با کشته شدن اسماعیل هنیه رهبر حماس، بار دیگر امیدهای مردم غزه – که در شرایطی فوقالعاده غیرانسانی بسر میبرند – برای آتشبس و پایان جنگ رنگ باخت. جنگی ویرانگر که تاکنون منجر به کشته شدن حداقل ۴۰ هزار فلسطینی از جمله بیش از ۱۵ هزار کودک شده است. همچنین بیش از ده هزار فلسطینی دیگر از جمله هزاران کودک مفقود هستند که اغلب آنها کشته و جسدشان در ویرانههای غزه و در زیر خروارها آوار قرار دارد.
خلیل الحیه یکی از اعضای رهبری حماس که از او بهعنوان یکی از جانشینان احتمالی هنیه نام برده میشود، در نشست مطبوعاتی در تهران گفت: ” با وجود خون و خونریزی صحبت از توافق و آتشبس بیهوده است. چند روز پیش به توافق نزدیک شده بودیم، اما اسرائیل با این ترور به همه چیز پایان داد”.
نتانیاهو جلاد غزه نیز روز چهارشنبه در یک برنامه زنده تلویزیونی ضمن تقدیر از عملیات نیروهای مسلح اسرائیل در سه جبهه گفت: “ممکن است در روزهای آینده بحران و تهدیدهای نظامی علیه اسرائیل افزایش یابد، اما ارتش ما آماده مقابله جدی با هرگونه تهاجم و تهدیدی است. ما آماده مقابله با هرگونه سناریویی هستیم”. او با حمله لفظی به کسانی که خواستار پایان جنگ در غزه هستند، گفت: “چنانچه طی روزها و هفته های گذشته او به آتش بس در غزه تن داده بود، اکنون چنین عملیاتی که ستونهای دشمنان را تخریب کرده عملی نمیشد”. جلاد غزه در ادامه از مردم اسرائیل خواست تا صبور باشند و وعده داد که تسلیم فشارهای داخلی و بین المللی برای توقف جنگ نخواهد شد، چرا که از نظر او پیروزی در دسترس است.
ساعاتی قبل از ترور هنیه، یعنی در عصر روز سهشنبه ارتش اسرائیل با حمله هوایی به منطقه “حارت حریک” در “ضاحیه جنوبی” بیروت، فؤاد شُکر از فرماندهان نظامی حزبالله و تعدادی از همراهان وی از جمله یکی از افسران سپاه قدس به نام میلاد بیدی را که در ساختمانی در این محله مستقر بودند به قتل رساند. خبرگزاری ایرنا از فؤاد شُکر که به ابومحسن معروف بود بهعنوان “رئیس ستاد حزبالله و مرد شماره ۲ این جنبش” نام برد.
روز ۵ شنبه نیز ارتش اسرائیل اعلام کرد که بعد از ارزیابیهای اطلاعاتی میتواند تایید کند که محمد ضیف فرمانده شاخهنظامی حماس “گردانهای عزالدین قسام” در حمله جنگندههای ارتش اسرائیل روز ۱۳ ژوئیه (۲۳ تیر) به خان یونس کشته شده است. در جریان این حمله بیش از ۷۰ فلسطینی که اغلب آنها غیرنظامی بودند کشته و بیش از ۲۰۰ تن زخمی شده بودند.
روز شنبه نیز هیثم بلیدی فرمانده گردانهای “القسام” در طولکرم از شهرهای کرانه باختری توسط ارتش اسرائیل به قتل رسید. براساس برخی اخبار در جریان حمله روز شنبه ارتش اسرائیل در کرانه باختری چند فلسطینی غیرنظامی نیز جان خود را از دست دادند.
