نجوای انقلاب

بیا رفیق

باز تیرک‌های دار به پا می‌شود

برای نبرد زحمتکشان

برای مردان خسته از رنج کار

برای نجوای زمزمه‌های انقلاب

این است سهم نیم قرن زیستن با درد

در فردای خونین بارانی

تنها نام توست

در کوچه‌های پر از ازدحام

در شادی خونین

آری

مرا عهدی است با طوفان

که طوفان در خیابان یار من باشد

 

سیاهکوه

POST A COMMENT.