شکست محتوم ارتجاع اسلامی در جنگ علنی با زنان

رژیم ارتجاعی و زن ستیز جمهوری اسلامی که طی تمام دوران حیات ننگین خود حتی یک روز را بدون اعمال قهر و سرکوب و تبعیض علیه زنان سپری نکرده و بیش از چهار دهه جنگی اعلام نشده علیه زنان را سازمان داده است، بعد از جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، جنگ علنی و همه جانبه ای را علیه زنان آغاز نمود. جنگ آشکاری که مدام تشدید گشته و عمق و دامنه آن گسترده تر شده است. مجموعه ای از فشارها، ازاعمال قهر و سرکوب، احضار و بازداشت تا تبعیض و تحقیر علیه زنان، طی دوماه اخیر به شدت افزایش یافته است. این جنگ، تمام فراز های پیشین در زمینه سرکوب و تهدید و محروم سازی های پیشین زنان را پشت سر نهاده و در شکل یک انتقام جویی وسیع و بیرحمانه ادامه یافته است. ارتجاع حاکم، هرجا و مکانی از جامعه را که حضور زنان در آن ملموس است، ازخیابان و دانشگاه گرفته تا کوچه و پارک و خوابگاه، به صحنه جنگ علنی مبدل ساخته است.

زنان با نقش بی همتای خویش در جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی، وقتی که با رشادت و جسارتی کم نظیر در کف خیابان و دربرابر چشمان حیرت زده حاکمان اسلام پناه، حجاب از سر برگرفتند، روسری‏های تحقیر و موازین شرعی حاکمیت را یکجا به آتش کشیدند، ضربات کوبنده و خرد کننده ای برمعیارهای زن ستیزانه حاکمیت و کاخ‏ها و معابد مقدس ارتجاع اسلامی وارد ساختند. زخم های بزرگ ناشی از این ضربات و نفی کامل حجاب اجباری و اسلامی که بر قلب ارتجاع نشست، التیام یافتنی نبود و نیست، پس کینه به دل گرفت و انتقام جویی پیشه کرد. هرجا زنی یا دختری در این ارکستر بزرگ روسری سوزانی که به قصد جان ارتجاع حاکم وارد خیابان شده بود شرکت داشت، باید تقاص پس می‏داد.

ارتجاع سرکوبگر حاکم که از همان آغاز جنبش زن، زندگی، ازادی یورشی بیرحمانه به زنان را آغاز کرد، در مراحل بعد و فروکش این جنبش تا به امروز به تعرضات سرکوبگرانه خود ادامه داده و آن را تشدید نموده است. زنان فعال در تشکل ها یا جنبش های اعتراضی در صف مقدم این انتقام جویی قرار گرفتند. دانشگاه ها که از کانون های مهم و اصلی این جنبش بود، بطور همه جانبه ای مورد یورش وحشیانه  ارتجاع حاکم قرار گرفتند. جنگ علیه زنان فقط به جنگ خیابانی محدود نماند، محوطه دانشگاه، کلاس درس و خوابگاه نیز به عرصه مهم جنگ رژیم علیه زنان و دختران مبدل شد.

اعمال قهر و سرکوب علیه دانشجویان خصوصاً دختران و زنان دانشجو به شدت افزایش یافته است. آمارهای فاش شده از مرکز حراست وزارت علوم و فناوری حاکی از آن است که تعداد دانشجویان شرکت کننده در جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی در سال ۱۴۰۱ بیشتر از ۷۰ هزار نفر (۷۰۱۴۱ نفر ) بوده است. تنها در فاصله آبان و دی نزدیک به ۴۰۰۰ دانشجو( ۳۷۸۹ نفر)  مشمول انواع اقدامات سرکوبگرانه سازمان‏ها و نهادهای سرکوب رژیم از نمونه‏ی سازمان اطلاعات فراجا، سازمان اطلاعات تهران، سازمان اطلاعات سپاه، بسیج دانشجویی، بسیج اساتید، مرکز حراست وزارت علوم، مدیر کل حراست دانشگاه های ایران، قرارگاه ثارالله، دفتر فرماندهی قرارگاه سپاه و امثال آن شدند. سرکوب و بازداشت دانشجویان در ماه های بعد از آن نیز ادامه داشت. بنا به آماری که روز چهارشنبه ۱۶ خرداد در “وبسایت مجمع جهانی دانشجویی” ( GSF ) انتشاریافته از شهریور ۱۴۰۱ تا اسفند ۱۴۰۲ بیش از ۸۰۰ دانشجو ( ۸۰۴ دانشجو) شامل ۵۹۸ دانشجوی پسر و ۲۰۶ دانشجوی دختر بازداشت شدند. علاوه بر بازداشت صدها دانشجو، هزاران تن دیگر ممنوع الورود شده یا حکم محرومیت از تحصیل دریافت نموده اند. آمار انتشار یافته حاکی است که نزدیک به ۲ هزار دانشجو تنها در ۱۶ دانشگاه یا ممنوع الورود شده یا حکم محرومیت از تحصیل دریافت کرده اند.