کشته شدن اسماعیل هنیه رهبر حماس و فؤاد شُکر فرد شماره ۲ حزبالله، منجر به واکنش لفظی شدید جمهوری اسلامی، حزبالله، حماس و دیگر شبهنظامیان وابسته به ایران شد. براساس برخی اخبار منتشره در صبح روزی که هنیه در تهران توسط عوامل دولت اسرائیل به قتل رسید، خامنهای در دیدار با اعضای “شورای امنیت ملی” دستور حمله به اسرائیل را صادر کرده است. خبرگزاری رویترز روز پنجشنبه ۱۱مرداد در گزارشی به نقل از “۵ منبع آگاه” مدعی گردید که مقامات ارشد جمهوری اسلامی با نمایندگان گروههای شبهنظامی وابسته به جمهوری اسلامی در لبنان، عراق، یمن و فلسطین دربارهی چگونگی پاسخ به اسرائیل دیدار کردهاند.
خامنهای در پیام خود در ارتباط با کشته شدن هنیه نوشت که دولت اسرائیل با این کار “زمینهی مجازاتی سخت برای خود را فراهم ساخت” وی همچنین نوشت: “ما در این حادثهی تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفهی خود میدانیم”.
واقعیت این است که ترور اسماعیل هنیه در تهرانی که “فرمانده خامنهای” در راس هرم قدرت نشسته است، یک آبروریزی بزرگ برای جمهوری اسلامی و “فرمانده خامنهای” بود. خالد قدومی نماینده حماس در تهران در گفتوگو با “مرکز اطلاعرسانی فلسطین”، گفت: “وقوع چنین اتفاقی در ایران، امنیت ملی، تمامیت ارضی و حیثیت و اعتبار ایران را نیز زیر سوال برده است”. این نکته را هم باید در نظر داشت که حماس همواره خواستار دخالت مستقیم جمهوری اسلامی در جنگ با اسرائیل بود تا به وضعیت خود بهبود بخشد.
از آن سو گروه حزبالله نیز با از دست دادن دست راست حسن نصرالله برای پاسخگویی به اسرائیل در تنگنا قرار گرفته است. حسن نصرالله روز ۵ شنبه در سخنرانی خود با رد نقش حزبالله در حمله به “مجدل شمس” که منجر به کشته شدن ۱۲کودک دروزی در مناطق اشغالی جولان شده بود، گفت: ” پاسخ ما به تجاوز اخیر به ضاحیه و شهادت ابو محسن و غیرنظامیان، قطعی و حتمی است”. او ادامه تنش در منطقه را بسته به پاسخ اسرائیل به حملات حزبالله دانسته و گفت: “ما در برابر یک نبرد تمام عیار در تمام جبهه ها هستیم که وارد مرحله جدیدی شده است“.
بهرغم تمامی اتفاقات روزهای اخیر، واقعیت این است که جمهوری اسلامی به دلایل متعددی شرایط وارد شدن به یک جنگ تمامعیار با دولت اسرائیل را ندارد. اول اینکه برخلاف دوران جنگ ایران و عراق، سالهایی که بخش قابل ملاحظهای از مردم به حکومت متوهم بوده، انقلاب شکست خورده و جامعه در دوران رکود بسر میبرد، امروز یک بحران انقلابی در جامعه حاکم است و از دیماه ۹۶ بهطور متوالی شاهد خیزشهای بزرگ انقلابی از جمله خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ بودیم. جنگ با دامن زدن به نارضایتی و تضعیف حاکمیت و قوای سرکوب آن، میتواند در شرایط کنونی درست برعکس جنگ ایران و عراق منجر به تبدیل جنگ به جنگ داخلی شده و به سرنگونی جمهوری اسلامی ختم شود.
دوم اینکه جمهوری اسلامی اساسا از نظر مالی و توان اقتصادی قادر به یک جنگ تمامعیار نیست. از نظر نظامی نیز جمهوری اسلامی در حد و اندازهی اسرائیل و متحدان غربیاش نیست و وارد شدن به چنین جنگی یک خودکشی نظامی محسوب میشود، همانطور که موشکپرانی ۲۵ فروردین جمهوری اسلامی به اسرائیل این را کاملا عیان ساخت. بنابراین شرایط برای جمهوری اسلامی مهیا نیست و بدون تردید اگر نظر جمهوری اسلامی جنگ تمام عیار با اسرائیل نباشد، شبهنظامیان وابسته به آن از جمله حزبالله نیز به احتمال خیلی زیاد درگیر چنین جنگی نخواهند شد.
