چشم‌انداز روند تحولات سیاسی در سوریه

از سال ۲۰۱۱ با وزیدن نسیم بهار عربی در سوریه تا سال ۲۰۲۴ و سقوط دولت بشار اسد که گروه‌های مخالف مسلح تحت حمایت ترکیه و قطر در آن نقش اصلی را داشتند، حداقل ۵۲۸ هزار تن از مردم سوریه جان خود را از دست دادند. تنها در سال گذشته میلادی ۶۷۷۷ سوری کشته شدند که ۳۵۹۸ تن از آن‌ها غیرنظامی بودند.

در طول این سال‌ها نیمی از جمعیت سوریه در داخل کشور آواره گشتند و بین ۵ تا ۶ میلیون سوری نیز به کشورهای خارج از جمله کشورهای همسایه، ترکیه، لبنان و اردن پناهنده شدند. در طول این سال‌ها براساس آمار بانک مرکزی سوریه تولید ناخالص داخلی سوریه ۵۴ درصد و براساس آمار بانک جهانی ۸۴ درصد کاهش یافت. هم اکنون حداقل نیمی از مردم سوریه قادر به تامین نیازهای اولیه زندگی خود نیستند.

سرنگونی دولت بشار اسد برای مردم ستم‌دیده سوریه با بیم و امید همراه شد. وقتی که گروه اسلام‌گرای “هیات تحریر شام” دست بالا را در دمشق پیدا کرد و به سرعت نیروهای خود و متحدان‌اش را به مقامات دولتی برگزید، این بیم شکل جدی‌تری به‌خود گرفت. دولتی که نه با انتخاب مردم بلکه با حمایت دولت‌های خارجی قدرت را در دمشق به دست گرفته بود.

سرنگونی بشار اسد و به قدرت رسیدن “هیات تحریر شام” به سرعت با استقبال دولت‌های امپریالیستی آمریکا و اروپا، و دولت‌های منطقه هم‌چون ترکیه، عربستان سعودی، قطر، امارات، اردن و مصر همراه گردید که آماده بودند تا نقش و نفوذ سیاسی و اقتصادی خود را در سوریه بگسترانند. بیرون راندن جمهوری اسلامی از سوریه و تضعیف موقعیت روسیه یکی دیگر از دلایل خوشحالی دولت‌های امپریالیستی و نیز دولت صهیونیستی اسرائیل بود. جالب آن‌که “هیات تحریر شام” در لیست گروه‌های تروریستی همان دولت‌های امپریالیستی آمریکا و اروپا قرار دارد.

ابتدا هیاتی از سوی دولت آمریکا به سرپرستی معاون وزرات خارجه به سوریه رفت و سپس وزرای خارجه آلمان و فرانسه به نمایندگی از اتحادیه اروپا به سوریه سفر کرده و با احمد الشرع رهبر “هیات تحریر شام” دیدار کردند. وزیر خارجه ترکیه نیز اولین مقام یک دولت خارجی بود که به دمشق رفت و در مسجد اموی نماز خواند، اردوغان نیز هم‌زمان از آرزوی خود برای خواندن نماز در مسجد اموی سخن گفت. قطر، عربستان و دیگر کشورهای عربی منطقه نیز به سرعت سفارت‌خانه‌های خود را در دمشق بازگشایی کردند و یا در حال بازگشایی هستند.

وزیر خارجه دولت “هیات تحریر شام” در اولین سفر خارجی خود به عربستان سعودی رفت و مورد استقبال مقامات این کشور قرار گرفت. وی در این سفر خواستار سرمایه‌گذاری عربستان در سوریه شد. گروه “هیات تحریر شام” برای تثبیت موقعیت خود به عنوان دولت حاکم بر سوریه به‌ویژه بر حمایت دولت‌های منطقه و نه مردم سوریه حساب کرده است.

