تشدید آلودگی هوا در هفتههای اخیر که با تعطیلی مدارس و دانشگاهها در برخی از شهرها همراه گردید، بار دیگر این سوال را در برابر همگان قرار داد که مسئول این وضعیت فاجعه بار چه کسانی هستند و چرا سلامت مردم برای شان اهمیت ندارد؟ وضعیت آلودگی هوا آنچنان بحرانیست که یحیا ابراهیمی نماینده مجلس اسلامی را مجبور کرد تا بگوید: “تنها چیزی که برای ما اهمیت ندارد محیط زیست و جان انسانهاست”.
به نوشتهی “سلامت نیوز” (۱۶ آذر) تهران آلودهترین هفته خود را از آغاز سال تا به امروز پشت سر گذاشت و میزان غلظت آلاینده ۵/ ۲ PM به ۹/ ۷ برابر حد مجاز رسید. آلاینده ۵/ ۲ PM خطرناکترین عامل آلودگی در میان آلایندههای دیگر است که به بخشهای عمیقتر ریه نفوذ میکند، وارد خون میشود و هم ناشی از مواد سمیتری مانند فلزات سنگین یا ترکیبات آلی سرطانزا است، همچنین موجب بسیاری از بیماریها از سردرد تا دیگر بیماریهای جسمی و حتا روحی میشود. به اعتراف جعفر تشکری از اعضای “شورای اسلامی شهر تهران” این ذرات مهمترین علت آلودگی هوای تهران هستند.
براساس اعلام سازمان هواشناسی وضعیت نارنجی آلودگی هوا در هفته جاری بویژه در کلانشهرها ادامه خواهد یافت، اما هنوز خبری در مورد تعطیلی مجدد مدارس منتشر نشده است.
پیش از این در روز ۱۱ آذر، اداره کل مدیریت بحران استانداری اصفهان تمام مقاطع تحصیلی (از جمله دانشگاهها) در اصفهان، فلاورجان، پیربکران، نجفآباد، خمینیشهر، شاهینشهر، برخوار، مبارکه، زرین شهر و فولاد شهر را به دلیل آلودگی هوا غیرحضوری و مهدهای کودک، پیش دبستانی و مدارس استثنایی را تعطیل اعلام کرده بود. مراکز فرهنگی و ورزشی نیز تعطیل شده بودند. بهرغم تمهیدات فوق ۱۴ آذر اصفهان آلودهترین شهر کشور بود. همزمان در تهران نیز رئیس مرکز اورژانس استان، از استقرار ناوگان اورژانس در میدانها و خیابانهای اصلی تهران خبر داده بود. براساس اخبار منتشره میزان مراجعه به اورژانس در پی تشدید آلودگی هوا دو برابر شده است. در ماه آبان نیز به طور متوسط روزانه حدود هزار نفر در رابطه با مشکلات تنفسی و قلبی با اورژانس تهران تماس گرفته بودند. در خوزستان نیز از ۱۰ تا ۱۳ آذر بیش از ۲۳۰۰ نفر با مشکلات قلبی و تنفسی به اورژانس مراجعه کردند. در سالهای اخیر بحران آلودگی هوا حتا به شهرهای کوچکتر و استانهایی همچون گیلان، مازندران و گلستان گسترش یافته است.
بهگفتهی گلعلیزاده رئیس “مرکز ملی هوا و تغییر اقلیم” سازمان “حفاظت محیط زیست”، در سال ۱۴۰۱ بیش از ۲۶ هزار نفر در ۳۳ شهر به دلیل آلودگی هوا جان باختند. البته سمیه رفیعی رئیس گروه محیط زیست مجلس اسلامی رقم بالاتری از مرگ و میر در اثر آلودگی هوا ارائه داده است. وی گفته بود: “بر اساس گزارش بانک جهانی، در سال ۲۰۲۱ بیش از ۴۱۷۰۰ نفر در کشور به دلیل ذرات معلق کمتر از ۵/ ۲میکرون در هوا، جان خود را از دست دادند و خسارت آلودگی هوا به کشور بین ۷ تا ۱۱ میلیارد دلار در سال است” (روزنامه اعتماد ۲۴ آذر ۱۴۰۱).
