جوشوخروش در اعماق جامعه آرام نمیگیرد. دامنه مبارزه کموزیاد میشود، نوسان میکند اما مبارزه پایان نمیگیرد. ادامه مبارزه تودههای معترض در اشکال گوناگون، گویای این واقعیت است که تلاطمات و کشاکشهای جاری هنوز به مرحله نهایی نرسیده و مادام که خواستهای مبارزان و اعتراضکنندگان برآورده نشود، امواج مبارزه را پایانی نیست. اعتراض و مبارزه درمیان تمام اقشار زحمتکش جامعه به درجات مختلف جاری است.دور جدید مبارزات و تجمعات بازنشستگان تأمین اجتماعی که از چند هفته پیش آغاز و به احیای مجدد یکشنبههای اعتراضی منجر شده است همچنان ادامه دارد. اعتراضات و تجمعات بازنشستگان، اکنون از حد یک روز در هفته (یکشنبه) و بازنشستگان تأمین اجتماعی نیز فراتر رفته است. علاوه بر یکشنبه، بازنشستگان در روزهای دوشنبه، سهشنبه و چهارشنبه، هشتم ، نهم و دهم اسفند نیز تجمعات اعتراضی بزرگی را در چندین شهر و استان برپا کردند.
روزهای چهارشنبه ۱۰ اسفند و یکشنبه ۱۴ اسفند گروه بزرگی از بازنشستگان تأمین اجتماعی ازجمله در اهواز و شوش و شوشتر و برخی دیگر از شهرهای خوزستان تجمعات اعتراضی برپا کردند. بازنشستگان تأمین اجتماعی با راهپیمایی و تجمع مقابل اداره تأمین اجتماعی بار دیگر خواهان رسیدگی به مطالبات و همسانسازی حقوق خود شدند. “اجرای همسانسازی، بدون حقهبازی”، “دستهای بازنشسته، خالیتر از گذشته” ازجمله شعارهای بازنشستگان بود.
بازنشستگان تأمین اجتماعی مکرر خواهان اجرای ماده ۹۶ و ۱۱۱ قانون تأمین اجتماعی شدهاند.بر طبق این مواد قانونی، مستمری بازنشستگی بایستی هرسال با توجه به افزایش هزینههای زندگی اضافه شود و دریافتیها نباید از حداقل دستمزد کمتر باشد. در عمل اما مستمریها فقط درصد ناچیزی اضافهشده و دریافتی بازنشستگان بههیچوجه هزینهها را نمیپوشاند. شعار “بازنشسته بیدار است، از حق کشی بیزار است” که مرتب در تجمعات تکرار میشود، نشان میدهد که بازنشستگان، نسبت بهحق کشیها و ظلم و ستمی که رژیم در حق آنها روا داشته بهخوبی آگاهاند و با شعار “فقط کف خیابون، به دست میان حقمون” دوباره وارد خیابان شدهاند تا حق خویش بستانند.
اما موضوع اعتراض و برپایی تجمعات خیابانی به بازنشستگان تأمین اجتماعی خلاصه نمیشود.افزایش سرسامآور قیمتها، تورم افسارگسیخته و افزایش قیمت دلار به بالای ۶۰ هزارتومان که معنای آن کاهش شدید ارزش ریال و قدرت خرید مردم است، شمار هرچه بیشتری از زحمتکشان و حتی اقشار میانی را در تنگنای معیشتی قرار داده و بازنشستگان سایر مؤسسات ازجمله بازنشستگان مخابرات و بازنشستگان کشوری و لشگری نیز بیشازپیش بهصف اعتراض و مبارزه در کف خیابان پیوستهاند.
بازنشستگان مخابرات طی چند هفته اخیر، بهطور مرتب هر هفته تجمعات اعتراضی سراسری برپا کردهاند. روز دوشنبه ۸ اسفند نیز بازنشستگان مخابرات علاوه بر شهر تهران، بهطور همزمان در چندین شهر و استان ازجمله اراک، اردبیل، اصفهان، استان مرکزی، خراسان رضوی، کردستان، کرمانشاه، هرمزگان و همدان تجمعات اعتراضی نسبتاً بزرگی را سازمان دادند.
