اعتصاب کارگران شرکت واحد، درخششی رهگشاینده

اعتصاب و تجمع بزرگ رانندگان و سایر کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه که از صبح روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱ آغاز شد و مدت دو روز ادامه یافت، برگ زرین  و افتخارآمیز دیگری بر دفتر پربرگ مبارزات چندین ساله کارگران شرکت واحد افزود. این اعتصاب و تجمع که ثمره چندین سال تجربه مبارزاتی و کارآگاه گرانه سندیکای کارگران سرکت واحد  و فعالان کارگری درمیان کارگران شاغل در این شرکت است و سراسیمگی و وحشت بزرگی را برای حاکمان پایتخت‌نشین رقم زد، یک‌بار دیگر اهمیت اعتصاب و میزان اثرگذاری تاکتیک اعتصاب و دست کشیدن از کار را به اثبات رساند.

اعتصاب و تجمع کارگران مبارز شرکت واحد از صبح روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت از توقفگاه شرق، سامانه‌ی ۱ بی آر تی آغاز شد.بلافاصله کارگران سامانه ۳ دست به اعتصاب و تجمع زدند و سپس یک اتوبوس حامل کارگران تعمیرگاه زرند سامانه یک برای پیوستن ‌به تجمع مقابل اداره مرکزی شرکت واحد به حرکت درآمد. در پایانه آزادی و سامانه ۴ که رانندگان از سوار کردن مسافران امتناع کردند با فشار پلیس محل را ترک کردند. از پی آن خط ۷ پی آر تی در پایانه معین، رانندگان و کارگران توقفگاه بخارایی سامانه ۴ به اعتصاب پیوستد. کمی بعد سامانه‌های ۲ و ۵ نیز وارد اعتصاب شدند و کارگران سامانه ۵ به سمت اداره مرکزی شرکت واحد به حرکت درآمدند. با پیوستن انبوه کارگران به جمعیت معترض مقابل اداره مرکزی، تجمع، گسترده و پرشمارتر شد و بدین‌سان در اندک زمانی اعتصاب سراسری در اعتراض به تصمیم دولت مبنی برافزایش ۱۰ درصدی مزد و برای افزایش فوری دستمزد تا سقف حداقل ۵۷ درصد مصوبه شورای عالی کار، تمام پایانه‌های اتوبوس‌رانی و سراسر تهران را دربرگرفت و صدها راننده از سامانه‌های متعدد، خود را به محل تجمع سامانه ۳ مقابل دفتر مدیرعامل رساندند.

دولت ضد کارگر حاکم از همان لحظه آغاز اعتصاب، با اعزام شمار زیادی از نیروهای نظامی به سامانه‌ها و اعمال فشار و تهدید رانندگان، سعی کرد اعتصاب را درهم بشکند و مانع گسترش آن شود. سپاه و سایر نیروهای سرکوب وارد میدان شدند. در سامانه ۴ بی آر تی در نازی‌آباد، سپاه تلاش کرد با آموزش رانندگی به برخی افراد و جایگزین آن‌ها به‌جای رانندگان شرکت واحد و جابه‌جا کردن مسافران، اعتصاب را خنثی و بی‌اثر سازد که کارساز نشد. ۳۰ راننده اتوبوس‌رانی کرج به توقفگاه غرب سامانه یک اعزام شدند که اعتصاب را بشکنند اما بازهم توفیقی نصیب مدیرعامل شرکت واحد و حامیان دولتی آن نشد و اعتصاب ادامه یافت. در ادامه این تلاش‌های مذبوحانه و اعتصاب شکنانه، دولت به نیروهای آتش‌نشانی متوسل شد و سعی کرد با استفاده از این نیروها به مقابله با کارگران برخاسته و اعتصاب را بشکند. اما آتش‌نشانان نه‌فقط این پیشنهاد را نپذیرفتند بلکه با مدیران مربوطه نیز به‌طور لفظی درگیر شدند. در دومین روز اعتصاب نیز تعدادی از رانندگان شهرداری و بخش خصوصی را به‌قصد مقابله با اعتصاب کارگران شرکت واحد و شکستن اعتصاب به کار گماردند و خلاصه به هر تلاشی دست زدند تا اعتصاب درهم‌شکسته و بی‌اثر شود.

