ورشکستگی جمهوری اسلامی فرصتی برای گسترش مبارزات

با گذشت بیش از یک دهه موضوع پیوستن جمهوری اسلامی به «اف ای تی اف» یا گروه ویژه اقدام مالی به عنوان امری عاجل در کابینه و روزنامه‏های داخل ایران بازتاب یافته است. موضوعی که لایحه آن به دلیل نزاع‏های درونی حاکمیت طی سال‏های متمادی در مجمع تشخیص مصلحت نظام بلاتکلیف مانده بود و اکنون مسعود پزشکیان با اعلام اینکه خامنه‏ای با طرح مجدد این لایحه موافق است، موجی از تبلیغات کذایی را در جامعه دامن زده است.

البته، پیش از اظهار نظر مستقیم پزشکیان، عبدالناصرهمتی – وزیر اقتصاد – نیز به نقل از او در شبکۀ ایکس نوشته بود که خامنه‏ای «با طرح مجدد لوایح پالرمو و سی اف تی» موافقت کرده است. با این همه موضوع فوق زمانی بازتاب رسانه‏ای یافت که خبرگزاری دولتی ایرنا به نقل از مسعود پزشکیان از موافقت خامنه‏ای برای بررسی مجدد این لایحه خبر داد. این خبرگزاری روز سه‏شنبه ۱۱ دیماه جاری با تاکید پزشکیان بر همکاری‏های مشترک قوای سه گانه، جهت «سهولت در فعالیت‏های اقتصادی» نوشت: حل مشکلات کشور تنها به عهده دولت نیست و رؤسای قوا نیز با همکاری و همدلی، تمام تلاش خود را برای رفع موانع موجود به کار گرفته‏اند.

اینکه چرا مسعود پزشکیان به نیابت از خامنه‏ای در این بازۀ زمانی به فکر احیای لایحه «اف ای تی اف» و به طریق اولی به فکر ضرورت تصویب آن در مجمع تشخیص مصلحت نظام افتاده است، حاکی از عمق ورشکستگی اقتصادی رژیم و شرایط فوق بحرانی حاکم بر جمهوری اسلامی است. شرایطی که گذر زمان را برای هیئت حاکمه بسیار دشوار کرده و از این رو پزشکیان را بر آن داشته تا با طرح و تصویب احتمالی این لایحه، مفری هرچند کوچک برای خود و جمهوری اسلامی در عبور از این ورشکستگی اقتصادی پیدا کند. با اینهمه و به رغم توهمات خیالپردازانۀ پزشکیان در برون رفت از شرایط وخامت‏باری که خود و نظام در آن دست و پا می‏زنند، موضوع تصویب احتمالی این لایحه در نهاد حکومتی مجمع تشخیص مصلحت نظام یک چیز است و تأثیر آن بر اقتصاد فروپاشیده جمهوری اسلامی چیزی دیگر.

با نگاهی اجمالی به وضعیت نابسامان و ورشکستگی اقتصادی حاکمیت، هم اینک، اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جمهوری اسلامی خرابتر از آن است که هیئت حاکمه بخواهد یا بتواند با پیوستن به این یا آن قرارداد بین‏المللی از سرنوشت مرگباری که در انتظار آن است، نجات یابد. شرایط وخامت‏بار ارتجاع حاکم، شکست‏های پیاپی آن در عرصه داخلی و خارجی، خالی بودن خزانۀ دولت، افزایش غیر قابل کنترل دلار، هرچه کوچکتر شدن سفرۀ مردم، گسترش جنبش‏های سیاسی – اجتماعی، شتاب گرفتن اعتصابات کارگری، رشد مبارزات دلاورانه زنان برای برخورداری از حق پوشش اختیاری، بروز هیجانات عمومی برای ورود به اعتراضات خیابانی و موضوعات دیگری از این دست، تنها بخشی از تنگناهای نظام در اوضاع کنونی‏اند، که راه‏ برون رفت از شرایط اسفبار موجود را به روی حاکمیت بسته است.

