جنبش زنان و گام بزرگ گرایش رادیکال و چپ در ۸ مارس

(نگاهی به برگزاری مراسم روز جهانی زن در ایران)

شماره ۵۴۶- سال سی و یکم – نیمه اول فروردین ۸۸

هر چند زنان در ایران از حق برگزاری آزادانه مراسم روز جهانی زن برخوردار نیستند، هر چند صدای اعتراضات زنان در تمامی ۳۰ سال حاکمیت جمهوری اسلامی با شدیدترین روش‌ها سرکوب شده است، اما به رغم تمامی آنها، روز هشت مارس در برخی از شهرهای ایران، با برگزاری مراسم‌هایی گرامی داشته شد. هم چنین در این روز،  مراسم‌هایی در خارج از کشور و توسط مخالفان تبعیدی جمهوری اسلامی، در گرامی داشت این روز برگزار شد. به مناسبت این روز، بیانیه‌هایی نیز با امضاهای متفاوت از سوی فعالین ایرانی منتشر گردید. استفاده از اینترنت و ارسال پیام تبریک از دیگر روش‌هایی بود که زنان برای اعلام حضور در این روز از آن بهره جستند. در این نوشتار سعی می‌شود با نگاهی به مراسم‌ها و حرکت‌های انجام شده در این روز در ایران، تصویری کلی از وضعیت کنونی جنبش زنان در ایران ارایه گردد.

در تهران، مراسم‌های متفاوتی ، از سوی تشکل‌های مختلف زنان به مناسبت ۸ مارس برگزار شد. در این میان اصلاح‌طلبان حکومتی نیز فرصت را غنیمت شمرده و با برگزاری مراسم‌هایی از جمله توسط حزب اعتماد ملی سعی به  تبلیغ حضور مردم در انتخابات فرمایشی ریاست جمهوری پرداختند. در این میان جبهه مشارکت از احزاب اصلاح‌طلبان حکومتی که در سال‌های اخیر مراسم‌هایی به مناسبت این روز برگزار می‌کند، با دعوت و تقدیر از تنی چند از زنان مانند “مه‌لقا ملاح” موسس و مدیرعامل نخستین جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست که ۹۲ سال دارد، سعی کرد تا چهره‌ی جذابی به مراسم خود دهد. مه‌لقا مداح، اولین زنی که از مدرسه دارالفنون تهران دیپلم پایان تحصیل دریافت داشته در سخنان خود بر این نکته تاکید کرد که حق گرفتنی است و حق زنان را در خانه تقدیم نمی‌کنند و زنان باید برای احقاق حقوق خود تلاش کنند. سخنانی که برگزارکننده‌گان مراسم فاصله‌ای بسیار و پُر نشدنی با آن دارند. تقدیر از زنانی هم چون فائزه هاشمی، اعظم طالقانی، منیره گرجی و الهه کولایی در این مراسم در حالی صورت گرفت که این زنان هرگز در کارنامه‌ی خود مبارزه‌ای در راستای تحقق بدیهی‌ترین حقوق زنان از جمله حتا حق انتخاب پوشش را ندارند. سخنرانان این مراسم از جمله به تبیین نظرات خمینی در مورد حقوق زنان پرداختند. فردی که خود تئوریسین سرکوب و تبعیض علیه زنان نه تنها در ایران که در جهان است. برگزارکنندگان این مراسم که خود در دوره‌های متفاوت در حاکمیت اسلامی شریک بوده‌اند، هرگز صحبتی از ۳۰ سال سرکوب زنان در ایران و در سایه‌ی حکومت اسلامی مورد علاقه‌شان به میان نیاوردند. آن‌ها هرگز از کشتار و شکنجه‌ی زنان سخنی به میان نیاورده و نخواهند آورد. آن‌ها هر گز نمی‌گویند که چرا حاکمیت مذهبی منجر به تشدید وخامت زنان در ایران شد؟ برگزاری این مراسم و نحوه و کیفیت آن نشان داد که در این عرصه نیز اصلاح طلبان حکومتی تا چه میزان از خواست‌ها و مبارزات توده‌ای عقب افتاده و هرگز نخواهند توانست با توهم پراکنی‌های خود، سدی در برابر گسترش و تعمیق جنبش زنان شوند.

به این مناسبت، کمیته آموزش و پژوهش کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری نیز قصد برگزاری مراسمی را در تالار ورشو داشت که این مراسم  با ممانعت و دخالت نیروی انتظامی برگزار نشد. در این مراسم که نام “زنان اکنون” برای آن انتخاب شده بود، قرار بر آن بود که چندین گزارش حقوقی از مسائل و مشکلات زنان در ایران ارایه گردد. اما مقامات جمهوری اسلامی به برگزارکنند‌گان این مراسم اجازه ندادند که حتا گزارشات حقوقی خود را برای جمع محدودی که قرار بود در این تالار گردهم‌آیند ارایه دهند.

