بحران بورس و شیادی و کلاه‌برداری دولت دینی

بحرانی که در پی سقوط  بهمن‌وار بازار سهام رخ داد و سرانجام به استعفای رئیس بورس، فراخواندن وزیر اقتصاد به مجلس ، حملات جناح‌های رقیب به یکدگر و تظاهرات مال‌باختگان خرده‌پا با شعار “مرگ بر روحانی” انجامید، از مدت‌ها پیش قابل پیش‌بینی بود. نشریه کار در چهارم شهریورماه امسال در مقاله ” جنون بورس‌بازی ” توضیح داد که هدف دولت از ایجاد رونق ساختگی در بورس، خالی کردن جیب میلیون‌ها تن از مردمی است که با وعده دروغین سودهای بالا روانه بازار سهام شده‌اند. پوشیده نبود، در شرایطی که اقتصاد در چنگال بحرانی عمیق گرفتار است و دولت ازنظر مالی ورشکسته، بورس نمی‌تواند به‌یک‌باره با چنان رونقی روبه‌رو گردد که بهای سهام به سه برابر افزایش یابد. آنچه در بورس رخ داد، از ابتدا تا انتها، شیادی و کلاه‌برداری رژیمی بود که تلاش نمود با تمام وسایل و امکانات خود و به راه انداختن یک موج تبلیغاتی، میلیون‌ها تن از مردم ناآگاه را با فریب و دروغ سودهای هنگفت به قمارخانه اسلامی بکشاند و با خالی کردن جیب آن‌ها، کسری بودجه خود را تأمین کند و در همان حال، میلیاردها تومان سود به جیب سرمایه‌داران و دلالان و کارگزاران شیاد بورس سرازیر نماید.

نخست، این خامنه‌ای بود که به بهانه سرمایه‌گذاری به مردم توصیه کرد که وارد بورس شوند. خامنه‌ای در ۳ آذر ۹۸ از مردم خواست در سرمایه‌گذاری بورس شرکت کنند. پس از او روحانی و تمام دارو دسته کابینه او به همراه اقتصاددان‌های جیره‌خوار و لشگری از تبلیغاتچی‌ها، تمام دستگاه‌های تبلیغاتی رژیم، رادیو، تلویزیون، روزنامه‌ها و شبکه‌های اجتماعی را به کار گرفتند، تا در شرایطی که مدام ارزش پول کاهش می‌یافت، میلیون‌ها تن از مردم را تشویق به خرید سهام کنند. آن‌ها با ایجاد یک رونق مصنوعی و ساختگی  ادعا کردند که بورس امن‌ترین مکان برای پول مردم است  و نه‌تنها با خرید سهام، ارزش پول حفظ می‌شود، بلکه درهمان حال سوده‌های کلانی عاید سهام‌داران خواهد شد.

حسن روحانی  در ۱۶ مردادماه تا جایی پیش رفت که گفت: “مردم باید همه‌چیز را به بورس بسپارند.” رئیس‌کل بانک مرکزی نیز در یک گفت‌و‌گوی ویژه خبری گفت: “ما هم مردم را تشویق می‌کنیم وارد بورس شوند و به‌عنوان مسئول بانک مرکزی هر اقدامی برای رونق بورس خواهم کرد.” با افزایش پیاپی بهای سهام و رونق ظاهری بازار سرمایه موهوم، تب بورس‌بازی سراسر کشور را فراگرفت. مردم ناآگاه و بی‌خبر از همه‌جا، فریب شیادان را خوردند و با این تصور خام که بهای سهام بازهم افزایش خواهد یافت، شروع به خرید سهامی کردند که بهای اسمی آن‌ها تا اوایل مردادماه، سه برابر افزایش‌یافته بود. برخی هر چه را که داشتند فروختند و وارد بورس شوند  تا گویا از این سودهای بادآورده وعده داده‌شده، چیزی هم عاید آن‌ها گردد.

به گزارش روزنامه‌های رژیم “از ابتدای سال جاری در ادامه روند صعودی سال ۹۸، ورود بی‌وقفه نقدینگی به گردونه معاملات سهام سبب شد فقط در ۹۲ روز کاری، شاخص کل بورس تهران با رشد ۳۰۵ درصدی همراه شود. در این بازه زمانی بیش از ۹۵ هزار میلیارد تومان نقدینگی تازه‌نفس از سوی معامله‌گران خرد بورس تهران به گردونه معاملات سهام وارد شد.