سران حکومتی و نهادهای دولتی که از بالا گرفتن اعتصاب بزرگ و متحدانه رانندگان شرکت واحد در تهران که می‌توانست فوراً به سایر کارگران ازجمله کارگران مترو تسری یابد و درعین‌حال خشم و کینه سایر کارگران و زحمتکشان و تهیدستان و ساکنین جان به لب رسیده تهران را شعله‌ور سازد و پایتخت را به حلقه اعتراضات توده‌ای خیابانی بکشاند، شدیداً به وحشت افتاده و سراسیمه شده بودند به ابزارهای گوناگون و در درجه اول به سرکوب قهری برای درهم شکستن اعتصاب متوسل شدند. معاون استانداری تهران اعلام کرد مطابق یک مصوبه اضطراری، به دلیل آلودگی هوا روز سه‌شنبه ۲۷ اردیبهشت تمام مدارس و دانشگاه‌ها وادارات دولتی در تهران تعطیل است. زاکانی شهردار تهران از همان ابتدای اعتصاب به توطئه و تهدید علیه کارگران شرکت واحد متوسل شد. روز ۲۶ اردیبهشت زمانی که وی درمیان کارگران حاضر شد، تلاش کرد با مشتی وعده‌های دروغ و پوشالی، کارگران را فریب و اعتصاب را پایان دهد. اما کارگران شرکت واحد که طی مبارزات دو دهه اخیر خود، ضمن کسب تجربه، آگاهی سیاسی خویش را نیز ارتقا داده‌اند، به وعده‌های وی اعتماد نکرده و او را هو کردند.  همین روز، بعد از پایان سخنان زاکانی فریبکار و دروغ‌باف، تعدادی از کارگران تجمع‌کننده بازداشت شدند. اسامی برخی از دستگیرشدگان را سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه به شرح زیر اعلام کرد: وحید فریدونی(شاغل در سامانه جانبازان)، خانم اسدی(شاغل در سامانه جانبازان)، محسن اکبری (شاغل در تعمیرگاه زرند سامانه یک) و علی شایقی، از میان این بازداشت‌شدگان علی شایقی روز بعد آزاد شد. برای وحید فریدونی که پس از سخنرانی در جمع کارگران در روز اول اعتصاب دستگیر و به زندان اوین منتقل شد، وثیقه پانصد میلیون تومانی صادرشده است. در ادامه این اقدامات سرکوبگرانه روز دوم اعتصاب نیز ۱۲ تن دیگر در سامانه شش ازجمله محمد رمضانی، عباس تاجیک واکبر رزمی بازداشت شدند. شایان‌ذکر اینکه همسر اکبر رزمی که پس از بازداشت شوهرش به سامانه شش مراجعه و  اعتراض نموده نیز بازداشت می‌شود.

دولت سرکوبگر و زاکانی شهردار تهران به این اکتفا نکردند. بلکه در ادامه همین تلاش‌ها، جنگ روانی گسترده‌ای را علیه کارگران اعتصابی شرکت واحد سازمان دادند. نخست با انتشار دو فیش حقوقی مشکوک و مجعول، کارگران را به زیاده‌خواهی متهم کردند، در ادامه، اتهام زنی و ارتباط با “گروه‌های معاند” و برخورد قضایی را پیش کشیدند و سرانجام در تکمیل پرونده سازی و روند ارعاب و توطئه، کارگران را به تسویه‌حساب و اخراج تهدید کردند. سومین روز ۲۸ اردیبهشت زاکانی کل کارگران معترض را به ۳۰۰ نفر تقلیل داد و به‌دروغ گفت که کارگران از روز قبل به کار بازگشته‌اند.

