تجمع، نشان از رشد رادیکالیسم در جنبش بازنشستگان داشت. در همین ماه، کارگران گروه ملی صنعتی فولاد در برابر استانداری خوزستان تجمعات پرشوری را آغاز کردند و آن را با راهپیمایی در شهر اهواز همراه کردند.
این تنها مبارزات کارگران نبود که در آخرین ماههای سال رو به رشد بودند. در ۲۵ اسفند چندین هزار کشاورز اصفهان با خواست حقآبه خود به خیابانها آمدند علیه مسئولان جمهوری اسلامی شعار دادند و حتا در نماز جمعه، پشت به امام جمعه ایستاده و شعار دادند: “رو به میهن، پشت به دشمن”.
از فروردین ۹۷ باز اعتراضات ادامه یافتند. در اواخر فرودین، کردستان در اعتراض به مسدود شدن مرزها، یکپارچه به اعتصاب برخاست.
در اوایل اردیبهشت، “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان” برای هر یک از روزهای “هفته معلم” برنامهای را اعلام کرد که به جز تجمع در مقابل مجلس و تحصنی دو ساعته، روز آخر آن “روز برگزاری تجمع اعتراضی” در برابر ادارات آموزش و پرورش در مراکز استان و شهرستانها بود. در همین ماه، مردم کازرون علیه طرح تقسیم شهرستان به اعتراض برخاستند و با وجود عقبنشینی دولت اعتراضات ادامه یافتند. همچنین دانشجویان دانشگاههای مختلف علیه پولیسازی دانشگاه، نداشتن تشکلهای صنفی و نیز برای برخی مطالبات دیگر تجمعات اعتراضی برپا کردند. پس از دستگیری نزدیک به ۵۰۰ دانشجو از دی ماه، خواست آزادی دانشجویان زندانی و پایان یافتن فضای امنیتی در دانشگاهها نیز به فهرست مطالباتشان افزوده شده بود. اعتصاب سراسری ۷۰۰۰ کارگر راهآهن از ۲۴ اردیبهشت از دیگر اعتصابات این ماه بود. در پی آن، کارگران هپکو مجددا اعتصاب کردند.
کارگران فولاد اهواز که تحولات جنبش کارگری در سایر واحدها و کارخانهها را دنبال میکردند، با الهامگیری از مبارزات هپکو، از هفته دوم خرداد با اعتصاب و راهپیمایی خواهان لغو خصوصیسازی کارخانه شدند. رانندگان کامیون از اول خرداد، اولین دور اعتصابات سراسری خود را آغاز کردند. مبارزات دیگری نیز در این ماه در جریان بودند. از جمله تجمعات مکرر مالباختگان مؤسسات مالی در شهرهای مختلف و نیز ادامه اعتراض دانشجویان، تجمع مردم ایرانشهر در مقابل فرمانداری در اعتراض به تجاوز به تعدادی از دختران توسط عوامل رژیم، و دهها اعتراض دیگر.
از ۹ خرداد، اعتراضاتی در منطقه شاپور جدید اصفهان شروع شد و به سرعت وسعت گرفت. شعارها از اعتراض به گرانی و بیکاری به شعارهای سیاسی مانند “مرگ بر دیکتاتور” و “توپ، تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه” بدل گشت. این اعتراضات به فاصله ۵ روز در شهرهای دیگر از جمله تهران، رشت، کرج، ساری و چندین شهر دیگر گسترش یافتند.
دومین اعتصاب سراسری رانندگان کامیون در اول مرداد کلید خورد. به دنبال فراخوان اعتصاب “شورای ھماھنگی کارگران و کارکنان نگھداری خط و ابنیه فنی راهآھن” از اوایل مرداد کارگران راهآهن در شهرها و استانهای مختلف وارد اعتصاب شدند. در همین ماه کارگران نیشکر هفتتپه مجددا اعتصاب کردند. این اعتصاب ۱۵ روزه با عقبنشینی دولت و پذیرش خواستههای کارگران در حرف به پایان رسید.
اعتصاب کردستان در اعتراض به اعدام سه زندانی سیاسی در چهارشنبه ۲۱ شهریور آغاز شد و برخی شهرهای آذربایجان غربی و کرمانشاه را نیز دربرگرفت.
