نامرئی سازی کار زنان

به مناسبت اول ماه مه، روز جهانی کارگر

نامرئی سازی کار زنان

نگارنده: افسانه پویش

به ویژه در اول ماه مه، روزی که به پاس مبارزات تاریخی طبقه‌ی کارگر در سراسر جهان گرامی داشته می‌شود، نباید فراموش کنیم که بخشی از کارگران – میلیون‌ها زن – هنوز در ناپیداترین لایه‌های مناسبات سرمایه‌داری به سر می‌برند: در خانه، در کارگاه‌های کوچک، در مزارع و باغ‌های کشاورزی، در بیمارستان‌ها و مدارس، در کار دستفروشی، دورکاری… در مشاغل بی‌ثبات و بی‌نام‌ونشان.

کار زنان از دیرباز بخش جدایی‌ناپذیر اقتصادهای سنتی وپیشاصنعتی بوده است. زنان در اقتصاد روستایی و خانوادگی، در کشاورزی، دامداری، صنایع‌دستی و بازارهای محلی نقش فعال داشتند، اما این فعالیت‌ها اغلب بی‌دستمزد و فاقد جایگاه رسمی بوده‌اند . (۱)

در جوامع سرمایه‌داری، نامرئی‌سازی کار زنان یکی از سازوکارهای بنیادین بازتولید مناسبات نابرابر اقتصادی و اجتماعی است؛ پدیده‌ای که نه تنها محدود به کار خانگی و بی‌دستمزد زنان، بلکه مشاغل مزدی، پاره‌وقت و غیررسمی آنان را نیز در بر می‌گیرد (۲) (۳). این پنهان‌کاری ساختاری، همان‌گونه که کارل مارکس در تحلیل خود از فتیشیسم کالا و روابط سرمایه‌داری تصریح می‌کند، باعث می‌شود رابطه‌ی استثمار و قدرت در پس ظواهر طبیعی و داوطلبانه پنهان بماند و مناسبات واقعی میان انسان‌ها، به‌ صورت روابط میان اشیاء، قراردادها و بازار جلوه‌گر شوند (۳) (۴).

در عمل، بخش عظیمی از کار زنان – از مراقبت، آموزش، پرورش و حمایت عاطفی در خانواده تا فعالیت‌های خدماتی، خانگی و تولیدی کوچک – یا به کلی از محاسبات اقتصادی حذف می‌شود، یا به عنوان «کمک»، «وظیفه زنانه» و «عشق مادری» تقلیل می‌یابد (۳) (۶).
حتی در بازار کار رسمی، زنان بیشتر از مردان در مشاغل کم‌درآمد، پاره‌وقت، و فاقد حمایت‌های قانونی مشغول‌اند؛ مشاغلی که حضور و ارزش‌آفرینی زنان در آن‌ها همواره کمتر دیده شده و کمتر مورد شناسایی و حمایت قرار گرفته است (۷) (۸). این وضعیت، نه یک تصادف یا نتیجه کم‌کاری فردی، بلکه حاصل ساختارهای تاریخی و اجتماعی است که کار زنان را از دیدرس عموم، قانون و اقتصاد پنهان نگه می‌دارد (۲) (۵).
نامرئی شدن کار زنان، به ویژه در حوزه‌ی بازتولید اجتماعی و مشاغل کم‌درآمد و غیررسمی، نه تنها نابرابری جنسیتی را تداوم می‌بخشد، بلکه نقش کلیدی آنان در بقای اقتصادی و اجتماعی جامعه را نیز نادیده می‌گیرد (۳) (۹).

نقش کار زنان در بازتولید اجتماعی

کار زنان در بازتولید اجتماعی یکی از ارکان اساسی بقای جامعه و اقتصاد است که غالباً در تحلیل‌های اقتصادی رسمی نادیده گرفته می‌شود. منظور از بازتولید اجتماعی، کلیه فعالیت‌هایی است که برای تداوم حیات روزمره، بازسازی نیروی کار و پایداری نسل‌ها ضروری‌اند؛ مانند مراقبت از کودکان، سالمندان، بیماران، پخت‌وپز، نظافت، آموزش ابتدایی، حمایت عاطفی و اجتماعی (۲) (۱۰). این فعالیت‌ها عمدتاً توسط زنان و معمولاً بدون دستمزد انجام می‌شوند.

