مبارزات مستمر پرستاران و یک تجربه

اعتصاب‏ها و تجمع‏های اعتراضی پرستاران که از نخستین ماه سال جاری آغازشد تا همین ماه پایانی سال ادامه داشته است. پرستاران زحمتکش و کادر درمانی، گاه چندبار در هرماه، در ده ها شهر و استان کشور دست ازکار کشیده و با برپایی تجمعات اعتراضی، خواهان رسیدگی به خواست های خود شده اند. اسفند ماه نیز مانند ماه های قبل از آن، شاهد تجمعات اعتراضی پرشمار پرستاران در بیمارستان های مختلف شهرهای گوناگون بود. تجمعات اعتراضی پرستاران منحصر به یک بیمارستان و یک یا دو شهر نبوده است. پرستاران زحمتکش و کادر درمان در ده ها شهر و ده ها بیمارستان در سرتاسر کشور از جمله؛ اهواز، تهران، بوشهر، رفسنجان، سنندج، شیراز، مشهد، قم، قزوین،کرمانشاه، یاسوج، یزد و بسیاری دیگر از شهرها مکرر دست به اعتراض و تجمع زده اند. در برخی شهر ها پرستاران در چند بیمارستان بطور همزمان وارد اعتصاب و تجمع شده اند. در برخی موارد از نمونه اعتراض ۱۹ اسفند در شیراز، پرستاران و کادر درمان کلیه بیمارستان ها دست به اعتصاب و تجمع زدند. تجمعات اعتراضی پرستاران به مرور از حالت تک واحدی خارج شده ، شکل سراسری به خود گرفته و با نوعی هماهنگی همراه بوده است . بعد از کارگران و بازنشستگان، پرستاران اعتراضات و حضور خیابانی پررنگی داشته اند.

واقعیت این است که به رغم اهمیت شغل پرستاری و به رغم آنکه پرستاری کار پرزحمت و پر مسؤلیت و حساسی است، اما در جمهوری اسلامی به پرستاران و کادر درمانی اهمیت داده نمی شود. شرایط کاری تحمیلی بر پرستاران بسیار شاق و طاقت فرسا و از هر نظر زورگویانه و بسیار ظالمانه است.

بسیاری از پرستاران علی رغم چندین سال سابقه کار، با قراردادهای ۸۹ روزه یا باواسطه شرکت های پیمانکاری کارمی‏کنند. امروز در بخش بهداشت و در مان نیز انواع قرارداد از پیمانی و آزمایشی و موقت گرفته تا شرکتی و ۸۹ روزه و غیره ( مجموعاً ۱۲ نوع قرارداد) جاری است تا از این طریق دربین پرستاران و کادر درمان نفاق ایجاد کنند و مانع اتحاد آن‏ها شوند. حدود ۳۵ درصد پرستاران شرکتی و ۴۵ درصد قرارداد موقت‏اند. ساعات کار این گروه بزرگ از پرستاران طولانی تر و مزد و مزایای آن ها کمتر از رسمی هاست. ازاینرو خواست تبدیل وضعیت و انعقاد قرارداد یکی از خواست های مهم این گروه بزرگ پرستاران است.

حقوق پرستاران بسیار پایین و در نازل ترین حد ممکن است . دستمزدهای کارگری و حقوق زحمتکشان منجمله حقوق پرستاران با هیچ‏یک از کشورهای نه فقط اروپایی بلکه حتی کشورهای عربی منطقه نیز قابل مقایسه نیست. برای نمونه حقوق یک پرستار در عراق حدود ۷ برابر و در امارات ۲۰ برابر حقوق پرستار در ایران است.

ساعات کار پرستاران نیز غالباً طولانی است. مدتهاست که به ساعات کارموظف پرستاران یعنی ۱۶۰ ساعت، پانزده ساعت اضافه شده بدون آنکه مزد آنان اضافه شود. افزون براین هر پرستار دست کم باید ۵۰ ساعت اضافه کار کند. برای اضافه کاری، ساعتی ۱۶ تا ۲۰ هزار تومان پرداخت می شود که حتی از مزد ساعتی کار روزانه نیز کمتر است. در بسیاری موارد از ساعات اضافه کاری پرستار هم می زنند و مبلغ کمتری پرداخت می کنند که این هم گاه با چند ماه تأخیر همراه است.

