بحران انرژی؛ جامعه از هم پاشیده، زیرساخت‌های فروریخته

ژنراتور یک مرغداری در رامهرمز در اثر نوسان‌های برق آتش گرفته است. نیمی از کارگاه‌های تولید بتن آماده تعطیل شده و نیمی دیگر با یک‌سوم ظرفیت به کار ادامه می‌دهند. نیمی از شهرک‌های صنعتی کشور راکد شده‌اند. کیک‌های سفارشی مشتریان یک شیرینی‌فروشی در تهران فاسد شده است. خمیر نانوایی‌ها در یزد ترشیده و دور ریخته شده. نوزادی در بندرعباس در دمای بالای ۴۵ درجه از شدت گرما بی‌حال شده است. خانه‌ای در یکی از روستاهای محمدآباد سیستان به‌دلیل نوسان برق آتش گرفته است. در دزفول، برق درست در گرم‌ترین ساعات روز قطع شده، برق که می‌رود، آب هم قطع می‌شود. جاروی برقی یک خانواده کارمندی به‌دلیل نوسان برق سوخته و سه میلیون تومان هزینه تعمیر آن است. وقتی برق می‌رود، امکان درس دادن و درس خواندن بچه‌ها در مدرسه وجود ندارد. برق رفته و در برخی محله‌ها نه آنتن تلفن همراه وجود دارد، نه اینترنت. برق رفته و کرکره‌ مغازه‌ها بالا و پایین نمی‌شود. در بجنورد، قطع برق سبب بروز خسارات و آسیب جدی به محصولات کشاورزی و همچنین سیستم پمپاژ و شناورهای چاه شده است. قطعی برق چاه‌های کشاورزی که از فروردین‌ماه سال ۱۴۰۴ آغاز شده، سبب ایجاد تنش آبی برای محصولات کشت بهاره از قبیل گندم و جو شده است. این خبرهای پراکنده نشانه های یک فاجعه در جامعه‌ای است که قطعی‌های مکرر برق شیرازه آن را از هم گسسته است.

در بهار سالی که خامنه‌ای آن را «سال سرمایه‌گذاری برای افزایش تولید» نام‌گذاری کرده، قطعی‌های مکرر برق تمامی عرصه‌های زندگی اجتماعی را تحت تأثیر قرار داده و اقتصاد کشور را زمین‌گیر کرده است. روند قطعی برق که سال گذشته از نیمه تابستان آغاز شده بود، امسال بلافاصله پس از تعطیلات نوروز شروع شد. هیچ جنبه‌ای از زندگی روزمره از تأثیرات این قطعی‌ها در امان نمانده است: مدارس و دانشگاه‌ها، ادارات و فروشگاه‌ها، مزارع، کارگاه‌ها، کارخانه‌ها، بیمارستان‌ها و خانه‌های مسکونی همگی تحت فشارند. طرح تعطیلی دو‌هفته‌ای صنایع بزرگ که مدیرعامل شرکت توانیر در تاریخ ۲۵ اردیبهشت از آن خبر داد، نمونه‌ای از «مدیریت مصرف انرژی» توسط دولت است؛ اقدامی که نه‌تنها نشانه‌ای از بحران، بلکه تشدیدکننده آن نیز هست. هرچند وزیر کشور یک روز بعد در۲۶ اردیبهشت این برنامه را «شایعه‌ای نادرست» خواند، اما پیامک‌هایی که به صاحبان صنایع ارسال شده، خلاف این ادعا را نشان می‌دهد.

صنایع بزرگ که از نیمه سال گذشته با تعطیلی‌های مکرر مواجه بوده‌اند، اکنون نیز با برنامه تعطیلی دو‌هفته‌ای روبه‌رو هستند و چشم‌انداز ماه‌های پیش‌رو تیره و مبهم است. بیکاری‌های گسترده در راه است. دبیر انجمن تولیدکنندگان بتن هشدار داده در صورت تداوم این خاموشی‌ها، ناچار به تعدیل نیرو خواهند شد، زیرا کاهش تولید در بازه چندماهه قابل مدیریت نیست.

اعتراض به ناکارآمدی حکومت افزایش یافته. روزی نیست که چندین تجمع در شهرهای مختلف برگزار نشود. تجمعات اعتراضی نانوایان سراسری شده و شهرهای مختلف شاهد تجمع مردم عاصی است. مردم نمی‌خواهند شاهد فروریختن زیرساخت‌ها در دست حکومت ارتجاعی و نظام پوسیده‌ای باشند که حداقل‌های زندگی را نیز از آن‌ها دریغ کرده است.

براساس گزارش روزنامه هم‌میهن در ۲۵ اردیبهشت، برنامه خاموشی صنایع از همان هفته آغاز شده و در ابتدا شامل یک روز قطعی در هفته است، اما در خرداد و شهریور این میزان به دو روز در هفته افزایش می‌یابد.
وزارت نیرو نیز از کارخانه‌های فولاد و سیمان خواسته از ۲۵ اردیبهشت به‌مدت ۱۵ روز تولید را متوقف و مصرف برق را به ۱۰ درصد کاهش دهند که معادل تعطیلی کامل است.

