در شرایطی که اوضاع اقتصادی در ایران به نهایت وخامت رسیده و کابینه روحانی با بحران مالی وخیمی مواجه است، جمهوری اسلامی که تمام امید خود را به پیروزی بایدن بسته بود، از هماکنون تلاشهای سیاسی و دیپلماتیک خود را برای حصول هرچه فوریتر بهنوعی از توافق با دولت آمریکا، آغاز کرده است. مذاکرات پشت پرده با اعضای برجام و واسطههای کابینه بایدن در جریان است ، تا شاید پیش از پیوستن مجدد آمریکا به برجام به حداقلهایی از توافق دست یابند. روز چهارشنبه ۲۶ آذر نیز کمیسیون مشترک برجام ، بر سر دیدار وزیران خارجه، پیش از پیوستن مجدد آمریکا به برجام، توافق کرد.
بیانیه هماهنگکننده کمیسیون نیز حاکی است:”مشارکتکنندگان در پرتو چالشهای موجود، درباره همکاری در خصوص حفظ برجام و نحوه اطمینان حاصل کردن از اجرای کامل و مؤثر آن از سوی تمامی طرفین بحث کردند.” از محتوای این بحثها چیزی به بیرون درز نکرد، اما پوشیده نیست که با توجه به مواضع اعلامشده اتحادیه اروپا بر سر مذاکره پیرامون برنامه موشکی جمهوری اسلامی و مسائل منطقهای که مدنظر رئیسجمهور جدید آمریکا نیز هست، میباید طرفین در این اجلاس مواضع خود را لااقل اعلام کرده باشند و تصمیمگیری و توافقات را به اجلاس وزرای خارجه موکول کرده باشند.
در همین حال، اتفاقاتی در این چند روز در ایران رخ داد که مبرم بودن دستیابی به توافق را برای جمهوری اسلامی نشان میدهد. علی خامنهای که تاکنون شعارهای مفت در مورد بیفایده بودن مذاکرات رفع تحریم را سر میداد، در هفته گذشته از اینکه برای رفع تحریمها یک ساعت هم نباید تأخیر داشت، سخن به میان آورد. وی البته بهرسم دودوزهبازیهای همیشگیاش نخست گفت: ” باید بیش از آنکه به فکر رفع تحریم باشیم بر خنثی کردن آن تمرکز کنیم.” اما نکته اصلی سخنان وی در این بود که افزود ” البته نمیگوییم دنبال رفع تحریم نباشیم، چراکه اگر بتوان تحریم را رفع کرد، حتی یک ساعت هم نباید تأخیر کنیم” او به همینجا نیز اکتفا نکرد. بر خط مذاکره و سازش حسن روحانی مهر تأیید زد و گفت: “من از مسئولین کشور حمایت میکنم به شرطی که به اهداف ملت پایبند باشند.” ملت هم در یک رژیم استبدادی یعنی من.
اتفاق دیگری هم که همزمان رخ داد و در پیوند با همین موضع قرار داشت، دستور خامنهای به مجمع تشخیص مصلحت برای به جریان انداختن پرونده پر کشمکش و مسکوت مانده لوایح مقابله با جرائم سازمانیافته فراملی (پالرمو) و مقابله با تأمین مالی تروریسم (سی اف تی) بود.
معاون حقوقی رئیسجمهور در این رابطه گفت حسن روحانی پیرامون این مسئله به خامنهای نامه نوشته و خامنهای ” در پاسخ به این نامه ضمن موافقت با راهحلهای حقوقی مطرحشده برای رفع نگرانیها، موضوع را به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع دادند.”
اما روابط عمومی مجمع با صدور اطلاعیهای برداشت دیگری از دستور خامنهای ارائه کرد و گفت: خامنهای در پاسخ به دو درخواست روحانی ” صرفاً با تمدید زمان بررسی این موضوع در مجمع موافقت کرده” است.
