روز شنبه ۲۹ آذر، خبر مصاحبه نجفی زاده، رئیس “شبکه خبری طلوع نیوز” افغانستان با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی با متنی کوتاه در رسانه های خبری انتشار یافت. دو روز بعد، این مصاحبه ۵۱ دقیقه ای به طور کامل از تلویزیون غیر دولتی “طلوع نیوز” افغانستان پخش شد.
مصاحبه با خواندن یک مقدمه کوتاه از طرف مجری برنامه با این جملات آغاز می شد: “رابطه ایران و افغانستان، پستی و بلندی های بسیاری داشته است. فرهنگ، تاریخ و زبان مشترک این دو همسایه، زیر سایه سیاستِ روابط آمریکا با افغانستان، وضعیت مهاجران افغان به ایران و رابطه ایران با طالبان قرار گرفته است”. “ایران طرفدار جمهوریت است یا دوست طالبان؟ سیاست ایران در برابر افغانستان چیست؟ تصمیم گیرنده اصلی این سیاست کیست، سپاه یا وزارت خارجه؟ دوستیِ افغانستان با آمریکایِ دشمن ایران، به معنای دوستی با افغانستان است یا دشمنی؟” بخشهایی از جملات مقدماتی مجری برنامه در شروع مصاحبه بود. موضوعاتی که در همان بیان مقدماتی نشان می داد که ظریف در طول این مصاحبه با چه چالش هایی مواجه خواهد بود.
تشکیل لشکر “فاطمیون” از مهاجران افغانستان و اعزام نیروهای آن به جنگ داخلی سوریه، دوستی و رابطه جمهوری اسلامی با طالبانِ دشمن مردم افغانستان، کشتار و بی حقوقی مهاجران افغانی در ایران و طرح این پرسش که “در ایران، یک حکومت و دو بازیگر است؟ یا یک بازیگر و دوسیاست”، از جمله موضوعات اصلی این مصاحبه بودند. مصاحبه ای پُر سر و صدا که با پاسخ های غیر واقعی و دروغ بافی های آشکار ظریف همراه شد. پاسخ هایی که علاوه بر واکنش طالبان و وزارت خارجه افعانستان، واکنش تعداد کثیری از کاربران شبکه های اجتماعی را هم برانگیخت.
یکی از اقدامات تبهکارانه جمهوری اسلامی علیه مردم افغانستان، تشکیل لشکر “فاطمیون” از مهاجران افغان و اعزام آن ها به جنگ داخلی سوریه بود. در همین رابطه مجری برنامه با طرح این پرسش که چرا” افغان ها را برای جنگ به سوریه می فرستید؟ و اساسا “در کجای دنیا که شما پیشتر گفتید، کارشناس روابط بین الملل هستید، دیده اید که از مهاجران نیروی ملیشه [ملیشیا] بسازند و بفرستند به کشور دیگر”، ظریف را به پاسخگویی کشاند.
پرسشی که خود به تنهایی به تنگنایی برای ظریف تبدیل شد و وزیر خارجه جمهوری اسلامی برای فرار از پاسخگویی روشن به این سئوال، از اساس منکر تشکیل لشکر “فاطمیون” توسط سپاه قدس شد. به ریاکاری ظریف در پاسخ به این پرسش توجه کنید: “شما یک مفروضی را می گیرید که این مفروضتان درست نیست که از مهاجر کسی ملیشه بسازد…ما کسی را به سوریه نمی فرستیم. کسی برای یک کشور دیگر نمی رود در یک کشور سوم بجنگد. برادران ما به آنجا به صورت داوطلب رفتند… در پایگاه های خودشان، در سنگرهای خودشان، پرچم افغانستان و عکس رئیس جمهور افغانستان را بعضا داشتند… ما هم بدون هیچ رودربایستی از نیروهای مقاومت در برابر تروریسم، در برابر افراطگرایی حمایت کردیم… این ها بهترین نیروهایی هستند که اگر دولت افغانستان تمایل داشته باشد، می تواند با سابقه رزم با تروریستان و داعش، کمکی به دولت افغانستان باشد”.
