فرانسه و جنبش “جلیقه زردها”

“خاک مناسب برای رویش گیاه این نبرد طبقاتی خودِ جامعه‌ی مدرن است. این نبرد را نمی‌توان ریشه‌کن کرد، حتا اگر سیل خون جاری شود. برای ریشه ‌کن کردن این نبرد کافی‌ست حکومت‌ها استبداد حاکم از سوی سرمایه بر کار را که همانا شرط ادامه وجود انگلی آن‌هاست برچینند”. جنگ داخلی در فرانسه – کارل مارکس.

فرانسه سرزمینی که انقلابات متعددی به رهبری پرولتاریای فرانسه به خود دیده است، سرزمینی با مردمی که جنبش مه ۱۹۶۸ و فداکاری‌های بزرگ و متعدد کارگران در اعتراض به نظم سرمایه‌داری را در حافظه‌ی تاریخی خود دارند، بار دیگر و این بار با جنبشی که به “جلیقه زردها” معروف شد، نه فقط اروپا که تمام جهان سرمایه‌داری را تحت تاثیر قرارداده است. جنبش “جلیقه‌زردها” اعتراض بزرگ نادیده گرفته‌شدگان – کارگران و دیگر ستم‌دیدگان جامعه – است به جهانی که روز به روز نابرابری در آن افزایش یافنه، جنگ‌ها پا به پای افزایش هزینه‌های نظامی افزایش می‌یابند، تضاد طبیعت با مناسبات اجتماعی (سرمایه‌داری) به حد فاجعه‌آمیزی رسیده و شکاف طبقاتی، به‌خصوص شکاف بین ابر ثروتمندان و اکثریت بزرگ مردم جهان، به مرزهایی رسیده که هرگز در طول تاریخ نبوده است.

اما جنبش “جلیقه زردها” چگونه شکل گرفت؟!

ده اکتبر کمپینی در فیس‌بوک با عنوان “راه‌بندان سراسری در اعتراض به افزایش قیمت سوخت” توسط دو راننده بین‌شهری جوان اهل “سنه‌مرن” شهری در نزدیکی پاریس راه‌اندازی شد و بیش از ۲۰۰ هزار نفر به آن در فیس‌بوک پاسخ مثبت دادند. سپس فراخوان‌های دیگری در شبکه‌های مجازی و توسط کسانی بدون وابستگی به گروه‌های سیاسی بازنشر شد تا روز ۱۷ نوامبر که در اولین اعتراض سراسری در فرانسه ۲۸۰ هزار نفر با مسدودکردن بزرگراه‌ها این اعتراض را به کف خیابان‌ها کشاندند.

اما چرا و بر بستر چه شرایطی این “فراخوان” مورد استقبال قرار گرفت و در ادامه به جنبشی چنین فراگیر تبدیل گردید؟!

امانوئل مکرون بر بستر نارضایتی مردم از احزاب سنتی، خستگی از وعده‌های‌شان که تنها کاربرد انتخاباتی داشته و ترس از انتخاب “مارین لوپن” و با شعارهایی در رابطه با اصلاحات اقتصادی که می‌بایست وضعیت معیشتی مردم را با کاهش بیکاری و افزایش رشد اقتصادی بهبود بخشد در ماه مه ۲۰۱۷ بر مسند ریاست‌جمهوری نشست. مکرون هم‌چنین از حمایت بزرگ‌ترین سرمایه‌داران فرانسه برخوردار بود. او در مدت ۲ سالی که در دولت “فرانسوا اولاند” پست وزارت اقتصاد، صنعت و امور دیجیتال را برعهده داشت، به‌ویژه با ارائه طرح تغییر قانون کار، سرسپردگی خود را به سرمایه‌داران فرانسه نشان داده و در انتخابات ریاست‌جمهوری از حمایت‌های همه جانبه آن‌ها برخوردار شد.