ابعاد سرکوب دانشجویان بسیار وسیع و گسترده است. اگرچه این اقدامات سرکوبگرانه مشمول تمام دانشجویان اعم از پسر یا دختر شده است، اما ارتجاع حاکم تلاش های همه جانبه ای را برای مقابله با دانشجویان دختر به قصد تحمیل حجاب اجباری به عمل آورده که تا کنون کمتر سابقه داشته است. جنگ ارتجاع علیه دختران و زنان دانشجو، به جزیی مهم و جدایی ناپذیر از جنگ ارتجاع حاکم علیه زنان در مقیاس تمام جامعه تبدیل شده است.

ارتجاع اسلامی برای سرکوب همه جانبه دانشجویان به ویژه دانشجویان دختر، به بازداشت های گسترده یا ممنوع الورود ساختن و محرومیت از تحصیل اکتفا نکرده است. این سرکوب ها اولاً به نحو حیرت آوری تشدید شده و دوماً و مهمتر از آن به یک روال دایمی و دراز مدت تبدیل شده و با ابزارهای جدیدی تکمیل شده است. ارتجاع اسلامی چه در درون دانشگاه چه بیرون آن، از ابزارهای گوناگونی جهت اعمال سرکوب بیشتر و وحشتناک تر برای تسلیم و از پادر آوردن دانشجویان خصوصاً دانشجویان دختر سود برده است. دستگاه سرکوب نه فقط پروسه ارعاب و تهدید دانشجویان از طریق “کمیته های انضباطی” را ادامه داده و آن را تشدید و تقویت نموده، بلکه با راه اندازی “کمیته های اخلاق” کم و کیف ارعاب و سرکوب دختران دانشجو را بسی افزایش داده و تشدید نموده است. در این کمیته ها علیه تک تک دانشجویان تهدیدها و فشار حد اکثری اعمال می شود و با ایجاد فضای روانی و ارعاب، تلاش می شود از طریق تهدید دانشجو به تحویل وی به “کمیته انضباطی” ، او را مرعوب سازند. دانشجو به شدت تحت فشار روانی و در مواردی برای “اخذ تعهد” زیر فشار قرار میگیرد. بدین ترتیب دختران دانشجو بطور دایمی تحت فشار قرار می گیرند به نحوی که بعد از این جلسات با هرگونه تحرک ویا مقاومت‏شان در برابر حجاب بان‏ها، توسط “کمیته انضباطی” احضار می شوند.

علاوه بر “کمیته های اخلاق” و “کمیته های انضباطی”، در دانشگاه جلساتی تحت عنوان “جلسات مشاوره” نیز راه اندازی شده تا در این جلسات پروسه ارعاب دانشجو تکمیل شود. افزون بر این، مدیریت دانشگاه‏ها که دستشان در دست نهادهای سرکوب و امنیتی است، نیروهای حراست زن را با عنوان “حجاب‏بان” به مجموعه نیروهای سرکوب دانشجویان دختر افزوده اند. این نیروها برای تشدید فشار بیشتر بر دختران دانشجو و کنترل حجاب آن ها همه جا، ازمحوطه دانشگاه گرفته تا بوفه و سلف سرویس ولابی( فضای در ورودی ساختمان) و کتابخانه حتی تا کلاس درس حضور دارند. تذکرات دایمی این نیروها با مداخله مکرر حتی در کوچک ترین موضوعات شخصی دختران دانشجو همراه است. این مداخلات عموماً با فیلم و عکس برای پرونده سازی و گزارش خبرچینی و جاسوسی علیه دانشجویان تکمیل می‏شوند. تجربه نشان داده است که حجاب‏بان‏ها فقط به تذکرات و مداخله در زمینه حجاب اکتفا نکرده اند و اقدامات سرکوبگرانه و کنترلی آن ها فراتر از کنترل حجاب است.