اظهارات ریاکارانه ظریف در پاسخ به این پرسش خبرنگار تلویزیون “طلوع نیوز”، از جمله مواردی بود که با واکنش سریع وزارت خارجه افغانستان مواجه شد. گران هیواد، سخنگوی وزارت خارجه افغانستان در واکنش به این سخنان ظریف گفت: “سیاست خارجی افغانستان اجازه نمی دهد تا شهروندان این کشور به جز زیر پرچم افغانستان در دیگر کشورها وارد جنگ و منازعات منطقه ای شوند”. در همین رابطه، کمیسون امور خارجه مجلس نمایندگان افغانستان نیز نسبت به سخنان ظریف واکنش نشان داد و این گفته ها را “خلاف قانون اساسی و منافع ملی این کشور و نیز مخالف قوانین جهانی” اعلام کرد.
موضوع تشکیل لشکر “فاطمیون” از مهاجران افغانستان امری نیست که وزیر خارجه جمهوری اسلامی بتواند با ریاکاری و سرهم کردن یک سری لاطائلات منکر سازماندهی آن توسط سپاه قدس- واحد برون مرزی سپاه پاسداران ایران- شود.
در پژوهشی که سال ۲۰۱۸، از سوی “انستیتوی مطالعات خاورمیانه” در واشنگتن منتشر شد، در مورد نحوه شکل گیری گروه “فاطمیون” با استناد به روزنامه کیهان شریعتمداری آمده است: روزنامه کیهان منشاء گروه “فاطمیون” را “لشکر کوچک و در نوسان داوطلبانی” عنوان کرده است، که از آن ها به نام “سپاه محمد” یاد شده است. این سپاه در جنگ ایران و عراق جنگیده و بعدا در دهه ۱۹۹۰ برای مبارزه با گروه طالبان به افغانستان بازگشته و بعدها منحل شده است. طبق این گزارش و بر اساس مستندات روزنامه کیهان، این جنگجویان بعدا دوباره در شهر مشهد گردهم می آیند و با فرماندهی علیرضا توسلی برای “دفاع از حرم بی بی زینب” در دمشق به سوریه فرستاده می شوند.
در گزارش “مرکز مطالعات خاورمیانه” به نقل از محمد حسن حسینی، یکی از فرماندهان فاطمیون که بعدها در سوریه کشته شد، شمار لشکر “فاطمیون” به طور “واقع بینانه بین ۱۲ تا ۱۴ هزار جنگجو” اعلام شده است. مهاجرانی که با وعده اقامت در ایران، دریافت ۵۰۰ دلار حقوق ماهیانه همراه با چاشنی ارعاب و تهدید بازگرداندن آن ها به افغانستان، به اجبار راهی جنگ در سوریه شدند.
حال با وجود چنین مستندات دقیق و روشنی، محمد جواد ظریف با ماله کشی نسبت به این اقدام جنایتکارانه جمهوری اسلامی، نه تنها منکر تشکیل لشکر “فاطمیون” توسط سپاه قدس شده است، بلکه اعزام آنها به سوریه را نیز امری “داوطلبانه” عنوان کرده است. جالب این جاست وقتی در پیچ و خم سئوالات کوتاه و تند و تیز مربوط به این مبحث، آنجا که مجری برنامه از تعداد لشکر “فاطمیون” می پرسد، ظریف باز هم به دروغ تعداد آنان را، آنهم بر اساس “شنیده”های خودش “پنچ هزار نفر” اعلام می کند، که “ممکن است حالا کمتر از دو هزار نفرشان در سوریه باشند”.
در مورد تلفات لشکر فاطمیون نیز، ظریف خود را به بی اطلاعی می زند و برای برون رفت از مخمصه ای که مجری برنامه برای اش ایجاد کرده است، تنها به گفتن اینکه ما به خانواده های آن ها امتیازاتی می دهیم و خانواده های آنان را تحت پوشش می گیریم، از دادن هر گونه پاسخ روشن امتناع می ورزد. این اعلام بی اطلاعی و بی خبری وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی از میزان تلفات لشکر فاطمیون در سوریه، در شرایطی ست، که زهیر مجاهد، مسئول لشکر فاطمیون، در ششم ژانویه ۲۰۱۸ شمار کشته های افغان های فاطمیون در سوریه را ۲ هزار نفر و تعداد مجروحین را نیز ۸ هزار نفر اعلام کرد.
پس از موضوع اعزام مهاجران افغانی به جنگ داخلی سوریه، موضوع همکاری جمهوری اسلامی با طالبان از جمله تنگناه های دیگر ظریف در این گفت و گوی تلویزیونی بود.
