یکی از ویژگیهای برجسته جنبش اخیر مردم ایران، نقش حماسی و قهرمانانه زنان در مبارزات بوده است. بهرغم حضور فعال و گاه نقش رهبری کننده زنان در مبارزات، بهویژه در جنبشهای انقلابی پس از دیماه ۹۶، هیچیک قابل قیاس با نقشی که زنان در طول مبارزات چند ماه اخیر برعهدهگرفتهاند، نیست. ضربه سختی که زنان با مبارزه خود در جریان جنبش انقلابی کنونی بر پیکر پوسیده نظم ارتجاعی حاکم بر ایران و دولت دینی پاسدار آن وارد آوردند، چنان سهمگین بوده است که تمام مرتجعین را به هراسی مرگبار دچار ساخته است. زنان در جریان این مبارزه، نهفقط با به دور افکندن حجاب اجباری و به آتش کشیدن آن مقدسات ارتجاع اسلامی را به آتش کشیدند، نهفقط با قدرت مبارزه خود، بساط سگهای هار زنجیری موسوم به پلیس ارشاد را از خیابانها جمع کردند، بلکه بهعنوان مبارزانی پیگیر، سرسختانه به نبرد برای سرنگونی جمهوری اسلامی ادامه دادند. زنان با مبارزات قهرمانانه و فداکاریهای خود، نهفقط جنبش انقلابی مردم ایران را برای سرنگونی ارتجاع حاکم، چندین گام به جلو سوق دادند، بلکه به آن بعد بینالمللی دادند و حمایت جهانی از جنبش انقلابی مردم ایران را به دست آوردند. با کسب حمایت افکار عمومی مردم سراسر جهان، باعث اخراج رژیم ستمگر زنستیز از کمیسیون مقام زن سازمان ملل شدند که یک رسوایی جهانی دیگر برای جمهوری اسلامی بود. بنابراین بیدلیل نبود که رژیم آدمکش و جنایتکار حاکم بر ایران، شدیدترین سرکوبها را علیه زنان اعمال کرد. دهها زن و دختر جسور و رزمنده را در خیابانها به خاک و خون کشید. تعدادی را زیر شکنجه و تجاوز به قتل رساند و هزاران تن را به اسارت گرفت و در زندانهای قرونوسطایی خود به بند کشید. بهرغم اینهمه وحشیگری و جنایت، اما از هراس و وحشت این مبارزه، مقاومت و رزمندگی نجات نیافته است. این سراسیمگی و وحشت را بهوضوح میتوان در هر صحبت و اظهارنظر سران و مقامات رژیم جمهوری اسلامی شنید.
همین ترس و وحشت از مبارزات زنان است که سردسته جلادان و آدمکشان حاکم بر ایران را واداشت که در بحبوحه مبارزهای که هرروز آن با شعار مرگ بر خامنهای و مرگ بر دیکتاتور میگذرد، گروهی از زنان مزدور و جیرهخوار حزباللهی را بهپای منبر خود فراخواند تا بهظاهر عقبنشینی خود را در برابر زنان اعلام کند، به تعریف و تمجید از زنان بپردازد و پیرامون مقام زن در دولت اسلامی و دین اسلام یاوهسرائی کند. او که تاکنون همواره از شدیدترین برخوردها علیه زنان بر سر حجاب اجباری حمایت کرده بود اکنون از موضع یک سیلی خورده مفلوک، در جمع زنان مزدور حزباللهی ادعا کرد:” کسانی که حجاب ضعیف دارند هم دختران خود ما هستند؛ نباید آنها را متهم کرد.”
