غزۀ ویران در انتظار پایان جنگی پر ابهام

بیش از ۱۹ ماه است که مردم بی دفاع  غزه زیر آتش شدید حملات نظامی ارتش فاشیست اسرائیل قرار دارند. در این مدت، دولت متجاوز اسرائیل با استفاده از تانک و بمب و موشک و راکت های انفجاری باریکه غزه را به تلی از خاکستر تبدیل کرده است. در این بازۀ زمانی یک سال و نیم، بیش از ۵۰ هزار نفر از زنان و مردان و کودکان فلسطینی ساکن غزه کشتار شده اند. ۵ /۱ میلیون نفر آواره،  تمامی مدارس و بیمارستان ها و زیرساخت های این سرزمین جنگ زده به کلی ویران یا نیمه ویران شده اند. در این مدت، نتانیاهوی جلاد و کابینه جنگی و دست راستی او با بی رحمی تمام فسطینیان را کشته اند و خانه ها را بر سرشان آوار کرده اند.  انجام همه این حملات و وحشیگری های ارتش نژادپرست اسرائیل به رهبری آدم جنایتکاری چون نتانیاهو به بهانه حملۀ مرگبار نیروهای مرتجع و اسلامی حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ شرو ع شد. حملاتی که با وجود شکل گیری ۵ دور آتش بس موقت، به دلیل سیاست های توسعه طلبانه و خوی تجاوزگری بنیامین نتانیاهو بدون دستیابی به نتایجی قطعی و پایدار ادامه دارد و پایان این جنگ ویرانگر همچنان در هاله ای از ابهام است.

در سحرگاه هفتم اکتبر ۲۰۲۳ حماس و چند گروه شبه نظامی فلسطینی دیگر، به صورت کاملا غافلگیرانه حملات مسلحانه و هماهنگ شده ای را از نوار غزه به “غلاف غزه” در جنوب اسرائیل آغاز کردند. حملۀ حماس با پرتاپ صدها راکت به اسرائیل شروع  شد و پس از آن، در پی شکاف هایی که در اثر انفجارهای مهیب در حصارهای اطراف غزه ایجاد شده بود، بیش از ۲ هزار نفر از نیروهای حماس و جهاد اسلامی به داخل اسرائیل نفوذ کردند. افراد مسلح حماس و دیگر گروه های جهادی، پس از ورود به اسرائیل  به هزاران نفری که در جشنواره موسیقی سوپرنوا حضور داشتند، حمله کردند و با به رگبار بستن آنان بیش از ۱۲۰۰ نفر را – که عمدتاً زن و کودک و افراد مسن و غیر نظامی بودند – کشتند و ۲۵۱ نفر را هم گروگان گرفتند.

این حملۀ کور و دیوانه وار حماس – که ضربۀ سنگینی بر حیثیت و اعتبار اسرائیل وارد ساخت – بهانه ای برای ارتش فاشیست اسرائیل و کابینه نژادپرست نتانیاهو شد تا با لشکرکشی و حملات گسترده از زمین و هوا و دریا، غزه را به سرزمینی سوخته تبدیل و مردمان بی دفاع این سرزمین را در ابعادی غیر قابل تصور کشتار و آواره و بی خانمان سازند.

در فواصل این ماه های آتش و خون و کشتار که از زمین و هواه بر سر مردمان غزه باریدن گرفت، البته فرصت هایی هم با میانجی‌گری آمریکا و مصر و قطر برای آتش بس موقت پیش آمد، که تماماً در نیمه راه متوقف شدند. فرصت هایی برای توقف جنگ و رسیدن به راه حل هایی برای آزادی گروگان های اسرائیلی و مبادله آنان با زندانیان فلسطینی، که شوربختانه همه این فرصت ها چه با کارشکنی آگاهانه نتانیاهو – به منظور نابودی کامل حماس – و چه با ندانم کاری های رهبران حماس، از رسیدن به یک توافق قابل قبول برای طرفین باز ماند و هر بار پس از آزادی تعدادی از گروگان ها، بار دیگر طبل کشتار و تجاوز و اشغال‌گری پر طنین تر از پیش به صدا در آمد.

