اعلامیه توضیحی فعالان کارگری جنوب در حمایت از مبارزات  کارگران هفت تپه و کارگران گروه ملی فولاد اهواز

نبرد خیابانی کارگران جنوب

«آخرین حرف همه جاو همیشه “رهایی طبقه کارگر” خواهد بود»م

خوزستان مدتی است به آوردگاه نبرد کار و سرمایه تبدل شده.جنگی که  در طول بیش از یک قرن ونیم است در دنیا به اشکال گوناگون و با کیفیت های متفاوتی در جریان بوده است.جنگی برحق و عادلانه اما نابرابر میان کارگرانی که حقوق خود را طلب می کنند با سرمایه دارانی که شانه از زیر بار تعهدات خود خالی می کنند و کارگران را به استثمار و بردگی و بی حقوقی می کشانند.

جنگ و نبردی که در همان سال های آغازین جنبش جهانی طبقه کارگر حمایت فیلسوفان برجسته مارکس و انگلس را برانگیخت تا با نوشتن کتاب درخشان مانیفست کمونیست در توضیح شرایط و ییرامون این جدال، بانی، راهنما و حامیان جدی کارگران و زحمت کشان و تهی دستان باشند.

نبرد کار و سرمایه در خوزستان سابقه ای دیرینه و طولانی دارد، سابقه ای به قدمت پایگیری صنعت نفت در این منطقه، و مبارزات پرشور جمعی و سازمانیافته کارگران این خطه در دهه های سی، چهل و در مقطع انقلاب زبانزد همگان می باشد. خوزستان علاوه بر صنعت نفت و گاز و پتروشیمی آب و برق وضعیت بندری دارای ده ها صنعت کوچک و بزرگ دیگر است که منشآ اثر در اقتصاد و صنعت کشور می باشند.

صنایع آهن و فولاد، صنعت کشت نیشکر در خوزستان دو صنعت استراتژیک و محوری هستند. رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی طرح های ضد کارگری و تفرقه افکنانه خود را از خوزستان آغاز نمود و بعدا آن را به جامعه کارگری ایران در سراسر کشور تسری داد. طرح تفرقه، جدایی و شقه شقه کردن کارگران و گرفتن حکمت کار جمعی و متشکل از آنان.!! طرح تفکیک کارگران، بخش خصوصی و دولتی، سِپردن و واگذاری بخش هایی از صنایع به پیمانکاران خصوصی، اختلاف میان دستمزد ها و… الی آخر که تبدیل به یکی از معضلات جنبش کارگری شده و تاکنون جنبش مبارزاتی طبقه کارگر نتوانسته بر آن پیشی جوید و غلبه نماید.!!

جنبش کارگری طی مبارزات خود در این دوره که بیش از یک دهه است که بطور نسبی در جریان بوده, هنوز نتوانسته بطور کامل بر این طرح فوق ارتجاعی و ضد کارگری رژیم غلبه نماید. اما با توجه به ورشکستگی اقتصادی رژیم که از همه سو از طرف زحمتکشان و توده ها مورد هجوم قرار گرفته، کارگران و بخصوص کارگران نیشکرهفت تپه بودند که با مبارزه خود جنبش طبقه کارگر را در این مرحله تا آستانه ی مبارزه علیه طرح تفکیک سازی رژیم عملا ییش ببرند. اگر قرار باشد به ریز دستاوردهای جنبش طبقه کارگر اشاره شود، حاصل مبارزه همزمانی کارگران هفت تپه و گروه ملی فولاد از  یک زاویه این دستآورد را داشت که عملا مبارزه کارگران را تا همسان سازی و یک پارچگی طبقه کارگر به پیش ببرد.

مبارزه عمدتا دفاعی و مطالبانه گرایانه همزمان کارگران کشت صنعت هفت تپه و گروه ملی فولاد با اختلاف چند روز بدنبال هم اتفاق افتاد. این کارگران هفت تپه بودند که ابتدا به حمایت و همبستگی با کارگران گروه ملی فولاد برخاستند و طعم شیرین همبستگی طبقاتی و رفیقانه را به کام کارگران فولاد چشاندند. هم چنین رادیکالیسمی که هنوز بطورکامل کارگران فولاد به آن دست نیافته اند مرهون رفقای کشت صنعت خود هستند.