ثمرات مبارزه تماشائی است. سالهای مدید، داروغههای مزدور دستگاه دولت دینی، هزاران زن را در خیابانها به بهانه بدحجابی، وحشیانه کتک زدند، جریمه کردند، به شلاق بستند، به حبس محکوم کردند و کشتند، دیکتاتور از مزدوران خود حمایت و آنها را تشویق به ادامه وحشیگری کرد. حالا که زنان بهپاخاستهاند تا بساط او و رژیمش را از ایران جمع کنند، “مهربان” شده و از زنان و دخترانی که نفرت بیکران خود را از او با صدای بلند اعلام کردهاند، تحت عنوان “دختران ما” نام میبرد. به این رفتار میگویند شیادی. اما او فراتر رفت و حتی آیات قرانی را در دشمنی و ضدیت با زن، برتری مرد و دفاع آشکار از نابرابری زن و مرد را وارونه کرد و به تکرار یکمشت ادعاهای پوشالی و سرتاپا کذب در مورد برابری زن و مرد از دیدگاه دین قرونوسطایی اسلام و دولت استبدادی دینی پرداخت. ازجمله گفت:
“تساوی زن و مرد در نگاه انسانی و جنسیتی جزو مسلمات اسلام است و در ارزشگذاری اسلامی و انسانی، هیچ تفاوتی میان جنس زن و مرد نیست.” آیا دروغی بزرگتر از این میتوان یافت؟ یک دیکتاتور شارلاتان وقتیکه سیلی میخورد، در بنبست و وحشت قرار میگیرد، حاضر است دروغهایی حتی بزرگتر از این تحویل مردم بدهد که گویا”تساوی زن و مرد در نگاه انسانی و جنسیتی جزو مسلمات اسلام است.” اما امروز دیگر این زنانی که علیه دولت دینی قیام کردهاند، نهفقط، ستم ، تبعیض و نابرابری تحت حاکمیت دولت دینی را در لحظه، لحظه تمام سالهای عمر خود با تمام وجود لمس کرده و میکنند، بلکه هرکسی که ترجمه فارسی قران را خوانده است و خوشبختانه اینترنت این امکان را در اختیار میلیونها تن از مردم ایران قرارداده است، میداند که برخلاف ادعای کذب دیکتاتور شیاد، در چندین سوره و دهها آیه قران نهفقط تأکید شده که”تساوی زن و مرد در نگاه انسانی و جنسیتی جزو مسلمات اسلام” نیست، بلکه بهصراحت بر تبعیض، نابرابری زن و مرد ، بر برتری و فرمانروائی مرد، فرودستی و تبعیت زن تأکید شده است. آیا کسی هست که قران را خوانده باشد یا ترجمه فارسی آن را دیده باشد و نداند در سوره النساء به شکلی عریان بر این تبعیض و نابرابری تأکید شده، بلکه حتی زن را در سطح بردهای تنزل میدهد که مرد حق دارد او را برای واداشتن به اطاعت، تنبیه کند و کتک بزند؟ به یک مورد آن نگاه کنید و ببینید برخلاف ادعای دیکتاتور شیاد، اسلام چه میگوید:
“مردان، سرپرست و نگهبان زنانند، بخاطر برتريهايي که خداوند (از نظر نظام اجتماع) براي بعضي نسبت به بعضي ديگر قرار داده است، و بخاطر انفاقهايي که از اموالشان (در مورد زنان) ميکنند. و زنان صالح، زناني هستند که متواضعند، و در غياب (همسر خود،) اسرار و حقوق او را، در مقابل حقوقي که خدا براي آنان قرار داده، حفظ ميکنند. و (اما) آن دسته از زنان را که از سرکشي و مخالفتشان بيم داريد، پند و اندرز دهيد! (و اگر موثر واقع نشد،) در بستر از آنها دوري نماييد! و (اگر هيچ راهي جز شدت عمل، براي وادار کردن آنها به انجام وظايفشان نبود،) آنها را تنبيه کنيد! و اگر از شما پيروي کردند، راهي براي تعدي بر آنها نجوييد! (بدانيد) خداوند، بلندمرتبه و بزرگ است. (و قدرت او، بالاترين قدرتهاست. ) آیه ۳۴ سوره النساء، ترجمه تلطیف شده مورد تائید جمهوری اسلامی از مکارم شیرازی.