اقدامات فاشیستی و سرکوبگرانه علیه دانشجویان به ویژه دختران و زنان دانشجو، به موارد فوق و تنگ تر کردن فضای دانشگاه در چارچوب امیال ارتجاع حاکم خلاصه نمیشود. نیروهای بسیج یا به قول دانشجویان” نادانشجویان شبه نظامی ” نیز دائماً سرگرم  کنترل و جاسوسی‏اند و علیه دانشجویان خصوصاً دانشجویان دختر گزارش و عکس تهیه و به “کمیته‏های انضباطی” ارسال می کنند. به این مجموعه اقدامات آشکارا سرکوبگرانه، باید مزاحمت های کلامی بسیجی‏های لمپن تحت عنوان امر به معروف، برای تحمیل حجاب اجباری را نیز اضافه کرد.

” کمیته انضباطی” کماکان مهمترین ابزار سرکوب دانشجویان است. در ماه‏های بعد از شهریور ۱۴۰۱ صدها دانشجوی دختر به این کمیته ها فراخوانده شده و مورد تهدید و ارعاب قرار گرفته اند. تنها در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در ظرف حدود یک سال، بیش از ۵۰ دانشجوی دختر به خاطر حجاب به این کمیته احضار شده اند که برخی آز ان ها بیش از یکبار احضار شده اند. در برخی از دانشگاه‏ها از نمونه دانشگاه مازندران، بعد از شهریور سال ۱۴۰۱ خصوصاً در آبان و آذر، در جلسات “کمیته های انضباطی” غالباً فردی ناشناخته با ماسک از وزارت اطلاعات حضور یافته که دانشجویان را در همه‏ی زمینه ها بازجویی کرده است. دراین جلسات دانشجو را برای همکاری و لو دادن فعالان دانشجویی، ادمین های کانال های تلگرامی و غیره تحت فشار گذاشته و صرف نظر از ایجاد فضای وحشت، ایجاد تفرقه در میان دانشجویان نیز دنبال شده است. مقاومت دانشجویان، عواقبی چون تعلیق، تخلیه خوابگاه و امثال آن را در پی داشته است. محرومیت از تحصیل، تخلیه و اخراج از خوابگاه، یکی ازابزار های مهم سرکوب دانشجویان بعد از شهریور سال ۱۴۰۱  ویکی از مجازات های “کمیته های انضباطی” بوده است. در یک نمونه ۳۰ دانشجوی دانشگاه امیر کبیر بعد ازتجمعات اعتراضی ۱۶ آذر، بدون اطلاع قبلی از خوابگاه اخراج شدند. از دیگر ابزار های سرکوب و اهرم‏های فشار دستگاه سرکوب که در شکل گسترده ای ازآن استفاده شده است ممنوع الورود کردن دانشجو است. تنها در دانشگاه هنر تهران و در جریان جنبش زن زندگی، آزادی، ۱۰۰ دانشجو ممنوع الورود شدند و ده ها تن دیگر نیز به کمیته انضباطی احضار شدند که همگی یک یا دوترم از تحصیل محروم شدند.

دختران و زنان دانشجو فقط در محیط دانشگاه و کلاس درس نیست که تحت کنترل شدید پلیسی مزدوران ریز و درشت حکومت  و مورد تعرض آنها قرار می گیرند. این روزها اعمال زور و فشار و اقدامات سرکوبگرانه علیه زنان و دختران دانشجو در خوابگاه‏های دانشجویی نیز به حد اعلا رسیده است. مسؤلین خوابگاه‏ها با توسل به اقدامات آزاردهنده، تهدید آمیز و کنترل پلیسی، به بهانه های گوناگون، دانشجویان دختر را مورد ارعاب و تهدید و تحقیر قرار می دهند. از هر بهانه ای از نمونه؛ تأخیر، غیبت، نوع پوشش در محیط خوابگاهی و یا هنگام عبور از گیت خوابگاه، برای اعمال فشار و تشدید تبعیض و سرکوب دانشجویان استفاده می‏کنند. با طرح امکان لغو اسکان دانشجو، معرفی به “کمیته انضباطی” و یا تماس با خانواده، دانشجو را به اضطراب می اندازند و خلاصه فشارهای سیستم شده خود را علیه دانشجویان دختر تا حد ممکن تشدید نموده اند.