مبارزه همزمان کارگران گروه ملی فولاد اهواز و کشت صنعت نیشکر هفت تپه علاوه بر حمایت و همبستگی میان این دو واحد صنعتی حمایت اقشار، گروه ها، و جریانات دیگر را هم توانستند جلب نمایند. حمایت مردم از کارگران هفت تیه در شوش شکل وسیع و گسترده ای داشت، البته بیشتر برمی گردد به تعداد انبوه کارگران شهر نسبتا کوچکی چون شوش در مقایسه با کارگران گروه ملی درکلان شهر اهواز. این حمایت مردمی در هر دو شهر که شکل عمومی داشت، در حالی که کارگران شوش از پشتیبانی و حمایت کامل خانواده های خود و جوانان و انبوهی از زحمتکشان شهری برخودار بودند. کارگران گروه ملی فولاد بعلت وضعیت امنیتی شهر از ابتدای حرکت اعتراضی خیلی کم سعی داشتند تا خانواده های خود و افراد دیگر را کمتر درگیر و سهیم در مبارزه کنند، شعارهای عموما میان مایه،تکراری و کمتر حساسیت برانگیز بوده، هر جا که رنگ سیاسی به خود می گرفت و مثلا در ارتباط با گرانی شعار می دادند، موجی از حمایت توده ها را به همراه خود داشتند. “بیکاری و گرانی دستآورد روحانی”- “نه حاکم نه دولت-نیستند به فکر ملت”، “روحانی دروغگو، کلید تدبیرت کو”. هم در اهواز و هم در شوش در مقاطعی بعضا افرادشجاع و نوعدوست مبارزی به حمایت از مبارزه برحق و عادلانه کارگران در جمع آنان به سخنرانی پرداختند, سخنرانی یک خانم زحمتکش در چهارراه نادری اهواز در جمع کارگران گروه ملی اهواز و به حمایت از آنان موجی از غرور و مباهات در جنبش کارگری آفرید، و صحنه هائی از این حرکت به نمادی از همبستگی مردم با جنبش طبقه کارگر ایران تبدیل شد، هرچند که پیش از این نیز جنبش کارگری سابقه ای در این زمینه داشته است.

گروه ها و جمعیت های زیادی در جای جای ایران با پخش اطلاعیه و اعلامیه و با تظاهرات و اعتصاب و حضور در خیابان ها به حمایت از این کارگران پرداختند، دانشجویان دانشگاه های تهران و کارگران پتروشیمی ماهشهر، حمایت و پشتیبانی تشکل های صنفی معلمان و بازنشستگان از این نمونه اند. نمونه ای دیگر از همبستگی دوستانه و رفیقانه ی کارگری حضور افراد فعال کارگری و مشخصایک اکیپ از فعالان و دوستداران جنبش کارگری از  رفقای کرد و در راس آنان رفیق مسئول و مبارز محمود صالحی بود که با حضور در حرکت اعتراضی خیابانی کارگران در اهواز تحرک محسوسی به این حرکت داد؛ و جریان خون در رگهای جنبش اعتراضی این کارگران را شتاب بخشید. کار و عمل انقلابی رفیق محمود باید سرمشق مبارزاتی کلیه فعالان اجتماعی و بخصوص فعالان کارگری قرار گیرد، و با حضور در منطقه به حمایت عملی و مشترک خود به مبارزه این کارگران یاری نمایند، تا آنان به خواست انسانی برحق و عادلانه خود در مقابله بارژیم پاسخ بگیرند. کمک کنیم آتش برافروخته، گرمابخش و دلپذیر مبارزه انقلابی را که آغاز شده روشن نگه داریم، و آن را گسترش و به دیگر نقاط تسری دهیم.