هم چنین، مراسمی نیز توسط تعدادی از شاعران و فعالین حقوق زن به مناسبت روز جهانی زن، در منزل یکی از بانیان مراسم برگزار شد. از جمله شرکت کننده گان در این مراسم سیمین بهبهانی شاعر برجسته و آزادی‌خواه بود. شرکت کننده گان در این مراسم از جمله سیمین بهبهانی شعرهایی را که سروده بودند، برای شرکت کننده گان خواندند.

عصر روز دوشنبه ۱۹ اسفند نیز مراسمی از سوی یکی از تشکل‌های جنبش زنان (میدان زنان) با نام “اعتراض به همه مظاهر نوبنیادگرایی” با شرکت بیش از صد نفر در زیر زمین خانه‌ای در تهران برگزار شد. این تشکل نیز بیشتر فعالیت خود را بر روی حقوق زنان از جمله مسایل و معضلات حقوقی پیش روی آن‌ها بنا گذاشته است. از نظر فعالان این تشکل موضوعات حقوقی ملموس، هر چند کوچک، می تواند زنان را در رسیدن به آگاهی و در نهایت تلاش برای رسیدن به خواست‌های برابری طلبانه(حقوقی) شان یاری رساند. از جمله فعالیت‌های این تشکل امضا و ارسال کارت به مناسبت های مختلف است. در این روز نیز کارت‌هایی که عنوان مراسم را داشت، در بین شرکت کننده گان توزیع شد. پیش از این نیز این تشکل کارت‌هایی در رابطه با اعتراض به لایحه حمایت از خانواده منتشر کرده بود.

این روش کار هم چنین شباهت‌هایی با روش کاری دیگر تشکل جنبش زنان “کمپین یک میلیون امضا” دارد. این دو تشکل به رغم آن که از حضور طیف‌های گوناگون فکری بهره می‌برند، اما در مجموع فعالیت خود را محدود به اطلاع رسانی و حمایت حقوقی از زنان در چارچوب نظام کرده‌اند.

اما گرایش دیگری که امثال با قدرت بیشتر و اقدامات مبتکرانه اش در تهران و کرج، خود را نشان داد، گرایش چپ و رادیکال جنبش زنان بود.

براساس گزارش منتشره از سوی این گروه، روز یکشنبه ۱۸ اسفند، ۴ گروه در تهران و دو گروه در کرج اقدام به پخش تراکت کردند. از میان چهار گروه تهران، دو گروه قرار شد که علاوه بر پخش تراکت، به نصب طومار شعارها نیزاقدام کنند. در این گزارش آمده است: ” طومارها در بالای پل های عابر پياده: يکی بالای پل عابر پياده ی ميدان هفت تير و ديگری بالای يکی از پل های بزرگراه جلال آل احمد نصب شد. تراکت های تهران در ميدان هفت تير، ميدان ولي عصر، پارک دانشجو، ميدان انقلاب، ستارخان، مجتمع تجاری ميلاد نور، ستارخان، گيشا، حکيميه تهرانپارس، شهرک اميد در شرق تهران و در کرج: در منطقه پل آزادگان و سه راه گوهردشت به اشکال مختلف پخش شد: تعدادی از تراکتها به دست مردم داده شد، تعدادی در خانه ها و کوچه ها انداخته شد و تعدادی ديگر از بالای ساختمانها و يا پلهای هوايی عابرپياده و يا در خيابانها بين جمعيت پخش شد”. در شعارهایی که از سوی این گروه و بر روی طومارها نصب شده بود، جدا از توجه به خواست‌های مشخص و ویژه زنان از جمله شعار “لغو حجاب اجباری، خواست مسلم زنان” بر خواست‌های عمومی دیگر از جمله آزادی زندانیان سیاسی، حمایت از گلزار خاوران، اعتراض به فقر و گرانی، حق آزادی بیان، عقیده، تشکل، تجمع و غیره، محکومیت احکامی چون اعدام، قصاص و سنگسار و نیز اعتراض به شرایط نابرابر کار، قراردادهای موقت و پایین بودن دستمزدها  تاکید شده بود.

در این گزارش هم چنین برخورد حمایت گرانه‌ی مردم و استقبال فراوان آن‌ها از این اقدام زنان چپ، به زیبایی توضیح داده شده است.