سرتاپای اسلام و دولت دینی اسلامی بر این نابرابری و تبعیض جنسیتی بناشده است.
مگر میشود کسی در ایران زندگی کند و نداند که برخلاف ادعای دیکتاتور شیاد، از دیدگاه اسلام و دولت دینی اسلامگرا، زن نصف مرد است:
در همین سوره النساء بهصراحت تأکید میشود:” خداوند در باره فرزندانتان به شما سفارش می کند که سهم ( میراث ) پسر ، به اندازه سهم دو دختر باشد و اگر فرزندان شما ، ( دو دختر و ) بیش از دو دختر باشند ، دو سوم میراث از آن آنهاست و اگر یکی باشد ، نیمی ( از میراث ، ) از آن اوست. و برای هر یک از پدر و مادر او ، یک ششم میراث است ، اگر ( میت ) فرزندی داشته باشد و اگر فرزندی نداشته باشد ، و ( تنها ) پدر و مادر از او ارث برند ، برای مادر او یک سوم است ( و بقیه از آن پدر است ) و اگر او برادرانی داشته باشد ، مادرش یک ششم می برد ( و پنج ششم باقیمانده ، برای پدر است ) . ( همه اینها ، ) بعد از انجام وصیتی است که او کرده ، و بعد از ادای دین است- شما نمی دانید پدران و مادران و فرزندانتان ، کدامیک برای شما سودمندترند!- این فریضه الهی است و خداوند ، دانا و حکیم است.” آیه ۳ سوره النساء ترجمه مکارم شیرازی و کپی همین دستورالعمل نابرابری و تبعیض در قوانین جمهوری اسلامی حی و حاضر موجود است.
کدام زن آگاه است که نداند در بحث شهادت، بر طبق آیات قرانی و قوانین جمهوری اسلامی، دو زن برابر یک مرد است و شهادت دو زن با یک مرد برابر است. ” اگر دو مرد نبود، یک مرد و دو زن که به آنها رضایت دهید شهادت بدهند، تا اگر یکی فراموش کردد دیگری به یادش بیاورد. و شاهدان چون به شهادت دعوت شوند، نباید از شهادت خود داری کنند.” قرآن، سوره البقرة (۲) آیه ۲۸۲
این ” تساوی زن و مرد در نگاه انسانی و جنسیتی” اسلامی ادعائی دیکتاتور کذّاب است که مرد را مجاز میداند زن را مجازات کند و حتی بکشد. “کسانیکه زنان خود را به زنا متهم میکنند، اگر نتوانند ۴ شاهد پیدا کنند میتوانند خود چهار بار شهادت بدهند در راه خدا که او از راستگویان است.” قرآن، سوره النور (۲۴) آیه ۶،
در ترجمه بنیاد علوم و معارف اسلامی این آیه نیز آمده است:” ۶- ” و مردانى که همسران خود را به زنا متهم مى کنند، و بر درستى دعوایشان گواهانى جز خویشتن ندارند، شهادت هر یک از آنان چهار مرتبه است که در هر مرتبه خدا را گواه مى گیرد که در نسبتى که به همسرش مى دهد از راستگویان است.” و بعد هم زن را مجازات کند و بکشد.
به نمونههای بسیار ازایندست میتوان در قران اشاره کرد.
فقط کسی باید شارلاتان در حد اعلای آن باشد که ادعا کند “تساوی زن و مرد در نگاه انسانی و جنسیتی جزو مسلمات اسلام است.”
خامنهای اما ناگزیر شده است که پس از دریافت سیلی محکم از زنان در مبارزه، برای عقبنشینی و نجات خود، موقتاً هم که شده زیر آیات قرانی بزند.
