سیاست خارجی جمهوری اسلامی در چنبره خروج آمریکا از برجام

دونالد ترامپ، در تاریخ ۱۸ اردیبهشت ۹۷، رسما دولت آمریکا را از توافق هسته ای میان ایران و شش قدرت جهانی (توافق برجام) خارج کرد. رئیس جمهور آمریکا، همزمان با اعلام خروج از برجام، فرمانی را نیز امضا کرد که به موجب آن، تحریم های هسته ای جمهوری اسلامی که بر اساس توافقنامه برجام از طرف آمریکا تعلیق شده بودند، طی یک دوره زمانی معین بر می گردند. ترامپ در حالی که معاونش مایک پانس و وزیر خارجه جدیدش، مایک پومپئو در جلسه سخنرانی او حضور داشتند، از پشت تریبون کاخ سفید یک بار دیگر جمهوری اسلامی را “پیشقراول ناامنی در جهان” نامید. او همچنین، سیاست خارجی جمهوری اسلامی از جمله گسترش برنامه موشکی و حمایت ایران از گروه هایی چون حزب الله لبنان را به باد حمله گرفت و آن را زمینه ساز تهدیدهای جدی برای جهان خواند.

کمتر از دو هفته بعد از خروج دولت آمریکا از برجام، روز ۳۱ اردیبهشت پومپئو وزیر خارجه آمریکا نیز طی یک سخنرانی، استراتژی جدید دولت این کشور را جهت مقابله با سیاست خارجی جمهوری اسلامی اعلام کرد.

پایان دادن به توسعه برنامه موشکی بالستیک و پرتاب موشک هایی که قابلیت حمل سلاح هسته ای دارند، توقف حمایت از گروه های تروریستی همانند حزب الله، حماس و جهاد اسلامی، عدم حمایت از حوثی های یمن، پایان دادن به حمایت از طالبان و القاعده، خروج نیروهای جمهوری اسلامی از سوریه و نیز توقف حمایت نیروی قدس سپاه پاسداران ایران از تروریسم، مواردی از استراتژی دوازده ماده ای دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی بودند، که توسط وزیر امور خارجه آمریکا اعلام گردید.

پنج روز پس از اعلام استراتژی جدید آمریکا، لاوروف، وزیر خارجه روسیه طی یک موضع گیری صریح، خواهان خروج تمامی نیروهای غیر سوری از مناطق جنوبی سوریه شد. مناطقی شامل استان های درعا، سویدا و قنیطره در مرزهای سوریه با اردن و اسرائیل که امنیت آن برای هر سه طرف درگیر، اهمیت ویژه ای دارد. به گزارش خبرگزاری‌ها، لاوروف روز چهارشنبه ۹ خرداد در یک موضع گیری آشکار اعلام کرد: ما توافقات بسیار مشخصی در باره کاهش تنش در جنوب غربی سوریه داریم که بین آمریکا، روسیه و اردن به امضا رسیده و اسرائیل هم از این مساله اطلاع داشته است. او با تاکید بر کاهش تنش در مناطق مورد نظر گفت: به اعتقاد من این مسئله باید در اسرع وقت رخ بدهد و ما در حال حاضر با همتایان اردنی و آمریکایی در این باره همکاری داریم. علاوه بر لاوروف، پوتین هم طی دیداری که دو هفته پیش با بشار اسد داشت، خواهان خروج نیروهای غیر سوری (تو بخوان حزب الله و نیروهای قدس سپاه پاسداران) از مرزهای جنوب غربی سوریه در نزدیکی اسرائیل شده بود.