با این همه و به رغم امیدواری‏های کاذبی که پزشکیان سعی دارد، با تصویب لوایح «پالرمو» و «سی اف تی» در مجمع تشخیص مصلحت نظام، گشایشی هرچند ضعیف و نامحتمل در اقتصاد بحران زده کشور ایجاد کند، اما بی اثر بودن این اقدام، خاصه در شرایط کنونی، آنچنان آشکار است که حتی تعدادی از مسئولان و دست‏اندرکاران اقتصادی نظام نیز بر عدم کارایی تصویب آن در مسیر پیوستن جمهوری اسلامی به «اف ای تی اف» جهت رهایی از بحران ورشکستگی اقتصادی اعتراف کرده‏اند.

برای نمونه، ناصر همتی – وزیر اقتصاد – که خود از حامیان پیوستن جمهوری اسلامی به  گروه ویژۀ اقدام مالی است، روز  ۱۸ آذر در تلویزیون ایران گفته بود: «حتی اگر سی اف تی و پالرمو را هم بپذیریم، معلوم نیست از فهرست سیاه «اف ای تی اف» خارج شویم؛ اما این کار [دست کم] بهانه‏های دشمن را کاهش می دهد.»

صادق لاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز، روز چهارشنبه ۲۱ آذر در باره پیوستن جمهوری اسلامی به «اف ای تی اف» با اعتراف به عدم کارایی آن در این بازۀ زمانی گفته بود: «پیوستن به گروه ویژۀ اقدام مالی یک بحث فنی است. اگر به مجمع بیاید، بررسی می کنیم. اما باید مشخص شود با پذیرفتن آن چقدر فایده می بریم… در شرایط تحریم که برای تاجران ایرانی مشکلات متعددی از جمله در نقل و انتقال ارز پدید آورده، آیا با پذیرفتن «اف ای تی اف»، آمریکا محدودیت‏های خود را بر می‏دارد؟»

با اینهمه، موضوع پیوستن به گروه ویژه اقدام مالی، تنها موضوع مطرح این روزهای کابینه  پزشکیان نیست که به سر تیتر روزنامه‏های داخلی تبدیل شده‏اند. در کنار این موضوع، موضوعاتی نظیر مذاکره مستقیم با آمریکا و هم چنین مذاکره با تروئیکای اروپا بر سر پروندۀ هسته‏ای ایران نیز از جمله مسائلی هستند که اکنون هم در کابینۀ پزشکیان و هم در روزنامه‏های موافق و مخالف سیاست گذاری‏های کابینه فعلی به صورت روزانه بازتاب داده می شوند.

کاظم غریب‏آبادی – معاون وزیر خارجه – روز چهارشنبه ۱۲ دیماه با تأیید این خبر که روز  یکشنبه ۲۴ دیماه (۱۳ ژانویه) به عنوان دور جدید گفتگوهای ایران و تروئیکای اروپا – شامل آلمان و فرانسه و انگلیس – تعیین شده است، در مورد محتوای این گقتگوها گفت: «ما الان به دنبال پیش‏بینی نیستیم. همانطور که قبلاً هم گفتیم آنچه در جریان است گفتگوست و مذاکره نیست».

در کنار اظهار نظر معاون وزیر خارجه جمهوری اسلامی، علی عبدالعلی‏زاده ، نماینده ویژه پزشکیان در توسعۀ اقتصاد دریامحور هم  روز سه‏شنبه ۱۱ دی‏ماه جاری ضمن تأکید بر ضرورت دستیابی به یک «سیاست خارجی جدید» گفت: باید با ترامپ مذاکره کنیم. نمی‏شود که مسائل کشور را معلق نگه داشت؛ ضمن اینکه مجموع حاکمیت نظام هم به مذاکره رودررو [با آمریکا] رسیده است.