وی همچنین گفته بود: “از ابتدای سال جاری تاکنون تعداد روزهای ناسالم پایتخت نسبت به سال گذشته ۲ برابر شده و تعداد روزهای بسیار ناسالم و خطرناک نیز ۲۰۰ درصد افزایش یافته است. در کرج نیز روزهای بسیار ناسالم ۲ برابر و خطرناک ۴ برابر شده است. در تبریز روزهای خطرناک ۱۰۰ درصد افزایش یافته و در مشهد روزهای ناسالم ۲ برابر شده است. در همان حال در اراک تعداد روزهای بسیار ناسالم و خطرناک ۲ برابر شده و در شیراز تعداد روزهای ناسالم ۹ برابر شده و روزهای پاک هم به نصف کاهش یافته است. در اهواز وضعیت بسیار بدتر بوده به شکلی که تعداد روزهای ناسالم حدود ۵ برابر شده و تعداد روزهای بسیار ناسالم ۱۲ برابر و روزهای خطرناک ۲۱ برابر شده است. متاسفانه امسال تهرانیها ۲ روز، اصفهانیها، کرجیها، اهوازیها و اراکیها فقط یک روز پاک داشتند”.
اما با وجود آنکه مقامات دولتی به وضعیت بحرانی آلودگی هوا در ایران اعتراف میکنند و هر سال بویژه با کاهش دمای هوا و کاهش باد شاهد بدتر شدن آن به اعتراف مقامات حکومتی هستیم، چرا هیچ گامی در راستای حل این معضل برداشته نمیشود و چه عواملی در بروز این معضل بزرگ نقش ایفا میکنند؟!
از جمله عللی که در ارتباط با آلودگی هوا عنوان میگردد، میتوان به مازوتسوزی نیروگاهها، کیفیت پایین سوختهای فسیلی همچون بنزین و گازوئیل، مصرف بالای سوخت توسط خودروها و عبور و مرور خودروهای فرسوده اشاره کرد. بهگفتهی جعفر تشکری رئیس کمیسیون حملونقل ترافیک “شورای اسلامی” تهران “، ۸۰ درصد آلودگی هوا ناشی از عبورومرور خودرو و موتورسیکلت است. حدودا ۲۵ میلیون خودرو در کشور وجود دارد که ۵/ ۶ میلیون آن فرسوده و باید از رده خارج شوند. از ۱۲ میلیون موتورسیکلت شمارهگذاری شده نیز حدود ۹۰ درصد فرسوده هستند و چندین برابر یک خودرو آلودگی ایجاد میکنند. به این موارد باید فرسوده بودن ناوگان حمل و نقل عمومی را نیز اضافه کرد.
ابراهیمی نماینده مجلس اسلامی نیز در این رابطه میگوید اگر هزینههای درمان و ماشینهایی را که در ایران تولید میشود مقایسه کنیم میبینیم که بهتر است اصلا خودروسازی در ایران تعطیل شود و به جای آن ماشین از خارج وارد کنیم. اما یک معضل دیگر کیفیت پایین سوخت خودروهاست که به اعتراف مقامات دولتی در “سازمان حفاظت محیط زیست” بنزین مصرفی در برخی از استانها حتا استاندارد یورو چهار راه هم ندارد. از ابتدای سال جاری توزیع بنزین سوپر نیز در مقایسه با سال گذشته ۹۰ درصد کاهش یافته است. کیفیت بنزین تولیدی به حدی پایین است که اخیرا طالبان ۴۳ تانکر بنزین صادراتی ایران را بازگردانده است.
اما جدا از آلودگی هوا در اثر مصرف سوختهای فسیلی که در تمام سال جریان دارد، با سرد شدن هوا و با توجه به معضل کمبود گاز، مصرف مازوت در نیروگاهها و صنایع اوج میگیرد که منجر به تشدید خطرناک آلودگی هوا میشود.
بهاعتراف رسانههای داخل کشور ۸۰ درصد از نیروگاههای حرارتی (بخاری) کشور به دلیل کمبود و گران بودن گاز، از مازوت ارزان قیمت بهعنوان سوخت استفاده میکنند که البته با افزایش مصرف گاز خانگی در ماههای سرد سال، سایر نیروگاههای بخاری نیز به استفاده از مازوت روی میآورند. براساس آمارهای سال ۱۴۰۰ روزانه حدود ۳۲ میلیون لیتر مازوت در نیروگاهها مصرف میشد که بدون تردید اکنون افزایش یافته است و این البته جدا از مصارف صنایع است.
