جمهوری اسلامی سرگیجه گرفته است. ضربات یکی پس از دیگری فرامیرسند. وضعیتی که این رژیم با آن روبهروست، سرنوشت محتوم هر دولت غوطهور در بحرانهاست که فاقد هرگونه حمایت تودهای است و تنها با تکیه به مزدوران مسلح و دستگاه امنیتی خود میخواهد ادامه حیات ننگینش را تضمین کند. یک چنین رژیمی از درون پوسیده و از هم گسیخنته است. درحالیکه درگیر مقابله با بحرانهای داخلی است، بحرانهای خارجیاش اوج میگیرند. میکوشد ضربات داخلی را ترمیم کند، از خارج ضربه میخورد. نیروی نظامی و امنیتی خود را برای سرکوب و بهبند کشیدن مردم ایران متمرکز میکند، اما کنترل امنیتی در حاشیه و مناطق مرزی را از دست میدهد. مانع دسترسی مردم به اینترنت و شبکههای اجتماعی میشود، اما سامانهها و مراکز حساساش از نمونه تلویزیون و جایگاههای سوخت در سراسر ایران هک میشوند. درگیر جنگ با مردم ایران به عنوان دشمن داخلی است، از یک گروه کوچک اسلامگرای رقیب ضربه میبیند.
اگر فرض را بر این بگذاریم که داعش عامل بمبگذاری کرمان است، آن را باید جدیدترین اتفاقی دانست که بازتاب ازهمگسیختگی جمهوری اسلامی و دستگاههای رنگارنگ نظامی و امنیتی آن است. هنوز چند روزی از کشته شدن نیروهای نظامیاش در بلوچستان و نعشکشی آنها نگذشته است که حالا شاهد اقدام انتحاری داعش در کرمان و کشته و زخمی شدن گروهی دیگر است.
جمهوری اسلامی برای برگزاری مراسم چهارمین سالمرگ سلیمانی این جلاد و آدم کش حرفهای، تدارک وسیعی دیده بود. بر طبق گزارش رسمی مقامات محلی ۱۵۰ هزار یا به گفته معاون استانداری کرمان ۲۰۰ هزار مزدور را از سراسر کشور بهویژه از استانها و شهرهای مجاور به کرمان گسیل کرد که در میان آنها حتی گروهی از دانشآموزان بسیجی روستاها و شهرهای اطراف کرمان نیز حضور داشتند. معاون استانداری همچنین از “ورود شش هزار زائر خارجی از کشورهای مختلف” به کرمان نیز خبر داد. استانداری کرمان روز چهارشنبه را تعطیل اعلام کرد و تبلیغات وسیعی را برای شرکت مردم در مراسم دولتی سازمان دادند. مزدوران تشکیلات مذهبی رژیم در مدارس گروهی از دانشآموزان را که در گروههای مذهبی سازماندهی کرده بودند، به این مراسم ارتجاعی کشاندند. با تمام این اوصاف، بدیهی است وقتی یک رژیم چنین مراسمی را برگزار میکند، لااقل برای حفاظت از جان کودکانی که بهعنوان دانشآموزان بسیجی به این مراسم آورده شده یا امثال آن حزباللهی احمقی که با تمام خانوادهاش از کودک و بزرگ، راه میافتند و تمام ۹ نفر این خانواده کشته میشوند، اقدامات امنیتی لازم را هم انجام داده باشد. اما آنچه رخ داد، نشان داد که رژیم تا چه حد حتی از جهت امنیتی ناتوان و دچار ازهمگسیختگی است.
بنابراین در همان روز چهارشنبه که اولین روز برگزاری مراسم یکهفتهایشان بود، دو انفجار رخ داد و تمام بساط آنها را به همریخت.
واکنش جمهوری اسلامی به آنچه که رخ داد، چه بود؟ رژیم از همان آغاز کوشید که با دروغهای همیشگیاش واقعیت را کتمان کند. معلوم بود که اقدام تروریستی، شیوه عمل آدمکشی نوع داعشی است. اقدامی از این نوع در ایران و کشورهای دیگر سابقه داشت. حتی منابع خارجی در همان دقایق اول انفجارها اعلام کردند، شیوه عمل، اقدامات نظامی داعش است. جمهوری اسلامی هم میدانست، اما آن را برملا نکرد.
