بحران خاورمیانه و تشدید جنگ‏های نیابتی

با آغاز جنگ حماس و اسرائیل، خاورمیانه وارد بحران جدیدی شد. ادامه جنگ درغزه ، طولانی شدن آن و کشتار بیرحمانه مردم بی دفاع فلسطین، این بحران را بیش از پیش تشدید نمود، بحران فراگیری که اکنون کل منطقه با آن خوگرفته است.

حمله پهپادی به پایگاه نظامی آمریکا در شمال شرقی اردن، فضای تنش آلود موجود را متشنج‏تر ساخت. حمله پهپادی “کتائب حزب الله عراق”، قدرتمند ترین گروه پنجگانه  جریان ارتجاعی “مقاومت اسلامی عراق” در شامگاه یکشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۲ به پایگاه نظامی آمریکا، کشته شدن ۳ سرباز آمریکایی و مجروح شدن بیش از ۴۰ تن دیگر را در پی داشت. اقدامی که از درون بحران و تنش در منطقه و پیامد های جنگ غزه درآمد، خود تشدید کننده تنش و بحران شد. این اقدام اما در نوع خود نه فقط درجه به نسبت بالایی از تحرک و توانایی گروه ها و جریان های وابسته به جمهوری اسلامی برای انجام یک رشته اقدامات ایذایی و آمادگی برای درگیری را نشان داد، بلکه در همان حال بر اتوریته و اقتدار نظامی دولت  آمریکا و احاطه ارتش این کشور در منطقه نیز ضربه زد.

حمله به تأسیسات و مراکز نظامی آمریکا البته موضوع جدیدی نبود و نیست. چنانکه “سابرینا سینگ” معاون دبیر رسانه ای وزارت دفاع آمریکا نیز اعتراف نمود از هفت اکتبر ۲۰۲۳ و آغاز جنگ غزه تا کنون دست کم  ۱۶۵ بار تأسیسات آمریکایی هدف حمله قرار گرفته اند. این‏بار اما ماجرا متفاوت بود چراکه ۳ سرباز آمریکایی کشته و چند ده نفر دیگر زخمی شدند. بنابراین دولت آمریکا به لحاظ حیثیتی هم که شده، نمی توانست پاسخی متفاوت و شدید تر از موارد و پاسخ های قبلی ندهد.

مشکل دولت امپریالیستی آمریکا اما این است که از لحاظ داخلی و بین المللی در بد موقعیتی گیر افتاده و با بحران های متعددی روبروست. دولت آمریکا علی رغم اینکه می داند سرنخ این حمله پهپادی و اقدامات دیگری نظیر ان توسط شبه نظامیان در عراق، سوریه، لبنان و یمن در دست جمهوری اسلامی است، اما نمی خواهد مستقیماً با جمهوری اسلامی که این اقدامات را مدیریت می کند وارد جنگ شود. جمهوری اسلامی پشت این به تعبیر خامنه ای ” نیروهای مقاومت” ایستاده و حمایت و پشتیبانی خود ازاین نیروها را نیز انکار نکرده است. با وجود این، دولت آمریکا که در شرایط فعلی حسابی درگیر جنگ اوکراین و غزه است، تمایلی ندارد وارد جنگ دیگری شود و جبهه سومی را بگشاید. دولت امپریالیستی آمریکا و هم پیمانان آن و حتی سایر قدرت های امپریالیستی نیک می دانند از جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی، چنان آتشی برپا خواهد شد که کل منطقه را گرفتار شعله های خود خواهد نمود و نه فقط کشورهای منطقه بلکه بسیاری از کشورها  و قدرت های امپریالیستی دیگر را نیز به گرداب خود خواهد کشاند. جنگی که با انفجار تضاد های منطقه ای و فرا منطقه ای همراه خواهد بود، منافع قدرت های منطقه ای و فرا منطقه ای را به خطر می اندازد ، آشوب و بی ثباتی و هرج و مرج وآینده ای مبهم و تیره و تار را رقم خواهد زد. ازاینجاست که هیچیک از قدرت های منطقه ای یا قدرت های بزرگ جهان خواهان گسترش جنگ در منطقه نیستند و از اینجاست که دولت آمریکا پیوسته تأکید نموده خواهان جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی و گسترش جنگ در خاورمیانه نیست و بایدن نیز پیوسته بر همین سیاست اصرار ورزیده است. سخنان رسمی مقامات آمریکایی بعد از این حمله پهپادی نیز همین موضوع را تأیید می کند.