طبق داده‌های سازمان بین‌المللی کار (ILO)، ارزش اقتصادی کارهای بازتولیدی زنان، اگر محاسبه شود، می‌تواند بین ۱۰ تا ۴۰ درصد تولید ناخالص داخلی کشورها را تشکیل دهد (۲). با این حال، چون این کارها وارد بازار نمی‌شوند و قرارداد یا دستمزد رسمی ندارند، در حساب‌های ملی و تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی دیده نمی‌شوند (۱۱) (۱۲).

در ایران نیز، زنان بخش عمده‌ای از بار بازتولید اجتماعی را بر دوش می‌کشند؛ چه در خانواده‌های شهری، چه روستایی و عشایری. بر اساس پژوهش‌های داخلی، ساعات کار خانگی زنان ایرانی، گاهی دو تا سه برابر ساعات کار رسمی آن‌هاست (۱۲)(۹). این بار مضاعف، اغلب مانع حضور برابر زنان در بازار کار مزدی، تحصیل و مشارکت اجتماعی می‌شود.

برخلاف دیدگاه‌های سنتی که این نوع کار را «طبیعی»، «وظیفه زنانه» یا نشانه عشق و عاطفه تلقی می‌کنند، نظریه‌پردازان فمینیست و مارکسیست تأکید دارند که این کار بخش جدایی‌ناپذیر بازتولید سرمایه‌داری است؛ زیرا سرمایه‌داران از کار بی‌دستمزد زنان منتفع می‌شوند و هزینه‌های بازتولید نیروی کار را به دوش خانواده‌ها، به‌ویژه زنان، می‌اندازند (۱) (۱۳). سیلویا فدریچی و کریستین دلفی نشان می‌دهند که کار خانگی زنان، گرچه رسمی نیست اما برای بقای سرمایه‌داری ضروری است و پنهان‌سازی آن یکی از اشکال مهم استثمار جنسیتی به شمار می‌آید (۱۴).

 

 

دستمزد کمتر زنان نسبت به مردان در جهان و ایران

یکی از پایدارترین اشکال نابرابری جنسیتی در بازار کار، تفاوت دستمزد زنان و مردان برای کار مشابه یا هم‌ارزش است. بر اساس گزارش‌های سازمان بین‌المللی کار (ILO)، زنان در سطح جهانی به طور متوسط حدود ۲۰ درصد کمتر از مردان دستمزد دریافت می‌کنند (۱۵). این شکاف دستمزدی که به آن gender pay gap نیز گفته می‌شود، در برخی کشورها و بخش‌ها حتی بالاتر است و اغلب بر اثر عوامل ساختاری مانند تفکیک جنسیتی مشاغل، ارتقاء شغلی کمتر برای زنان، حضور کمتر زنان در مشاغل مدیریتی و البته تبعیض‌های مستقیم و غیرمستقیم تداوم می‌یابد (۱۶) (۱۷) .

در ایران نیز، بر اساس داده‌های رسمی و پژوهش‌های بازار کار، زنان به طور متوسط حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد کمتر از مردان برای کار مشابه دستمزد می‌گیرند (۱۸) (۱۹). این اختلاف در بخش‌های خصوصی، مشاغل غیررسمی، و میان زنان تحصیل‌کرده حتی بیشتر است.
طبق داده‌های سال ۱۴۰۲ مرکز آمار ایران، میانگین دستمزد ماهانه زنان شاغل در بخش خدمات و صنعت، در بیشتر استان‌ها پایین‌تر از مردان است و این اختلاف در مشاغل فنی، مدیریتی و برخی خدمات تخصصی بیشتر به چشم می‌خورد (۱۸) (۲۰).
از سوی دیگر، سهم زنان از مشاغل مدیریتی و دارای مزایای شغلی بالاتر بسیار کمتر است؛ و بخش بزرگی از زنان در مشاغل با دستمزد پایین، ساعات کاری متغیر و بدون حمایت اجتماعی اشتغال دارند (۱۹) (۹).