بهمحض انفجار نخست، اعلام شد اتفاق خاصی رخ نداده، کپسول گاز ترکیده، جای نگرانی نیست و مراسم ادامه دارد. اما وقتیکه چند دقیقه بعد انفجار دوم رخ داد، دیگر نمیشد انکار کرد اتفاقی رخ نداده است. چون تعداد زیادی کشته و زخمی شده بودند و بقیه نیز از ترس جان خود فرار کرده و مراسم را ترک کرده بودند. بنابراین، خبر اول تغییر کرد. اعلام شد که یک اقدام تروریستی صورت گرفته و دو کیف بمبگذاری در سطلهای زباله جاسازیشده بود و تروریستها از راه دور با ریموت کنترل بمبها را منفجر کردهاند. انگشت اتهام هم بهسوی اسرائیل نشانه رفت. ابهام بیشتر شد. چگونه در این مدت کوتاه این اطلاعات دقیق از کیفهایی که گویا با این انفجارهای قوی، خودشان نابود نشدهاند و عوامل اجرائی آنهم فرار کردهاند، به دست آمد؟ معلوم بود که این ادعای رژیم جعلی است. واکنش مردم به دروغهای پیدرپی رژیم روشن بود. کار خودشان است.
چیزی از علت واقعی و عامل اصلی انفجار گفته نشد تا اینکه اطلاعیه داعش انتشار یافت و این گروه رسماً مسئولیت آدمکشی را پذیرفت و اعلام کرد دو عامل این گروه «عمر الموحد و سیفالله مجاهد بهسوی اجتماع بزرگ شیعیان مشرک در نزدیکی قبر قاسم سلیمانی در شهر کرمان» رفته و «کمربندهای انفجاری خود را در میان جمعیت منفجر کردند که بیش از ۳۰۰ شیعه مشرک را کشت یا زخمی کرد». ماجرای درگیری و جنگ میان داعش و جمهوری اسلامی بهعنوان سمبلهای دو فرقه شیعه و سنی هم برکسی پوشیده نیست. فقط باید اشاره کرد که با همان قساوت و بیرحمی که داعش کشتار کرده و میکند، قاسم سلیمانی هم با همان قساوت و بیرحمی در عراق و سوریه حتی به زنان و کودکان داعشی رحم نکرد و آنها را کشتار کرد. وحشیگری و آدمکشی جمهوری اسلامی و داعش یکی است.
اما حالا که داعش مسئولیت اقدام تروریستی خود را برعهدهگرفته بود، جمهوری اسلامی تازه پذیرفت که بله، آنچه در کرمان رخ داد، درنتیجه عملیات انتحاری داعش بوده است. اما چگونه میبایستی قضیه را توجیه کنند که پاسخگوی دروغپردازیهای روز قبل از آن باشد. سایتهای وابسته به سپاه پاسداران متن واحدی را به شرح زیر انتشار دادند.
“حمله تروریستی به مراسم سالگرد شهید سلیمانی در کرمان توسط رژیم صهیونیستی طراحی و با استفاده از عوامل تکفیری داعش اجرا شد.
رژیم صهیونیستی چند ساعت بعد از اجرای عملیات برای فرار از تبعات این اقدام به خلافت داعش دستور داد تا مسئولیت این اقدام را بپذیرد. این در حالی بود که دقایقی بعد از عملیات اظهارنظرهای برخی از مقامات و اکانتهای وابسته به رژیم صهیونیستی نشان میداد که رژیم صهیونیستی عامل اصلی این جنایت علیه مردم ایران است.
درواقع بیانیهای که داعش با تأخیر در پذیرش مسئولیت حادثه تروریستی کرمان منتشر کرد را سرویس اطلاعاتی رژیم صهیونیستی تنظیم کرده بود و خلافت داعش صرفاً انتشار آن را از رسانههای رسمی خود بر عهده داشته است.
این اقدام صهیونیستها اولازهمه ترس این رژیم از تبعات اقدامش را نشان میدهد و همچنین اثبات میکند که گروهک تروریستی – تکفیری داعش درواقع ابزاردست رژیم صهیونیستی است.”
با این تحلیلهای مسخره و رسوا روشن است که چرا مردم ایران ، از همان آغاز انگشت اتهام را بهسوی خود رژیم نشانه رفتند.
اما کتمان واقعیت به موارد بالا محدود نبود. تعداد کشتهها و زخمیها طی دو روز چند بار دستکاری شد. در ساعات نخستین انفجار، همان شیوههای تحمیق و عوامفریبی مذهبی به کار گرفته شد که درگذشته هم نمونههای آن وجود داشت.
خبرگزاریهای رژیم اعلام کردند۷۳ تن کشته شدند تا گویا یادآور کشتههای صحرای کربلا و تهییج کننده دین باوران باشد. اما بالاخره عصر همان روز، سخنگوی اورژانس کشور گفت: “تاکنون ۱۰۳ نفر شهید و ۲۱۱ نفر مجروح شدهاند و احتمال افزایش تعداد شهدا وجود دارد.”
اما یک روز بعدازآن علیرغم اینکه تعدادی از مصدومین جان خود را از دست دادند، آماری که از سوی رژیم اعلام شد، نهفقط بر تعداد کشتهها افزوده نشد بلکه برعکس کاهش یافت. اعلام شد ۸۴ نفر کشته و ۲۸۴ نفر نیز مصدوم شدهاند.