البته باید گوشزد نمود فراموش نکرد که اعتراض کارگران گروه ملی و نیشکر هفت تپه فاصله کمی با سناریوی رژیم داشت که به اسم داعش علیه مردم منطقه به نمایش درآورد و با اعلام کردن اوضاع امنیتی به دستگیری و کشتن صدها تن از مردم منطقه منجر شد؛ و روزانه خبر از دستگیری و یا کشتن فردی زیر شکنجه  پخش می شد؛ وضعیت غیرعادی و بشدت امنیتی و پلیسی  رژیم را یاری می داد؛ شوک ناشی از این عمل رژیم ساخته و پرداخته هنوز روی مغز مردم خوزستان و مردم شوش و اهواز سنگینی می کند. کارگران واحدهای صنعتی دوگانه فوق در چنین شرایط اختناقی، پرابهام و توهم زا و به شدت پلیسی است که با پایداری و ایستادگی خود جنبش سراسری کارگری را حداقل در همبستگی کمک اندکی نموده اند، دستاوردی که بطور موازی در کنار مطالبات ویژه کارگران نیشکر و گروه ملی حاصل شد.

هم اینک حرکت اعتراضی کارگران این دوگانه صنعت همچنان ادامه دارد و وارد دومین ماه از حیات سیاسی خود شده و البته علاوه بر دستآوردهای مبارزاتی که برای این کارگران و جنبش سراسری داشته کماکان دارای کم و کیف خود است. از جمله ضعف تشکیلاتی است که ضعف عمومی و سراسری جنبش کارگری است. بخشی از آن ناشی از خلاء تئوریک-سیاسی است که جنبش کارگری در سه-چهار دهه اخیر گرفتار آن شده ، بخش دوم گسست ناشی از نسل کشی های رژیم و فاصله انداختن میان فعالین کارگری و محروم نمودن ادواری جنبش از رهبران باتجربه با ساقط کردن و اخراج آنان از محیط های کار. سه تن از فعالین سندیکای نیشکر به نامهای خانم سپیده قلیان، اسماعیل بخشی، علی نجاتی دستگیر و زندانی شده اند که بطرز وحشیانه ای مورد شکنجه و اذیت و آزار عوامل اطلاعات رژیم قرار گرفتند، کارگران گروه ملی فولاد مصون از تعقیب و تهدید زندانهای رژیم نیستند. کارگران فولاد علاوه بر این کاستیهای عمومی، ضعف های ویژه خود را نیز دارند، خوزستان قطب صنعت آهن و فولاد ایران است.

کارگران فولاد باید هرچه سریعتر وارد مبارزه سازمان یافته خود شوند، با دیگر کارگران فولاد هم رشته ای های خود و صنایع جانبی وارد مشورت شوند و حمایت این کارگران را نسبت به مبارزه خود برانگیزند، هر روز که بگذرد رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بیشتر به مرحله افلاس و ورشکستگی می رسد. این کارگران حتی اگر شده می توانند برای مشق مبارزه تا مرحله کنترل و مدیریت تولید شورایی پیش بروند. مگر کارگران همرزم صنعت نیشکر آنان نبودند که با جسارت و برای اولین بار بطور عملی به طرح شعار زرین و رشک انگیز اداره شورایی در کشت و صنعت پرداختند، کارگران گروه ملی فولاد برای عقب راندن حاکمیت با تشویق کارگران صنایع فولاد و صنایع جانبی دیگری که کم هم نیستند، در یک مبارزه مشترک به گسترش طرح شعار ایجاد شوراهای مستقل و چندکاره  کارگری اقدام نمایند.