تداوم این شکاف دستمزدی، نه تنها بر معیشت و امنیت اقتصادی زنان اثر منفی می‌گذارد، بلکه پیامدهایی همچون افزایش فقر زنان، کاهش استقلال مالی، تضعیف انگیزه برای ورود به بازار کار و حتی اثرگذاری بر نرخ مشارکت زنان در اقتصاد را به‌همراه دارد (۹) (۱۶).

 

کار زنان در مشاغل کم‌درآمد و پاره‌وقت

یکی از ویژگی‌های ساختاری بازار کار زنان در سراسر جهان، تمرکز بالای آنان در مشاغل کم‌درآمد و پاره‌وقت است. طبق داده‌های سازمان بین‌المللی کار (ILO)، زنان به نسبت مردان بیشتر در شغل‌هایی مشغول به کارند که دستمزد پایین، ثبات شغلی کم، و ساعات کار محدود یا متغیر دارند (۲۱). این پدیده در کشورهای در حال توسعه، از جمله ایران، بارزتر است و اغلب به دلایل ساختاری و فرهنگی مانند مسئولیت‌های خانگی، تبعیض شغلی، نبود فرصت‌های برابر و فشار اجتماعی برای مراقبت از کودکان و سالمندان رخ می‌دهد (۲۲) (۱۰).

در ایران، طبق داده‌های مرکز آمار، بیش از ۴۰ درصد زنان شاغل در بخش‌های خدماتی، خانگی، تولیدی کوچک و غیررسمی، در مشاغل پاره‌وقت یا کم‌درآمد فعالیت دارند (۲۳). این مشاغل شامل دست‌فروشی، خیاطی و صنایع‌دستی خانگی، فروشندگی بدون قرارداد، کارهای مراقبتی (مراقبت از سالمند و کودک)، کار در رستوران‌ها و کارگاه‌های کوچک است.
بررسی‌ها نشان می‌دهد که متوسط درآمد زنان در این مشاغل، معمولاً ۲۰ تا ۵۰ درصد کمتر از میانگین درآمد رسمی بازار کار است، و اغلب بدون بیمه، قرارداد یا حمایت قانونی صورت می‌گیرد (۲۴) (۹).

یکی از دلایل اصلی این تمرکز، تداوم انتظارات اجتماعی و تقسیم جنسیتی کار است؛ بسیاری از زنان به دلیل مسئولیت‌های خانگی و نبود مهدکودک و حمایت اجتماعی، مجبور به انتخاب مشاغل پاره‌وقت یا کار خانگی می‌شوند (۲۵). در نتیجه، این وضعیت باعث تداوم فقر، کاهش استقلال مالی، و دشواری ورود به مشاغل با درآمد بهتر و امنیت شغلی بالاتر برای زنان می‌شود.

کار زنان در مشاغل غیررسمی

کار زنان در مشاغل غیررسمی از دیرباز بخشی مهم و نامرئی از اقتصاد ایران و جهان بوده است. از فعالیت‌های کشاورزی و صنایع‌دستی تا کار خانگی، دست‌فروشی و ارائه خدمات مراقبتی، زنان همواره نقش مهمی در بقای خانوار و جامعه ایفا کرده‌اند. با این‌حال، این نوع اشتغال غالباً بدون قرارداد رسمی، بیمه و حداقل حمایت اجتماعی است و همین امر باعث می‌شود دستمزدها پایین و امنیت شغلی بسیار محدود باشد. در ایران، بیش از ۶۰٪ زنان شاغل در بخش غیررسمی فعالیت دارند (۲۶) (۱۱).

کار زنان در بخش خدمات

زنان ایرانی سهم قابل توجهی در بخش خدمات دارند. طبق داده‌های رسمی، بیش از ۵۰ درصد زنان شاغل در بخش خدمات مشغول به کار هستند، در حالی که مردان عمدتاً در بخش‌های صنعت و کشاورزی متمرکزند. بخش قابل توجهی از این مشاغل غیررسمی است، به ویژه در حوزه‌هایی مثل آموزش، بهداشت، فروشندگی، خدمات خانگی و مراقبت از کودکان یا سالمندان. این اشتغال عمدتاً فاقد قرارداد رسمی و بیمه است، با دستمزدی کمتر از مردان و مزایای محدودتر (۲۷) (۲۸).