مکرون به‌عنوان نماینده سرمایه مالی فرانسه، با شتاب بیشتری نسبت به روسای جمهور قبلی “سارکوزی” و “اولاند” سیاست‌های نئولیبرال را به اجرا گذاشت، آن‌هم در شرایطی که جهان سرمایه‌داری هنوز از عواقب بحران اقتصادی رهایی نیافته است. بحرانی که نه تنها بار آن بر دوش کارگران و دیگر اقشار فرودست جامعه گذاشته شده است، بلکه در همان حال بر ثروت ثروتمندان افزوده و فاصله طبقاتی را به‌شدت افزایش داده است. ادامه‌ی همان سیاست‌ها، آن هم با شتاب بیشتر، باعث سرریز شدن خشم فرودستان جامعه شد، آن‌ها که به گفته‌ی خودشان از سوی سیاستمداران حاکم، نادیده گرفته می‌شوند. آن‌ها که براساس تمام آمارها درآمدهای‌شان کاهش یافته بود، بویژه بازنشستگان که بزرگ‌ترین قربانی سیاست‌های مکرون بودند.

عدم استقبال از انتخابات پارلمانی فرانسه که تنها یک ماه پس از مرحله‌ی دوم انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه برگزار شد و حدود ۵۷ درصد واجدان حق رای در آن شرکت نکردند، بیش از هر چیز بیان‌گر روی‌گردانی اکثریت جامعه‌ای بود که تحت فشارهای اقتصادی از بازی‌های انتخاباتی خسته شده و به بیهودگی آن پی برده بود. این اکثریت که در طول یک سال اخیر نیز مدام بر تعدادشان افزوده ‌شد، چاره‌ای نداشت جز آن که راه حل را در جای دیگر جستجو کند، اکثریتی که بنابر سنت فرانسویان در نهایت کف خیابان را برای پاسخ‌گرفتن انتخاب کرد.

اولین مخالفت‌های جدی با سیاست‌های مکرون، اعتصابات کارگری بود که از سوی برخی از اتحادیه‌های کارگری هم‌چون ث ژ تِ (CGT) و در اعتراض به تغییر قانون کار درست چند ماه پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سازماندهی شده بود. این اعتراضات و اعتصابات در طول سال از جمله اول ماه مه ۲۰۱۸ کم و بیش تداوم یافت. درست چند هفته پیش از آغاز جنبش “جلیقه زردها” نیز دانشجویان بیش از ۲۰ دانشگاه فرانسه علیه برخی “اصلاحات” در دانشگاه‌ها با سد کردن درب‌های ورودی دانشگاه و اشغال کلاس‌ها دست به اعتراض زده بودند.

این اعتراضات که بر بستر شرایط عینی معیشتی بخش بسیار بزرگی از جامعه فرانسه شکل گرفته بود، در نهایت به جنبش “جلیقه زردها” تبدیل شد، جنبشی که دیگر نه سازمان‌های سیاسی و اتحادیه‌های کارگری رهبری آن را داشتند و نه مختص به طبقه یا قشر خاصی از جامعه بود. از تمام گروه‌های تحت ستم جامعه از بازنشستگان تا کارگران تا حقوق‌بگیران و دهقانان و صاحب‌کاران جزء همه در کنار هم قرار گرفتند.

افزایش مالیات سوخت در کشوری که ۶۰ درصد بهای سوخت مالیات است، در واقع تنها حکم جرقه‌ای را داشت که منجر به شعله‌ور شدن آتش گردید. اعتراضاتی که پس از ۱۷ نوامبر نه تنها افت نکرد، بلکه همراهی عملی گروه‌های گوناگون جامعه و همدلی اکثریت بسیار بزرگ فرانسویان را بدست آورد.

حتا دانش‌آموزان دبیرستانی و دانشجویان نیز در روزهای پس از آغاز جنبش “جلیقه‌ زردها” با خواست‌های خاص خود دست به اعتراض زدند. آن‌ها در چندین روز متوالی به خیابان‌ها ریخته و با آتش‌زدن سطل‌های زباله با پلیس درگیر شدند که تعدادی نیز دستگیر شدند. در واقع حرکت آن‌ها نیز بر بستری شکل گرفت که جنبش “جلیقه زردها” فراهم ساخته بود.