در این بخش، مجری تلویزیون “طلوع نیوز” اعلام می کند: یک سئوال دیگر دارم در رابطه شما با طالبان. ملا اختر منصور، رهبر پیشین طالبان پیش از کشته شدن در ایران بود. چرا؟ ظریف پاسخ می دهد: من گفتم؛ ما هیچوقت نگفتیم که ما با طالبان ارتباط نداریم. آقای ملا برادر هم آمد ایران و با وزیر خارجه ایران ملاقات کرد. به همان دلیل ایشان هم در ایران ملاقات هایی ممکن است با مسئولین ما داشته باشند. این را ما هیچوقت مخفی نکردیم. دولت افغانستان هم اطلاع دارد…البته آن سفر تا جایی که من می دانم، یک عبوری بود با اسم مستعار. مجری: عبور دو ماهه؟ ظریف: این را من دیگر اطلاع ندارم.
همکاری های فشرده و نزدیک جمهوری اسلامی با طالبان طی سال های متمادی، در شرایطی است که محمد جواد ظریف حتی در همین مصاحبه بر تروریست بود طالبان تاکید دارد. وزیر خارجه جمهوری اسلامی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه: تعاریف ایران از طالبان چیست؟ گفته است: “در قوانین ما هنوز طالبان را از گروه تروریستی خارج نکردیم.، کما اینکه در قوانین ملل متحد بوده است. ما تابع ملل متحدیم”.
پاسخی که طالبان به سرعت نسبت به آن واکنش نشان داد و با صدور بیانیه ای ضمن تاکید بر اینکه، اظهارات ظریف به گونه ای آشکار مداخله در امور داخلی افغانستان پنداشته می شود، نوشت: “اَمارت اسلامی در هیچ لیست تروریستی ملل متحد نیست و سخنان وزیر خارجه ایران در این رابطه مبنی بر ناآگاهی وی می باشد”.
پرسش های کوتاه و مسلسل وار مجری تلویزیون “طلوع نیوز” از ظریف باعث شد تا وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی اغلب به گفتن “من نمی دانم” بسنده کند. به بخشی از فراز و فرود های این مصاحبه توجه کنید. مجری: طالبان در ایران خانه دارند؟ مقامات طالبان؟ در مشهد در زاهدان؟ ظریف: “من از چنین چیزی اطلاع ندارم. ممکن است افرادی با طالبان ارتباط داشته باشند، در ایران رفت و آمد داشته باشند، اما اینکه در ایران مقر داشته باشند یا قرارگاهی داشته باشند، حتما چنین چیزی وجود ندارد”. مجری: چیزی به نام شورای مشهد و کمیته زاهدان؟ ظریف: من هم این ها را شنیده ام ولی ما واقعیت از این خبر نداریم. مجری: اطلاعات ندارید یا رد می کنید که وجود ندارد؟ به اینجا که می رسد، ظریف ترجیح می دهد با گفتن این جمله که: “ما سه میلیون افغان در ایران داریم” موضوع را فیصله دهد که مجری برنامه، با گفتن اینکه “عین این جواب را پاکستانی ها هم می دهند”، دوباره ظریف را به ریل سئوالات خود می کشاند.
نجفی زاده، مجری برنامه، اینبار با توجه به چند گانگی ارگان های تصمیم گیرنده در ایران، مبحث دیگری را باز می کند: افغان ها می پرسند که از یک طرف شما می گویید آمریکایی ها باید بیرون شوند. از طرف دیگر می گویید که باید مسئولانه بیرون شوند. از طرف دیگر می گویید که طرفدار صلح هستید، اما در جلسه [مذاکرات صلح دوحه قطر] شرکت نمی کنید. از طرفی می گویید که جمهوریت و قانون اساسی مهم است، اما با طالبان رفت و آمد دارید. اصولا سئوال این است که سیاست ایران چه است؟ کی تصمیم می گیرد؟ در اینجا طرف های مختلفی هست؛ قدس است، سپاه است، اطلاعات است، شما در وزارت خارجه هستید، تعیین کننده اصلی سیاست ایران در قبال افغانستان کی است؟
از آنجا که محمد جواد ظریف بر مضمون این پرسش به خوبی واقف است و خود نیز می داند که او و وزارتخانه مربوطه اش در تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی، دست کم در کشورهای سوریه، عراق، لبنان، یمن و افغانستان کمترین نقشی ندارد و تصمیم ها عموما از طرف سپاه قدس گرفته می شود، با زبان دیپلماتیک اعلام می کند: “سیاست خارجی هر دولتی در یک اجماع ملی شکل می گیرد…ولی نهایتا یک سیاست خارج می شود. در ایران هم همینطور است. سیاست ما آنچه هست که من عرض می کنم. اینکه کنشگران مختلفی در سیاست حضور دارند، حتما حضور دارند”.