تجمع مشترک و سراسری بازنشستگان کشوری، لشگری و تأمین اجتماعی در تاریخ ۹ اسفند ۱۴۰۱ نیز از نمونههای نادر و برجسته اعتراضات تودهای در چند ماه اخیر است. مطابق فراخوانی که بازنشستگان کشوری، لشگری و تأمین اجتماعی را به تجمعی بزرگ در ۹ اسفند دعوت نموده بود، در این روز بازنشستگان یک تجمع مشترک سراسری برپا کردند. این فراخوان موردحمایت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران قرار گرفت. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران دو تشکل مطرح و مستقل کارگری و معلمان با صدور اطلاعیههایی از این اقدام اعتراضی و خواستهای بازنشستگان حمایت کردند.سندیکای کارگران شرکت واحد در بیانیه حمایتی خود نوشت:”سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه ضمن حمایت از فراخوان تجمع ۹ اسفند، خواهان اجرای کامل همسانسازی حقوق بازنشستگان و افزایش حقوق بازنشستگی متناسب با نرخ واقعی تورم میباشد و از همه همکاران بازنشسته و شاغل تقاضا داریم در این تجمعات شرکت کنند.” . شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نیز در اطلاعیهای که در تاریخ ۸ اسفند انتشار داد ، از تجمع سراسری بازنشستگان پشتیبانی کرد و چنین نوشت:”شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن حمایت همهجانبه از فراخوان تجمع ۹ اسفند خواهان اجرای کامل همسانسازی حقوق بازنشستگان در سال جاری میباشد. در پایان از همه همکاران بازنشسته و شاغل تقاضا داریم در این تجمع شرکت کنند.”
روز سهشنبه نهم اسفند، بازنشستگان کشوری، لشگری و تأمین اجتماعی یک تجمع مشترک و بزرگ سراسری را سازمان دادند و در بیش از ۱۳ استان ازجمله آذربایجان شرقی،اردبیل، البرز، اصفهان، ایلام، چهارمحال و بختیاری، گیلان، کردستان، کرمانشاه، قزوین، استان مرکزی و یزد تجمعات خیابانی پرشوری برپا کردند.در این روز علاوه بر شعارهای صنفی و اقتصادی از نمونه “گرانی، تورم، بلای جان مردم”، ” دوزوکلک کافیه، سفره ما خالیه”، ” حقوق ما ریالیه، هزینهها دلاریه”، ” اجرای همسانسازی، بدون حقهبازی” و امثال آن، چند شعار نیز علیه دولت ، مجلس و صداوسیما و دو شعار بهطور مشخص علیه رئیسی شامل” رئیسی بیعرضه، برگرد برو تو حوزه” و ” رئیسی حیا کن، مملکت و رها کن” زینتبخش این تجمعات بود. ارتجاع حاکم که میدانست جمعیت زیادی از بازنشستگان و شاغلان مطابق فراخوان قبلی، روز سهشنبه نهم اسفند در تهران مقابل مجلس دست به تجمع خواهند زد، بار دیگر به اقدامات قهری و پیشگیرانه متوسل شد.این واقعیت از قبل مشخص بود که بر زمینه شرایط سیاسی و تشدید فشارهای اقتصادی، در تجمع مشترک بازنشستگان کشوری، لشگری و تأمین اجتماعی که فراخوان آن از قبل صادرشده و مورد استقبال قرارگرفته بود، در تهران جمعیت زیادی مقابل مجلس حضور خواهند یافت.ارتجاع حاکم که از این حرکت متحدانه اعتراضی وحشت کرده بود، روز سهشنبه از ساعات اولیه صبح میدان بهارستان و خیابانهای اطراف آن را قرق کرد. تمام خروجیهای متروی بهارستان به اشغال نیروهای سرکوب درآمده بود.صدها نیروی سرکوب که تعداد مأموران زن نیز درمیان آنها افزایشیافته و به انواع ادوات سرکوب مجهز بودند، از داخل مترو تا جلو مجلس را قرق کرده بودند و درواقع نوعی حکومتنظامی در محل برقرارشده بود. مزدوران سرکوبگر با اعمال خشونت و هتاکی علیه بازنشستگان، تعداد زیادی را مورد ضرب و شتم قراردادند و بیش از ۱۰۰ نفر را بازداشت و به بازداشتگاه پلیس امنیت در مجاورت زندان قصر منتقل کردند. تعداد زیادی از زنان را نیز بازداشت و با ونهایی که از قبل در محل آماده بود به اماکن نامعلومی منتقل کردند.اقدامات سرکوبگرانه و وحشیانه مزدوران حکومتی تنها به مقابل مجلس و ضرب و شتم بازنشستگان ختم نشد. این اقدامات تا درون متروی بهارستان نیز ادامه و به عموم عابران و مسافران نیز تسری یافت. نیروهای سرکوب، آشکارا سعی در ایجاد رعب و وحشت داشتند و علاوه بر باتوم از گاز اشکآور نیز استفاده کردند.اگرچه ارتجاع حاکم با اعمال خشونت و زور و فشار و بازداشت و زندان توانست مانع تجمع مشترک بازنشستگان در تهران شود، اما هزاران تن از بازنشستگان در سایر شهرها و استانها تجمعات اعتراضی خود را برگزار نمودند.
