بابک بلوچ: دنیای شگفتی است

دنیای شگفتی است.مردم را شقّه شقّه می کنند اما حامیان مردم هشدار می دهند که مبادا مردم را به شورش و انقلاب فراخوانید زیرا آنها هنوزآمادۀ قیام و انقلاب نیستند. دانش جویان را از پشت میز دانش گاهها به سیاه چاله های شکنجه گران روانه می کنند تا بدنها و روانهاشان را در زیر وحشیانه ترین، ضدانسانی ترین و خشن ترین شکنجه هائی که بشر تا کنون موفق به اختراع و اعمال آن بر مردم از پیر و برنا شده، بکوبند و تکه تکه کنند، ولی روشنفکران بورژوائی که هنوز در خوابهای خوش خیالی خود، رؤیای هدایت و رهبری خلق را زیر دندانهای سختشان مزمزه میکنند، هشدار می دهند که، مردم برنخیزید زیرا حزبتان هنوز با قامت مقدس خود در پیش چشمهاتان نکرده ظهور، و بی حزب، هر ره که می روید، رهی به ترکستان است. دختران را به شیوۀ عهد عتیق به حرمسراها می فروشند، زنان را به جرم زن بودن، تهیدست بودن ویا فقط  ” بودن “، با اجازۀ ملکوتی شرع شهوت پرستِ  فاحشه ساز ولایت فقیه، به صیغۀ صدم و پانصدم در می آورند، اما خوش نشینان حریم دموکراسی غرب فریاد بر میآورند که، مردم برنخیزید، حزب و سازمان پیشرو شما هنوز آماده نیست. چند صباحی دیگر- یعنی چند دهۀ دیگر یا چند نسل دیگر– می بایدتان که ظلم این شحنه ها را تاب آورید، ولی بدانید وقتی که ما – حامیانتان ( ؟! ) – پا به میدان گذاریم، همه تان را از کودک و بزرگ، از پیر و جوان، با انقلابی که شما به رهبری ما ( !!! ) می کنید، به بهشت جاودان، منتقل می کنیم. مردم را کرور کرور روانۀ خرابه ها و حلبی آبادها، روانۀ زاغه های بی درو پیکر و بی آب و نان می کنند و آنچه آدمی بر حیوان هم روا نمی دارد این وحشیان ولایت وقیح و کثیف فقیه بر مردم روا می دارند، ولی روشنفکران خوش خور و خوابِ دموکراسی بورژوازی، این قیّمهای انقلابِ پرولتری و حامیان دیکتاتوری کار بر سرمایه فریاد بر می آورند، مردم بنشینید که وقتِ خشم و خروش سر نرسیده هنوز، که تا قیام و انقلاب  شما و هدایت داهیانۀ ما ( !!! ) در این میان، چند صباحی میبایدتان که آرام و رام، تاب آورید گرسنگی و خفه گی، و نبودِ آب و نان را در جنگل ددان.

دنیای شگفتی است. نان را به خون آغشته می کنند در بهشت حامیان الله و کارگزاران سرمایه و سود، و فقر و رنج و خوف را با عادلانه تر شیوه ای میان مردمان بخش می کنند، اما پرگویان و چاره ندانان گردن فراز فریاد می کنند، وای بر شما ای مردمان اگر دم برآرید از این همه، که آفتابتان بر نیامده هنوز، که مژدۀ رزم و رهایی و رویش نوین، ز روز اذل به ناف ما ( ؟! ) حامیان خلق و ملت و جهان، نام گذاری نموده تاریخ بخشایندۀ مهربان. صبر اگر کنید صباحی دگر، ما و هر که با ما به زیر پرچم سکوت، بنشیند و رشد آگاهی ناداشتۀ شما را نظاره کند، قسم به هر چه داس و چکش جهان، به فاصلۀ چند نسل با ما و شما، جهان و هر چه در آن است، شادمانی و رهایی و سروررا تجربه می کند.

دنیای شگفتی است . حکومت اسلحه را بر مردم استوار می کنند، ولی نازکدلان هوشیار بورژوا، و آگاهان به قانون و منطق تاریخ و جهان فریاد می کنند، ای مردمان، خون شما را اگر به شیشه می کنند این نا آدمان،  تقصیر شما نیست، زیرا که تاریخ و قانون آن مسخر شما نیست. دوران، دوران سروری زالوهاست. وقت شما سر نرسیده هنوز، که دست اگر به اسلحه برید، بر شما همان خواهد رفت که بر پیشینیان. شما را همان به که بنشینید و بسوزید و تحمل کنید. ما حامیان شما ورهبران و راهنمایان آیندۀ شاد و تابان مردمان، خوب می دانیم که وقت اسلحه و شورش و نبرد سر نرسیده هنوز، که علم وقت شناسی و دانش قیام و قانون برخاستن و رفتن را به ناف ما نشانده تاریخ بخشایندۀ مهربان.

دستهای مردمان را بسته، سنگها را رها و سگها را به کوی و برزن روانه نموده اند تا هر تنابنده ای که بیابند، بکوبند و بدرّند، و هر جوانی که شهامت نفس کشیدن و چهره نمودن کند، دست بسته و پیش حیرت ناباور مردمان، به مشت و لگد و چوب و قدّاره ، بکوبند و تکه تکه کنند، اما این خوش نشینان حریم پر سور و صفای دموکراسی تحمیلی غرب فریاد بر می آورند، آی با شمائیم مردمان، چه میشود اگر از شما، نسلها فدا شوند به تیر ناکسان؟ این است جزای آنکو بی حزب و سازمان و برنامه شهامت سر برکردن و شورش نمودن کند بی حضور ما. باشد تا با شما همان رود که بر پیشینیانتان برفت، بی حضور قیّم و راهبران.

دنیای شگقتی است. وای بر مردمی با چنین حامیانی خوش خیال و وای بر گرسنه گانی که این قیّمان، راهبرانش شوند.

متن کامل در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.