پنجمین و آخرین دور مذاکره  برای آزادی گروگان های اسرائیلی در چارچوب توافق آتش بس غزه با میانجی گری ایالات متحده، مصر و قطر با یک آتش بس موقت ۴۵ روزه  در ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵ شکل گرفت، که طی آن ۳۸ گروگان دیگر اسرائیلی با صدها اسیر فلسطینی  مبادله شدند. آخرین مرحله این دور از آتش بس موقت، روز شنبه ۸ فوریه ۲۰۲۵ صورت گرفت که در آن ۳ گروگان اسرائیلی، که یکی اسرائیلی – فرانسوی و دیگری اسرائیلی – آمریکایی بود، با ۱۸۳ اسیر فلسطینی مبادله شدند. اما اینبار نیز انجام مرحلۀ دوم این توافق، همانند دفعات قبل با اتهام نقض آتش بس از سوی طرفین سر نگرفت و بار دیگر مردم غزه زیر آتش بمباران و کشتار ارتش متجاوز اسرائیل قرار گرفتند. در این پنج دوره، از میان ۲۵۱ گروگان ربوده شده در حمله ۷ اکتبر حماس تا کنون ۱۷۵ گروگان – زنده یا مرده – به اسرائیل تحویل داده شده اند و ۷۶ گروگان دیگر هنوز توسط حماس و جهاد اسلامی نگهداری می شوند، که به گفته ارتش اسرائیل حداقل ۳۴ نفر از این گروگان ها کشته شده اند.

مرحله دوم این آتش بس موقت ۴۵ روزه که قرار بود به آزادی همه گروگان ها و پایان قطعی جنگ منجر شود، به دلیل کارشکنی های نتانیاهو – از جمله تأکید او بر خلع سلاح و خروج کامل حماس از غزه –  و نیز عدم موافقت حماس با خواست نتانیاهو مبنی بر آزادی همه گروگان ها تا قبل از خروج  کامل ارتش این کشور از غزه، متوقف شد. با توقف آتش بس موقت، مجدداً حملات زمینی و هوایی ارتش اسرائیل به غزه همراه با سکوت و بی تفاوتی دولت های غربی شروع شد. دوباره کشتار روزانۀ ده ها نفر از زن و مرد و کودک بی دفاع فلسطینی توسط ارتش متجاوز اسرائیل شروع شد. با شروع بمباران و حملات زمینی و هوایی، ارسال کمک های بین المللی به غزه متوقف یا به کندی صورت گرفت. مردم غزه باز هم در محدوده های معینی برای در امان ماندن از حملات ارتش نژادپرست اسرائیل مجبور به ترک خانه های خود شدند.

با تداوم جنگ و کشتار، طولانی شدن آوارگی و بی سرپناهی مردم غزه همراه با ضعف و ناتوانی حماس در پیشبرد آتش بس و پایان دادن به جنگ، به طور واقعی شرایط برای حماس در چانه زنی برای پایان جنگ با اسرائیل سخت و سخت تر شد. شکل گیری این وضعیت، موجب افزایش فشارهای داخلی و بین المللی به حماس برای خلع سلاح و خروج نیروهای آن از باریکه عزه شد. در خیابان های غزه اعتراض مردمان خسته از جنگ و ویرانی و آوارگی علیه حماس بالا گرفت. تعداد روزافزونی از فلسطینیان علیه حماس که تقریباً به مدت ۲۰ سال بر این باریکۀ جنگزده حکومت کرده بود، دست به اعتراض زدند. بسیاری از مردم غزه که تا پیش از این جرأت اعتراض علیه حماس را نداشتند، با حضور در خیابان ها، علیه حماس شعار دادند و این نیرو را مسئول کشاندن سرزمین کوچک و فقرزده نوارغزه به این روزهای بحرانی و درماندگی و آوارگی قلمداد کردند. جمعیت دیگری در حالیکه در خیابان های ویران شده غزه تجمع کرده بودند، خطاب به رهبران حماس شعار می دادند: «پیام مارا بشنوید: حماس زباله است!»

در ویدئوهایی هم که در شبکه اجتماعی تلگرام منتشر شده اند، به وضوع اعتراض خیابانی مردمانی خسته از جنگ و آوارگی را می توان دید. فریاد مردمانی خسته و مستأصل از کشتار و ویرانی، که علیه جنگ و بیرون رفتن حماس از غزه  شعار می دهند و گاه سرودخوانان تکرار می کنند: «بیرون، بیرون، بیرون، کل حماس بیرون!» و یا بعضا شعار می دهند: «حمایت از حماس به معنای مرگ فلسطینی هاست، نه آزادی فلسطین.»

قرار گرفتن حماس در این وضعیت نامناسب که بعد از شکست آتش بس موقت ماه فوریه شکل عریان تری به خود گرفت، با سخنان شدیدالحن محمود عباس علیه رهبران حماس، موقعیت این نیروی اسلامی و مرتجع حاکم بر غزه را به ضعیف ترین دوران اقتدار سیاسی – نظامی آن در نوار غزه کشانده است. تا جاییکه محمود عباس – رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین – روز سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، در کنگره سی و دوم تشکیلات خودگردان فلسطین با اعلام اینکه: خواهان توقف جنگ و نسل کشی اسرائیلی ها علیه مردم ما در غزه هستیم، گفت: «حماس به اشغالگران جنایتکار [اسرائیل] بهانه داده تا جنایاتشان در نوار غزه را مرتکب شوند، مهمترین آن گروگان گیری است.»  او در ادامه سخنانش با زبانی به شدت توهین آمیز خطاب به رهبران حماس گفت: «پدرسگ ها، گروگان ها را رها کنید تا بهانه ادامه کشتار مردم در غزه را بگیرید. هر روز صدها نفر کشته می شوند. هرچه به حماس می گوییم، می گویند: نه نه.»