تجمع سراسری و مشترک بازنشستگان کشوری، لشگری و تأمین اجتماعی گرچه نخستین تجربه اتحاد عمل گسترده و مشترک این زحمتکشان در ابعاد سراسری بود و لذا ضعف و کمبودهای خاص خودش را داشت اما بیشک در ادامه قادر است این ضعف و کمبودها را برطرف کند و در ابعاد وسیعتر و سازمانیافتهتری ظاهر شود. علیرغم این موضوع، تجمع سراسری و مشترک بازنشستگان در نوع خودش اقدام موفقی بود که البته باید موردحمایت قرار گیرد و تقویت شود.مبارزات و اعتراضات بازنشستگان، برای تقویت و گسترش خود، نیاز به حمایت جدی و عملی دارند. یکی از روشهای حمایتی، موضعگیریهای بهموقع و بجا و همراهی با این اعتراضات است. مهمتر از آن اما حمایتهای عملی از طریق سازماندهی اقدامات اعتراضی است. شاغلان و بازنشستگان فرهنگی جزء محرومترین و زحمتکشترین اقشار جامعه هستند که بایستی سازماندهی تجمعها و اعتصابهای سراسری و تحسینبرانگیز سال گذشته را که در رأس تمام مبارزات تودههای مردم قرار گرفت، دوباره از سر گیرند. تجمعها و اعتصابهای سراسری اقشار گوناگون و زحمتکش جامعه، همپای اعتصابهای سراسری کارگری، تقویت کننده یکدیگرند و میتوانند خون جدیدی را در کالبد جنبش انقلابی جاری ساخته و جنبش اعتراضی و انقلابی را با گامهای استوار پیش برانند.
خوشبختانه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران نیز برای روز سهشنبه ۱۶ اسفند فراخوان تجمع سراسری داده است. از این فراخوان و اعتراض سراسری معلمان شاغل و بازنشسته با تمام توان باید حمایت کرد. باید امیدوار بود که فراخوان شورای هماهنگی و استقبال شایسته فرهنگیان شاغل و بازنشسته از آن، دریچه تازهای را بر جنبشهای اعتراضی بگشاید و نویدبخش موج تازهای از اعتراضات و اعتصابات صنفی و سیاسی شود. بسیار مهم است که اتحاد میان کارگران و زحمتکشان هرچه مستحکمتر شود. کارگران و بازنشستگان و معلمان و دیگر زحمتکشان، در شرایط کنونی همه در یکقطب جامعه قرار دارند و بایستی اتحاد و اتفاق میان خود را محکمتر کنند.اگر اعتصابها و تجمعها و جنبشهای اعتراضی جداجدا و مجزا از هم نمیتواند ارتجاع حاکم را عقب براند، اتحاد و هماهنگی میان این اعتصابها و تجمعها و جنبشهای اعتراضی میتواند ضربات کاری بر پیکر رژیم وارد کند. ارتجاع حاکم را باید بهطور گسترده به مصاف طلبید و از همه سو به محاصره درآورد. اتحادها را تحکیمبخشیم، مبارزه را تشدید کنیم و ارتجاع حاکم را بهزانو درآوریم.
متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۱۱ در فرمت پی دی اف:
حفظ نظام اوجب واجبات است
هدف وسیله را توجیه میکند
حتی اگر 10% مردم ایران کشته شوند برای اینها مهم نیست
مجلس بی عرضه باعث مشکلات حقوق کارگران و معلمین و بازنشسته ها شده
ننگ به این مجلس خود فروخته مثلا انقلابی