طرح همه این موضوعات – آنهم در این بازۀ زمانی – خبر از اوضاع وخامت‏بار جمهوری اسلامی می‏دهد که ارتجاع حاکم را در سختی گذر از این وضعیت به وحشت انداخته است. وضعیتی کاملاً بحرانی که دستکم مسعود پزشکیان و بخشی از حاکمیت را بر آن داشته تا قدم‏هایی – هرچند کوچک – در مسیر تغییر سیاست خارجی نظام بردارند. اینکه پیشبرد این سیاست تبلیغاتی پزشکیان تا چه حد با محتوای ایدئولوژیک و سیاست توسعه طلبانه جمهوری اسلامی سازگاری دارد، اینکه با بودن خامنه‏ای و استمرار قدرت بلامنازع او در تعیین سیاست‏های کلان نظام در عرصۀ داخلی و بین‏المللی پیشبرد این سیاست کابینۀ پزشکیان قابل تحقق است یا نه؟ امریست اگر نگوییم نامحتمل، دست کم با استناد به همین سخنرانی‏های اخیر خامنه‏ای بعد از سقوط بشار اسد می‏توان گفت احتمال آن ضعیف است. چرا که خامنه‏ای با موضع‏گیری‏های تند و تیز تاکنونی خود‏، بدور از شکست‏های پیاپی حاکمیت در عرصه داخلی و بین‏المللی و بی توجه به افتضاحاتی که در عرصۀ سیاست خارجی به بار آورده است، همچنان بر تقویت و سازماندهی گروه‏های ارتجاعی و اسلام گرای «محور مقاومت» تأکید دارد. لذا با وجود تأکیدات خامنه‏ای در پیشبرد همان سیاست شکست خورده و راهبردی نظام در منطقه، خیالبافی‏های امیدوارانه مسعود پزشکیان در تصویب لوایح دوگانه  «پالرمو» و «سی اف تی» جهت پیوستن به گروه ویژۀ اقدام مالی امریست بی فایده که کمترین کمکی به نظام در برون رفت از ورشکستگی اقتصادی آن نخواهد کرد. چرا و به چه علت؟

پوشیده نیست، هدف کشورهای تشکیل دهندۀ گروه ویژه اقدام مالی (FATF)، که بسیاری از کشورهای جهان نظیر آمریکا، اتحادیه اروپا، کانادا، انگلیس، هند، برزیل و حتی چین از اعضای فعلی آن هستند، مبارزه با پولشویی، مبارزه با تأمین مالی گروه‏های تروریست و گزارش دهی در مورد معاملات مشکوک در سطح داخلی و بین‏المللی، بخشی از فعالیت‏های اقتصادی این نهاد مالی است. موضوعاتی که با ذات جمهوری اسلامی در تعارض است و هیئت حاکمه ایران در تمامی این سال‏های سپری شده با استفاده از اقدامات پولشویی برای تأمین مالی گروه‏های اسلام گرای وابسته به خود در منطقه و جهان از آن بهره برداری کرده و به همین دلیل هم از پیوستن به گروه ویژه اقدام مالی سر باز زده است.

آنچه اکنون کابینه پزشکیان و بخشی از حاکمیت را به پیوستن به این گروه ترغیب کرده است، همانا ورشکستگی اقتصادی و نیازمندی جمهوری اسلامی به لغو تحریم‏های اقتصادی و سرمایه‏گذاری‏های کلان خارجی در کشور است. موضوعی که تحقق آن با بودن جمهوری اسلامی در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی امری ناممکن است. و چنانچه پزشکیان موفق به تصویب لوایح «پالرمو» و «سی اف تی» در مجمع تشخیص مصلحت نظام هم گردد، آنچنان که ناصر همتی – وزیر اقتصاد – گفته، معلوم نیست جمهوری اسلامی بتواند از فهرست سیاه «اف ای تی اف» خارج شود.

نکتۀ اساسی اما در این است که موضوع تحریم‏های جمهوری اسلامی بسیار فراتر از بودن نام این رژیم در لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی است. قرار گرفتن نام جمهوری اسلامی در لیست سیاه این نهاد مالی بین‏المللی، همراه با تحریم‏های دیرینۀ آمریکا و اتحادیه اروپا در ارتباط با پرونده هسته‏ای ایران، جملگی مجموعه‏ای از تحریم‏های در هم تنیده هستند که با روی کار آمدن ترامپ شرایط بازهم دشوارتری را برای جمهوری اسلامی رقم خواهند زد.

