نوشتن از دردها و آلام انسانهای دربند خیلی آسانتر از کاری است که همین انسانهای دربند برای رهایی خویش انجام میدهند،آنچه زیر این عنوان نوشته میشود، مردان ، زنان و کودکان این سرزمین با خون خویش سرگرم نوشتن آن هستند.اینجایی که ما زندگی میکنیم هیچ کشوری چنین نیست که هرروز و هر شب و به هر مناسبتی فوج فوج انسانها را به خون بکشند. خیل درندگان بیواهمه و به جهت دریافت نواله ای از جانب اربابان خویش به کار خود سرگرماند و جالب است همان هائی که این بلای بهغایت شوم را بر سرما آوردهاند اکنون در جایجای این کره خاکی در غرب، در شرق، شمال و جنوب برایمان اشک تمساح میریزند و برای ما به صدور قطعنامههای اخته و خنثی میپردازند.آنهایی که ما را به بند کشیدهاند،اکنون به فکر آزادیمان برآمدهاند.
آن روز که اینان ماشین اعدامشان به راه افتاد،آنسوی آبها چه قطعنامهها که صادر ننمودند،چه شد.؟کشتارها پایان یافت؟ آن روز که خاورانها شکل گرفت و شریفترین انسانها در بازه زمانی کوتاهی به خاک و خون کشیده شدند چه شد؟اثر قطعنامهها کجا خود را نشان داد که اکنون در پی این کشتار سبعانه در پشت درهای بسته سازمان آبرو باخته ملل، شورای حقوق بشر به صدور قطعنامه و دستورهای بدون پشتوانه حقوق بشری اقدام مینمایند.اکنون که بوی احتضار رژیم به همهجا رسیده،جشنوارههای صدور قطعنامه هم یکی پس از دیگری آغازشدهاند. همان هائی که این گرگ هار اسلامی را مجهز کردهاند،همان هائی که این درندگان را بر انسانهای این سرزمین چیره ساختند،اکنون به تکاپو افتادهاند که آری حقوق بشر رعایت نمیشود و باید کاری کرد و خیلیها هم که با این حرکات، قند در دلشان آب میشود و در راهروها وکریدورهای آلوده دنبال تأییده ای از جانب آنها هستند که حقوق بشر و آزادی را برای مردم ما به ارمغان بیاورند، اینها هیچگاه از خود نمیپرسند- کدام حقوق بشر؟ برای مردم عراق چه کردهاند؟برای لیبی، یمن، سوریه، افغانستان؟ کدامیک از این کشورها در پی این سالها که سپریشده است و همه به نابودی کشیده شدند به آزادی و رهایی رسیدهاند.؟آنهایی که نگاهشان به کریدورها و سالنهای سازمان ملل است، خواسته یا ناخواسته سعی میکنند دوباره مبارزات حقطلبانه مردم دربند ما را به انحراف بکشانند. همانگونه که در سال۵۷ موفق به این کار شدند. مبارزات اکنونی ما در ایران روند تازهای نیست ، بلکه دنباله همان روندی است که از مشروطیت آغازشده است توسط عده ای نوکر ودست آموز قلب شده وبه انحراف کشیده شده است. در هر مقطعی هیچ انقلابی در دنیا درکریدورها و سالنهای تبلیغاتی به پیروزی نرسیده است . تمام تجارب مبارزات گذشته نشان میدهد که انقلاب همیشه در خیابانها صورت گرفته است. کریدورها و سالنهای حقوق بشری جز در جهت محو انقلابات و مبارزات راستین مردم شکل نگرفتهاند. اگر امروز خلائی در جامعه ما وجود دارد، ثمره و تلاش همان هائی بوده که آن روز چشم بر کشتارهای فجیع این حاکمیت بسته بودند.البته مبارزان راستین چشمداشتی غیرازاین نداشتهاند،سخن با آنانی است که میخواهند انقلاب و مبارزات تودههای مردم را به سالنها وکریدورهای رنگباخته سازمان ملل محدود کنند و برایمان دوباره نسخه بنویسند. بانیان این قطعنامهها هیچ اعتقادی به انسانیت و آزادی ندارند. تنها تلاش و هدف آنها حفظ وضع موجود و مناسباتی است که اکنون بر جامعه حکمفرما است. همانگونه که در سال ۵۷ موفق به این کار شدند و نگذاشتند مردم، دوستان و دشمنان خود را بشناسند و در بحبوحه مبارزات حقطلبانه تودهها و تمامی اقشار و طبقات به ناگهان سروته قضیه را به هم آوردند. ارتش نیروهای پلیس یکشبه اسلامی شدند و تاجهای سلطنتی یکشبه به عمامههای آکنده از جهل و خرافه مبدل شدند. توصیه شد که مردم به ارتشیها گل بدهند.اما در همان حال و فردای بعد از قیام دوباره انسانهای مبارز به بند کشیده شدند. ماشین کشتار خلقها به راه افتاد.اربابان هم فارغ از رنج و تعب مردم ما در پشت درهای بسته با نگاهی به قطعنامههای صادرشده به انقلاب و مبارزات ما خندیدند.
اما، این بار هممیهنان مبارز ما تجربه سال ۵۷ رادارند بااینحال از هماکنون باید این هشدارها داده شود و ما از این گوشه دورافتاده میهن به خون کشیده شده اعلام میکنیم؛ انقلاب ما نیاز به حمایت و پشتیبانی دولتهای خارجی و سازمانهای فرمانبر آنان ندارد. بدیل جمهوری اسلامی در خیابانها مشخص میشود.کنفرانسها و قطعنامههایتان را جز هدر دادن وقت و کاغذهایتان نمیدانیم. نیاز به همراهی و همکاری شماها نیست. انقلاب کار تودههاست. سیر و روند هیچ انقلابی از سالنها وکریدورهای شماها گذرنمی کند. به آینه تاریخ که نگاه کنیم صحت این حرفها بیشتر و بهتر ثابت میشود. تمامی دیکتاتوریهای موجود در این کره خاکی نتیجه سلطه و چیرگی نظام سرمایهداری است. تمامی حکومتهای سرکوبگر، دستپخت سیستم گندیده سرمایهداری هستند. اینها از کرات دیگر نیامده اند که برای چارهجوئی غیر از نبرد خیابانی و جنگ طبقاتی دنبال موهومات باشیم. تمامی جنگها و کشتارها نتیجه این سیستم است که شماها از بانیان آن هستید و برای فریب تودههای مردم یک روز مذهب را به میان میکشید روز دیگر وطن را، روزهای دورتر رنگ پوست بهانه اتان بود.اما اینک در شرایط فعلی در جامعه ما تمامی ترفندها کهنه و نخنما شده است. ایادی و نوکرانتان نیز در داخل این را دریافتهاند. بدیلی جز حکومت شورایی و سوسیالیستی برای نجات بشریت از چنگال بربریت سرمایه وجود ندارد. تنها راهی که پیش پای بشریت مانده،رهایی از چنگال و سلطه سرمایه است، سایر راهها آدرس غلط دادن به مردمی است که خواهان زندگی انسانی هستند.
زندهباد انقلاب
زندهباد سوسیالیسم
کارنان آزادی- حکومت شورایی
هسته کارگری حمید اشرف- فعالان کارگری جنوب
آذر ۱۴۰۱
متن کامل نشریه کار شماره ۱۰۰۲ در فرمت پی دی اف:
نظرات شما