گروه “هیات تحریر شام” اگرچه سال‌ها پیش از القاعده جدا شد و سعی کرد چهره‌ی میانه‌‌رو به خود بگیرد، اما واقعیت این است که گروه مزبور یک گروه اسلام‌گراست و اگر بتواند بدون تردید در پی ایجاد یک دولت اسلامی  و اداره کشور براساس قوانین اسلامی برخواهد آمد. بسیاری از نیروهای این گروه شبه‌نظامی که اکنون رهبری و بدنه ارتش سوریه را تشکیل داده‌اند، در کشتار مردم غیرنظامی در لباس گروه‌های فوق ارتجاعی و جنایتکاری چون داعش و القاعده نقش داشتند. حتا در تعیین سران ارتش جدید سوریه تعدادی از شبه‌نظامیان خارجی که برای “جهاد” به سوریه آمده بودند و پیشتر با گروه‌های القاعده و داعش همکاری داشته و یا نزدیک بودند با درجاتی از سرتیپی تا سرهنگی در ارتش جدید سوریه منصوب شدند.

هم‌چنین در حالی که احمد الشرع رهبر گروه در ابتدا گفته بود دولت موقت تنها برای چند ماه است، اکنون صحبت‌های خود را تغییر داده و از تدوین قانون اساسی طی سه سال آینده و انتخابات عمومی در ۴ سال آینده خبر داده است و این زمانی‌ست که این جریان برای تثبیت قدرت خود در سوریه در نظرگرفته است.

تغییر متون برخی از کتب درسی یکی از جدیدترین اقدامات دولت حاکم بر سوریه است که در روزهای اخیر اعتراضات زیادی را برانگیخت. در واکنش به موج انتقاد و اعتراض از جمله در شبکه‌های اجتماعی، وزیر آموزش و پرورش دولت مستقر در دمشق اعلام کرد تنها دستور حذف محتوای تجلیل از رژیم اسد، تغییر پرچم به پرچم انقلاب سوریه و برخی نادرستی‌ها در برنامه درسی معارف اسلامی را داده است. واقعیت اما این است که تغییرات فراتر از آن است. از جمله این تغییرات می‌توان به حذف کامل فصلی درباره‌ی “منشأ و تکامل حیات” اشاره کرد.

اما به‌رغم تلاش‌های تاکنونی” هیات تحریر شام” برای قبضه قدرت در سوریه، این گروه با مشکلات و موانع عدیده‌ای روبروست که یکی از دلایل آن تاریخ و فرهنگ مردم سوریه و تنوع ملی، قومی و مذهبی در این کشور است. شرایط کنونی جهان، رقابت‌های قدرت‌های امپریالیستی و منطقه‌ای، وضعیت اقتصادی سوریه و مردم کشور، و بالاخره ویرانی‌های به جا مانده از جنگ که بازسازی آن ۴۰۰ میلیارد دلار هزینه در بردارد، از دیگر عوامل مهمی هستند که در روند تحولات سیاسی سوریه نقش بازی می‌کنند. در یک کلام سوریه با وضعیت فوق‌العاده پیچیده‌ای روبروست.

اگرچه عرب‌های “سنی” بزرگ‌ترین گروه جمعیتی در سوریه هستند و گروه‌های شبه‌نظامی حاکم از این گروه “سربازگیری” کرده‌اند، اما گروه‌های جمعیتی بسیار مهم و بزرگ دیگری در سوریه حضور دارند. کُردهای سوریه بعد از عرب‌های “سنی” دومین گروه جمعیتی هستند که براساس برآورد سازمان ملل ۱۸ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند. نهادهای کُردی حتا برآوردشان بیشتر و جمعیت کُرد سوریه را بیش از ۵ میلیون نفر اعلام کرده‌اند. هم اکنون بخش مهمی از سوریه از جمله بسیاری از چاه‌های نفت و زمین‌های مرغوب کشاورزی در منطقه تحت کنترل “نیروهای دمکراتیک سوریه” که بازوی نظامی آن “یگان‌های مدافع خلق” نام دارد و عمدتاً از کُردهای سوریه تشکیل می‌شود، قرار دارد.  “یگان‌های مدافع خلق” امروز قوی‌ترین نیروی مسلح در خارج از دمشق است. کُردهای سوریه هم‌چنین در برخی از محلات حلب و دمشق ساکن هستند. ۱۰ درصد جمعیت سوریه پیش از جنگ، مسیحی بودند که در دوران جنگ داخلی بخش قابل توجهی از مسیحیان به خارج از کشور پناهنده شدند. ۱۳ درصد جمعیت سوریه نیز از شیعیان “علوی” هستند که اگرچه خاندان اسد در این گروه از جمعیت سوریه به دلیل علوی بودن نفوذ داشتند اما زحمتکشان و محرومان این بخش از سوریه نیز اعتراضات و اعتصاباتی را علیه بشار اسد برپا کرده بودند. از دیگر اقوام سوری دروزی‌ها و ترکمان‌ها هستند. دروزی‌های سوریه عمدتاً در استان “سویدا” ساکن هستند. آن‌ها کمیته‌ها و نهادهای شهری خاص خود را برای اداره منطقه دارند و در طول جنگ داخلی به رغم اعتراضات متعدد علیه حکومت بشار اسد به‌طور کلی از جنگ داخلی کمتر آسیب دید. وضعیت در آن منطقه به‌گونه‌ای‌ست که دولت حاکم بر دمشق را مجبور ساخت تا یک زن دروزی که از فعالان مدنی سویدا و بدون حجاب است به عنوان استاندار سویدا برگزیند. دولت ترکیه هم‌چنین با تمسک به زبان مشترک، در میان ترکمان‌های سوریه نفوذ دارد و از میان آن‌ها نیروی شبه نظامی وابسته به خود را تشکیل داده است.