با سپری شدن بهار و ثبت رشد ۱۴۸ درصدی در کارنامه بورس تهران، جاماندگان نیز شتابان به سمت بازار سهام روانه شدند. بررسی‌ها نشان می‌دهد حدود ۵۹ درصد از خالص خرید حقیقی‌ها‌(معادل ۵۶ هزار میلیارد تومان) در این دوره صعودی، از ابتدای تیر تا ۱۹ مردادماه رقم خورده است.”

اما آنچه رخ‌داده بود، رونق نبود، حباب بود. حباب، خریدوفروش می‌شد. رابطه بهای سهام در بازار با واقعیت ارزشی آن‌ها به‌کلی گسسته شده بود. این حباب ضرورتاً می‌بایستی بترکد تا بهای اسمی سهام، خود را بر بهای واقعی آن‌ها منطبق کند و دارائی میلیون‌ها سهامدار خرده‌پا نیز بر باد رود.

با عبور دماسنج بورس از مرز ۲ میلیون واحد در مردادماه، حباب ترکید و سقوط بهمن‌وار بورس آغاز گردید. بهای سهام پی‌درپی تنزل کرد. تا اوایل بهمن‌ماه شاخص کل بورس تهران حدوداً نصف شد و به یک‌میلیون و۱۴۹هزار واحد رسید.

با این سقوط بهای سهام ، ارزش دارایی‌های مردم بیش از ۵۰ درصد ریزش کرد. در این میان با بی‌ارزش شدن بسیاری از سهام،  بخش کثیری از سهامداران خرده‌پا هر چه را که داشتند از دست دادند.

گروهی سهام خود را بازیان فروختند و دررفتند . حالا دیگر بسیاری از سهام چنان بی‌ارزش شده که خریداری برای آن‌ها یافت نمی‌شود. حتی سهام موسوم به عدالت نیز که اغلب، ارزش خود را ازدست‌داده‌اند خریداری پیدا نمی‌کنند. مشاور اجرایی سهام عدالت شرکت سپرده‌گذاری مرکزی در گفتگو با ایلنا  با اشاره به نگرانی برخی از سهامداران عدالت مبنی بر عدم واریز وجوه حاصل از فروش سهام گفت: ” باید خریداری باشد تا سهام عدالت به فروش برسد و تمام شرایط را بازار تعیین می‌کند.”

اما در طرف دیگر قضیه، درحالی‌که ارزش اسمی سهام کاهش یافت و بخش بزرگی از سرمایه موهوم، پودر شد، پول‌هایی که میلیون‌ها تن از مردم به بورس آوردند، البته نابود نشدند. این پول‌ها کجا رفتند؟ رفتند به جیب دستگاه دولت، وابستگان رژیم که در این کلاه‌برداری شرکت داشتند، بنیادهای وابسته به حکومت، مؤسسات وابسته به ارگان‌های رژیم ، سرمایه‌داران بخش خصوصی و دلالان بورس.

آنچه که اتفاق افتاد، این بود: در اوج رونق مصنوعی بازار سهام ، کابینه روحانی در یک‌چشم به هم زدن سهام دولتی را از طریق صندوق سرمایه‌گذاری قابل معامله به سه برابر بهای آن‌ها فروخت و در شش‌ماهه نخست سال جاری از محل واگذاری سهام در بازار سرمایه ۳۲۰ هزار میلیارد تومان درآمد کسب کرد و کسری بودجه خود را با خالی کردن جیب سهامداران خرده‌پا تأمین کرد. علاوه بر این، بر اساس گزارش دیوان محاسبات، تا پایان آبان ماه رقمی بالغ‌بر ۱۱ هزار میلیارد تومان مالیات بر نقل‌وانتقال سهام نصیب دولت شد.این رقم در سال ۱۳۹۸ حدود ۴ هزار میلیارد تومان بود.

