ما الفبای جنگ را می دانیم
ولی صلح را گرامی میداریم
اسلحه ، فشنگ، باروتت را ما ساختهایم
ما کارگران
ما زحمتکشان
نه برای کشتن فرزندانمان
برای صلح و آزادی
برای قرصی نان
کاسهای برنج
اما آنچه بر سر سفره تو میآید
خون سرخ کارگری است
از لابلای چرخ و دنده و تسمه میریزد
و امروز در کف خیابان
در شبای وحشت
تشنه، صلح، دوستی و شادی هستیم
ما صلح میخواهیم
دنیائی متحد
اما
تفنگ در دستان تو
گلولهها به نام من
رفیقی از جمع ما کم میشود
می افتد بر بستر خون
خسته
خسته
با گیسوانی پژمرده
چشم به راهه
زن زندگی آزادی
حکومت شورایی
سیاهکوه
نظرات شما