وخامت شرایط کاری پرستاران و کادر درمان به موارد فوق خلاصه نمی شود. حجم کار به حدی زیاد و فشار کار چنان طاقت فرساست که آخرین رمق نیروی کار شاغل در این بخش را به معنای واقعی  از آنان گرفته است. مقامات رسمی بارها به کمبود ۱۰۰ هزار پرستار در بیمارستان ها و مراکز درمانی  اعتراف نموده اند. هرسال شمار زیادی، شغل پرستاری را رها کرده و بخشی از آن ها کشور را ترک می کنند. طی چند سال اخیر( از سال ۹۹ به بعد) درحالیکه سالانه ۷ تا ۸ هزار پرستار، این شغل را رها نموده اند اما ورودی نیروی پرستار به این بخش بسیار ناچیز بوده است. سال ۱۴۰۰ هرماه به طور متوسط ۱۱۰ پرستار مهاجرت نموده اند. معاون نظام پرستاری می‏گوید ماهانه بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ پرستار از کشور مهاجرت می‏کنند. درآمار های جدیدتر این رقم افزایش یافته و به گفته ابوالقاسم طالبی نایب رئیس دوم شورای عالی نظام پرستاری در سال ۱۴۰۱ به بیش از ۳ هزار نفر رسیده است. اوضاع به قدری وخامت بار است که حتی این مقام رسمی نیز به عنوان “فاجعه” از آن یاد نموده و می‏گوید برای رسیدن به حد اقل های استاندارد باید ۲۴۰ هزار پرستار استخدام شود. باید اضافه نمود که علاوه بر پرستارانی که انصراف داده یا مهاجرت نموده و پرستارانی که در ماجرای کرونا و بعد از آن اخراج شدند، هرساله شمار زیادی از نیروی کار بهداشت و درمان از جمله پرستار بازنشست می شوند که جای آن ها نیز پر نمی شود.

روشن است که تمام فشار ناشی از کمبود پرستار و کادر درمان، بر دوش پرستارانی افتاده است که در بخش بهداشت و درمان به کار ادامه داده و فشار های روز افزون را تحمل نموده اند. یک پرستار باید به اندازه ۲  نفر و گاه ۳ نفر کارکند. باید ساعات بیشتری کار و اجباراً ساعت ها اضافه کاری کند. باید حتی در وقت استراحت هم کارکند. باید با دستمزد و حقوق های ناچیز و زیر خط فقر بسازد. این شرایط سخت و طاقت فرسا سبب شده شغل پرستاری از اقبال چندانی برخوردار نباشد تا آنجا که  از حدود ۱۲۵۰۰ نفری که سالانه از دانشکده های پرستاری فارغ التحصیل می‏شوند تنها تعداد بسیار اندکی پا به عرصه کار پرستاری می‏گذارند.

دولت ارتجاعی جمهوری اسلامی در قبال پرستاران و کادر درمان و موضوعی که با زندگی و جان انسان ها مرتبط است نه احساس مسؤلیت می کند و نه طرح و برنامه ای برای حل معضلات پرستاران و کادر درمان دارد. این دولت در قبال اعتراضات رو به گسترش پرستاران، جز وعده سرخرمن، چیزی به آن ها نداده است. وعده اختصاص بودجه برای تبدیل وضعیت پرستاران شرکتی و قرارداد موقت، وعده استخدام پرستار جدید و کاهش اضافه کاری، وعده کاهش حجم و فشار کار، وعده افزایش مزد و حقوق و وعده های دیگری ازاین دست.

دولت جمهوری اسلامی و وزارت بهداشت و درمان آن، حتی از اجرای قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری نیز خود داری نموده است.  کابینه رئیسی به بهانه های گوناگون از جمله به بهانه کمبود بودجه از اجرای این قانون که دراثر مبارزات پرستاران در سال ۱۳۸۶ در مجلس به تصویب رسید، امتناع ورزیده است. ۱۶ سال بعد از تصویب این قانون، دولت وعده داده بود از اول سال ۱۴۰۲ آن را اجرا کند. اما در این جاهم مانند موارد مشابه، به دروغ و نیرنگ و تقلب متوسل شد و در نهایت با واریز مبلغی ناچیز به حساب پرستاران سعی کرد موضوع را ماستمالی کند. روشن بود که پرستاران هوشیار و مبارز در مقابل این دغلکاری ساکت نخواهند نشست. چنین است که خواست اجرای صحیح و کامل قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری، جایگاه خاصی در مجموعه خواست های پرستاران دارد و در تمام اعتصاب ها و تجمعات اعتراضی خود از روزهای نخستین سال جاری تا به امروز این خواست، تکرار شده است.