از اول مهر، سومین اعتصاب سراسری رانندگان کامیون آغاز شد و از لحاظ ابعاد و گستردگی دو اعتصاب پیشین را پشت سر نهاد و حتا رانندگان کامیون، ناوگان مسافربری خوزستان نیز در حمایت از آنان وارد اعتصاب شدند. هنوز سه هفته از آغاز سال تحصیلی جدید نگذشته بود که دانشگاهها بار دیگر به میدان اعتراضات دانشجویی بدل گشتند. در روزهای ۲۲ و ۲۳ مهر، بار دیگر معلمان به اعتصاب دو روزه دست زدند.
در آبان ماه، گروه زیادی از بازنشستگان بانکھا یک تجمع سراسری در تھران بر پا کردند. از اواسط آبان دور جدید اعتصابات کارگران نیشکر هفتتپه آغاز شد و به فاصله کوتاهی کارگران فولاد اهواز نیز به اعتصاب و تظاهراتهای خیابانی روی آوردند.
در آذر ماه اعتصابات و راهپیماییهای کارگران نیشکر هفتتپه و فولاد ادامه داشتند. دانشجویان پیش و پس از ۱۶ آذر، تجمعات اعتراضی گوناگونی را برگزار کردند و در آنها بار دیگر بر حمایت خود از کارگران پای فشردند. در روزهای اخیر نیز اعتراضات معلمان و بازنشستگان و دهها اعتراض و اعتصاب کارگری دیگر همچنان ادامه دارند.
این شمهای بود از صدها اعتصاب و اعتراض متنوع دیگر، مانند اعتراضات و اعتصابات کارگران شهرداریهای شهرهای مختلف، اعتراضات جوانان بیکار، اعتراضات مکرر روستاییان به حقآبه، اعتراض مردم شهرستانها به شرایط زندگی و معیشت خود، اعتراضات مالباختگان و صدها اعتراض و اعتصاب دیگر.
خصلت برجسته اعتراضات و اعتصابات ماههای پس از دی ماه، تقویت و تحکیم همبستگی کارگران با یکدیگر بود. به ویژه دو اعتصاب اخیر کارگران نیشکر هفتتپه و فولاد اهواز که به جز نمایش سازماندهی و یکپارچگی نیرومندتر در میان کارگران این دو واحد، شعار “فولاد، هفتتپه، اتحاد، اتحاد” را در خیابانهای شوش و اهواز طنین افکند. هرچند، اعلام همبستگی و حمایت به کارگران این دو واحد محدود نماند. کارگران در سراسر ایران، از جمله کارگران آریان فولاد، عسلویه، شرکت واحد، هپکو، مخابرات، نیروگاههای برق و دهها واحد دیگر در اشکال متنوع همبستگی و حمایت خود را از کارگران نیشکر هفتتپه و فولاد اهواز ابراز کردند.
علاوه بر همبستگیهای کارگری، در شوش و اهواز اقشار مختلف مردم به راهپیمایی کارگران پیوستند. در شهرهای دیگر نیز گروههای اجتماعی گوناگون به ویژه معلمان و دانشجویان به پشتیبانی از آنان و مطالباتشان برخاستند. گروههایی از دانشجویان در دانشگاههای مختلف با شعارهایی چون “فرزند کارگرانیم، کنارشان میمانیم”، “هفتتپه خوزستان، الگوی زحمتکشان” و با دستگیری کارگران با شعار “از هفتتپه، تا تهران، زحمتکشان در زندان” تجمعهای حمایتی برگزار کردند. آنان پیش از آن نیز حمایت خود را از معلمان و مطالبات آنها اعلام کرده بودند. معلمان و بازنشستگان نیز در اشکال متنوع و گوناگون حمایت خود را از کارگران و مطالباتشان بیان کردند. به این ترتیب پیرامون این دو اعتصاب شکوهمند، حمایت و همبستگی وسیعی اقشار زحمتکش شکل گرفت.