اقدامات سرکوبگرانه و تبعیض آمیز و زن ستیز جمهوری اسلامی و تحقیر زنان به ویژه دختران دانشجو چنان گسترده و چنان وقیحانه و غیر قابل باور است که واژه هایی چون سرکوب همه جانبه، تشدید سرکوب و تبعیض و امثال آن، هنوز تمام آنچه را که ارتجاع اسلامی بر سر زنان به ویژه دختران دانشجو آوار ساخته بیان نمی کند. ارتجاع حاکم و مزدوران آن در دانشگاهها و خوابگاه‏های دخترانه برای تحقیر بازهم بیشتر دختران دانشجو تا بدان حد وقیح شده و دنائت و پستی را به اوج رسانده اند که پیشنهاد تست بکارت و اعتیاد را به دختران داده اند.

تمام این سیاست ها، پستی‏ها و تشدید بیش از پیش سرکوب و انتقام جویی، تلاش برای حذف زنان همه و همه نشانه هایی از نه فقط اعلام جنگ علنی و آشکار علیه زنان، بلکه خود جنگ علیه زنان در صحنه های گوناگون نبرد است. جنگ ارتجاع اسلامی علیه زنان، یکبار دیگر این واقعیت را اثبات می‏کند که ضربه مهمی که زنان در جریان جنبش انقلابی زن، زندگی، آزادی و دور افکندن روسری ها و حجاب اجباری و اسلامی، برپیکر فرتوت رژیم جمهوری اسلامی و موازین شرعی آن وارد ساختند تا چه اندازه کاری و هلاکت بار بوده است. تیری که از کمان مبارزه شجاعانه زنان و دختران جسور رهاشد، درست بر قلب نظام اسلامی حاکم فرود آمد. زخم بزرگ و جراحت عمیقی که نفی حجاب اجباری و اسلامی بر پیکر ارتجاع حاکم وارد ساخت، نه باتشدید سرکوب، نه با اعلام جنگ و نه با خود جنگ التیام نیافته و نخواهد یافت.

با این همه بسیار مهم است که دانشجویان پسر از دختران و زنان همکلاسی و هم دانشگاهی خود فعالانه به دفاع برخیزند و مجدانه از آزادی انتخاب پوشش حمایت کنند. بسار مهم است که دانشجویان، مبارزات خود را از سطح این یا آن دانشکده و دانشگاه فرا تر برده و با اتحاد سراسری جبهه خود را تقویت کنند و در برابر ارتجاع اسلامی و اقدامات سرکوبگرانه آن علیه دانشجویان خصوصاً دختران دانشجو و کل زنان جامعه بایستند. دانشجویان به ویژه زنان و دختران دانشجو را نباید تنها گذاشت. جنبش های دیگر نیز باید به یاری دانشجویان و جنبش دانشجویی برخیزند. بازنشستگان و معلمان و دیگر اقشار زحمتکش نباید فرزندان دلیر خود را تنها بگذارند.

پوشیده نیست که ارتجاع اسلامی با تشدید فشار و تبعیض و اعمال چند لایه سرکوب قادر نیست سرهای برافراشته زنان را دوباره به زیر روسری باز گرداند و حجاب اجباری و اسلامی را بر زنان تحمیل کند. روسری ها در آتشی سوزان و شعله های سرکش، یک سره خاکستر شدند و هیچ درجه ای از خشونت و وحشی گری علیه زنان در درون دانشگاه یا بیرون آن در سطح جامعه، قادر نیست آب رفته را به جوی بازگرداند. هم اکنون نیز به رغم تمام فشارها و گسترش ابعاد سرکوب، مقاومت جانانه و مبارزه زنان از جمله دختران دانشجو در تمام سنگر ها، از دانشگاه و کلاس درس گرفته تا خانه و خوابگاه و خیابان و حتی زندان، با قدرت ادامه دارد. هیچیک از اقدامات زن ستیزانه ارتجاع حاکم  از نمونه هزارها دانشجوی اخراجی، بازداشتی ممنوع الورود و محروم شده از تحصیل نیز کمترین خللی در اراده زنان برای  ادامه مبارزه و برای رهایی از شر تمام ارتجاع و نظم حاکم ایجاد نکرده است. تمام ترفندهای سرکوبگرانه و ضد زن حکومتی، تا کنون باشکست روبرو شده اند. بی تردید جنگ کنونی رژیم علیه زنان نیز سرنوشتی جز شکست نخواهد داشت.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۷۳  در فرمت پی دی اف:

 

 

 

POST A COMMENT.