افزون بر آن، حذف اضافه کاری اجباری، افزایش مزد و حقوق، افزایش کارانه ، تبدیل وضعیت و استخدام نیروی کار جدید به مهم ترین خواست های پرستاران تبدیل شده و در تمام تجمعات یک ساله اخیر به طور مستمر برآن پای فشرده اند. دولت در حالی پرستاران را به کار شاق و اضافه کاری واداشته است که در پی شکایت و اعتراض پرستاران، حتی دیوان عدالت اداری نیز رأی بر عدم اجبار اضافه کاری داده است. اما رأی دیوان عدالت اداری هیچ مشکلی را حل نکرده است. وزارت بهداشت و درمان و مسئولین بیمارستان ها برای پرستارانی که از اضافه کاری خود داری ورزیده اند غیبت رد کرده و در مواردی این پرستاران به هیئت تخلفات معرفی شده اند. در برخی بیمارستان ها سرویس های ایاب و ذهاب شبانه و نیز وجوه ناچیزی را که برای غذا پرداخت می شده قطع کرده اند. دولت ارتجاعی جمهوری اسلامی علی رغم برخی  وعده ها و تکرار آن، تا کنون در برابر پرستاران ایستاده و از پذیرش مطالبات این قشر زحمتکش امتناع ورزیده است. دولت نه تنها پاسخ مساعدی به پرستاران نداده بلکه به کمک دستگاه اطلاعاتی خود به انواع فشار و تهدید علیه پرستاران متوسل شده است . در مواردی نیز فعالان تجمعات اعتراضی، توبیخ و تنبیه شده، مورد تهدید قرار گرفته و بعضاً تا شش ماه انفصال خدمت گرفته اند.

نیاز به توضیح نیست که این اقدامات و تهدید ها نمی تواند پرستاران را از ادامه مبارزه بازدارد. پرستاران و کل کادر درمان حتی اگر بخواهند نمی‏توانند چشم خود را به روی واقعیت های موجود ببندند و از خواست ها و مطالبات خود صرف نظر کنند. شرایط واقعی زندگی و مجموعه فشارهای اقتصادی و معیشتی به پرستاران حکم می‏کند که اگر نمی خواهند زیرِ مجموعه ای از فشارها لِه و به کلی نابود شوند، اگر نمی‏خواهند از گرسنگی و در گرسنگی بمیرند، باید برای تغییر شرایط و دگرگونی وضع موجود وارد میدان شوند. ورود گسترده و روز افزون پرستاران به عرصه مبارزه علنی و خیابانی به ویژه در سال جاری، این واقعیت را اثبات می کند که این قشر زحمتکش عملاً وارد چنین کارزاری شده است. با اینهمه نباید فراموش کرد که مبارزات کنونی پرستاران زمانی می تواند مؤثر تر باشد که از حد کنونی فراتر رود. پرستاران با گسترش و استمرار تجمعات خود و با انسجام و هماهنگی بیشتر و بهتر، باید این مبارزات را هرچه بیشتر سراسری کنند و با اعتصاب های متحد و سراسری، رژیم را عقب برانند. با ایجاد تشکل های محلی و پیوند و هماهنگی این تشکل ها، باید اعتصاب های سراسری را سازمان داد. در این زمینه می توان بخشاً از تجارب سایر زحمتکشان خصوصاً تجربه مبارزات معلمان و ایجاد تشکل سراسری فرهنگیان و سازماندهی اعتراض های سراسری آموخت و با استفاده ازاین تجارب ملموس، اعتصاب ها وتجمع های جاری عمدتاً پرا کنده وجدا از هم در شهر ها و بیمارستان های مختلف را به هم گره زد و صف بزرگ و واحدی را درمقابل ارتجاع حاکم ایجاد کرد. تنها با مبارزه پیگیر و اعتصاب های سراسری است که می توان مرتجعین حاکم را عقب راند و وضعیت بهداشت و درمان و به ویژه وضعیت پرستاران و کادر درمان را بهبود بخشید.

