سال سیاه
سال غروب تلخ
سال سیاهی ودرنگ
سال سکوت و وهم
سالی که جنون ازپنجره های نیمه باز به درون می خزد
سالی که اشتیاق دردهلیزهای تار
درنهفت شب
به خون نشست،
سال اندوه
سال حزن
سال آرزوی رو بهشکست
سال هیئت سیاه مرگ
سال اندیشه های تیره
پشت دیوارهای توطئه
سالی که یک سئوال، تنها یک سئوال
به دوراهی مرگ بازنده بودن منتهی می شود.
سال آروزوهای برآماسیده، بردیوارهای نمور و تنگ
سال سلولهای انفرادی
سال بند
سال تیرباران
سال شب های بدون ستاره
بدون ماه
سال سیاه.
سالی که رفیق کاظم «نه» بزرگ خویش را
درسالن مبهوت انتظار
برهیئت سیاه مرگ برمی آشوبد،
و هیئت آسیمه سر
ترسان
توفان مرگ را جاری می کند
سالی که خورشید هزاران پاره می شود
و خاک خاوران؛
ناتوان
ازدفن پاره های خورشید رازش را برملا می شود
سالی که زندانی بهوسعت ایران به خون می نشیند
و زخم عمیق و کاری دشمن
در خاوران مبهوت یاران به خون خفته می شود.
اسفند ماه ۱۴۰۲
هسته کارگری حمید اشرف_ فعالان کارگری جنوب
نظرات شما