بهاعتراف دو عضو “شورای اسلامی” تهران حتا نیروگاههای اطراف تهران نیز از مازوت استفاده میکنند. مهدی پیرهادی یکی از اعضای “شورای اسلامی” در این رابطه گفت: “یک مقام آگاه و طراز اول استفاده از مازوت در نیروگاههای اطراف تهران را تایید کرده است”. این نکته را نیز باید اضافه کرد که کیفیت مازوت و گازوئیل مصرفی در نیروگاهها و صنایع بسیار پایین است بهگونهای که امکان صادرات رسمی این سوختها وجود ندارد. سوزاندن مازوت به دلیل تولید گوگرد منجر به عوارض گوناگونی همچون آسم، تنگی نفس، تشدید عوارض قلبی و غیره در انسان میشود. به دلیل تاثیرات مخرب مازوت بر محیطزیست، از سال ۲۰۲۰ براساس تصمیم سازمان بینالمللی دریانوردی (IMO) کشتیهایی که پیشتر از مازوت (نفت کوره) به عنوان سوخت استفاده میکردند باید از گازوئیل با کیفیت (خوب) استفاده کنند و تنها در صورتی مجاز به استفاده از مازوت هستند که دارای گوگرد بسیار پایینی (کمتر از یک درصد) باشد. به همین دلیل تولید مازوت در جهان بهشدت کاهش یافته است، اما در ایران به دلیل فرسودگی پالایشگاهها و یا استفاده از تکنولوژی قدیمی هم تولید مازوت در فرآیند پالایش نفت بالاست و هم مازوت بدست آمده مانند بنزین و گازوئیل از کیفیت بسیار پایینی برخوردار است.
کاهش جنگلها و فضای سبز، سدسازیهای بیحساب و کتاب، خشکشدن تالابها و دریاچهها و بالاخره افزایش ریزگردها از دیگر عوامل مهم آلودگی هوا هستند. شهرهای خوزستان همچون اهواز از جمله مناطقی هستند که با معضل ریزگردها شدیدا درگیر هستند.این معضل هم اکنون به یک خطر بزرگ برای تمامی کشور تبدیل شده است که حتا تهران نیز از آن بینصیب نماند و در مقاطعی منجر به تعطیلی مدارس و ادارات شد. هم اکنون تالاب صالحیه در نظرآباد استان البرز در معرض خشکی کامل قرار دارد که منجر به تولید ریزگرد و خسارات غیرقابل جبران از جمله در تهران خواهد شد.
رسانههای داخل و مقامات دولتی بویژه زمانی که آلودگی هوا در فصلهای سرد سال تشدید میشود، مکرر از این معضل سخن گفته و از زبان مقامات دولتی وعدههای گوناگونی برای حل این معضل میدهند، اما هر سال این معضل حادتر میشود. دلیل آن نیز روشن است. برای حل معضل آلودگی هوا باید هزینه کرد، اما جمهوری اسلامی نه تنها هزینه نمیکند بلکه اساسا به دلیل موجودیت آن که سرتاپا فساد است و غارت گری و حداکثر استثمار حرف اول و آخر را در تعیین سیاستهای اقتصادی این نظم ستمگر میزند، درست در مسیر عکس حرکت میکند.
معضل آلودگی هوا با معضل کمبود گاز، برق، آب و دیگر مشکلاتی که جامعه درگیر آن است ارتباط مستقیمی دارد، اما نظم حاکم و دولت پاسدار این نظم، آنقدر پوسیده و از کار افتاده است که قادر به مقابله با هیچکدام از این معضلات نیست. مثلا سالانه بیش از ۵ میلیارد دلار گاز به دلیل نداشتن تکنولوژی مناسب سوزانده میشود که جدا از هدر رفتن آن، برای محیط زیست نیز بسیار زیان آور است. این در حالیست که برای مهار این گازها و استفاده از آن برای حل کمبود گاز در کشور به کمتر از این مبلغ نیاز است. یا برای تامین برق مورد نیاز از طریق انرژیهای تجدیدپذیر هیچ اقدام درخوری صورت نمیگیرد، در حالی که ضرر و زیان قطع برق و استفاده از سوختهای فسیلی در تامین برق چندین برابر پولیست که برای تامین برق از طریق انرژیهای تجدیدپذیر مورد نیاز است. آن وقت جمهوری اسلامی به بهانهی تامین برق از طریق نیروگاههای هستهای، هزینههای دهها میلیارد دلاری به مردم ایران تحمیل میکند و این همه در حالیست که هم اکنون تنها ۱ تا ۲ درصد برق مورد نیاز کشور از طریق نیروگاه هستهای تامین میشود. همین مساله در مورد خودروسازیها به شکل دیگری وجود دارد، همانطور که در مورد تولید موتورسیکلت وجود دارد، همانطور که در جنگلخواری و کوهخواری و نابودی فضای سبز شاهدیم.
تا زمانی که جمهوری اسلامی بر سریر قدرت است و منافع طبقه سرمایهدار حاکم روند سیاستهای اقتصادی رژیم را تعیین میکند، وضعیت مدام بدتر خواهد شد. راه نجات مردم، راه نجات طبیعت، راه رهایی از این ستم بیانتها، سرنگونی جمهوری اسلامی و برقراری حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان است. حکومتی از آن مردم و برای مردم، حکومتی که به تضاد خصمانه و جدایی طبیعت و انسان پایان داده و زندگی در آرامش و رفاه، زندگی در صلح و صفا برای تمامی آحاد مردم هدف آن است.
نظرات شما