واقعیت این است که اعتصاب یکپارچه رانندگان و سایر کارگران شرکت واحد، آن‌هم درست در لحظاتی که فریاد مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنه‌ای و مرگ بر رئیسی بی‌استثنا در تمام اعتراضات خیابانی در شهرها و استان‌های مختلف کشور کل رژیم و سران آن را نشانه رفته و به وحشت انداخته، چنان زخم عمیقی بر پیکر نحیف نظم پوسیده حاکم برجای گذاشته بود که رژیم به این حد از دستگیری‌ها و تهدیدها و اقدامات سرکوبگرانه اکتفا نکرد. چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت، حسن سعیدی از اعضای شناخته‌شده سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه، در هجوم شبانه ۹ تن از مأموران وزارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد. مزدوران حکومتی از راه پشت‌بام به محل اقامت حسن سعیدی و همسر و فرزندش یورش بردند. ۲۹ اردیبهشت ساعت یک‌نیمه شب(بامداد) ۴ مأمور مسلح وزارت اطلاعات با شکستن درب منزل داود رضوی عضو دیگر سندیکا درحالی‌که دختر ایشان در منزل تنها بود، به‌زور وارد خانه شدند و گوشی و برخی وسایل شخصی را با خود بردند. چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت همسر و دختر رضا شهابی به همراه وکیل ایشان به دادسرای اوین مراجعه کردند که هیچ پاسخی درباره وضعیت جسمی رضا که رو به وخامت گذاشته‌شده به ایشان داده نشد. رضا شهابی حتی از اجازه تماس تلفنی با همسر و فرزندانش برخوردار نیست و خانواده اش در بی خبری و نگرانی به سر می برند. حسن سعیدی و رضا شهابی دربند ۲۰۹ اوین زندانی هستند. افزون براین مطابق اطلاعیه مورخ ۳۱ اردیبهشت سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه  هنوز ۱۱ تن دیگر از رانندگان شرکت واحد به نام‌های: وحید فریدونی، فریبرز سجادپور، محسن قرایی، حامد اصغری، علی صمع خانی، جواد صادقی، محمدعلی عباد داری، علی‌اصغر آبشناس، محسن کبیری دور، احد صالح پور و احد گورانی در بازداشت به سر می‌برند.اعمال فشار و تهدید و بازجویی و پرونده‌سازی علیه بازداشت‌شدگان و سایر فعالان سندیکا و انتقام‌جویی از آن‌ها همچنان ادامه دارد.

بااین‌همه هیچ‌کدام از این اقدامات و وحشی‌گری‌ها، زخمی را که اعتصاب و تجمع گسترده کارگران شرکت واحد بر پیکر رژیم نشاند التیام نبخشیده و نخواهد بخشید. اعتصاب  و تجمع کارگران شرکت واحد تأثیرات خود را  گذاشت و وظیفه خود را انجام داد.اعتصاب کارگران شرکت واحد و مشکل بزرگی که در جابجایی مسافران داخل شهری پایتخت ایجاد کرد، بی‌اندازه رژیم را دستپاچه و وحشت‌زده کرد. به‌جرئت می‌توان گفت که بعد از سازمان‌دهی اعتصابات بزرگ کارگران شرکت واحد در زمستان سال ۸۴ تاکنون چنین اعتصابی در این شرکت کم‌سابقه بود. کارگران شرکت واحد البته طی این سال‌ها بارها دست به اعتراض زده‌اند، ده‌ها تجمع اعتراضی ۱۰۰ نفره و ۲۰۰ نفره در مقابل شهرداری تهران، مجلس، اداره کار و غیره داشته‌اند، بارها و بارها در شکل حرکت اتوبوس با سرعت‌پایین و چراغ روشن اعتراضاتی را در سطح شهر تهران سازمان داده‌اند. همه این اشکال اعتراضی به‌رغم آنکه درجای خود مفید و مؤثر بوده‌اند اما هیچ‌یک از آن‌ها ازنظر تأثیرگذاری با اعتصاب یکپارچه و تجمع اخیر کارگران شرکت واحد قابل قیاس نیست.کارگران مبارز شرکت واحد با اعتصاب دوروزه خود، شهردار و مدیرعامل شرکت را مجبور به پاسخگویی کردند و ” به‌اجبار ۴۰ درصد به‌طور موقت و علی‌الحساب در فیش حقوقی رانندگان منظور گردید”. اینکه با چنین سرعتی کارگران توانستند کارفرما را عقب برانند و یک موفقیت نسبی نصیب خود سازند، در تمام اعتراضات و مبارزات کارگران شرکت واحد از ۸۴ تاکنون بی‌سابقه است. فقط اعتصاب و دست کشیدن از کار بود که می‌توانست چنین نتیجه‌ای در پی داشته باشد. اعتصاب اخیر  در همان روز اول، تمام ایاب‌وذهاب مسافران داخل شهر تهران را فلج ساخت و یک‌بار دیگر قدرت اعتصاب، کارایی داشتن و برّایی تاکتیک مبارزاتی اعتصاب و دست کشیدن از کار و همچنین  قدرت کارگران متحد را به نمایش گذاشت. کارفرما مجبور به عقب‌نشینی شد چراکه ادامه اعتصاب نه‌فقط می‌توانست بخش‌های دیگری از کارگران به‌ویژه کارگران مترو را که از کارگران شرکت واحد حمایت نموده و خود در تدارک اعتصاب بودند، به اعتصاب بکشاند، بلکه همچنین می‌توانست  اعتراضات گسترده و خیابانی توده‌های تهیدست و به‌جان‌آمده مردم تهران را نیز در پی داشته باشد.