از آن سو، کارگران نیز به جز طرح شعارهای ضد دولتی و ضد سرمایهداری خود، با طرح شعارهای عمومی چون “بیکاری، تورم، بلای جان مردم”، “نه حاکم نه دولت نیستند به فکر مردم” حمایت خود از مطالبات زحمتکشان را نشان دادند و مبارزات خود را به مبارزات آنان پیوند زدند. بدین ترتیب بود که شعار “کارگر، معلم، دانشجو، اتحاد، اتحاد” به شعار مشترک این جنبشهای اعتراضی بدل گشت.
از دل این اعتصابات و مبارزات بود که ابتکار انقلابی در میان کارگران رشد کرد و با ارتقای این مبارزات و آگاهی طبقاتی، شورای کارگری نیشکر هفتتپه جوانه زد. از آن پس، کارگران نیشکر هفتتپه شعار “نان، کار، آزادی” را تکامل بخشیده و پرچم “نان، کار، آزادی، اداره شورایی” را برافراشتند، شعاری که به سرعت در میان کارگران و تودههای زحمتکش گسترش یافت. به این ترتیب، آنان با ایجاد شورای کارگری خود و طرح این شعار، یکی از اساسیترین کمبودهای اعتصابات و مبارزات کارگران و زحمتکشان را برطرف ساختند.
تا پیش از آن، آلترناتیوهای گوناگونی از سوی بورژوازی درون حکومتی و بورژوازی به اصطلاح “اپوزیسیون” طرح شده بودند، از استمرار حاکمیت جمهوری اسلامی با برکناری جناحی از حاکمیت، تا بازگشت نظام سلطنتی یا در نهایت برقراری یک جمهوری پارلمانی. آلترناتیوهایی ذهنیگرایانه چرا که فاقد آن نیروی اجتماعی مبارز و انقلابی برای تحقق آنها بودند. از سویی هیئت حاکمه جمهوری اسلامی نیز اطمینان داشت بدون وجود آلترناتیوی واقعی و عینی، چشمانداز سرنگونی، بسیار مبهم و دور از دسترس خواهد ماند.
اما کارگران هفتتپه با ارائه یک آلترناتیو انقلابی و متکی به نیروی طبقاتی خود و در اتحاد با زحمتکشان، چشمانداز سرنگونی را عینیت مادی بخشیدند. آنان با این آلترناتیو که در لحظه مناسب به شعار “نان، کار، آزادی، حکومت شورایی” فراخواهد رویید، و با تکیه به قدرت رهبری خود برای نیل به آن، لحظه سرنگونی رژیم را نزدیکتر ساختند. از همینرو بود که این بار سران جمهوری اسلامی با تمام سبعیت و با توسل به تمامی شیوهها به مقابله با کارگران اعتصابی هفتتپه و پس از آن فولاد اهواز شتافتند. غافل از آن که این راه بازگشتناپذیر است و شعار کارگران هفتتپه راه خود را در میان سایر اقشار و گروههای اجتماعی گشوده است.
نکته دیگر بر سر راه سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری حکومت شورایی، درجه سازمانیافتگی تودههاست. در این عرصه نیز طبقه کارگر پیشتاز است. کارگران ایران به ویژه در برخی از واحدها، طی مبارزات ماههای اخیر خود، هر بار منسجمتر و متحدتر پا به میدان مبارزه گذاشتهاند. هرچند باید اذعان کرد که هنوز به آن درجه از سازماندهی برای برپایی اعتصابات متحدانه سراسری و در نهایت اعتصاب سراسری سیاسی دست نیافتهاند. اما با توجه به شتاب رشد آگاهی طبقاتی، و با توجه به گامهای عظیمی که این طبقه طی چند ماه به پیش برداشته، بر این ضعف نیز غلبه خواهد کرد. به ویژه آن که شتاب تحولات از ویژگیهای دوران انقلابی است.
در پایان، مبارزات و اعتراضات و اعتصابات یک سال اخیر، حاکی از ورود جامعه ایران به یک دوران انقلابی است. دورانی که به رغم تمام افت و خیزهایش، چشمانداز یک انقلاب و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی را گشوده است.
متن کامل نشریه کار شماره ۸۰۴ در فرمت پی دی اف
نظرات شما