در جریان و در پی سقوط حکومت بشار اسد، صحنههای آشنائی در پهنه سیاسی سوریه آفریده شد و در معرض دید جهانیان قرار گرفت. صحنههایی که در آن زنان این کشور در بسیاری از شهرها وسیعاً به خیابان ها آمده و نسبت به قدرتگیری جریانات مرتجع اسلامی و تبعات قدرتگیری آنها برای زنان هشدار دادند. آنها با حضور گسترده در خیابانها و برپائی تظاهراتهای تودهای و حمل و فریاد شعارهایی از جمله «آزادی زن، ازادی جامعه»، «ما دمکراسی می خواهیم، نه یک دولت دینی» و «ژن، ژیان، آزادی»، صحنههایي را آفریدند که در جریان تظاهراتهای زنان کشور علیه حجاب اجباری در اسفند ۵۷ و در جریان جنبش «زن، زندگی، آزادی» ۱۴۰۱ شهرها و خیابانهای ایران را به لرزه در آورده بود.
در سوریه نیز همچون ایران، زنان جزو اولین اقشاری بودند که در واکنش به قدرتگیری مرتجعین دگردیسییافته «تحریرالشام» به اعتراض برخاستند. در جریان ۱۱ روزی که سقوط حکومت بشار اسد رقم خورد، زنان با ابتکارات متعدد و متنوع، حضور و مشارکت سیاسی خود را به نمایش گذاردند. طی هفتههای اخیر و پس از سقوط حکومت دیکتاتوری بشار اسد، تجمعات و تظاهراتهای وسیع و تودهای زنان در شهرهای دمشق، اَدلِب، حُمص، حَسکه و بسیاری از مناطق کردنشین مقدم بر هر چیز نشان از حضور فعال تشکلها و سازمانهای زنان در این کشور است که در لحظه مهم تاریخی برای حقوق و مطالبات خود بپاخاستهاند.
یکی دیگر از عوامل مهم مشارکت تودههای وسیع زنان در سوریه، حضور زنان زحمتکشی است که بواسطه وضعیت اسفبار اقتصادیشان به این صفوف ملحق شدهاند. سالها جنگ و کشتار و سرکوب، به مرگ بسیاری از مردان (جوان) این کشور منجر شده و بار فلاکت اقتصادی ناشی از آن، بر دوش زنان افتاده است. طی سالهای اخیر شمار زنان سرپرست خانواده در سوریه روز به روز افزایش یافته و به فقر(بیشتر) در میان زنان دامن زده است. طبق گزارش سال ۲۰۲۳ سازمان ملل، ۹ درصد از زنان سرپرست خانواده در کمپهای آوارگان در سراسر سوریه، قادر به تأمین نیازهای اولیه خود از قبیل غذا، آب و سرپناه نیستند. ۷۴ درصد از ۹ / ۵ میلیون نفری که به کمکهای غذائی فوری نیازمندند، زنان و دختران هستند. حملات سیستماتیک به تأسیسات بهداشتی، دسترسی زنان به خدمات بهداشت باروری را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. سازمان ملل در همین گزارش افزوده است که حداقل ۷ میلیون نفر- عمدتاً زنان و دختران- نیازمند برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانیاند.
تجربه حکمرانی «تحریرالشام» در شهر اَدلِب و محدودیتهایی که این گروه ارتجاعی بر زنان تحمیل کرده بود نیز در به خیابان آمدن تودههای وسیع زنان نقش موثری داشته است. «مَنال السَحُوی» روزنامه نگار زنی که سالها با اسم مستعار مقالات خود را منتشر میکرد، در گفتگو با «نیو انترناسیونالیست» تبعات حکمرانی «تحریرالشام» در اَدلِب بر زندگی زنان را چنین توصیف میکند: «تحریرالشام»از سال ۲۰۱۵ بر شهر ادلب، زادگاه من، حکمرانی کرده است. زنان در اینجا سالهاست که قوانینی مانند قوانین پوشش اجباری اسلامی شامل روسری برای پوشاندن مو و مانتوهای بلند و محدودیتهایی در مورد تردد آزادانه زنان را تجربه کرده و در بسیاری از موارد در برابر این شیوههای ارتجاعی مقاومت کردهاند. اما حالا سران این جریان ادعا میکنند که میخواهند سیاست معتدلتری را در پیش گیرند. ما زنان نباید به این چرخش سیاسی اعتماد کنیم.»
علاوه بر نیروها و سازمانهای سکولار و فمینیست در سوریه، سازمانهای زنان کرد در «روژاوا» که از سال ۲۰۱۱ تا کنون در مبارزه علیه نیروهای ارتجاعی و همچنین در خودگردانی منطقهای، مشارکت فعال داشتند، با برخورداری از تشکل، انسجام و تجربه عملی فعالانه به میدان مبارزه سراسری آمدهاند. آنها در بیانیهها و تجمعات خود، خواهان اتحاد بین زنان در سراسر سوریه علیه دشمن مشترک شدهاند و گفتهاند: اتحاد و پیوند صفوف مبارزاتی زنان در سوریه میتواند توازن قوا را به نفع نیروهای ترقیخواه برهم زند!
