افق روشن جنبش زنان:‌ از اسفند ۵۷ تا شهریور ۱۴۰۱

جنبش انقلابی که در شهریور ۱۴۰۱ با پیشتازی زنان و در پی قتل دولتی مهسا امینی آغاز شد، تنها به روسری سوزان، برداشتن حجاب اجباری و تغییر چهره خیابان‌ها و شهرهای ایران منجر نگشت بلکه نقش برجسته جنبش زنان و اهمیت پیوند آن با سایر جنبش‌های اجتماعی را نیز در عمل به نمایش گذاشت و درس‌ها، تجارب و دست‌آوردهای گرانبهائی نیز دربر داشت.

گرچه زنان در ۴۴سال گذشته همواره به طور روزمره و به اشکال مختلف علیه قوانین تبعیض آمیز، مناسبات سنتی خانواده، اشکال متعدد خشونت مبارزه کرده اند، اما در دو مقطع تاریخی جنبش زنان مستقیما با خواست و مطالبات مشخص علیه تبعیض، ستم و نابرابری بپاخاسته است.

اولی، اسفند ۵۷ است. جمهوری اسلامی در شُرُف تاسیس است. هزاران تن از زنان آگاه مترقی، چپ و کمونیست به مدت ۴ روز در تهران دست به تظاهرات زدند و نسبت به خطر قدرت گیری ارتجاع اسلامی و قوانین زن ستیزانه اش از جمله حجاب اجباری هشدار دادند. این تظاهرات بر بستر فضای سیاسی که پس از قیام بهمن و سرنگونی رژیم استبدادی پهلوی در جامعه حاکم بود، شکل گرفت. از جمله ویژگی های این جنبش، نقش پیشتاز و بارز زنان  چپ و کمونیست است. زنانی که از همان هنگام از یک سو بذر آگاهی سوسیالیستی را در جنبش زنان کاشتند و از سوی دیگر از بدو روی کار آمدن جمهوری اسلامی، به مبارزه آشتی‌ناپذیر علیه آن بر خاستند. مبارزه ای سرشار از مقاومت و جانفشانی.

دومی، چهل و چهار سال بعد، یعنی شهریور ۱۴۰۱است. جمهوری اسلامی در شُرُف سرنگونی است. یک جرقه، چهار دهه ستم و تبعیض و رنج تلنبار شده را به حریقی عظیم کشاند. صدها هزار زن و مرد جوان ماه ها در سراسر کشور علیه حجاب اجباری و علیه کلیت جمهوری اسلامی به مبارزه ای ستودنی دست زدند. بستر این مبارزه شگفت انگیز و شکوهمند که به حق به یک زلزله سیاسی در خاورمیانه تشبیه شده و الهام بخش جنبش های زنان در بسیاری از کشورهای منطقه است، همان فضای سیاسی است که از دی ماه ۹۶ تاکنون در جامعه حاکم شده است. فضائی که هر گونه توهم نسبت به این یا آن جناح حکومت در هم شکسته شده، معرکه اصلاح طلبی که سال های متمادی همچون ترمزی مانع حرکت و پیشروی جنبش های اجتماعی از جمله جنبش زنان بود، برچیده شد. شدت و حدت بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به اوج گیری و تداوم جنبش های اعتراضی منجر شده و هر چند یکبار موج جدیدی از اعتراضات وسیع علیه کلیت جمهوری اسلامی جامعه را فرا می گیرد.

جنبش شهریور سال گذشته که بر چنین بستری شکل گرفت، جنبشی بود سراسری، وسیع و انقلابی با رهبری و   مشارکت فعال زنان که خواست آزادی و برابری را سرلوحه مبارزات خود قرار داد. آزادی پوشش تنها یکی از این مطالبات بود. برخورداری از آزادیهای سیاسی و اجتماعی، سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی، تقویت و همبستگی با ملیت های تحت ستم از دیگر ویژگی های بارز این جنبش‌اند. نقش و اهمیت این جنبش، با طرح شعار بسیج کننده  زن، زندگی،‌آزادی در ایران و جهان برجسته تر شد. گرچه تاثیرگذاری این شعار کوتاه مدت بود،‌ اما همه گیر شدن این شعار توانست تَرَک های عمیقی در گفتمان متحجّر و زن ستیز حاکم در جامعه ایجاد کند. گفتمانی که طی  چندین دهه حاکمیت جمهوری اسلامی بعنوان گفتمان رسمی و غالب به جامعه تحمیل شده و زن را موجودی درجه دوم قلمداد کرده بود.

میلیونها زن جوانی که از بدو تولد مجبور به رعایت پوشش اجباری بودند، در عمل و در جریان یک مبارزه وسیع و متحد سمبل سرکوب و انقیاد جنسیتی را به آتش کشیدند، خیابانها را در اختیار گرفتند و بیش از پیش به نقش و رسالت خود آشنا شدند. جنبش زنان با این مبارزات به افق جدیدی دست یافت. افقی که مسیر رسیدن به برابری حقوق زن و مرد و رهائی قطعی زن از هر گونه ستم و نابرابری را ترسیم می کند.

