ادداشت سیاسی- در حالی که موج بیماری آنفولانزا گسترش و آمار قربانیان آن در شهرهای مختلف ایران سیر صعودی یافته است، مسئولان جمهوری اسلامی از اطلاع رسانی دقیق سرباز زده و با اظهارات ضد و نقیض به ترس و اضطراب عمومی دامن می زنند. برای نمونه، از سویی رئیس دانشکده ی علوم پزشکی نیشابور، آمار مبتلایان را تنها سه نفر و آمار مرگ و میر ناشی از این بیماری را تنها یک نفر اعلام کرده و تأکید میکند، مردم به شایعات شبکههای اجتماعی توجه نکنند، اما از سوی دیگر مدرسهها ی این شهر به دلیل شیوع آنفولانزا تعطیل می شوند.
در همین رابطه، اوایل دی ماه، رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیری وزارت بهداشت که بر “تحت کنترل بودن وضعیت“ تأکید می کند، از ابتلای هزار و ١٩٠ نفر از ابتدای مهرماه تاکنون و مرگ ١١٢ بیمار خبر می دهد. این در حالی است که وزیر بهداشت در تاریخ ١۵ آذر، آمار مرگ افراد به دلیل آنفولانزا را ٢٢ نفر اعلام کرده بود. اگر فرض را بر این بگذاریم که این دو آمار صحت دارند، پس ادعای تحت کنترل بودن این وضعیت، تنها یک دروغ است که مسئولان جمهوی اسلامی تحویل مردم می دهند.
این وضعیت نه تنها راه را برای شایعه سازی در مورد علل بروز این بیماری از جمله، گودبرداری زیرگذرهای کرمان و نفوذ به قبرستان جزامیان، باز کرده، بلکه دامنه ی این شایعات به روشهای خانگی درمان آن نیز کشیده شده است. یکی از دلایل گسترش چنین شایعاتی این است که عموم مردم که در خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند، نه با توضیحات مسئولان قانع میشوند و نه به سیستم درمانی کشور اعتماد دارند.
آنفولانزای نوع H1N1 که در حال حاضر در ایران شیوع پیدا کرده، نوعی از آنفولانزای خوکی و زیرمجموعه ای است از آنفولانزای اسپانیایی که از زمان جنگ جهانی اول در ابعاد جهانی بروز کرده و تا کنون طی سه موج جهانی به مرگ میلیونها انسان منجر شده است. به همین دلیل این بیماری از سوی کشورهایی با سیستم درمانی و بهداشتی پیشرفته و نیز ارگان ها و نهادهای بینالمللی بهداشتی بسیار جدی گرفته شده و دستورالعمل های دقیقی برای پیشگیری، مبارزه و درمان آن وضع گردیده است. از نظر خطر سرایت، در سال ٢٠٠۶ از سوی اتحایه ی اروپا، ویروس این بیماری در گروه ریسک ٣ اعلام شده که از این نظر، قابل مقایسه با ویروس های هپاتیت E، هپاتیت C، ایدز و تب زرد می باشد. این درحالی است که وزیر بهداشت در آذر ماه اعلام میکند که این یک سرماخوردگی معمولی است که هر ساله با آغاز فصل سرما شایع شده و به مرگ و میر منجر می گردد.
همچنین در امر تجهیزات ایمنی و محافظت و پیشگیری با سهل انگاری و یا به عبارتی دقیقتر بیاعتنایی مسئولین جمهوری اسلامی به جان انسانها مواجه هستیم. در حالی که وزیر بهداشت اعلام میکند که برای آنفولانزا نیاز به ماسک نیست و یک پرستار معترض به نبودن تجهیزات ایمنی، اخراج می شود، سید محمد رضایی ثانی، پرستار بیمارستان ٢٢ بهمن نیشابور، جان خود را در اثر تماس با بیماران آنفولانزایی در حین کار از دست می دهد.
از این نظر نیز ویروس H1N1 طبق استاندارهای بینالمللی در سطح ایمنی ٣ قرار دارد که به این معناست که تنها کادر درمانی متخصص که دوره های مخصوص دیده اند، اجازه ی ورود به بخشهای ویژه ی این بیماران و درمان و مراقبت از آنان را دارند، بخشها و اتاقها باید از تجهیزات مخصوص برخوردار بوده و برای کارکنان آزمایشگاهها نیز در این رابطه دستورالعمل های ایمنی دقیقی تعیین شده است.
این اقدامها به ویژه از این جهت دارای اهمیت هستند که امکان پیشگیری از ابتلا به این ویروس از طریق واکسینه شدن در حال حاضر وجود ندارد. این تجربهای است که موج جهانی آنفولانزای خوکی در سال ٢٠٠٩ اثبات کرد. دلیل این امر این است که ویروس این بیماری قادر به تغییرات یا موتاسیون ژنتیکی است و همواره با ترکیبی جدید بروز می کند. از آنجایی که ویروس این بیماری از طریق تنفسی، تماس جسمی و نیز تماس با اشیایی که فرد بیمار لمس کرده، منتقل می گردد، مهمترین اقدامهای پیشگیری، رعایت نظافت و بهداشت و نیز استفاده از ماسک می باشند. همچنین، درمان این بیماری تنها در مراحل اولیه ی آن با داروهای خاصی امکانپذیر است. در غیر این صورت، تنها درمان عمومی استراحت، عدم انجام کارهای جسمی سخت، تغذیه ی کافی با غذاهای پر کالُری و نوشیدن فراوان برای تقویت سیستم ایمنی بدن می باشد.
با توجه به شرایط شیوع این بیماری میتوان گفت که در کشوری مانند ایران با نظام سرمایه داری که ثروتها ی جامعه در دست گروهی کوچک انباشته شده و امکانات درمانی در شهرهای بزرگ تمرکز یافته است، اکثریت جامعه به ویژه در مناطق محروم کشور، که امکان مراجعه ی سریع به پزشک و درمانگاه ندارند، و نیز اقشار زحمتکش و فقیر جامعه که از امکانات درمانی کافی، تغذیه ی مناسب و امکان استراحت جسمی برخوردار نیستند، بیشترین قربانیان این بیماری را تشکیل می دهند.
همچنین عدم اطلاع رسانی صحیح و کافی مسئولان جمهوری اسلامی که ابراز هر گونه نارسایی را دلیل دیگری برای افزایش نارضایتی و تهدیدی در جهت از دست دادن کنترل جامعه می دانند، علت دیگری است که سد راه آگاهی عمومی از تخمین صحیح وضعیت شیوع، شرایط ابتلا به این بیماری خطرناک و راههای پیشگیری و درمان آن شده است.
نظرات شما