براساس نظرسنجی‌های انجام شده حمایت از خواست‌های “جلیقه زردها” در فرانسه و پس از آغاز آن همواره رو به افزایش بوده و بیش از ۵۰ درصد از رای‌دهندگان به مکرون در انتخابات ریاست‌جمهوری از این اعتراضات حمایت می‌کنند. براساس نظر سنجی موسسه “ب و آ” ۸۵ درصد حامیان جلیقه زدها از اقشار پایین جامعه هستند. براساس نظر سنجی موسسه “اودوکسا” ۸۲ درصد از فرانسوی‌ها خواستار توقف برنامه مکرون برای افزایش مالیات بر سوخت بوده و ۶۶ درصد خواستار ادامه اعتراضات جلیقه زردها هستند.

هم‌چنین این جنبش که به‌صورت خودبخودی شکل گرفت در ادامه از سازمان‌یابی بهتری برخوردار شد و برای خود سخنگویانی از میان “جلیقه زردها” برای بیان نقطه نظرات جنبش انتخاب کرد. نکته جالب توجه این است که بسیاری از سخنگویان از میان زنان انتخاب شدند. “ترز مولن” که سخنگوی گروهی از این جلیقه زردها است در رابطه با جنبش “جلیقه زردها” و خواست‌های‌شان می‌گوید: “باید قدرت خرید فرانسویان را بالا برد، قدرت خرید طبقات کم درآمد. در واقع ۲۰ درصد افزایش دستمزدها و حقوق‌های بازنشستگی اقشار کم‌ درآمد لازم است و ۲۰۰ یورو به حداقل حقوق باید اضافه شود. برای امرار معاش باید حداقل ۱۴۰۰ یورو در ماه درآمد داشت. حقوق بازنشستگی ۹۰۰ یورو برای مخارج ماهانه کفایت نمی‌کند، هیچ بازنشسته‌ای نباید از ۱۲۰۰ یورو کمتر درآمد داشته باشد. باید به افزایش فصلی بهای گاز و برق پایان داد. ما دیگر قادر به پرداخت نیستیم”.

دولت فرانسه که ابتدا فکر می‌کرد با پاسخ “قاطع” نه به جلیقه زردها، تکیه بر خشونت نیروی پلیس و خسته کردن معترضان می‌تواند این موج را خاموش کند، رفته رفته پی برد که تنها راه باقی مانده عقب‌نشینی است. دولت ابتدا افزایش مالیات سوخت را تعلیق کرد، سپس در ادامه وقتی دید با تعلیق شش ماهه کاری از پیش نمی‌رود، افزایش مالیات سوخت را کلا از بودجه سال آینده حذف کرد. اما همه‌ی این‌ها نتوانست موجب خاموشی جنبشی شود که به راه افتاده بود.

جلیقه زردها که در عمل و در جریان مبارزه به قدرت خود پی برده بودند، دیگر تنها به کاهش مالیات سوخت بسنده نکردند و خواست‌های دیگری مطرح کردند که یکی از آن‌ها برقراری مجدد مالیات بر ثروت‌های هنگفت است، خواست‌هایی که دقیقا نقطه مقابل سیاست‌های اقتصادی نئولیبرالی مکرون است. بدین‌وسیله جلیقه زردها شیپور شکست اجرای سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال را در فرانسه به صدا درآوردند. در واقع مساله تنها عقب‌نشینی دولت فرانسه از افزایش مالیات سوخت نیست، بلکه مساله تشدید مبارزه طبقاتی و مقابله طبقات متخاصم جامعه فرانسه با یکدیگر است. مقابله اکثریت بزرگ جامعه با نظام سرمایه‌داری و بویژه سیاست‌های اقتصادی نئولیبرال مکرون که امروز به‌خوبی از در خواست‌ها و جنبش “جلیقه زردها” هویداست. جنبش “نادیده گرفته شدگان” که کمترین نتیجه‌اش تا امروز یک پیروزی روحیه‌بخش برای آن‌ها بوده است.