توده های مردم در این ماه ها به اندازه دهه ها آموختند. تاثیرات جنبش اخیر بر توده زنانی که طی این سال ها رنج و تبعیض و نابرابری را با گوشت و پوست خود  لمس کرده‌اند، چه  بود ؟ گروهی از فعالان زن برای پاسخ به این سوال  به گفتگو با زنان در شهرهای مختلف نشسته و پرسیده‌اند دست‌آورد جنبش زن، زندگی، آزادی برای آنها چه بوده است؟  زنی ۳۵ ساله، متاهل، ساکن تهران با مدرک کارشناسی می گوید: «متوجه نبودیم. در این سال ها ما زندگی نمی کردیم چرا که به این وضعیت عادت کرده بودیم.»  زن ۳۰ ساله دیگری از تهران که خانه دار است می گوید :«طلسم باید شکسته شود تا زنان بتوانند آزادانه برای خود و زندگی شان تصمیم بگیرند.» یک زن متاهل و خانه دار از لرستان می گوید:‌ «در جامعه ای که زندگی می‌کنیم، بزرگترین آرزوی زن، زن نبودنه. چرا که زن به عنوان موجود مستقل به رسمیت شناخته نمی شود و اعتماد به نفس زنان از آنها گرفته شده. شعار زن، زندگی، آزادی زمانی می تواند موثر باشه که زنان به حقوق خود آگاه باشن. کاری است سخت، اما شدنی.» یک زن ۴۷ ساله خانه دار از سنندج چنین جواب می دهد: «زن زمانی آزاد می‌شود که استثمار و ستم جنسی و جنسیتی نباشه. زمانی که جنس دوم نباشه. این کوچک ترن حق و خواسته منه» زن ۵۵ ساله خانه دار از تهران می‌گوید: «در این جنبش حس قدرت کردم. قدرت و رهایی از محدودیت‌هائی که سال‌ها همراه ما زنان بوده. این قدرت زنها بود که توانست یک تغییر سیاسی‌ ـ اجتماعی در جامعه به وجود بیاورد. زنها خیلی شجاعتر از مردان ظاهر شدن و خیلی تاثیرگذار بودن.»

درسها و تجارب این جنبش برای فعالان زن را  هم می توان در مباحثی که طی یک سال گذشته براه افتاده، یافت. اخیرا و در اولین سالگرد جنبش شهریور۱۴۰۱ متنی تحت عنوان «مانیفست فمینیستی جنبش زن زندگی، آزادی» از سوی جمعی از فعالان فمینسیت منتشر و مفاد آن به بحث عمومی گذاشته شده است. در این مانیفست ۱۳ ماده ای از جمله بر موارد زیر تاکید شده است: مردم دیگر جمهوری اسلامی را نمی خواهند، مطالبات زنان از طریق اصلاحات بدست نمی آید بلکه راه حلی ریشه ای می طلبد، ضرورت پیوند جنبش زنان با سایر جنبش های اجتماعی، لغو حجاب اجباری، پایان دادن به استثمار به عنوان هدف غائی، پایان دادن به تقسیم کار مبتنی بر جنسیت، ضرورت دگرگونی نهاد سنتی خانواده، نشانه گرفتن ساختارهای اعمال انواع خشونت علیه زنان، ضرورت همبستگی بین‌المللی و مبارزه علیه ناسیونالیسم، مخالفت با جنگ و جنگ طلبی، ضرورت اتحاد جنبش زنان با جنبش‌های طرفدار محیط زیست، لغو حکم اعدام و ضرورت بدست گرفتن سرنوشت مردم به دست خودشان.

 

انتشار چنین بیانیه‌هایی که روح حاکم بر آنها مترقی و چپ است، انعکاس ارتقای عملی و نظری جنبشی است که زمانی تحت سیطره نظریه پردازان و فعالان اصلاح طلب بود، اما از دیماه ۹۶ زمان چانه زنی با بالا، زمان دخیل بستن به درهای مجلس به سررسید. از دیماه ۹۶ تا کنون جنبش زنان در پیوند با سایر جنبش های انقلابی نه تنها رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی که سیستم اسثمار و ستم طبقاتی را نشانه گرفته است. مسیری سخت اما شدنی.

سازمان فدائیان (اقلیت) به عنوان یک سازمان کمونیست که همواره پیگیر ترین مدافع برابری حقوق زن و مرد و رهایی قطعی زن از هر گونه تبعیض، ستم و نابرابری است،  در برنامه عمل خود راه کارهای  لازم برای طی این مسیر سخت اما شدنی را در مجموعه مطالبات و اقدامات فوری برای لغو تبعیض بر پایه جنسیت مطرح کرده است. تحقق این مطالبات از مسیر سرنگونی جمهوری اسلامی، استقرار حکومت شورائی و الغاء بی درنگ تمام قوانین و مقررات ضد زن، برانداختن هر گونه تبعیض و نابرابری میان زن و مرد و برخورداری زنان از حقوق کامل اجتماعی و سیاسی با مردان می گذرد.

 

متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۴۲  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.