کار زنان در بخش صنعت

در بخش صنعت، زنان حدود ۱۲ درصد از کل زنان شاغل را تشکیل می‌دهند و اغلب در صنایعی مانند پوشاک، صنایع غذایی، دارویی و بسته‌بندی فعال‌اند. بخش قابل توجهی از این اشتغال نیز غیررسمی است و زنان معمولاً دستمزدی کمتر از مردان دریافت می‌کنند. نبود قرارداد رسمی، ناامنی شغلی و شرایط کاری دشوار در بسیاری از کارگاه‌ها و کارخانه‌های کوچک از جمله چالش‌های زنان کارگر در این بخش است (۲۹) (۳).

کار زنان در بخش کشاورزی

زنان در بخش کشاورزی، به ویژه در مناطق روستایی و عشایری، همچنان نقش چشمگیری دارند. حدود ۱۵ درصد از زنان شاغل در بخش کشاورزی فعالیت می‌کنند و اغلب بدون قرارداد، بیمه و حمایت اجتماعی کار می‌کنند. این کارها معمولاً فصلی، خانوادگی و با دستمزدی پایین یا حتی بی‌دستمزد است (۲۶) (۹).

نامرئی‌سازی کار زنان در آمار، سیاست، فرهنگ و قانون

نامرئی‌سازی کار زنان، نه فقط یک پدیده اقتصادی، بلکه نتیجه‌ی کنش متقابل سه عرصه‌ی آمار، سیاست و فرهنگ است که همدیگر را تقویت و بازتولید می‌کنند.
در سطح آمار، بسیاری از فعالیت‌های زنان – به‌ویژه کار خانگی، مراقبت، آموزش غیررسمی و مشاغل خرد خانگی – در شاخص‌های رسمی اشتغال و تولید ملی ثبت نمی‌شود و بنابراین در محاسبات سیاست‌گذاری اقتصادی، تقریباً نادیده گرفته می‌شود. در همین زمینه، مثال روشنی از ایران نشان می‌دهد که آمار رسمی بیکاری زنان، به‌ویژه آنچه از سوی مرکز آمار ایران منتشر می‌شود، به دلیل نادیده گرفتن بخش گسترده‌ی اشتغال زنان در حوزه‌ی غیررسمی، نمی‌تواند واقعیت کار و مشارکت اقتصادی زنان را بازتاب دهد.
این در حالی است که داده‌های مستقل و پژوهش‌های اجتماعی نشان می‌دهد بیش از ۶۰٪ اشتغال زنان در ایران در بخش غیررسمی رخ می‌دهد و اگر این فعالیت‌ها محاسبه شود، سهم واقعی زنان در بازار کار بسیار بالاتر از ارقام رسمی است (۲).

نتیجه‌ی این مخدوش‌بودن آمارها این است که در عرصه سیاست گذاری به طور کلی سهم عظیم اشتغال زنان در بازار کار نامرئی گردد. این امر باعث استمرار تبعیض در دستمزد، بیمه و حمایت‌های قانونی می‌شود. فقدان آمار دقیق، به طور کلی به نبود سیاست حمایتی و فقدان برنامه‌ریزی هدفمند برای بهبود وضعیت کار زنان منجر می‌شود. کلیشه‌ی «خانه‌نشینی» یا «فعال نبودن اقتصادی» زنان، به غلط در ذهن جامعه، خود زنان و حتی فعالان کارگری تثبیت می‌گردد و موجب تقویت مناسبات پدر-مردسالاری و باعث تضعیف زنان در امر تشکل یابی و مشارکت فعال در مبارزه طبقاتی می‌گردد. به همین دلیل است که مبارزات زنان کارگر حتی برای دریافت دستمزد برابر کافی نیست. مبارزه برای دیده شدن کار خانگی کافی نیست. فمینیسم، اگر ریشه در مبارزه‌ی طبقاتی نداشته باشد، خنثی و فردی می‌شود. مبارزه‌ی طبقاتی، نباید بخش بزرگی از مطالبات زنان کارگر را نادیده بگیرد.