برندگان بعدی صاحبان سرمایه مالی، مؤسسات صنعتی، وابستگان رژیم  و بورس‌بازانی بودند که در اوج افزایش بهای سهام، با فروش سهام، هزاران  میلیارد تومان عاید خود ساختند. در مقاله‌ای که روز اول بهمن در روزنامه شرق تحت عنوان” بورس‌بازی‌های مشکوک” انتشار یافت، دوانی یکی از حساب‌داران معروف، نوشت: “آن‌ها در چهارماهه نخست امسال ۸۷هزار میلیارد تومان نقدینگی را از بازار خارج کرده‌اند.” در همین مقاله به چند مورد از شیادی و کلاه‌برداری سرمایه‌داران و شبکه پیچیده مافیائی بورس اشاره‌شده است. ازجمله آمده است:

“در جریان همین اتفاقات عجیب در بورس، یک شرکت زیان‌ده را ۳۰۰ میلیارد تومان فروختند یا شرکت «سول ایران» را که منحل شده بود و در مجمع این انحلال اعلام شده بود، نه‌تنها خرید و فروش کردند، بلکه ارزش سهام آن نیز بالا رفت.”

مقاله همچنین به  نقش برخی شبکه‌ها و گروه‌های فعال که تحت عنوان کارشناس و متخصصان بازار سرمایه در فریب سهام‌داران حقیقی مشارکت داشتند، اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد ” ما شاهد آن بودیم که یک شبکه خاص از اشخاص، از طریق رسانه‌های خاص در تنور سهام شرکت‌هایی که عمدتاً فاقد دارایی و بازدهی مناسب بودند، با انتشار موج اخبار نادرست، بازارسازی و در نهایت فروش سهام به قیمت‌های غیرواقعی می‌دمیدند؛ به‌طوری‌که حتی شرکت‌های زیان‌ده هم صف مشتری پیدا کرده بودند.

همچنین حضور برخی شرکت‌های کارگزاری در معاملات مشکوکی که سهام شرکت‌های زیان‌ده بازار پایه را از طریق رسانه‌های گروهی تبلیغ و آنها را به قیمت نادرست در خلال شش‌ماهه اول به مردم قالب کردند نیز بر کسی پوشیده نیست”

اما سودی که سرمایه‌داران و بورس‌بازان بازار سهام به جیب زدند به همین‌جا خاتمه نمی‌یابد. قاعده بورس این است که سرمایه‌دارانی که صاحب سرمایه‌های کلان هستند و همواره در این بورس‌بازی بازار سهام، سودهای کلانی به جیب می‌زنند، از سقوط بورس‌ منبع درآمد دیگری برای افزایش سود و ثروت خود می‌سازند. آن‌ها سهامی را که چشم‌انداز افزایش بهای آن‌ها وجود دارد، به بهای نازلی می‌خرند تا بار دیگر با افزایش بهای آن‌ها، بازهم سود ببرند.

بورس، قمارخانه‌ای است که از طریق آن سرمایه‌دارانی  که سرمایه‌های کلان دارند و تمام فوت‌وفن بورس‌بازی و حتی دست‌کاری در بازار را می‌دانند، می‌کوشند، سرمایه پولی هنگفتی به دست آورند و دارائی یکدیگر را بقاپند. در این قمارخانه، سهامداران خرده‌پا همواره بازنده‌اند و دارائی ناچیزشان توسط سرمایه‌های کلان بلعیده می‌شود. این اتفاقی است که اکنون در ایران نیز رخ‌داده است. یکی از همین سهام‌داران خرده‌پا که حالا همه‌روزه جلو ساختمان بورس تظاهرات می‌کنند، در گفتگو با ایسنا گفت: «من خیلی کارا کردم تو زندگیم. از ریخته‌گری و تراشکاری بگیر تا الان که با موتور مسافرکشی می‌کنم. از همون بخت‌آزمایی بگیر بیا تا بورس، همیشه گفتن داداش شما پولتو بده، خیالت راحت باشه. شما هم پولو دادی و حالا بدو پاچه‌خاری این و اونو بکن که پولت برگرده. تو مملکت ما سیستم همینه. شما پولتو دو دستی میدی، بعد میدویی دنبالش.

والا میگن قمار نکنید. داداش، قمار از این بالاتر؟ حالا باز توی قمار میگی شاید بردم، شاید باختم. ولی توی بورس «شاید بردم» نداره، قطعا می‌بازی. هم پوله رفت، هم اعصاب و روانمون رفت، الانم به قرآن روم نمیشه تو صورت زنم نگاه کنم. همون پولو میذاشتم تو بالش زیر سرم، لااقل کمتر نمیشد. الان سرمایه‌گذاری کردیم مثلا، پولمون نصف شده.”

متن کامل نشریه کار شماره  ۹۰۵ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.