با وجود تداوم و گسترش این مبارزات، حملات و تعرضات گروههای به قدرت رسیده به حقوق و آزادیهای سیاسی و اجتماعی و فردی زنان به اشکال مختلف در جریان است. یکی از این تعرضات، تعطیل رسانههای مستقل زنان است که برنامه های آنها در تلویزیون «ژن» در سلیمانیه پخش می شده است. سه سازمان و رسانه زنان که بطور رسمی ثبت شده بودند، سالها در این زمین فعالیت می کردند. در اعتراض به این امر، روزنامه نگاران زن، سازمانهای زنان و نهادهای مدافع آزادی بیان و مطبوعات سوریه اعتراضاتی در مناطق کردنشین برگزار کردهاند. از سوی دیگر اظهارات زن ستیزانه و ارتجاعی نمایندگان و سخنگویان «تحریرالشام» خشم و اعتراض بیشتر زنان و نیروهای مترقی حامی حقوق زنان را به همراه داشته است. سخنگوی دولت انتقالی سوریه گفته بود: “طبیعت زیستی و فیزیولوژیکی زنان آنها را برای برخی مشاغل دولتی ناتوان میسازد.»
زنان در سوریه بخوبی میدانند این جریانات مرتجع به محض قدرتگیری به قلع و قمع حقوق و آزادیهای زنان اقدام میکنند. تجربه بیش از چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی، درسهای فراوانی برای زنان سکولار، مترقی و پیشرو خاورمیانه در بر داشته است. قدرتگیری جمهوری اسلامی در سال ۵۷ و حاکمیت یک دولت دینی، نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورهای همسایه و منطقه نتایج و پیامدهای مستقیم و غیر مستقیمی بدنبال داشت. یکی از این نتایج، رشد و گسترش نیروها، دستجات و گروههای ارتجاعی و زن ستیز در کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، لبنان و یمن بود. گروههایی که هر چه قدرتمندترشدند، با نقض ابتدائی ترین حقوق زنان، تجاوز و کشتار و چپاول و آدمکشی، عرصه را بر زندگی دهها میلیون زن در خاورمیانه تنگتر و تنگتر کردند.
از همین رو مبارزات زنان خاورمیانه نیرو و حلقه مهمی در مبارزه علیه نیروهای مرتجع و اسلامگرا در منطقه است. مبارزاتی الهامبخش که به تقویت و گسترش جنبشهای زنان در منطقه نیز خواهد انجامید. مبارزات و مقاومت زنان در ایران طی دهههای گذشته یک نمونه آن است که طی آن هم عملکرد زن ستیزانه و جنایتکارانه یک حکومت ارتجاعی دینی را در معرض دید جهانیان قرار داده و هم مقاومت و مبارزه زنان علیه آن را. زنان ایران نیز متقابلا از مطالبات و تجارب مبارزاتی زنان در سایر مناطق خاورمیانه بی تاثیر نبودهاند. شعار «زن، زندگی، آزادی» که سال ۱۴۰۱ در سراسر ایران طنین افکن شد، شعاری بود که زنان کُرد پیشتر از آن و در «روژاوا» فریاد زده بودند. زنان کُرد سوریه این شعار سه وجهی را بعنوان آلترناتیوی مترقی در مقابل «پدرسالاری، سرکوب و استبداد» قرار داده و مطرح کردند. این شعار گرچه آن زمان در مناطق کردنشین سوریه محدود ماند و به شعاری سراسری در سوریه تبدیل نشد اما در ایران به پاس مبارزات سراسری، شجاعانه، جسورانه و وسیع زنان از کردستان تا تهران و بلوچستان، هم به یک شعار سراسری تبدیل شد و هم در سطح جهانی شناخته شد. زنان ایرانی با به اتش کشیدن حجاب اجباری در عمل نشان دادند که ناجی، خود آنها هستند و تکلیفشان را با همه گروههای اسلامگرا – هم اصلاح طلب و هم اصولگرا- یکسره کردند.
تجارب منطقهای حاکی از آن است که پیروزی پایدار مبارزات زنان در خاورمیانه علیه حکومتهایی چون جمهوری اسلامی، طالبان و دستجات مرتجعی چون داعش، القاعده، «تحریرالشام»، حزب الله و حماس در گرو پیوند و همگامی با کارگران و نیروها و اقشار مترقی، پیشرو و تودههای زحمتکش علیه ارتجاع، تبعیض و نابرابری است.
متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۰۳ در فرمت پی دی اف:
نظرات شما