ترس سرمایه‌داران بویژه وقتی بیشتر شد که جنبش “جلیقه زردها” از محدوده‌ی فرانسه خارج و به بلژیک رسید. ترس از همگانی شدن این جنبش که چشم‌اندازی جدید همراه با تجربه‌ا‌ی بزرگ در برابر دیدگان “نادیده شدگان” در اروپا و حتا جهان قرار داد و به بصره و عراق نیز رسید.

اگرچه جریان راست افراطی در فرانسه تلاش کرد بر موج این اعتراضات سوار شده و خود را همراه آن‌ها نشان دهد، اما خواست‌های جنبش “جلیقه زردها” که در محورهای اساسی‌اش با جریان راست افراطی که خود نماینده سرمایه‌داران فرانسه است در تضاد می‌باشد، هرگز این امکان را به جریان راست افراطی فرانسه و حزب سیاسی‌اش “جبهه ملی فرانسه” به رهبری مرین لوپن نخواهد داد که از این جنبش به نفع خود بهره‌برداری کند.

یکی از ویژگی‌های مهم جنبش “جلیقه زردها” که عاملی شد در ناتوانی دولت در شکست جنبش، سراسری بودن آن است. به‌گفته‌ی وزیر کشور فرانسه در ۱۷ نوامبر، بیش از ۲۰۰۰ تظاهرات برگزار شد. جلیقه زردها نه در یک خیابان یا شهر بلکه در سرتاسر فرانسه دست به اعتراض از جمله بستن جاده‌ها زدند. به همین دلیل، جلب هر چه بیشتر توده‌ها و ارزیابی از توان آن‌ها و تناسب اشکال مبارزه با آن، یک موضوع بسیار مهم برای ادامه و گسترش اعتراضات سراسری “جلیقه زردها” می‌باشد. اشکال مبارزه نباید به‌گونه‌ای باشد که از مشارکت وسیع توده‌ها و در نتیجه تاثیرگذاری آن بکاهد و رفته رفته حمایت توده‌ای را از دست بدهد.

در حالی که سرمایه مالی فرانسه با پیروزی مکرون دست به یکه‌تازی زده و تهاجم خود را به معیشت کارگران و زحمتکشان فرانسه گسترش داده بود، جنبش “جلیقه زردها” خواب آن‌ها را آشفته ساخت و ورق را به نفع کارگران و زحمتکشان برگرداند. این جنبش به نمونه‌ای برای تمام کارگران و زحمتکشان تبدیل شد. در هفته آینده اعتصابات و اعتراضات دیگری سازمان‌دهی شده و گروه‌های باز هم بیشتری به اعتراض علیه سیاست‌های دولت خواهند پیوست. بزرگ‌ترین سندیکای کشاوزران و دامپروران فرانسوی از برگزاری تجمع اعتراضی در هفته جاری خبر داده‌اند. دو سندیکای کامیون‌داران فرانسوی نیز اعلام کردند در صورتی‌که مذاکرات آن‌ها با مدیران شرکت‌های حمل‌ونقل به نتیجه مطلوب کامیون‌داران نرسد، کامیون‌داران از شنبه آینده دست به اعتصاب نامحدود و سراسری خواهند زد.

شنبه ۸ دسامبر (۱۷ آذر) “جلیقه زردها” چهارمین تظاهرات سراسری خود را در فرانسه برگزار کردند. در این روز نیز براساس اعلام پلیس ۷۰۰ نفر بازداشت شدند، اگرچه از میزان درگیری‌ها نسبت به شنبه گذشته کاسته شده بود. در همین روز در بروکسل پایتخت بلژیک نیز “جلیقه زردها” دست به تظاهرات زدند که حدود ۱۰۰ نفر بازداشت شدند. جنبش “جلیقه زردها” جنبش محرومان جامعه است و باید محرومان جامعه را در سطحی گسترده دربرگیرد. تنها این‌گونه می‌توان به خواست‌هایی بسیار فراتر از لغو افزایش مالیات سوخت رسید.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۰۱ در فرمت پی دی اف

 

POST A COMMENT.