چه کسی تکلیف را یکسره خواهد کرد؟

خیزش‌های شهری، تظاهرات توده‌ای و نبردهای خیابانی سراسری برای سرنگونی رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی در بیش از شش هفته گذشته بدون وقفه ادامه داشته و وارد هفتمین هفته خود شده است.در جریان استمرار این نبردها و اعتراضات شبانه‌روزی خیابانی ، شمار بیشتری از شهرها و توده‌های مردم ناراضی به درون جنبش انقلابی کشانده شده‌اند.تعدد شهرها و مراکز بی‌شمار اعتراضات، رژیم حاکم و نیروی سرکوب آن را مستأصل ساخته است. خیزش‌ها و قیام‌های شهری در بسیاری موارد با درگیری و جنگ‌وگریز خیابانی همراه شده‌اند. توده‌های خشمگین به پا خاسته برای آزادی و رهایی، در موارد متعددی با ایجاد راه‌بندان و سنگربندی به مقابله با مزدوران سرکوب گر پرداخته ، در برابر حملات وحشیانه آنان دست به مقاومت زده و گاه آنان را عقب رانده و فراری داده‌اند.در برخی مناطق و شهرها نیز مراکز بسیج و سپاه و دفاتر مذهبی و امام‌جمعه را با کوکتل مولوتوف موردحمله قرار داده و به آتش کشیده‌اند. در موارد دیگری نیز به نهادهای دولتی مانند شهرداری‌ها و فرمانداری‌ها یورش برده و این مراکز را حتی به تسخیر خود درآورده‌اند. چه بسیار شهرهایی که خیابان‌های بزرگ و میادین اصلی آن ساعات طولانی به‌طور کامل در دست مبارزان و جوانان پرشور انقلابی قرارگرفته است.

علی‌رغم اقدامات سرکوبگرانه و جنایات دولت حاکم و کشتار صدها تن از جوانان و مبارزان در کف خیابان‌ها و زندان‌ها و علی‌رغم بازداشت‌های گسترده که رقم آن از ۱۰ هزار نفر نیز گذشته است، جنبش انقلابی به راه خود ادامه داده و هرروز نیروی بیشتری به آن پیوسته‌اند.

همپای این نبردها و خیزش‌های خیابانی، اعتراضات توده‌ای علیه رژیم حاکم در شکل اعتصاب نیز گسترش‌یافته است.این شکل اعتراض گرچه نسبت به اعتراض در کف خیابان هنوز عقب است و مراحل اولیه خود را می‌گذراند اما پیوسته درحال افزایش است و چشم‌انداز امیدبخشی را فرا روی کل جنبش انقلابی قرار می‌دهد.علاوه بر دانشجویان مبارز که در تمام طول شش هفته گذشته با شعارها و اعتصابات سراسری خود، مبارزه در کف خیابان را حمایت و آن را تقویت نموده‌اند و دانش آموزان مبارز به‌ویژه دختران دانش‌آموز که درون و بیرون مدارس با سری نترس و گردن افراشته و خرمن موی خود بر خرمن  رژیم مرتجع و سران متحجر و تاریک‌اندیش آن آتش افکنده و در مبارزه علیه ارتجاع حاکم صحنه‌های حماسی بی‌مانندی آفریدند، اعتصاب و تجمع گروه‌های دیگری از افراد جامعه نیز مانند معلمان، اساتید دانشگاه، وکلا، جراحان، دندان‌پزشکان و پزشکان نیز در اعتراض به سرکوب‌ها و در حمایت از نبردهای خیابانی برای به زیر کشیدن رژیم حاکم نقش مهمی را در تقویت، استمرار و گسترش مبارزات خیابانی داشته‌اند. در این میان اما کارگران هنوز آن نقشی را که می‌بایست، ایفا نکرده‌اند. جامعه بی‌صبرانه در انتظار ورود فعال طبقه کارگر به صحنه و به سرانجام رساندن  جنبش انقلابی است .

طبقه سرمایه‌دار حاکم و رژیم سیاسی پاسدار منافع این طبقه همواره از ورود سازمان‌یافته کارگران به عرصه  اعتراضات و اعتصابات اقتصادی و سیاسی وحشت داشته‌اند.این خصوصیت البته فقط مربوط به بورژوازی حاکم نیست بلکه از خصائص و خصلت‌های کلیه لایه‌های بورژوازی ازجمله جناح‌های رنگارنگ بورژوازی اپوزیسیون نیز هست. مرتجعین حاکم نیک می‌دانند که اگر طبقه کارگر به نحو سازمان‌یافته‌ای وارد میدان مبارزه شود کار رژیم ساخته است. رویدادهای شش هفته اخیر به‌ویژه اعتصاب سیاسی در نفت و پتروشیمی، این وحشت ذاتی را چند برابر ساخته است.