به مناسبت این روز، مراسم‌های محدود و به واقع نیمه علنی دیگری نیز در شهرهای گوناگون برگزار شد که گزارش برخی از این مراسم‌ها در سایت‌های انترنتی منتشر شده است. از جمله این مراسم‌ها می توان به برگزاری آن در شهرهای تبریز و نقده اشاره کرد. این مراسم‌ها عموما به طیف رادیکال جنبش زنان تعلق داشت. هم چنین در دانشگاه‌ها نیز رژیم از برگزاری این مراسم جلوگیری کرد که در مواردی از جمله دانشگاه خواجه نصیر به رغم مخالفت مقامات دانشگاه،  این مراسم به صورت خودجوش برگزار شد. حساسیت ویژه حکومت در دانشگاه‌ها برای جلوگیری از برگزاری مراسم ۸ مارس از پیش نیز مسجل بود. این حساسیت به ویژه از آن روست که چنین مراسم‌هایی در دانشگاه‌ها، به دلیل حضور پُر نشاط و قدرت‌مند چپ، معمولا به صورت رادیکالی برگزار می‌شود.

با نگاهی به مراسم‌ها و سایر حرکاتی که به مناسبت روز جهانی زن در ایران برگزار شد، می‌توان تا حدودی موقعیت و وضعیت کنونی گرایشات گوناگون موجود در این جنبش را مشاهده کرد.

در جنبش زنان ایران، نیرویی وجود دارد که کار خود را صرفا بر پایه مطالبات حقوقی ناچیز و بسیار محدود، بنا گذاشته است. گرایش راست در این طیف تلاش دارد از سویی روابط خود با بخش‌هایی از حاکمیت(اصلاح طلبان) را حفظ کند، و از سوی دیگر اعتراضات خود را تنها محدود به مواردی می‌کند که در چارچوب نظام حاکم قابل طرح می‌باشند. از این روست که این گروه حتا در شعار نیز از برخی خواست‌های بدیهی زنان در ایران به طور کلی صرف نظر می‌کند.

گروه دیگر که به ویژه در “کمپین یک میلیون امضا” و “میدان زنان” سازمان یافته‌اند، به‌رغم حضور طیف‌های گوناگون فکری در این دو تشکل، و به رغم آن که به صورت پیگیرانه‌تری از خواست‌های برابری طلبانه‌ی حقوقی زنان حمایت می‌کنند، اما به هر حال پا را از مرحله مطالبات حقوقی محدود و قانونگرائی فراتر نگذاشته‌اند. به رغم جنبه‌های مثبت در کار این دو تشکل، محدودیت‌های صوری که این دو تشکل در پیش پای خود قرار داده‌اند، عملا نقشی را که باید در شرایط کنونی در مبارزه برای رهایی و آزادی در ایران ایفا کنند، از آن‌ها سلب می‌کند. آن‌ها هرگز در مباحث خود به علت‌های اصلی وضعیت زنان اشاره‌ای نکرده و اگر هم اشاره‌ای داشته‌اند به صورت گذرا و فرعی بوده است. آن‌ها به زنان کارگر، معلم، پرستار، خانه‌دار و سایر زحمتکشان توضیح نمی‌دهند که چرا در نظام جمهوری اسلامی محکوم به چنین سرنوشتی شده‌اند.

آن‌ها برای مثال، به درستی به لایحه حمایت از خانواده اعتراض می‌کنند، روشنگری می‌کنند، به آگاهی زنان در این موضوعات می‌افزایند، اما آن‌ها نمی‌گویند که وضعیت واقعی زنان در ایران حتا بسیار بدتر از همان لایحه است. آن‌ها در حالی هنوز به دنبال اصلاحاتی در نظام حاکم هستند که جنبش‌های اعتراضی، در پی برافکندن جمهوری اسلامی‌اند.

طرح شعارهایی در راستای حمایت از حقوق برابر زن و مرد و علیه قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی، البته لازم و مفید است. در این جای کار هیچ بحثی نیست. اما اشکال کار، در جا زدن در همین مرحله و پیش نرفتن از این محدوده است. اشکال کار در محدود کردن جنبش زنان به برخی از خواست‌های حقوقی آن است. نگرش این دسته از زنان، نادیده گرفتن قدرت اجتماعی زنان در مبارزه و اهمیت پیوند این جنبش با جنبش کارگری است.

از همین روست که به همان گونه و در سال‌های گذشته، در جنبش دانشجویی شاهد شکل‌گیری و در نهایت شکوفایی نیروی چپ بودیم، در جنبش زنان نیز – براساس همان ضرورت‌ها – همین موضوع را امروز به وضوع بیشتری و به ویژه در میان نیروهای جوان جنبش زنان، شاهد هستیم. مسیر جنبش زنان در یک سال گذشته و از جمله برگزاری روز جهانی زن توسط زنان رادیکال و چپ، گواه، روشن این مدعاست.

POST A COMMENT.