موضع جدید روسیه در ارتباط با تامین امنیت در مرزهای جنوب غربی سوریه با اردن و اسرائیل را باید جزو نخستین پیامدهای سیاسی خروج آمریکا از برجام قلمداد کرد. یک پیام آشکار برای جمهوری اسلامی و اینکه عقربه زمان در سوریه به نفع هیات حاکمه ایران پیش نمی رود. تماس تلفنی وزرای خارجه آمریکا و روسیه، سفر وزیر دفاع اسرائیل به مسکو و نیز گفتگوی تلفنی نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل با پوتین که همه این اتفاقات طی چند روز گذشته رخ داده اند، جملگی بیانگر یک رشته تغییر و تحولات موثر در مرزهای جنوبی سوریه هستند. تحولاتی که دست کم شرایط را برای ادامه حضور نظامی ایران در سوریه، تنگ و تنگتر کرده اند.

با خروج آمریکا از توافق برجام، تحلیل ها عمدتا روی واکنش اروپا، بازگشت دوباره تحریم های هسته ای و تاثیرات آن بر اقتصاد بحران زده جمهوری اسلامی متمرکز شدند. به رغم اینکه همچنان تمامی نگاه ها روی پیامد اقتصادی خروج آمریکا از برجام و تاثیرات دوگانه آن از یک سو بر مناسبات تجاری ایران و اتحادیه اروپا و از سوی دیگر بر تنش های سیاسی و تجاری میان اروپا و آمریکا متمرکز هستند، در این میان اما، همه شواهد حاکی از این است که تحولات سیاسی خروج آمریکا از توافق برجام، لااقل در کوتاه مدت نسبت به عواقب اقتصادی آن شتاب بیشتری گرفته اند. تا جاییکه مواردی از این تغییر و تحولات سیاسی، حتا پیش از اعلام رسمی خروج آمریکا از برجام سر باز کردند. انتخابات پارلمانی عراق، نمونه مشخص آن بود.

انتخابات عراق و ترکیب نیروهایی که به پارلمان این کشور راه یافتند، قبل از هر چیز بیانگر یک صف بندی آشکار علیه اقدامات ماجراجویانه جمهوری اسلامی در عراق است. دست به نقد، کمترین پیامد انتخابات پارلمانی ۲۲ اردیبهشت عراق، همانا افول آفتاب جمهوری اسلامی در این کشور است.

اعلام موضع جدید روسیه در قبال خروج نیروهای غیر سوری از مناطق مرزی سوریه با اسرائیل، تماس های تلفنی سه جانبه میان پوتین، ترامپ، نتانیاهو و اخبار مربوط به خروج نیروهای سپاه قدس و حزب الله از سوریه که گام های اولیه آن نیز در سکوت معنادار جمهوری اسلامی برداشته شده است، جملگی برگرفته از شرایط جدیدی است که بعد از خروج آمریکا از برجام شکل گرفته اند. تغییر و تحولاتی که تماما علیه سیاست خارجی جمهوری اسلامی و در مسیر بازدارندگی سیاست پان اسلامیستی ایران در منطقه رقم خورده اند. تحولاتی که صرفا به سوریه محدود نبوده و با افزایش فشارهای سیاسی دولت آمریکا و متحدان منطقه ای آن، دیر یا زود به یمن نیز کشیده می شود.

سوریه طی چند دهه گذشته یکی از متحدان استراتژیک جمهوری اسلامی بوده است. بر بستر چنین اتحادی، هیات حاکمه ایران لااقل از شروع جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۲ تاکنون، ده ها میلیارد دلار حاصل دست رنج کارگران و زحمتکشان ایران را در این کشور صرف بقاء بشار اسد و استمرار جاه طلبی های توسعه طلبانه خود در منطقه خاورمیانه کرده است. با اینهمه، در پی خروج آمریکا از برجام و پیامد آن اعلام موضع دولت روسیه مبنی بر ایجاد ثبات و امنیت در مناطق مرزی سوریه با اسرائیل که اتفاقا با چراغ سبز بشار اسد نیز همراه بوده است، به نظر می آید که شرایط جدید جمهوری اسلامی را با در بسته مواجه کرده است. خصوصا اینکه خبرگزاری ها به نقل از یک مقام ارشد دولت اسرائیل از موافقت اسرائیل با استقرار نیروهای ارتش سوریه در مناطق جنوبی سوریه به شرط تخلیه این مناطق از نیروهای حزب الله و سپاه قدس، خبر داده اند.