او البته نتوانست تا پایان نقش بازی کند و همچنان به دروغپردازیهای شیادانه خود ادامه دهد. لذا بهرغم تمام ادعای پوشالیاش در مورد برابری زن و مرد از نگاه اسلام، پنهان نکرد که از دیدگاه همین اسلام و دولت دینی اسلامی جای زن در خانه است و نقش و وظیفه زن هم چیزی جز آرامش بخشیدن به مرد، خانهداری و بچهداری نیست. لذا گفت: “مهمترین و اصلیترین وظیفه زن دو نقش مادری و همسری یعنی نقش خانهداری است.”
“زن در نقش همسری مظهر عشق و آرامش برای مرد است . در نقش مادری، زن صاحب حق حیات است چراکه فرزندان خود را متولد میکند و با عشقی بیبدیل آنها را پرورش میدهد، ضمن اینکه مادران بیش از همه عامل انتقال عناصر هویت ملی و افشاننده بذرهای ایمان و اخلاق در فرزندان هستند.”
خامنهای که خودش در رأس هرم سیاسی نظام پوسیده سرمایهداری “شرقی” وظیفه حراست از این نظم سرتاپا ستمگر و تمام وحشیگری آن را بر عهده دارد، در ادامه ادعا کرد که در مورد مسئله حقوق زن در مقابل “سرمایهداری غرب” در موضع تهاجم و مطالبه قرار دارد. البته که این ادعای دیکتاتور یک رژیم فوق ارتجاعی اسلامگرا، که زن را از ابتداییترین حق انسانی خود محروم ساخته، مضحکتر از آن است که کسی آن را جدی بگیرد. بر سر مسئله زن با “غرب” و کل جهان سرمایهداری تنها کمونیستها و فمینیستهای برابری طلب میتوانند حرف و مطالبه داشته باشند و نه رژیمی که دیدگاهش در مورد زن برگرفته از خرافات قرونوسطایی و دوران بردهداری است. اما خامنهای چه مطالبهای از غرب دارد؟ دعوای خامنهای با “سرمایهداری غرب” هم درواقع چیزی جز این نیست که چرا غرب، برابری حقوقی زن و مرد را به رسمیت شناخته و به احکام قرونوسطایی ادیان اللهی پشت کردهاست، چرا ازدواج مرد با چهار زن رسمی و چندین صیغهای را ممنوع کردهاند، چرا برای توهین، تعرض و کتک زدن زن ممنوعیت قانونی وضع کرده و حکم اللهی را نادیده گرفتهاند و چرا فاحشهخانههای کشورهای آنها مثل ایران در جوار زیارتگاههای دینداران نیست و سود ناشی از آن به جیب دستگاه دینی نمیرود.
خامنهای در پایان این نشست حرف آخرش را زد و ضمن آنکه گفت: حجاب بیتردید یک ضرورت شرعی و خدشهناپذیر است”اعتراف کرد که سیلی محکمی از زنان خورده است و افزود:”اما این ضرورت خدشهناپذیر” نباید موجب شود کسانی که بهصورت کامل حجاب را رعایت نمیکنند یا حجاب ضعیف دارند، متهم کرد. آنها هم دختران ما هستند.” این اظهارنظر دیکتاتور معنای دیگری جز اعتراف به شکست در برابر مبارزه زنان نداشت.
اما خامنهای و تمام سران و مقامات رژیم جمهوری اسلامی بیهوده میپندارند که مبارزه زنان صرفاً بر سر حجاب اجباری است و این مبارزه باکمی عقبنشینی رژیم، فرومینشیند. امروز دیگر مبارزه زنان صرفاً بر سر حجاب اجباری نیست. آنها عملاً حجاب اجباری را به دور افکندهاند. زنان همانند عموم تودههای ستمدیده مردم ایران به نبرد برای سرنگونی تمام نظم موجود روی آوردهاند. مبارزاتی گستردهتر و ضرباتی سنگینتر از سه ماه و نیم گذشته هنوز در پیش است. جمهوری اسلامی راهی برای نجات از این مبارزه نخواهد داشت. شکست و سرنگونی آن در این مبارزه قطعی است.
نظرات شما