اما برخلاف ادعای روابط عمومی مجمع، در دستور کار قرار گرفتن این لوایح یعنی تصویب آنها . اگر جز این میبود، نیازی به در دستور کار قرار گرفتن این لوایح نبود. مسکوت ماندن لوایح به معنای رد آنها توسط مجمع بود. حس روحانی به تصویب این لوایح نیاز دارد تا در مذاکراتی که با طرفهای برجام دارد، بتواند ادعا کند که جمهوری اسلامی دست از اقدامات جنایتکارانه بینالمللی خود برداشته است. رژیمی که تمام موجودیتش با جرائم سازمانیافته، تروریسم، فساد مالی و تأمین مالی تروریسم عجین است، باید در چنان فشاری قرارگرفته باشد که حاضر به پذیرش کنوانسیونهایی بشود که همواره از پذیرش آنها امتناع کرده بود. گرچه حتی تصویب این لوایح، به آن معنا نیست که جمهوری اسلامی از اقدامات جنایتکارانه بینالمللی دست بر خواهد داشت. جمهوری اسلامی هماکنون معاهدات و مقاوله نامههای بینالمللی متعددی را امضا کرده، بدون اینکه به آنها عمل کند.
پسازآن که حسن روحانی تأیید رسمی خامنهای را برای مذاکره و توافق گرفت، در نشست خبری ۲۴ آذر با دست پرتری وارد شد و خطاب به رقبای خود که پیشازاین در مجلس، قانونی را برای سنگاندازی در برابر تلاشهای او تصویب کرده بودند، گفت:” عدهای هستند میخواهند پایان تحریم را به تأخیر بیندازند، ما یک دقیقه و یک ساعت هم به این رضایت نخواهیم داد و در برابر آنها خواهیم ایستاد” وی در پاسخ به خبرنگار تسنیم در مورد اجرای مصوبه مجلس نیز گفت: قبلاً دولت موضع خود را نسبت به این قانون اعلام کرده است. این قانون را مفید نمیداند. با تفسیر خودمان آن را اجرا میکنیم. “یعنی قانونی که میخواهد تحریم را بردارد، نه قانونی که تحریم را تأخیر بیندازد .”
با تمام این اوصاف و تمام آمادگی و عجلهای که روحانی به نمایندگی از جمهوری اسلامی برای بازگشت آمریکا به برجام نشان میدهد، حل اختلافات دولت آمریکا و جمهوری اسلامی حتی در محدوده برجام برای رفع تحریمها و برگشت به سه سال پیش دیگر سهل و ساده نیست. چراکه گذشته ثابتی وجود ندارد، اتفاقات جدیدی رخداده که درگذشته وجود نداشت. ازاینرو بازگشتی به سه سال قیلنمیتواند رخ دهد. جمهوری اسلامی در این سه سال موشکهایی را تولید کرده که نمیتوان آنها را به سه سال پیش بازگرداند. درزمینهٔ پیشرفتهای هستهای نیز وضع بر همین منوال است. مگر آنکه توافق جدیدی صورت گیرد و این پیشرفتها به لحاظ فیزیکی نابود شوند که آنهم بهسادگی ممکن نیست. درزمینهٔ هستهای ممکن است جمهوری اسلامی تن به خیلی از عقبنشینیها بدهد، اما بعید است که درزمینهٔ موشکی بخواهد امتیاز جدی بدهد. این مسئله که سه سال پیش چندان مهم نبود، اکنون به یک اختلاف گرهی برای طرفین تبدیلشده است. موشکهای جمهوری اسلامی فقط مسئله مورد نزاع جمهوری اسلامی و آمریکا نیست، بلکه حالا یک مسئله مهم برای اروپا، اسرائیل و کشورهای عربی منطقه نیز هست. از جانب آمریکا هم بازگشت به سه سال پیش ناممکن است. نه صرفاً ازآنرو که تعدادی از تحریمهای ترامپ بهسادگی برگشتپذیر نیستند، بلکه بایدن تلاش خواهد کرد که جلو پیشرویهای نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی را در سه سال گذشته بگیرد. درعینحال دولت آمریکا نمیخواهد ابزارهایی را که اکنون بهعنوان اهرم فشار برای پیشبرد سیاست خود در دست دارد، از دست بدهد. البته آمریکا به برجام بازخواهد گشت، اما برخلاف جمهوری اسلامی که اشتیاق فراوانی به بازگشت آمریکا و حصول بهنوعی توافق از خود نشان میدهد، دولت آمریکا عجلهای برای حلوفصل اختلافات با جمهوری اسلامی ندارد. از دیدگاه اعضای باقیمانده برجام نیز بازگشت صاف و ساده آمریکا و احیاء برجام ممکن نیست. حتی وزیر خارجه روسیه بهعنوان یکی از حامیان مهم جمهوری اسلامی، اخیراً به همین واقعیت اشاره کرد. سخنگوی وزیر خارجه چین نیز چند روز پیش گفت: “در حال حاضر مسئله ایران در شرایط پیچیده و حساسی قرار دارد و از همه اعضای برجام میخواهیم با توجه به وضعیت منطقه و با خویشتنداری بر اساس حفظ منابع مشترک و برجام تلاش کنند. برجام همه مسائل امنیت منطقه را حل نخواهد کرد . چین نیز خواهان ایجاد مجاری گفتوگوی چندجانبه دیگر در منطقه خاورمیانه و خلیجفارس است تا از طریق مذاکره و مشورت برابر، برای حفاظت از صلح و ثبات توافق جدیدی حاصل شود.”