اعتصاب سیاسی کارگران پروژه‌ای و پیمانی پتروشیمی بوشهر و کارگران پترو پالایش کنگان در ۱۸ مهر ۱۴۰۱ و پیوستن کارگران پروژه‌ای شاغل پالایشگاه آبادان در ۱۹ مهر و عکس‌العمل سریع و خشونت‌بار ارتجاع حاکم، یک‌بار دیگر نشان داد که جمهوری اسلامی تا چه اندازه از ورود کارگران به عرصه مسائل سیاسی و اعتصاب سیاسی وحشت دارد. اعتصاب سیاسی بی‌سابقه کارگران صنعت نفت باشعارهایی چون “مرگ بر دیکتاتور” و آتش زدن لاستیک و ایجاد راه‌بندان در سه‌راه عسلویه، آن‌هم در صنعت نفت که دستگاه امنیتی شدیدترین کنترل پلیسی را بر آن اعمال می‌کند، نشان داد که هیچ دیوارچینی کارگران را از سایر زحمتکشان در مبارزه مشترکشان علیه رژیم حاکم جدا نمی‌کند.وحشت رژیم از این اعتصاب که درعین‌حال از گسترش مبارزات خیابانی به‌شدت آسیب‌دیده بود، البته قابل‌فهم بود. چراکه تسری این اعتصاب به سایر مراکز نفت و گاز و پتروشیمی و حفاری چون انبار باروتی با یک جرقه می‌توانست منفجر شود و اعتصاب سیاسی سراسری را شعله‌ور سازد.این احتمال، در دل تمام حاکمان و کل دستگاه دولتی وحشتی مرگ‌بار افکند.دستگاه سرکوب و امنیتی با اعزام گسترده گله‌های سرکوب و یگان ویژه و برخورد به‌شدت وحشیانه با کارگران، اعتصاب سیاسی را سرکوب کرد. مزدوران مسلح ارتجاع حاکم، ده‌ها کارگر را به‌شدت مورد ضرب و شتم و بدرفتاری قراردادند و طی روزهای متوالی، آن‌ها را مورد بازجویی و انواع تهدیدها قراردادند.دست‌کم ۲۵۰ کارگر بازداشت و روانه زندان شدند.تعدادی از این کارگران با سپردن وثیقه و فیش حقوقی موقتاً آزاد شدند. هنوز وضعیت بازگشت به کار برخی از این کارگران مشخص نیست. تعداد دیگری از کارگران نیز کماکان دربند و زندان اسیرند.در شرایطی که  از اعماق جامعه پرتلاطم  هر بار ا مواج جدید و بلندی از مبارزه برمی‌خیزد و ضربات کوبنده‌ای بر پیکر کشتی فرسوده رژیم وارد می‌سازد، ارتجاع حاکم گمان می‌برد با سرکوب شدید و وحشی‌گری بیشتر، در همین آغاز و به هر قیمت باید مانع ورود کارگران به صحنه مبارزه و اعتصاب سیاسی شود. بنابراین در وحشی‌گری و شدت عمل و اعمال خشونت علیه کارگران پروژه‌ای به پا خاسته صنعت نفت، کم نگذاشت و از هیچ جنایتی دریغ نکرد.

اما سرکوب شدید و بگیروببند و زندان هم نمی‌توانست و نتوانست مانع اعتصابات کارگری و تأثیرگذاری اعتصاب سیاسی نفت  روی سایر بخش‌ها شود.

نزدیک به دو هفته بعد از اعتصاب سیاسی در نفت، چهارم آبان، اعتصاب سیاسی در کارخانه شکلات‌سازی آیدین شعله‌ور شد. کارگران با شعار سیاسی “از کردستان تا تبریز- فقر و فساد و تبعیض” و شعار “بی‌شرف بی‌شرف” که خطاب به مدیر کارخانه سر داده شد و متأثر از شعارهای سیاسی توده‌ای و خیابانی بود، اعتصاب سیاسی دیگری را رقم زدند. اعتصاب و شعارهای سیاسی در کارخانه آیدین نه‌فقط این واقعیت را نشان داد که پروسه اعتصاب‌های سیاسی کارگری که کارگران پتروشیمی آن را کلید زدند آغازشده و ادامه دارد، بلکه در عین‌حال در این اعتصابات، اقدامات دولت سرکوبگر محکوم‌شده و از اعتراضات و خیزش‌های خیابانی حمایت به‌عمل‌آمده و همبستگی و اتحاد کارخانه و خیابان نیز تقویت‌شده است.