حضور قاسم سلیمانی در عراق، رفت و آمدهای اسماعیل قاآنی به افغانستان با عنوان جعلی “معاون سفیر” در زمانی که معاون سابق سپاه قدس بود، اعدام روح الله زم، رابطه نزدیکی اسرائیل با عربستان و بحرین، انتخاب بایدن و عدم انتخاب مستقیم رهبر جمهوری اسلامی توسط مردم ایران از جمله موضوعات دیگر این مصاحبه بوده اند که پرداختن به همه این موارد در این نوشتار کوتاه نمی گُنجد.
از نکات جالب توجه گفت و گو ظریف با تلویزیون “طلوع نیوز”، واکنش کاربران اجتماعی به پاسخ های ظریف بوده است که در روزهای پس از پخش این مصاحبه در شبکه های اجتماعی بازتاب یافته اند. بعضی از کاربران افغانی بر این باورند که نجفی زاده آن طور که باید وزیر خارجه جمهوری اسلامی را به چالش نکشیده است. اما برای آن دسته از مهاجران افغانی که سال ها در جمهوری اسلامی “محکوم به تحقیر” بوده اند، این بخش از ماجرا “مزه دار” بوده است، که یکی از هموطنان “شیک و باسواد آن ها با اِبزار آزادی بیان و رسانه، ظریف را در خانه خودش به چالش کشید”. آن تعداد از کاربران ایرانی هم که معتقد هستند ظریف، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در این مصاحبه “آچمز شد” و یا اینکه “به تته پته افتاد” کم نیستند. مقایسه مجلس خبرگان ایران با سیسیتم الکتُرال کالج آمریکا توسط ظریف در پاسخ او به عدم انتخاب مستقیم رهبری در ایران توسظ مردم، از جمله موضوعاتی است که با تمسخر کاربران مواجه شده است. در این میان البته، تعدادی از طرفداران جمهوری اسلامی نیز بر “بی ادبی” مصاحبه کننده تاکید داشته اند. از جمله خبرگزاری جمهوری اسلامی در مطلبی که بعدا از وب سایتش حذف کرد نوشته بود: “رفتار خبرنگار طلوع نیوز در شان برخورد با نماینده سیاسی یک ملت نبود”.
در پایان، لازم به یادآوری است، مجری برنامه با همه تیز بینی و نکته سنجی که در کل این مصاحبه از خود نشان داد، آنجا که ظریف در مورد سیاست خارجه جمهوری اسلامی عنوان کرد: سیاست ما آنچه هست که من عرض می کنم. ظاهرا فراموش کرد از ظریف بپرسد، اگر سیاست خارجه جمهوری اسلامی آنچه هست، که “تو عرض می کنی“، پس چرا بشار اسد رئیس جمهور سوریه با دعوت قاسم سلیمانی به ایران آمد؟ چرا در نشست بشار اسد با خامنه ای، قاسم سلیمانی حضور داشت، اما از حضور وزیر خارجه خبری نبود؟ نه تنها محمد جواد ظریف در این نشست حضور نداشت، بلکه وزیر خارجه جمهوری اسلامی به عنوان بالاترین مقام سیاست خارجی نظام، حتی از موضوع سفر بشار اسد به ایران نیزمطلقا بی خبر مانده بود.
نجفی زاده، مجری برنامه، آنجا هم که ظریف بر اساس قوانین ایران، طالبان را یک گروه تروریست اعلام کرد، باز هم فراموش کرد از ظریف بپرسد، چطور است که جمهوری اسلامی با طالبانِ تروریستِ دشمنِ دولت و مردم افغانستان، اینگونه روابط حسنه و نشست و برخاست های دوستانه و امنیتی دارد، اما وقتی نوبت به دولت های دیگر می رسد که با یکی از سازمان های مخالف جمهوری اسلامی ارتباط می گیرند، بلافاصله وزارت خارجه با صدور بیانیه های شدیدالحن، این دولت ها را به دشمنی با ایران و جمهوری اسلامی متهم می کند. شاید هم مجری تلویزیون “طلوع نیوز” طرح پرسش های فوق را فراموش نکرد و صرفا ملاحظاتی در مورد سلامتی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی داشت. ملاحظاتی مبنی بر اینکه دیسک کمرش دوباره عود نکند و یا زیر فشار سئوال هایی اینچنینی دچار ایست قلبی نشود.
نظرات شما