نشست هیأت نمایندگان اتاق ایران با موضوع بررسی ناترازی انرژی، عددی تکان‌دهنده را فاش کرد: زیان صنایع کشور از خاموشی‌ها ۲۰ میلیارد دلار! رقمی حیرت‌انگیز که عمق فاجعه را آشکار می‌کند. در شرایطی که صنعت نفس‌های آخر را می‌کشد، قطع برق در بخش خانگی نیز شدت گرفته است. تعطیلی پنجشنبه‌ها و شروع کار ادارات و مدارس از ساعت شش صبح، همگی نشانه‌های واضحی از بحرانی عمیق و قریب‌الوقوع در تأمین برق کشور است!

از سوی دیگر، شهباز حسن‌پور نماینده مردم کرمان و راور، هشدار داد که برق چاه‌های کشاورزی تا بیش از شش ساعت قطع می‌شود. او خواستار کاهش فوری این قطعی‌ها به کمتر از دو ساعت شد.

 

بحران «کمبود» برق

 

فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، «ناترازی برق» را چنین تعریف می‌کند که کشور با کمبود «حدود ۲۰ هزار مگاوات» برق مواجه است. اما «ناترازی برق» در ایران ناشی از سوء استفاده و ریخت و پاش نهادهای نظامی و مذهبی و وابسته به مراکز مختلف قدرت و بی‌کفایتی حکومت است. فرسودگی نیروگاه‌ها و پایین بودن راندمان آن‌ها، سرمایه‌گذاری ناکافی در توسعه نیروگاه‌های جدید، اتلاف بالای برق در شبکه انتقال، توسعه‌نیافتگی انرژی‌های تجدیدپذیر، خشکسالی و افزایش دمای تابستان و ناتوانی حکومت در برنامه‌ریزی مصرف است.

بسیاری از نیروگاه‌های حرارتی قدیمی‌اند و ۹۰ درصد نیروگاه‌ها به سوخت‌های فسیلی وابسته‌اند. درصد هدر رفت برق تولیدی در مسیر انتقال و توزیع در ایران حدود ١٢ درصد و دو برابر استاندارد جهانی است.

طیب‌زاده، رئیس اتاق بازرگانی کرمان می‌گوید دولت با ناترازی برق و خرید با قیمت پایین از نیروگاه‌های خصوصی، آن‌ها را در آستانه ورشکستگی قرار داده است.

طبق آمار اتاق بازرگانی ایران، ۳۶ درصد برق در صنعت، ۳۱ درصد در بخش خانگی، ۱۴ درصد در کشاورزی و ۹ درصد در بخش عمومی مصرف می‌شود. ۸ درصد به سایر مصارف، ۱ درصد به صادرات و ۱ درصد به روشنایی معابر اختصاص دارد.

برخی صنایع با تکنولوژی‌های قدیمی، برقی بیش از حد استاندارد مصرف می‌کنند. صنایع با مصرف بالاتر از الگو به‌ترتیب شامل فولاد و آهن ۲۰۲ درصد، تایر و تیوب ۱۰۰درصد، سرب و روی ٦٦ درصد، روغن نباتی ٢٧ و آلومینیوم ١١ درصد  هستند.

تبعیض در خاموشی

اما در خاموشی برق هم تبعیض طبقاتی برقرار است. خاموشی‌ها در مناطق حاشیه‌ای بیش از مرکز و در جنوب تهران چندین برابر شمال شهر است. جدول خاموشی‌ها اعلام می‌شود اما برق در ساعات دیگر هم ب کرات قطع می‌شود.

فرزین سوادکوهی، کارشناس حوزه انرژی گفته است: «در استان‌های جنوبی که اتفاقا بیش از هرجای دیگر در فصل گرما به برق نیاز دارند، ساعات خاموشی بیشتر از پایتخت و استان‌های شمالی است. بی‌عدالتی از همینجا شروع شده و بعد که به تهران رسیده، خاموشی‌ها از مناطق جنوب تهران آغاز شده است که این رفتار عدالت اجتماعی را مخدوش می‌کند».

در سیستان و بلوچستان و در مناطق حاشیه‌ای تهران مانند شهر ری و البرز مردم در اعتراض به قطعی‌های گسترده برق تجمع کرده‌اند. روزنامه‌ها نوشت‌اند  زابل با بیشترین قطعی برق روبه‌روست و از سال گذشته هم برق روزی دو ساعت قطع می‌شد.

جواد هراتی، از سیستان می‌گوید: «مردم می‌گویند در حق این شهر ظلم می‌شود؛ چون این روند در شهرهای دیگر کمتر است. زابل اصلاً کارخانه ندارد و فقط یک بازار و چندکارگاه کوچک دارد. همه کاسبی‌های مردم هم در این بازار انجام می‌شود اما در اوج فروش، برق می‌رود.»