اعتصابات کارگری به موارد فوق خلاصه نمی‌شود. در همین هفته نخست آبان، شاهد چندین اعتصاب کارگری دیگر نیز بوده‌ایم که ازجمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:اعتصاب و تجمع کارگران و کارمندان پالایشگاه تهران در ۴ آبان، اعتصاب  و تجمع کارگران پالایشگاه آبادان و اعتصاب کارگران شرکت موتورسازان تراکتورسازی تبریز در همین روز،اعتصاب کارگران و کارمندان آتش‌نشانی مشهد(سوم آبان) اعتصاب رانندگان تانکرهای حامل سوخت و اعتصاب کارگران شرکت فولاد بوتیا در کرمان در روزهای چهارم و هفتم آبان.

بخش‌های دیگری از کارگران نیز با صدور اطلاعیه‌ و بیانیه‌، ضمن حمایت از مبارزات توده‌ای و خیابانی و اعتراض نسبت به سیاست‌های سرکوبگرانه حاکمیت و امنیتی کردن فضای محل کار، هشدار جدی داده‌اند چنانچه این سرکوب‌ها متوقف نشود و بازداشت‌شدگان و زندانیان سیاسی آزاد نشوند و بساط نیروهای امنیتی و جاسوسی از محیط کار برچیده نشود، وارد اعتصاب خواهند شد.

جمعی از کارمندان و کارگران رسمی و پیمانکاری شاغل در پروژه‌های نفتی، شرکت پالایش نفت آبـادان، شرکت پخش فرآورده‌های نفتی آبـادان، شرکت پتروشیمی آبـادان و شرکت پترو سینا آبـادان، در بیانیه مورخ ۲۸ مهر ضمن حمایت از “قیام سراسری” هشدار دادند دست به اعتصاب سراسری خواهند زد.این کارگران و کارمندان در بیانیه خود ازجمله چنین نوشتند” در شرایطی که ۴۳ سال است جامعه کارگری ایران؛ تحت ظالمانه‌ترین نوع بهره‌کشی حکومتی؛ جان به لب شده‌اند؛ ما کارمندان و کارگران پیمانی آزادیخواه پالایشگاه آبادان، در حمایت از قیام سراسری و برای رسیدن به‌روزی که ظلم و ستم و بهره‌کشی از جامعه کارگری ایران برچیده شود، به‌صورت متحد و یکپارچه اعلام می‌کنیم که از تاریخ شنبه ۳۰ مهرماه، دست به اعتصاب زده و خواهان جمع شدن ماشین کشتار از کف خیابان‌ها و برداشتن اهرم‌های زور و سرکوب از محیط‌های کارگری و آزادی تمامی زندانیان سیاسی و برقراری عدالت و آزادی هستیم.” کارگران گروه ملی فولاد خوزستان نیز برای همین روز فراخوان اعتصاب و تجمع صادر کرده بودند. گروهی از کارگران پروژه‌ای نفت و پتروشیمی هشدار داده بودند که از روز ۷ آبان وارد اعتصاب سراسری خواهند شد.

حتی کارکنان رسمی و محافظه‌کار صنعت نفت نیز پس از مدتی سرگردانی، توهم‌پراکنی در مورد نامه‌پراکنی‌ها و دوندگی‌های بیهوده در راهروهای وزارت نفت و دل‌خوش کردن به مذاکرات و وعده‌های مقامات این وزارت خانه، ظاهراً به این نتیجه رسیده‌اند که وعده‌های این مقامات برای اجرای ماده ۱۰ قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، همگی “وعده سرخرمن” بوده است.در خبری که “شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت (بازنشستگان و شاغلین) ”  روز ۲۹ مهر انتشار داد، چنین اعلام‌شده است که  وزارت نفت اجرای ماده ۱۰ قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت را از دستور کار این وزارت خانه خارج ساخته است. چنین به نظر می‌رسد که “شورای هماهنگی و همبستگی کارکنان رسمی صنعت نفت (بازنشستگان و شاغلین) ” برای تحقق این مطالبه قصد دارد راه دیگری را در پیش گیرد از همین رو هشدار داده است که” عواقب هرگونه اتفاق در شرایط فعلی جامعه بر عهده مسئولان وزارت و شخص وزیر خواهد بود”. کانال تلگرامی  ” گروه افکار نفت” وابسته به کارکنان رسمی نفت نیز هشدار داده است اگر این مطالبه در آبان ماه اجرایی نشود وارد “اعتراضات مدنی” خواهند شد. این گروه ضمن انتقاد از مقامات وزارت نفت که جز وعده چیزی به کارکنان رسمی نداده‌اند، چنین هشدار داد که صبر کارکنان “درحال لبریز شدن” است.پیش از آن نیز بخشی از کارکنان رسمی صنعت نفت با انتشار بیانیه‌ای در اعتراض به قتل مهسا امینی، ضمن محکوم نمودن کشتارها و دستگیری‌ها و حمایت از اعتراضات و خیزش‌های توده‌ای، هشدار داده بودند اگر دستگیرشدگان آزاد نشوند و به فضای پادگانی در خیابان‌ها و شهرها و محیط‌های کار پایان داده نشود دست به اعتصاب و تجمع سراسری خواهند زد.