جمهوری اسلامی که طی دو سال گذشته در یک همکاری نزدیک با روسیه از جمله در اختیار گذاشتن پایگاه های نظامی ایران برای پرواز هواپیماهای جنگی روسیه، جای پای نسبتا محکمی برای خود در روسیه و سوریه باز کرده بود، هرگز فکر نمی کرد که بعد از سقوط داعش و خروج آمریکا از برجام، به این سرعت با روسیه ای مواجه گردد که در یک چرخش آشکار به نفع اسرائیل، خواهان خروج نیروهای حزب الله و نظامیان جمهوری اسلامی از جنوب سوریه باشد.

اتخاذ سیاست جدید روسیه و تقابل این سیاست با منافع استراتژیک جمهوری اسلامی، یک بار دیگر نشان داد که نقطه عزیمت تمامی کشورهای امپریالیستی، ابتدا به ساکن فقط پاسخگویی به منافع سیاسی و اقتصادی خودشان است. در این میان هیچ تفاوتی هم میان آمریکا، روسیه و یا دیگر دول امپریالیستی اروپایی نیست. در واقع جمهوری اسلامی با صرف هزینه های گزافی که از نظر سیاسی، اقتصادی و انسانی طی سال های متمادی برای تثبیت موقعیت استراتژیک خود در سوریه پرداخت، اکنون بازنده اصلی این میدان است. جمهوری اسلامی بنا به موقعیت جدیدی که بعد از خروج آمریکا از برجام در آن قرار گرفته است، چه به لحاظ بین المللی و چه به لحاظ مخالفت‌های دولت‌عربی منطقه، دیگر نمی تواند به صورت نظامی در سوریه و بعضا در دیگر کشورهای منطقه حضور تاثیر گذار داشته باشد. هیات حاکمه ایران در بهترین حالت می تواند به نفوذ سیاسی خود در کشورهای منطقه بسنده کند.

به رغم اینکه سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سطح کشورهای منطقه به شدت از طرف آمریکا و حتا دولت روسیه به چالش گرفته شده است، به رغم اینکه تحت فشارهای موجود، سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی نیز از اعلام آمادگی ایران برای مذاکره در باره حوثی های یمن خبر داده است، اما همه این ها، هرگز بدان معنا نخواهد بود که هیات حاکمه ایران بالکل از سیاست های توسعه طلبانه و اقدامات تحریک آمیز خود عقب نشینی کند. جمهوری اسلامی یک نظام دینی با ماهیت ارتجاعی و پان اسلامیستی از نوع شیعه است که تحت هر شرایطی که فرصت داشته باشد، به سیاست توسعه طلبانه و اقدامات ماجراجویانه خود در سطح کشورهای منطقه ادامه خواهد داد.

با خروج آمریکا از برجام و پیش از آنکه تحریم های هسته ای این کشور علیه جمهوری اسلامی در دو بازه زمانی اگوست (شهریور) و نوامبر(آذر) باز گردند، تغییر و تحولات سیاسی در منطقه و جهان به گونه ای در حال تکوین هستند، که اوضاع از جمیع جهات به ضرر جمهوری اسلامی است. در وضعیت کنونی، برای هیات حاکمه ایران فعلا راهی بجز خروج نظامی از سوریه و یمن باقی نمانده است.

در واقع با خروج آمریکا از برجام، پیش از آنکه پیامد های ویرانگر تحریم های هسته ای بر اقتصاد ورشکسته ایران و نیز تاثیر مخرب آن بر زندگی معیشتی کارگران و توده های زحمتکش ایران نمایان گردد، سیاست خارجی جمهوری اسلامی در چنبره اقدام خروج آمریکا از توافق برجام، گرفتار شده است.

متن کامل نشریه کار شماره ۷۷۵ در فرمت پی دی اف

 

POST A COMMENT.