روزنامه «فرهیختگان» گزارشی درباره نابرابری در قطع برق مناطق مختلف تهران منتشر کرد که نشان می‌داد خاموشی‌ها در مناطق جنوبی و حاشیه‌ای، ده‌ها برابر بیشتر از مناطق مرکزی و شمالی تهران است. این گزارش با عنوان «وقتی خاموشی‌ها، شکاف طبقاتی را عمیق‌تر می‌کنند» منتشر شد، اما طی ۲۴ ساعت حذف گردید. در اطلاعیه حذف، دلیل آن را وجود اشکالات آماری و نبود اتقان کافی عنوان کردند، بی‌آنکه مشخص کنند کدام بخش از آمار اشتباه بوده است.

این گزارش حاکی بود شهرری با ۳۲ درصد و اسلام‌شهر با ۲۴ درصد بیشترین سهم از خاموشی‌ها را داشتند، درحالی‌که مناطق مرکزی و شمالی تهران، تنها ۳ و ۱ درصد از خاموشی‌ها را تجربه کرده‌اند.

سونامی بیکاری در راه است

نهادهای وابسته به سرمایه‌داران هشدار داده‌اند که ادامه وضعیت فعلی به «سونامی تعطیلی واحدهای تولیدی و بیکاری» منجر خواهد شد. بحران اقتصادی، رکود، قطعی مکرر برق و کمبود سوخت، صنایع را در آستانه نابودی قرار داده‌اند. در این شرایط، کارگران نباید اجازه دهند سرمایه‌داران برای حفظ منافع خود تولید را متوقف کرده و آن‌ها را قربانی کنند.

در سال گذشته، گزارش‌های متعددی از اخراج کارگران به بهانه قطعی برق منتشر شد و اخیراً نیز کارگران چند کارخانه به بیکارسازی دسته‌جمعی اعتراض کرده‌اند.

دبیر انجمن تولیدکنندگان بتن آماده اعلام کرد ادامه خاموشی‌ها موجب تعدیل نیرو و کاهش شدید درآمد کارگران خواهد شد. وی تأکید کرد به‌دلیل قطعی برق، نیمی از کارگاه‌های بتن تعطیل و نیمی دیگر با یک‌سوم ظرفیت فعال‌اند. وی همچنین هشدار داد که در صورت تعطیلی صنایع سیمان و بتن، صنعت ساختمان نیز از کار خواهد افتاد، زیرا این صنایع کاملاً به هم وابسته‌اند.

در پی قطعی‌های مکرر برق، روز ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴ اعتصاب گسترده‌ای در شهرک صنعتی خیرآباد اراک آغاز شد. معترضان با مسدود کردن ورودی شهرک، نسبت به بی‌توجهی مسئولان و خسارات وارده اعتراض کردند و خواستار رفع فوری مشکل شدند.

در ۲۱ اردیبهشت نیز جمعی از فعالان صنعت نساجی یزد مقابل استانداری تجمع کردند. آن‌ها هشدار دادند که ادامه قطعی‌ها منجر به تعطیلی کارگاه‌ها، اخراج نیروها و سقوط تولید خواهد شد و این وضعیت را خیانت به تولید ملی دانستند. به گفته آن‌ها، قطعی برق موجب افزایش ضایعات، کاهش بهره‌وری و افزایش بیکاری می‌شود.

در ۲۳ اردیبهشت، کارگران آلومینیوم‌سازی اراک نیز در اعتراض به قطعی مکرر برق که امنیت شغلی‌شان را تهدید می‌کند، تجمع کردند. یکی از کارگران اعلام کرد که بیش از ۴ هزار نفر در این کارخانه مشغول به کارند و فرسودگی دیگ‌ها امکان کاهش بیشتر مصرف برق را نمی‌دهد. او هشدار داد که ادامه قطعی‌ها خسارات جبران‌ناپذیری به کارخانه و اشتغال وارد خواهد کرد. کارخانه فولاد آریا در اردستان ۴۰ نفر از کارگران را به دلیل “ناترازی برق” و کاهش ساعات فعالیت خود اخراج کرد.

ادامه و گسترش قطع برق در ماه‌های پیش‌رو پیامدهای بسیار جدی و چندلایه‌ای به همراه خوهد داشت.  حکومت نه تنها توان پایان دادن به هرج و مرج ناشی قطع برق را ندارد بلکه رسالت آن تشدیدبحران است. ریزش زیرساخت‌های تولید و خدمات، باعث کاهش شیفت‌های کاری یا حتی تعطیلی موقت یا دائم واحدهای تولیدی شود. این موضوع منجر به بیکاری یا کاهش درآمد هزاران کارگر می‌شود.کاهش تولید و گرانی و گسترش بیکاری و کاهش درآمد نیروی کار نتیجه این بحران است. نباید اجازه داد حکومت مرتجع و ضد بشر اسلامی بیش از این جامعه را به قهقرا سوق دهد. ضروری است اعتراضات گسترده اما پراکنده توده‌ای به یکدیگر بپیوندند و دست در دست کارگران به حیات حکومت اسلامی و نظام سرمایه‌داری پایان دهند.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۲۰ در فرمت پی دی اف:

 

POST A COMMENT.