تا اینجای کار جمهوری اسلامی یک بازنده بزرگ است. حمله حماقتآمیز حماس که بدون اذن خامنهای نبود، به یک فاجعه بزرگ برای مردم فلسطین تبدیل شد. غزه ویران شده و دولت صهیونیستی اسرائیل در کرانه باختری به تجاوزات خود و تغییر جغرافیای کرانه باختری شدت بخشیده است. اما اگر جمهوری اسلامی در شرایط کنونی به دلیل موازنه قدرت در خاورمیانه، خواستار پایان جنگ در غزه و کاهش تنش در منطقه است، بهنظر نمیآید که کابینه نتانیاهو نیز همین خواست را داشته باشد. برعکس اقدامات اخیر دولت صهیونیستی و سخنان نتانیاهو و تاکید بر ادامه جنگ، نشان میدهد که نتانیاهو حداقل در شرایط کنونی خواستار ادامه جنگ است.
بنابراین در شرایطی که جمهوری اسلامی با ترور اسماعیل هنیه در تهران توسط اسرائیل مجبور به واکنش است، در عمل هرگونه واکنشی در راستای پیشبرد سیاست دولت صهیونیستی اسرائیل خواهد بود. ده ماه از جنگ ویرانگر ارتش صهیونیستی اسرائیل علیه مردم بیدفاع غزه میگذرد. نتانیاهو نشان داده که خواستار آتشبس نیست و هر بار به بهانهای از تن دادن به آتشبس خودداری کرده است. از آن طرف گروه حماس بهعنوان یک گروه افراطی مذهبی – همانطور که حمله ۷ اکتبر به اسرائیل نشان داد – از درک واقعی شرایط، موازنه قوا در منطقه و سیاستهای دولت راست افراطی اسرائیل از جمله به دلیل تاثیرگذاری مذهب در سیاست ناتوان است. به همین دلیل نیز در تمام این مدت در مذاکرات آتشبس بازی خورد و مذاکرات طولانی شد. به عبارتی دیگر در عمل مذاکرات در مسیر خواست صهیونیستها پیش رفت. وقتی گروهی همچنان از محو اسرائیل سخن میگوید روشن است که پایاش بر روی زمین و واقعیتها نیست و حماس یکی از این گروههاست.
در طول این ده ماه، جنگ فراز و نشیبهای بسیاری داشته است، اما هرگز به یک جنگ بزرگ در خاورمیانه تبدیل نگردید. چراکه خواست دولتهای امپریالیستی از آمریکا تا اروپا و چین (به غیر از روسیه) این نیست و دولت اسرائیل نیز بدون اجازه دولت آمریکا نمیتواند حتا خواب یک جنگ تمام عیار را ببیند. دولت اسرائیل اما فعلا میخواهد حداقل تا پایان انتخابات آمریکا این وضعیت را ادامه دهد، به این امید که ترامپ در صورت پیروزی حمایتهای گستردهتری از دولت اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی بهعمل آورد.
اما بهرغم تمامی این مسائل، هرگز نباید خطر گسترش جنگ را کاملا نادیده گرفت. یک اشتباه، یک عمل نابخردانه مانند حمله ۷ اکتبر حماس اگر در سطح منطقه اتفاق بیفتد، بهرغم مخالفت اغلب دولتهای امپریالیستی و جمهوری اسلامی و نیز عدم تمایل دولت اسرائیل، میتواند منطقه را به آتش بکشد.
هم اکنون بسیاری از پروازها به بیروت و تلآویو قطع شدهاند. بسیاری از کشورها از شهروندان خود خواستهاند لبنان، اسرائیل و حتا ایران را ترک کنند. کشتیها و ناوهای آمریکایی منطقه را قُرُق کردهاند. البته مقامات دولت آمریکا اعلام کردهاند که هدف از افزایش نیروهای نظامی آمریکا بازدارندگی و ممانعت از اشتباه محاسباتی برخی از طرفهای درگیر است.
در تهران مقامات جمهوری اسلامی از یک جنگ بزرگ حرف میزنند اما به نظر میآید همچون گذشتهها تنها در حد تهدید است، اگرچه بدون تردید جمهوری اسلامی دست به اقدامی خواهد زد.