علت آنهم دو بار شمارش شدن ذکر شد. اما چنین به نظر میرسد که قبل از اعلام اسامی کشتهها به دلایل سیاسی و امنیتی برخی اسامی از لیست کشتهها حذفشده است.
اداره کل پزشکی قانونی استان کرمان عصر جمعه فهرست آمار نهایی کشتهها را ۸۹ نفر اعلام کرد
وزیر کشور ارتجاع اسلامی نیز گفت که از این تعداد : ۵۴ زن و ۳۴ مرد هستند. از این تعداد ۱۲ مهاجر افغانستانی هستند. ۱۰ نفر زیر ۱۰ سال و ۳۰ نفر زیر ۱۸ سال سن دارند. جالب میشد اگر وزیر کشور جمهوری اسلامی با همین جزئیات اعلام میکرد که رژیم داعشی حاکم بر ایران، سال گذشته چه تعداد از مردم ایران را در خیابان ها و زیر شکنجه کشت و چه تعداد از آنها زن و کودک بودند.
با این اقدام تروریستی داعش، توپوتشر سران و مقامات رژیم به روال گذشته آغاز شد.
خامنهای، در پیامی گفت که «این فاجعهآفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت». «چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارتزا که آنان را به این گمراهی کشاندهاند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود».
وزیر کشور جمهوری اسلامی هم که همواره یک “پاسخ قاطع و کوبنده” در جیب دارد در واکنش به این انفجارها در گفتوگوی زنده تلویزیونی گفت که عوامل این «جنایات» باید «منتظر پاسخ کوبنده و قاطع دستگاههای امنیتی و انتظامی ایران باشند».
اژهای رئیس قوه قضائی “دستگاههای مسئول اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی را مکلف ساخت با سرعت و دقت، به تعقیب تمام سرنخها و عاملان و مسبّبان این جنایت اهتمام ورزند و آنان را به سرپنجه قضایی کشور بسپارند.”
روشن بود حالا که همه سران رژیم دستور قاطع برای پیگرد صادر کردهاند، باید مقدم بر هرچیز فشار بر مردم و سرکوبها افزایش یابد، از این رو دادستان کل رژیم اعلام کرد: ” برخی افراد فریبخورده در حادثۀ تروریستی کرمان محتواهای مجرمانه را در فضای مجازی تولید و منتشر کردند که این افراد با رصدهای اطلاعاتی و امنیتی لازم شناسایی شدند و با آنان برخوردهای قانونی انجام میشود.” بعد هم به هر شکل ممکن همچون موارد متعدد گذشته، کسانی را پیدا کنند که زیر شکنجه و شلاق اعتراف کنند همکار و سرنخ تروریستها بودهاند. همین اتفاق هم سریعاً رخ داد. روز جمعه وزیر کشور خبر داد:
“با توانمندی سرویسهای اطلاعاتی کشور، سرنخهای بسیار خوبی پیدا شد و برخی از کسانی که در این حادثه تروریستی نقش داشتند، دستگیر شدند که اطلاعات کامل توسط دستگاههای اطلاعاتی اعلام میشود.
چندساعتی بعد هم وزارت اطلاعات اطلاعیهای انتشار داد و اعلام کرد: ۹ عضو مرتبط با حادثه تروریستی کرمان در ۶ استان دستگیر و کشف تجهیزات آماده انفجار از آنها کشف شد.حال باید منتظر صحنههای بعدی نمایش وزارت اطلاعات بود.
برای مردم ایران که سالها نمونه جنگ و جدالهای ارتجاعی میان جمهوری اسلامی با دولتها و گروههای رقیب اسلامگرا، کشتارها، ترورها، صحنهسازیها و نمایشهای وزارت اطلاعات را دیدهاند، اتفاق جدید هم تازگی ندارد و میدانند تا روزی که جمهوری اسلامی در ایران بر سر کار است، از این ماجراها فراوان خواهیم داشت.
اما تا جایی که بحث اتفاق اخیر در رابطه با وضعیت بحرانی و ازهمگسیخته جمهوری اسلامی در میان است، این اتفاق پوسیدگی جمهوری اسلامی را حتی در میان طرفداران و مزدوران آن نیز برملا کرد. نشان داد که این رژیم حتی قادر به تأمین امنیت مزدوران خود و مراسمهای فرمایشی دولتی هم نیست. این رژیم ازهرجهت در حال فروپاشی است. پوسیده است و چندان طول نخواهد کشید که تودههای کارگر و زحمتکش و تمام ستمدیدگان مردم ایران بساط آن را از ایران جاروب کنند و به فجایع آن پایان بخشند.
نظرات شما