محمود عباس در ادامه سخنانش یادآور شد، حماس باید مسئولیت غزه و سلاح هایش را به تشکیلات خودگردان فلسطین واگذار کند و به یک حزب سیاسی تبدیل شود.

در این مرحله از جنگ، اعمال فشارهای داخلی و بین المللی به حماس، تنگناهای عدیده ای را برای ادامه کاری آن به عنوان یک نیروی مسلح و تأثیر گذار در غزه بوجود آورده است. با بروز این وضعیت، به نظر می آید حماس چاره ای جز عقب نشینی ندارد. شرایط پیش آمده – بویژه مخالفت علنی مردم غزه با این نیروی مسلح –  ممکن است حماس را به پذیرش توافق با اسرائیل برای آزادی همه گروگان ها بدون پیش شرط های اولیه و حتا تن دادن به خلع سلاح نیز بکشاند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد – که دور از انتظار نیست – اگر چه اهداف توسعه طلبانه نتانیاهو تمام شدنی نیست، اما با آزادی گروگان ها، خروج نیروهای مسلح حماس از غزه و پیامد آن اعمال حاکمیت احتمالی تشکیلات خودگردان فلسطین بر غزه چه بسا بهانه های تاکنونی سرکوب و بمباران بی وقفه مردم بی پناه غزه از ارتش فاشیست و نژادپرست اسرائیل گرفته خواهد شد.

نتانیاهو به بهانه حملۀ  ۷ اکتبر حماس، غزه را با خاک یکسان کرد. مدارس و بیمارستان ها و زیرساخت های این سرزمین را به کلی نابود و ویران ساخت. بیش از ۵۰ هزار نفر از زن و مرد و کودک و کهنسالان غزه را کشتار و ۵ /۱ میلیون نفر از ساکنان ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفری غزه را آواره کرد. میزان بمباران‌ها، وحشیگری و جنایاتی را که نتانیاهو و ارتش اسرائیل در ۱۹ ماه گذشته – در محدودۀ جغرافیایی باریکۀ غزه بر مردم این سرزمین  روا داشته است، می توان در ردیف جنایات هیتلری دانست که در پهنای یک جغرافیای به مراتب بزرگتر از غزه صورت گرفت.

اینکه خلع سلاح حماس و خروج نیروهای مسلح آن از غزه شرایط را برای پایان مناقشه میان اسرائیل و فلسطینیان به همراه خواهد داشت، فقط در حد یک احتمال است. نتانیاهو، جنایتکارتر و نژادپرست تر از آن است که صرفا با خلع سلاح حماس و خروج نیروهای مسلح آن از غزه، کشور و دولت مستقل فلسطین را به رسمیت بشناسد. اما وقوع این امر، حداقل دست نتانیاهوی فاشیست و آدم کُش را در کشتار بی وقفه مردم غزه به بهانه حملۀ حماس خواهد بست. موقعیت او را در عرصۀ داخلی و بین المللی برای تجاوزات بیشتر بر فلسطینیان تضعیف و فشارهای داخلی و بین المللی را جهت پذیرش قطعنامه های سازمان ملل در امر پذیرش دولت مستقل فلسطینی بر نتانیاهو افزایش خواهد یافت.

پوشیده نیست تا زمانی که دولت نژادپرست اسرائیل قطعنامه های سازمان ملل در مورد ایجاد دولت مستقل فلسطینی را نپذیرد و به آن تن در ندهد، نه صلحی پایدار برای فلسطینیان متصور خواهد بود و نه آرامش و امنیتی برای مردم اسرائیل و چه بسا تحقق این مهم با بودن نتانیاهو در قدرت امری محال باشد. با این همه، ایجاد کشور و دولت مستقل فلسطین و حاکمیت آنان بر غزه، کرانه باختری و دیگر بخش های اشغال شده توسط اسرائیل، کمترین حق مردم فلسطین است که تا تحقق این حق باید برای آن جنگید و مبارزه کرد. حقی که نخستین گام آن پایان دادن به جنگ ویرانگر ۱۹ ماهۀ میان حماس و اسرائیل است. گامی مهم برای توقف کامل جنگ که پیش از هر چیز غزۀ ویران در انتظار آن است.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۱۷  در فرمت پی دی اف:

 

POST A COMMENT.