در عین حال به این واقعیت نیز باید اشاره نمود که وضعیت کنونی پرستاران و کادر درمان، تنها یکی از علائم و نشانه های آشکار بحران سیستم درمانی و بهداشتی است. تردیدی در این موضوع وجود ندارد که مجموعه شرایط حاکم بر پرستاران اعم از دستمزد های ناچیز، ساعات کار طولانی، اضافه کاری اجباری، حجم بالا و فشارشدید کار وغیره، سبب افت کیفی نسبی مراقبت پرستاران و کادر درمان می شود. اما معضلات بهداشت و درمان فقط به وضعیت پرستاران و کمبود نیروی پرستار، وضعیت وخیم شرایط کار و معیشت افرادی که به شغل حساس و مهم  و دشوار پرستاری اشتغال دارند خلا صه نمی شود. نظام در مانی کشور به شدت بحرانی و تقریباً در حال فروپاشی است. از زمانی که پای خصوصی سازی به سیستم بهداشت و درمان بازشد بحران درمان و دارو بیش ازپیش تشدید شد. این بحران سرتاپای شالوده نظام بهداشتی و درمانی کشور را در برگرفته است. بحران سیستم درمانی و دارویی و افزایش سرسام آور بهای دارو و خدمات درمانی چنان ابعادی به خود گرفته که هرگونه بهداشت و دارو و درمان را به تدریج از دسترس توده های مردم زحمتکش خارج ساخته است. در حال حاضر دارو و درمان به قدری گران است که اکثریت مردم قادر به تهیه آن نیستند. بسیاری از داروها در هیچ دارو خانه ای پیدا نمی شوند. کمبود یا نبود داروهای بیماریهای صعب العلاج به حدی شدید است که این بیماران را بارها به خیابان و اعتراض کشانده است. چه بسیار بیمارانی که قادر به درمان و تهیه دارو نیستند و بی آنکه پایشان به دکتر و بیمارستان و داروخانه باز شود، با زندگی وداع می‏گویند. معضلات سیستم بهداشت و  دارو  و درمان و گرفتاری های متعدد پرستاران، بخشی از مجموعه معضلاتی است که ارتجاع حاکم بر مردم ایران تحمیل کرده است. بنا براین سیستم بهداشت و درمان از ریشه باید دگرگون شود. تمام کارگران و زحمتکشان باید از امکانات بهداشتی، پزشکی، درمانی و دارویی رایگان برخوردار باشند. خواست های پرستاران به عنوان بخشی از زحمتکش ترین اقشار جامعه به فوریت باید برآورده شود. قراردادهای پیمانی، شرکتی، موقت، شرکتی و امثال آن باید برچیده شود و کل پرستاران و کادر درمان به استخدام رسمی درآیند. اضافه کاری اجباری فوراً باید لغو شود و دستمزد ها دست کم  باید بالای خط فقر باشد. قانون تعرفه گذاری خدمات پرستاری بایستی مطابق خواست پرستاران و کادر درمان اجرا شود. اعمال هرگونه فشار و تهدید  علیه پرستاران و فعالان تجمع های اعتراضی  از نمونه اخراج و انفصال از خدمت پرستاران بایستی فوراً متوقف شود. بی تردید پرستاران زحمتکش برای دست یابی به مطالبات خود به مبارزه ادامه خواهند داد. کادر درمانی و پرستاران زحمتکش و مبارز، با تکیه بر تجارب مبارزاتی دو سال اخیر خود و همچنین با درس آموزی از جنبش اعتراضی معلمان و ایجاد تشکل سراسری فرهنگیان، باید راهی برای ایجاد تشکل‏های محلی و بالاتر از آن ایجاد یک تشکل سراسری هماهنگ کننده پیدا کنند تا اعتصاب‏های سراسری را بهتر، آسان تر و وسیع‏ترسازمان دهند.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۶۲  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.