درپایان جلسه اضطراری شورای ملی امنیت امریکا که بلافاصله پس از این حمله تشکیل شد و موضوع را مورد بررسی قرارداد، دولت امریکا ابراز نمود در پاسخ تلافی جویانه به حمله پهپادی، اهداف متعددی را مورد حمله قرار خواهد داد. بایدن نیز ضمن اشاره به نقش جمهوری اسلامی  تصریح کرد تصمیم خودش را در مورد نوع واکنش به حمله پهپادی گرفته است گرچه از چند و چون ان چیزی نگفت. رئیس جمهور آمریکا و جریان حزبی وی البته از جانب حزب و جناح رقیب و محافل راست افراطی حاکمیت، به شدت تحت فشار هستند که باید با یک حمل قاطع نظامی  علیه  جمهوری اسلامی در خاک ایران، پاسخ محکمی به حمله به پایگاه نظامی آمریکا بدهند. این جناح با اشاره به حمایت های آشکار و نهان جمهوری اسلامی از شبه نظامیان و گروه های اسلام گرا در عراق، سوریه، لبنان و یمن، خواستار این است که دولت آمریکا بجای زدن سرپنجه ها و یا دست و پای جمهوری اسلامی در این یا آن منطقه در خارج از ایران، به عنوان یک اقدام جدی و مؤثر تلافی جویانه، باید سر اختاپوس را در تهران بزند، کار را یکسره کند و یکبار برای همیشه به ماجرا خاتمه دهد.

اما دولت آمریکا نیک می داند که ماجرا به این سادگی نیست. آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا می گوید؛ پاسخ آمریکا در چند سطح و چند مرحله خواهد بود. جان کرمی سخنگوی شورای امنیت ملی آمریکا می گوید؛ “ما دنبال جنگ با ایران نیستیم”،” ما به دنبال درگیری گسترده تر در خاورمیانه نیستیم”.تمامی شواهد حاکی از آن است که دولت آمریکا در لحظه فعلی نمی خواهد وارد یک جنگ مستقیم و گسترده با جمهوری اسلامی شود. هچنین نمی خواهد جنگ جاری در غزه که نزدیک به چهارماه ادامه یافته به کل منطقه خاورمیانه گسترانده شود.

دربرابر تهدیدات گوناگون به ویژه از جانب  جناح جمهوری خواه و محافل راست افراطی آمریکایی که انگشت اتهام را مستقیماً به سمت جمهوری اسلامی نشانه رفتند، رژیم جمهوری اسلامی نیز فوراً واکنش نشان داد و اعلام نمود در حمله پهبادی به پایگاه نظامی آمریکا در اردن هیچ نقش و دخالتی نداشته است. جمهوری اسلامی در همان حال که دخالت در عملیات پهبادی کتائب حزب الله عراق را مانند بسیاری موارد مشابه دیگر تکذیب و انکار نمود، حمله به خاک ایران را “خط قرمز” خود اعلام نمود و هشدار داد هرگونه حمله به خاک کشور ایران را قاطعانه پاسخ خواهد داد. اما بعد از آرام شدن آن تب و تاب اولیه و نگرانی از واکنش تند آمریکا و یحتمل به اشاره جمهوری اسلامی، الحمیداوی دبیر کل کتائب حزب الله عراق، دربیانیه ای که روز سه شنبه ۱۰ بهمن انتشار داد، عملیات نظامی و امنیتی علیه نیروهای آمریکایی  در منطقه را تعلیق کرد. این یعنی آنکه فتیله درگیری ها نباید تا مرحله غیر قابل کنترلی گسترش یابد و تا آغاز یک جنگ مستقیم و رودر رو بین آمریکا و جمهوری اسلامی بالا کشیده شود.

بنابراین اوضاع در طرف دیگر ماجرا یعنی جمهوری اسلامی نیز به همان شکل است به این معنا که جمهوری اسلامی نیز خواهان درگیری گسترده و مستقیم و جنگ با امریکا نیست. نه فقط ازاین بابت که از لحاظ قدرت نظامی و تجهیزات جنگی در دریا و هوا قدرت مقابله با آمریکارا ندارد، بلکه به ویژه ازاین جهت که در حال حاضر بسیار متزلزل و بی ثبات است. در واقعیت امر عمر این رژیم نکبت بار پوسیده به پایان رسیده و به تلنگری سرنگون خواهد شد. نباید از نظر دور داشت که توده های مردم، کارگران و زحمتکشان و سایر اقشار زحمتکش و تهیدست جامعه  نه فقط خواهان چنین جنگی نبوده و نیستند، بلکه خواهان سرنگونی این رژیم‏اند. ” جنگ جنگ تا پیروزی” که خمینی با آن صد ها هزار تن را به دم توپ فرستاد، به تاریخ پیوسته است و بی هیچ تردیدی آغاز یک چنین جنگی پایان کار فوری جمهوری اسلامی است.