اعتصاب باشکوه و تجمع کارگران شرکت واحد درعین‌حال نوعی جهت‌گیری به سمت اتحاد عمل کارگران و زحمتکشان در میدان مبارزه بود. اتحاد میان کارگران و زحمتکشان، پیوند اعتصابات و مبارزات کارگری با اعتراضات خیابانی یکی از نیازهای مبرم گسترش مبارزه و جنبش انقلابی است. پیش از آن سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه در اطلاعیه مشترکی با چند تشکل دیگر که ۲۲ اردیبهشت انتشار یافت، رسماً از اعتراضات خیابانی دلیرانه مردم در شهرهای مختلف ازجمله ایذه، سوسنگرد، شیراز، شادگان و دزفول و خواست‌های مردم حمایت کرده بود. در این اطلاعیه ضمن انتقاد از برنامه‌ها و سیاست‌های ستمگرانه و استثماری حکومتی، بر اتحاد و مبارزه کارگران و زحمتکشان علیه سیاست‌های حکومتی به‌منظور “تغییرات اساسی و تعیین‌کننده” تأکید شده بود. چهار روز بعد از انتشار این بیانیه، با سازمان‌دهی اعتصاب، اعتراضات خیابانی را همراهی و اتحاد میدانی را تقویت کرد. با این اعتصاب، پرچم اتحاد میدانی کارگران و زحمتکشان که پیش از آن در اول ماه مه توسط معلمان برافراشته شده بود، دوباره، این بار اما  توسط کارگران شرکت واحد به اهتزاز درآمد.

این هنوز تمام جنبه‌های مثبت و موفقیت‌آمیز اعتصاب کارگران شرکت واحد نیست. کارگران شرکت واحد با اعتصاب یکپارچه خود و عقب راندن دولت، راه مبارزه برای افزایش دستمزد را برده‌ها هزار کارگر دیگر که در مؤسسات دولتی یا وابسته به دولت مشغول به کارند گشود. مبارزه برای افزایش دستمزد بر طبق مصوبه شورای عالی کار در این واحدها گسترش بیشتری خواهد یافت. تنها در نفت و گاز و حفاری، ۳۴ هزار کارگر قرارداد موقت، طی یکی دو هفته اخیر چندین اعتصاب و تجمع برگزار نموده و خواهان افزایش دستمزد شده‌اند. اعتصاب و درخشش کارگران شرکت واحد رهگشا بود و به این معنا پیروزی کارگران شرکت واحد،مختص این کارگران نیست بلکه پیروزی سایر کارگران دولتی نیز هست.

متن کامل نشریه کار شماره ۹۷۱  در فرمت پی دی اف:

POST A COMMENT.