اول ماه مه، روزی برای فریاد زنان کارگریست که می‌دانند:
“مبارزه‌ی من، بخشی از مبارزه‌ی جهانی طبقه ی کارگر علیه استثمار است!“

اول ماه مه، روزی برای فریاد مردان کارگریست که می دانند:

„با نادیده گرفتن زنان کارگر، هیچ انقلاب اجتماعی به ثمر نمی رسد!“

 

منابع:

  1. Federici, S. (2004). Caliban and the Witch. Autonomedia
  2. ILO. (2018). Women and Men in the Informal Economy: A Statistical Picture (Third Edition). https://www.ilo.org/global/publications/books/WCMS_626831/lang–en/index.htm
  3. Federici, S. (1975). Wages Against Housework
  4. Marx, K. (1867). Das Kapital, Band I, Kapitel 1, Abschnitt 4 (Fetischcharakter der Ware), MEW 23, S. 85–98. https://www.mlwerke.de/me/me23/me23_085.htm
  5. Elson, D. (1999). Labour markets as gendered institutions: equality, efficiency and empowerment issues. World Development, 27(3), 611-627.
  6. UN Women. (2021). Progress of the World’s Women: Families in a Changing World. https://www.unwomen.org/en/digital-library/progress-of-the-worlds-women
  7. مرکز آمار ایران. (۱۴۰۲). گزارش وضعیت اشتغال زنان در ایران. https://www.amar.org.ir
  8. پژوهشکده آمار. (۱۴۰۲). بررسی اشتغال پاره وقت و دستمزد زنان در بازار کار ایران.
  9. قاسم‌زاده، فاطمه. (۱۳۸۴).اقتصاد زنان در ایران. نشر روشنگران.
  10. Elson, D. (1999). Labour markets as gendered institutions: equality, efficiency and empowerment issues. World Development, 27(3), 611-627.
  11. World Bank. (2020). Women in the Informal Economy. https://www.worldbank.org/en/topic/gender/publication/women-in-the-informal-economy
  12. مرکز آمار ایران. (۱۴۰۳). طرح آمارگیری گذران وقت زنان و مردان ایران. https://www.amar.org.ir
  13. Delphy, Christine. (1984). Close to Home: A Materialist Analysis of Women’s Oppression. London: Hutchinson.
  14. Benería, Lourdes. (1999). The enduring debate over unpaid labour. International Labour Review, 138(3), 287-309.
  15. ILO. (2023). Global Wage Report 2022-23: The Impact of COVID-19 and Inflation on Wages and Purchasing Power. https://www.ilo.org/global/research/global-reports/global-wage-report/2022/lang–en/index.htm
  16. World Economic Forum. (2023). Global Gender Gap Report 2023. https://www.weforum.org/reports/global-gender-gap-report-2023/
  17. Blau, D., & Kahn, L. M. (2017). The gender wage gap: Extent, trends, and explanations. Journal of Economic Literature, 55(3), 789-865.
  18. مرکز آمار ایران. (۱۴۰۲).گزارش بازار کار ایران. https://www.amar.org.ir
  19. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی. (۱۴۰۲). گزارش وضعیت اشتغال و دستمزد زنان و مردان در ایران.
  20. پژوهشکده آمار. (۱۴۰۲).بررسی تطبیقی شکاف جنسیتی دستمزد در بازار کار ایران.
  21. ILO. (2018). Care Work and Care Jobs for the Future of Decent Work. https://www.ilo.org/global/publications/books/WCMS_633135/lang–en/index.htm
  22. World Bank. (2020). Women, Work, and Wages: Trends and Opportunities. https://www.worldbank.org/en/topic/gender/publication/women-work-and-wages
  23. مرکز آمار ایران. (۱۴۰۲). گزارش وضعیت اشتغال زنان در ایران https://www.amar.org.ir
  24. پژوهشکده آمار. (۱۴۰۲). بررسی اشتغال پاره وقت و دستمزد زنان در بازار کار ایران.
  25. UN Women. (2021). Progress of the World’s Women: Families in a Changing World. https://www.unwomen.org/en/digital-library/progress-of-the-worlds-women
  26. مرکز آمار ایران. (۱۴۰۳).طرح آمارگیری نیروی کار. https://www.amar.org.ir
  27. سازمان بین‌المللی کار (ILO). (2023). Global Wage Report 2022-23
  28. سالنامه آماری ایران. (1403). https://www.amar.org.ir
  29. پژوهشکده آمار. (1403). گزارش وضعیت زنان. گزارش وضعیت زنان در بخش صنعت.

 

POST A COMMENT.