شواهد موجود حاکی از شکل‌گیری اعتصابات بیشتری در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی و حفاری است.آنچه در شرایط کنونی بسیار مهم است عبور از مرحله هشدارهای پی‌درپی و سازمان دادن اعتصاب است. اعتصابات کارگری اکنون‌که در پایان ششمین هفته اعتراضات توده‌ای و نبردهای خیابانی قرارگرفته‌ایم، نسبت به هفته نخست آن بیشتر شده است. نمونه‌هایی از اعتصابات کارگری را که پیش‌ازاین به آن اشاره شد، باید در حکم آغاز این مرحله به شمار آورد.مرحله‌ای که با اعتصاب سیاسی در نفت و پتروشیمی آغازشده، با اعتصاب سیاسی کارخانه آیدین ادامه یافته است . اعتصابات کارگری در پالایشگاه تهران و آبادان و مراکز دیگر کارگری نیز نویدبخش گسترش بیش‌ازپیش اعتصابات اقتصادی و سیاسی کارگری است. ازیاد نبریم که همبستگی کارخانه و خیابان در مرحله کنونی جنبش حائز اهمیت جدی است. حضور پررنگ و پرقدرت کارگران در جنبش انقلابی برای سرنگونی نظم موجود، از آن‌هم مهم‌تر است.گرچه همپای رشد و استمرار اعتراضات و خیزش‌های خیابانی، اعتراض و مبارزه در شکل اعتصاب نیز رشد داشته است، اما ظرفیت رشد و تکامل این شکل مبارزه بسیار بیشتر از این است. اگر این واقعیت و ضرورت را به پذیریم که رژیم جمهوری اسلامی را باید از طریق اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانه برانداخت، پس باید برای سازمان‌دهی چنین اعتصابی دست‌به‌کار شد و مقدم بر آن اعتصابات سراسری را در همه بخش‌هایی که می‌توانند اعتصاب کنند، از نمونه معلمان، دانش آموزان، پرستاران، وکلا، دانشگاهیان، پرسنل پزشکی، کارمندان دولت،راه‌آهن، مترو، وسایل نقلیه شهری و قبل از همه اعتصابات سراسری کارگران را سازمان داد.صنعت نفت و گاز و پتروشیمی یکی از مراکز حساس و استراتژیک است و درعین‌حال از این استعداد و آمادگی و تجربه برخوردار است که وارد اعتصابات سراسری شود.گذشته‌های خیلی دور و دوره انقلاب ۵۷ به کنار، در همین چند سال اخیر از سال ۹۹ تاکنون ما شاهد چندین اعتصاب سراسری هم در بخش کارگران پیمانی و پروژه‌ای و غیررسمی و هم در بخش کارگران و کارکنان رسمی صنعت نفت بوده‌ایم.اکنون زمان آن است که کارگران آگاه و پیشرو و باتجربه صنعت نفت و کمونیست‌های مدافع منافع طبقه کارگر، در جهت برپائی کمیته‌های اعتصاب و از آن مهم‌تر کمیته‌های هماهنگی اعتصاب و سازمان‌دهی اعتصابات سراسری تلاش‌های خود را دوچندان کنند.تأخیر در این زمینه به‌هیچ‌وجه جایز نیست. سازمان‌دهی اعتصابات سراسری اعم از سیاسی یا اقتصادی، ضمن تقویت نبردهای خیابانی و اعتراضات توده‌ای، کل جنبش انقلابی را گام بلندی به جلو خواهد برد. اعتصابات سراسری کارگری گشایش دریچه، بر هوای تازه‌ای است که جنبش انقلابی سخت نیازمند آن است. بدون اعتصابات سیاسی و اقتصادی سراسری کارگری، حرفی از اعتصاب عمومی سیاسی نمی‌تواند درمیان باشد. از همین‌جاست که مبارزان خیابانی در انتظار ورود کارگران‌اند، دانش آموزان و دانشجویان، اعتصاب سراسری کارگری را انتظار می‌کشند، توده‌های مردم رنجدیده به خاطرات دوره قیام و انقلاب ۵۷ ” کارگر نفت ما- رهبر سرسخت ما” نقب می‌زنند. تمام جامعه‌ی سرتاپا متلاطم و تشنه آزادی و تحول و رهایی، چشم به اعتصابات اقتصادی  و سیاسی کارگری دوخته است و در انتظار ورود قدرتمند طبقه کارگر است تا تکلیف را یکسره کند.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۹۴  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.