روز جمعه مرندی مشاور وزارت خارجه با انتشار تصویری از شلیک موشکها در شبکه X به انگلیسی نوشت: “اسرائیل را ترک کنید موشکها میآیند” (Leave. It’s coming) آکانت خامنهای نیز در این شبکه یک توئیت قدیمی را بازنشر و سنجاق کرد که “رژیم صهیونیستی رفتنی است”. حتا مجری شبکه سه جمهوری اسلامی روز جمعه در برنامه تلویزیونی گفته بود “در ساعات آینده اتفاقات مهمی خواهد افتاد و جهان را متعجب میکند” که در انتهای برنامه حرف خود را اصلاح کرد و گفت اطلاع دقیقی در این رابطه وجود ندارد.
محمد اصغری از مشاوران سعید جلیلی نیز در یک برنامه تلویزیونی گفت: “ریخته شدن خون اسماعیل هنیه در تهران، نشاندهنده این است که از جنگ و اتفاق بزرگ گریزی نیست و چقدر ساده هستند این افرادی که میگویند مراقب باشید که جنگ نشود”.
اما جدا از این که در ساعات و روزهای آینده جمهوری اسلامی و نیروهای شبهنظامیاش چه واکنشی نشان خواهند داد، آنچه که برای این سیاستمداران قاتل مهم نیست مردم فلسطین و بویژه فلسطینیان ساکن غزه هستند.
در سایه تداوم شرایط کنونی، ارتش اسرائیل به جنایات خود در غزه و کرانهباختری ادامه میدهد و مدام بر آلام و دردهای مردم فلسطین و کشتهشدگانشان افزوده میشود. وضعیت در غزه از قرمز نیز فراتر است. بیماریهای واگیردار همچون وبا، آبله، گال و مانند آن به سرعت در حال گسترش هستند. نبود امکانات درمانی، بهداشتی، گرمای تابستان، زندگی در چادرها، انباشته شدن زبالهها در کنار چادرها، نابودی زیرساختها و کمبود شدید آب سالم به گسترش بیماریهای واگیردار دامن زده است. بهگزارش آنروا (آژانس امدادرسانی سازمان ملل) ۳۵۰ هزار فلسطینی به بیماری پوستی دچار شدهاند. شرایط زندگی فلسطینیان در غزه یک جهنم واقعی است.
اما هیچکدام از این واقعیتها که قلب میلیاردها انسان را بهدرد میآورد، در قلب سنگ سیاستمداران جنایتکار جایی ندارد. یک روز قبل از قتل هنیه، “فرمانده خامنهای” در دیدار با اسماعیل هنیه و زیاد النخاله گفت: “امروز بلندترین پرچم اسلام در دست ملت فلسطین و مردم غزه است و بهبرکت این مقاومت زمینه ترویج بیش از پیش اسلام فراهم آمده است”. این یعنی آنکه برای خامنهای دردهای مردم فلسطین هیچ اهمیتی ندارد و تنها سوءاستفاده از مرگ و درد و رنج مردم بزرگ فلسطین برای او اهمیت دارد. خامنهای و نتانیاهو دو دشمن مردم بزرگ فلسطین و دو روی یک سکه هستند.
تنها راه برای پایان دادن به این جنایات، به رسمیت شناختن حق مردم فلسطین برای تعیین سرنوشت خویش است. حقی بدیهی که جهان سرمایه با ترفندهای بسیار تاکنون مانع تحقق آن شده است. نباید گذاشت فریاد مردم فلسطین در هیاهوی دولتهای فریبکار گم شود. این وظیفهی تمامی نیروهای کمونیست، آزادیخواه و برابریطلب است که صدای مردم فلسطین باشند و نگذارند در این میان این حق بدیهی مردم فلسطین در سایه قرار گیرد. باید با صدایی بلند فریاد زد به جنگ همین امروز پایان دهید، زنده باد آزادی، زنده باد صلح، زنده باد فلسطین.
متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۸۱ در فرمت پی دی اف:
نظرات شما