جدا از تنوع قومی و فرهنگ‌ها و مذاهب متفاوت آن‌ها از جمله در رابطه با حقوق و موقعیت زنان در جامعه، همان‌طور که در بالا آمد شرایط منطقه‌ای و رقابت قدرت‌های امپریالیستی و منطقه‌ای از دیگر عواملی‌ست که وضعیت سوریه را پیچیده کرده است.

شکی نیست که در جریان سرنگونی دولت بشار اسد، دولت ترکیه خود را پیروز میدان محسوب کرد و البته یکی از آن‌ها هست. حمایت نظامی ترکیه و حمایت مالی قطر نقش تعیین‌کننده‌ای در تقویت نظامی هیات تحریر شام و قدرت‌گیری آن داشتند اما با ساقط شدن دولت بشار اسد، واقعیت این است که نه تنها نقطه پایانی بر معادلات داخلی سوریه گذاشته نشد، بلکه پیچیدگی‌های تازه‌ای یافت. یکی از آن‌ها مساله کُردهای سوریه است که به طور واقعی دولت مستقر در دمشق نقش و جایگاه آن‌ها را کاملاً نادیده گرفته است. دیدار نمایندگان “نیروهای دمکراتیک سوریه” با احمد الشرع (محمد الجولانی) در دمشق هیچ چشم‌انداز روشنی در این رابطه ایجاد نکرد.

از آن سو این نیز یک واقعیت است که از لحاظ نظامی “یگان‌های مدافع خلق” کار بسیار دشواری در صورت تهاجم نظامی ارتش ترکیه خواهند داشت. هم اکنون نیز اگر حمایت عملی ارتش ترکیه به‌ویژه با استفاده از برتری هوایی نبود، شکی نیست که شبه‌نظامیان وابسته به دولت ترکیه جرأت حمله به مناطق تحت‌کنترل “یگان‌های مدافع خلق” را نداشتند.

اما ترکیه برای پیشبرد سیاست‌اش در قبال کُردهای سوریه با یک مانع بزرگ روبروست و آن دولت آمریکاست. البته از دولت اسرائیل نیز نباید غافل شد که تقویت موقعیت سیاسی کُردها در آینده‌ی سوریه را به نفع خود می‌داند. ۹ دی‌ماه برابر با ۲۹ دسامبر از طریق گذرگاه “الولید” کاروانی متشکل از حدود ۶۰ کامیون حامل تجهیزات نظامی متعلق به دولت آمریکا وارد پایگاه‌های آمریکا در “خراب الجیر” و “تل بیدر” در حومه حسکه از مناطق تحت کنترل “نیروهای دمکراتیک سوریه” شدند. گفته می‌شود تاکنون ۲۱۰ کامیون تجهیزات نظامی آمریکایی از عراق به سوریه منتقل شده‌اند. هم‌چنین هواپیماهای ترابری نظامی آمریکا نیز در انتقال تجهیزات به پایگاه‌های فوق نقش داشته‌اند. تعداد سربازان آمریکایی در این پایگاه‌ها نیز از ۹۰۰ نفر به ۲۰۰۰ نفر افزایش یافته است. یکی دیگر از تحولات منطقه ایجاد یک پایگاه نظامی آمریکا در مجاورت کوبانی در روزهای اخیر است و نیروهای نظامی آمریکا به همراهی “نیروهای دمکراتیک سوریه” به سرعت در حال تکمیل این پایگاه هستند. کوبانی که در جریان مبارزه با داعش به نماد مقاومت تبدیل شد و اولین شکست داعش را رقم زد، در نزدیکی مرزهای ترکیه قرار داشته و شبه‌نظامیان وابسته به ترکیه در روزهای اخیر در این مناطق نیز با “یگان‌های مدافع خلق” درگیر شده‌اند. دولت آمریکا هم‌چنین به دولت ترکیه و دولت مستقر در دمشق در مورد حمله به مناطق تحت کنترل “نیروهای دمکراتیک سوریه”، به بهانه‌ی تاثیری که می‌تواند در تقویت “داعش” داشته باشد، هشدار داده است. ورود این همه تجهیزات نظامی و سرباز به این مناطق بیان‌گر این است که سیاست دولت آمریکا بعد از سرنگونی بشار اسد تقویت حضور نظامی خود در سوریه (و به‌طور اخص مناطق تحت‌نفوذ نیروهای دمکراتیک سوریه) است.