اگرچه جنگ مستقیم با جمهوری اسلامی در شرایط حاضر به سود آمریکا نیست و دولت آمریکا نیز خواهان آن نیست، اما تردیدی نیست که آمریکا به اقدامات گوناگون تلافی جویانه اما بسیار دقیق و حساب شده متوسل خواهد شد. کاخ سفید نیز پس از حمله پهپادی به پایگاه نظامی آمریکا در اردن در ارتباط با اقدام تلافی جویانه اعلام کرد؛ “آمریکا عجولانه حرکت نخواهد کرد”. دولت آمریکا در چند روز گذشته بسیاری از افراد و کارمندان سفارت خود در بغداد را با هواپیما از عراق خارج نموده است  که این می تواند مقدمه حمله به مراکز و اهدافی مرتبط با سپاه پاسداران و شبه نظامیان وابسته به جمهوری اسلامی در عراق باشد. دولت آمریکا البته پیش از این، در سال پایانی جنگ ایران و عراق طی یک رشته حملات هوایی و دریایی، بخش مهمی از توان رزمی دریایی جمهوری اسلامی را از کار انداخت و دو سکوی نفتی را نیز منهدم کرد. شرایط و موقعیت کنونی اما از جمیع جهات با آن مقطع متفاوت است. حمله به تأسیسات نفتی جمهوری اسلامی در خلیج فارس یا حمله به نیروی دریایی آن، می تواند درگیری های جاری را وارد فاز خطرناک تری سازد و به نظر نمی رسد آمریکا دست به چنین اقدامی بزند. اقدامات نظامی تلافی جویانه آمریکا احتمالاً بیشتر باید از نوع حمله به مراکز آموزش شبه نظامیان وابسته به جمهوری اسلامی، انبار تسلیحات، نیروها و تأسیسات سپاه پاسداران و نظیر آن در کشور عراق و سوریه باشد .آخرین خبرهای انتشار یافته نیز همین موضوع را تأیید می کند. سنتکام (ستاد فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده در خاورمیانه) اعلام کرد، شامگاه جمعه ۱۳ بهمن نیروهای آمریکایی، چند پایگاه نیروی قدس سپاه و گروه های شبه نظامی وابسته به جمهوری اسلامی در عراق و سوریه را  ۸۵ بار مورد حمله قرار داده است. در روزهای بعد نیز نیروهای آمریکا و انگلیس چندین موضع حوثی ها را مورد حمله قرار دادند.این عملیات دها کشته و شمار زیادی مجروح برجای گذاشته است.

با اینهمه تردیدی در این مسئله نیست که تنش در منطقه ادامه خواهد یافت و حتی اقدامات نظامی کنترل شده نیز، تنش در منطقه و میان آمریکا و جمهوری اسلامی را بی آنکه جنگی گسترده در دستور کار باشد، تشدید خواهد کرد. این واقعیت را نیز نمی توان انکار نمود که همواره این احتمال و این خطر وجود دارد که در جریان تشدید تضادها و کشمکش های منطقه ای و تشدید بیش ازپیش تشنج در وضعیت انفجاری منطقه، در جریان حملات طرف های درگیر، اقدامات نظامی یا عملیات شبه نظامیان،خواسته یا نا خواسته حادثه ای رخ دهد و در گیری ها را از مرحله کنترل شده خارج سازد و بحران منطقه‏ای راه حل خود را در خروج از جنگ نیابتی جستجو کند.

آنچه را که در شرایط حاضر به جرئت می توان گفت این است  مادام که جنگ غزه و کشتار مردم فلسطین پایان نگرفته باشد، این تنش ها و تعارضات ، احتمال گذار درگیری ها و جنگ نیابتی کنونی به جنگی غیر نیابتی، وسیع و غیر قابل کنترل را نیز تقویت می‏کند. بحران جدید خاورمیانه که با جنگ غزه و کشتار مردم فلسطین آغاز شد، جز با پایان این جنگ و احقاق حقوق مردم زجر دیده فلسطین تخفیف نخواهد یافت.

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۵۶  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.