پرقدرت ترین نیروی روی زمین کارگران هستند، هستی و جهان ساخته نیرو و بازوان آنان است. کارگران در تشکلهای سازمانی قدرتمند خود می توانند از پس قویترین قدرت های سرمایه داری برآیند، مشروط بر این که صاحب تشکیلات های واقعی خود شوند. کارگران دارای سابقه ای طولانی در امر مبارزه و برپایی جامعه خود هستند. کارگران گروه ملی و صنایع  فولاد بطور جدی کوشش نمایند هرچه زودتر دست به سازماندهی تشکیلاتی مستقل خود بزنند، موفقیت آنان در گرو کار جمعی و همدلی مستقلانه آنان است. بیش از صد سال تجربه کار تشکیلاتی از پیشینیان خود دارند، دشمنان  طبقه کارگر بخوبی از معجزه کار تشکیلاتی آگاه هستند و از نقش و کارکرد آن واقف هستند، که باشدت در محیط کارگری، صنایع و کارخانه ها، همه جا از ایجاد تشکیلاتهای کارگری سعی می کنند جلوگیری کنند. طبقه کارگر هر جا تشکیلات داشته موفقیت بیشتری داشته، تشکیلات کار سنگین بر دوش افراد را تقسیم می کند، تا بطور جمعی و سهولت آن را به دوش بکشند. فکر جمعی دارای خلاقیت بیشتر، و هوشیاری و چابکی بالاتر است، عناصر مبارز در تصمیم گیری ها و اجرای امور شاهد موفقیت بیشتری خواهند بود. تشکیلات قوی ترین حربه و ابزار برای مقابله با دشمن طبقاتی کارگران است. کارگران گروه ملی اهواز و صنایع فولاد باید کار تشکیلاتی خود را سامان بدهند و بدون اتلاف وقت خود را به دانش مبارزاتی و تشکیلات تجهیز نمایند. به آموزش و فراگیری مارکسیسم-لنینیسم علم مبارزه باسرمایه داری بپردازند. بر محافظه کاری موجود غلبه کرده بیش از این مسیر مبارزه ی خود را کج و طولانی نکنند. سرمایه داری و رژیم سرمایه داری اسلامی مسلط از تجربه سرکوب حداقل دویست ساله رژیم های ضد مردمی استثمارگر بر علیه کارگران استفاده می کند، حیف نیست که کارگران صنایع فولاد و گروه ملی و کلیه ی کارگران، از علم و تجربه سازماندهی هم طبقه ای های خود محروم باشند، آن وقت اطاقهای فکر و سرکوب رژیم شبانه روز در تلاش ضد انسانی خود در حال توطئه و نقشه چینی هستند، که چگونه افکار خود را روی هم بریزندتا موفق شوند به شیوه ای نامردمی و حیله گرانه در راه مبارزه کارگران ترفندی هرچند حقیرانه و مزورانه به کار بگیرند, چند آخوند نخاله و ملا را بعنوان محلل وارد صفوف کارگران کنند تا حرکت اعتراضی آنان را رنگ و بوی رژیمی بدهند و زهری که این حرکت به کام رژیم میریزد؛ از آن بگیرند.! یکی از حرکات جمعی هرچند کوچک کارگران گروه ملی فولاد جلوگیری از این سیاست مشمئزکننده و چندش آور رژیم و راندن آخوندهای مرده خوار از صفوف خودشان بود.

ماجمعی از فعالان کارگری جنوب طی این مدت علیرغم وضعیت پلیسی همواره شانه به شانه در کنار کارگران اعتراضی و مطالبه گر هفت تپه و گروه ملی بوده ایم و در اعتراضات آنان شرکت فعال داشتیم. سایه به سایه بادقت و وسواس تلاش نموده ایم به سهم خودمان به حرکت مطالبه جویانه کارگران به اشکال متفاوتی سمت و سو بدهیم، وظیفه ای که به هر میزانی تلاش و کوشش کنیم باز هم فکر می کنیم قصور و کوتاهی نموده ایم. کارگران هفت تپه و ملی فولاد برای ابتدائی ترین خواست که حیاتی ترین خواست یک مجموعه کارگری است سرازیر خیابان ها شده اند.! رژیم جبار سرمایه داری اسلامی با سبعیت و خشونت و با ستمگری ذاتی خود به شیوه ای ناستوده و ناجوانمردانه به سرکوب این کارگران می پردازد و آنان را بدون پاسخ میگذارد.

ماجمعی از فعالان کارگری جنوب از کلیه فعالان سیاسی- اجتماعی و بخصوص از کلیه فعالان کارگری، دسته ها و گروه های اجتماعی جریانات منتسب و حامی جنبش کارگری می خواهیم به هر طریق ممکن و شیوه مطلوب این کارگران را در مبارزه یاری رسانیم، و با اهتمام کامل خود در همبستگی مبارزاتی با کارگرانی که برای خواست های عادلانه خود به خیابان ها آمده اند کمک نمائیم.

کار، نان، آزادی –حکومت شورائی

زنده باد انقلاب-زنده باد سوسیالیسم

مرگ بر رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی

بیست ویک آذر نودوهفت.جمعی از فعالان کارگری جنوب

POST A COMMENT.