سوریه هم‌چنین به کمک مالی دولت‌های ثروتمند عربی چشم دوخته است. طبیعی‌ست که قطر و یا ترکیه به تنهایی قادر به این کار نیستند. از سوی دیگر این نیز موضوع پنهانی نیست که دولت‌های عربستان، امارات و دیگر متحدان‌شان در رقابتی  پنهان و آشکار با ترکیه و قطر هستند. سیاست متفاوت ترکیه و قطر در قبال “حماس” تنها یکی از نقاط افتراق این دو گروه از دولت‌های رقیب منطقه‌ای است. تحریم قطر در سال‌های گذشته توسط دیگر دولت‌های شورای همکاری خلیج فارس هنوز از یادها نرفته است. بنابراین یکی دیگر از عرصه‌های رقابت در سوریه، رقابت دولت‌های منطقه‌ای است. سفر وزیر خارجه دولت حاکم بر دمشق به عربستان به‌عنوان اولین سفر خارجی وزیر خارجه دولت فوق، بیان‌گر اهمیت عربستان برای دولت احمد الشرع در جلب سرمایه‌گذاری است. البته بدون تردید عربستان در صورت سرمایه‌گذاری در سوریه، خواستار نقش سیاسی نیز خواهد بود. اتحادیه اروپا نیز در این میان اگرچه از کمترین موقعیت سیاسی برای اعمال نفوذ در سوریه برخوردار است، اما سیاست اتحادیه اروپا به طور کلی چیزی شبیه به سیاست دولت آمریکا می‌باشد. عملیات هوایی فرانسه در سوریه که هدف آن داعش اعلام شده است، در واقع بیش از هر چیز یک مانور سیاسی برای اعلام حضور بود. دولت‌های اروپایی مخالف انحصار قدرت در دست شبه‌نظامیان تحت سلطه‌ی ترکیه در سوریه هستند. برای دولت اسرائیل هم آینده سوریه بسیار مهم است و برای همین خواستار روی کار آمدن یک دولت دینی متاثر از فرهنگ “جهادی” در مرزهای خود نیست.

اما برای مردم سوریه مهم‌ترین موضوع این است که نباید سرنوشت خود را به دست گروه‌های شبه‌نظامی اسلامی و دولت‌های امپریالیستی و منطقه‌ای بسپارند. مردم سوریه برای رسیدن به آزادی در شرایط بسیار حساس و مهمی قرار دارند. آن‌ها نباید گول وعده‌ها را بخورند و بار دیگر شاهد سربرآوردن یک دیکتاتور دیگر آن‌هم با وضع قوانین قرون وسطایی اسلامی شوند. آن‌ها باید از سرنوشت خود در این سال‌ها، از سرنوشت مردم منطقه هم‌چون ایران، افغانستان و عراق درس بگیرند و نگذارند تاریخ برای آن‌ها تکرار شود. تنها این مردم سوریه هستند که می‌توانند و این حق را دارند که در مورد آینده کشورشان تصمیم بگیرند و بی‌شک این مردم خواستار جنگ نیستند. این مردم خواستار صلح، عدالت و آزادی هستند.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۰۳  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.