خروج از لیست سیاه گروه ویژۀ اقدام مالی و رهایی از مجموعه تحریم‏های آمریکا و اتحادیه اروپا، ارتباطی تنگاتنگ با بازنگری کامل جمهوری اسلامی در سیاست خارجی و دست برداشتن ارتجاع حاکم از اقدامات توسعه طلبانه، پان‏اسلامیستی و سازماندهی گروه‏های مرتجع اسلامی در منطقه و جهان دارد. تا با تحقق آن، دستکم یک امنیت حداقلی برای سرمایه و سرمایه‏گذاری‏های داخلی و خارجی در کشور فراهم گردد. چرا که سرمایه و سرمایه‏گذاری در ایران پیش از هر چیز به امنیت اقتصادی، فضای مبادلاتی آزاد و به دور از رانت‏خواری‏، پولشویی و اعمال فشار سپاه پاسداران در امور اقتصادی از جمله واردات و صادرات نیازمند است. موضوعی که با پیشبرد سیاست تاکنونی جمهوری اسلامی در ایجاد ناامنی برای سرمایه و سرمایه‏گذاری‏های کلان داخلی و بین‏المللی به امری بسیار دشوار برای جمهوری اسلامی در رهایی از ورشکستگی تبدیل شده است.

آنچه که مسعود پزشکیان و روزنامه‏های حامی دولت در بوق کرنا جهت نشان دادن اراده حاکمیت برای تغییر سیاست خارجی نظام می‏دمند، چیزی در حد تبلیغات کذایی تاکنونی آنان برای جذب سرمایه در ایران نیست. موضوعی که با هر سخنرانی خامنه‏ای – به عنوان رهبر نظام و کسی که حرف اول را در کشور می‏زند – به یکباره دود می شود و به هوا می‏رود.

پزشکیان از موافقت خامنه‏ای در پیوستن جمهوری اسلامی به گروه ویژۀ اقدام مالی – که لازمه‏اش فاصله گرفتن از سیاست پان‏اسلامیستی و عدم حمایت از گروه‏های ارتجاعی و اسلام گرا در منطقه است – سخن می‏گوید، خامنه‏ای اما در همان حال از حمایت خود و نظام در سازماندهی مجدد این گروه‏ها و «محور مقاومت» و وعدۀ قدرت‏گیری مجدد آنان در منطقه لافزنی می‏کند.

پزشکیان و روزنامه‏های حامی او، از مذاکرات مستقیم با آمریکا و اتحادیه اروپا حرف می ‏زنند، خامنه‏ای و فرماندهان سپاه اما همچنان پیرامون انتقام‏گیری از ترامپ به خاطر کشتن قاسم سلیمانی رجزخوانی می‏کنند. پزشکیان و وزیر خارجه کابینه او از مذاکره با تروئیکای اروپا در مورد پرونده هسته‏ای جمهوری اسلامی خبر می‏دهند، روزنامه‏های وابسته به خامنه‏ای و سپاه پاسداران اما از پیشروی به سمت غنی‏سازی بیشتر و تغییر ریل برنامۀ اتمی نظام در مسیر ساخت بمب اتمی سخن می‏گویند.

در چنین وضعیتی، که خامنه‏ای همچنان بر سیاست راهبردی خود در منطقه و جهان تأکید دارد، روشن است حتی اگر لوایح دو گانه «پالرمو» و «سی اف تی» در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب هم شود، کمترین روزنه‏ای برای برون رفت جمهوری اسلامی از ورشکستگی کامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی متصور نیست. حتی تمایل پزشکیان و کابینۀ او به مذاکره با ترامپ و اتحادیه اروپا نیز تا زمانی که رهبر جمهوری اسلامی بر تقویت «محور مقاومت» و سیاست توسعه طلبانه خود در منطقه اصرار دارد، نه فقط راه به جایی نخواهد برد، بلکه شرایط را برای هیئت حاکمه از جمیع جهات بحرانی‏تر هم خواهد کرد.

از اینرو، فرو رفتن جمهوری اسلامی در گرداب ورشکستگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و شکست کامل نظام در عرصه داخلی و بین‏المللی فرصت مناسبی را برای توده‏های مردم ایران جهت ورود به مبارزات خیابانی ایجاد کرده است. فرصتی مغتنم برای گسترش مبارزات توده‏ای، دامن زدن به اعتصابات سراسری کارگری، عمق بخشیدن به مبارزات زنان، معلمان، بازنشستگان، نویسندگان، هنرمندان، زندانیان سیاسی و دیگر لایه‏های اجتماعی جهت تعیین تکلیف نهایی با ارتجاع حاکم بر ایران. فرصتی تاریخی که شرایط را برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی، برپایی یک انقلاب اجتماعی و ایجاد حاکمیت شورایی کارگران و زحمتکشان فراهم ساخته است.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۱۰۳  در فرمت پی دی اف:

 

 

 

POST A COMMENT.