کشورهای اروپائی عضو برجام نیز خواهان مذاکراتی بر سر موشکهای جمهوری اسلامی و مسائل منطقهای شدهاند. آنها اخیراً نیز تاکتیک مسائل حقوق بشری را بهعنوان اهرم فشاری بر جمهوری اسلامی پیش کشیدهاند که در راستای اهداف موردنظرشان بر سر برجام است و نه چیزی فراتر از آن. چون پیشازاین حتی وقتیکه جمهوری اسلامی مخالفان خود را در کشورهای اروپائی ترور کرد، یا زمانی که قصد بمبگذاری در جلسه شورای ملی مقاومت مجاهدین در فرانسه را داشت، اقدامی انجام ندادند. علاوه بر اروپائیها، دولتهای عرب منطقه و اسرائیل نیز فشار خود را بر آمریکا و اروپا و حتی روسیه و چین برای توافق جدیدی که مسائل منطقهای را نیز در برگیرد، افزایش دادهاند. در راستای همین فشار قدرتهای جهانی است که اخیراً مدیرکل آژانس بینالمللی اتمی هم از نیاز به یک توافق جدید سخن گفته است. بنابراین نهفقط ازنظر داخلی ، بلکه خارجی نیز رژیم در موقعیت ضعیفی قرار دارد.
با این اوصاف جمهوری اسلامی چه میتواند بکند؟ حسن روحانی در نشست خبری اخیر خود در پاسخ به خبرنگاران بی سی گفت:
“هیچ پیششرطی را نخواهیم پذیرفت از هیچکس. نه برجام قابلمذاکره است و نه اینکه بخواهیم برجام را از نو پهن کنیم روی میز مذاکره و ماده به ماده بحث کنیم. یک برجام است قبلاً مذاکره شده و توافق شده است. عین این برجام را همه اجرا میکنند یا اجرا نمیکنند، اگر اجرا کردند ما هم اجرا میکنیم.
مسائل دیگری که نام بردید مسائل موشکی و منطقهای هیچ ارتباطی به مسئله هستهای ندارد. اینها را قبلاً با ما صحبت کرده بودند، همان موقع که ۱+۵ با ما صحبت میکرد در برجام همه اینها را بحث کردند، ماهها آمریکا بحث میکرد که مسئله موشکی را وارد کند رد کردیم و گفتیم قابلمذاکره نیست. ماهها بحث میکردند که مسائل منطقه هم وارد شود، همه اینها بحث شده و رد شده است. اینها قابلطرح و مذاکره نیست. آن چیزی که میتواند روی میز باشد همینکه همه به تعهدات کامل خودشان برگردند.”
البته تردیدی نیست که دولتهای سرمایهداری در مذاکرات و بده و بستانهای خود، دستشان را از همان آغاز رو نمیکنند و ابتدا خط قرمزهای خود را به میان میکشند، اما در جریان مذاکره است که بهحسب قدرت و توازن قوای موجود، آرامآرام عقب مینشیند، امتیاز میدهند و امتیاز میگیرند. جمهوری اسلامی اما در این مذاکرات در موقعیتی نیست که بتواند امتیاز بگیرد. باید عقب بنشینند تا لااقل بخشی از تحریمها لغو شوند. مشکل اصلی و گرهی اما بر سر مسائل موشکی و منطقهای است که بهصورت یک اختلاف جدی باقی خواهد ماند. بهرغم حمایتی که خامنهای از روحانی کرده است، دست روحانی بر سر این مسائل بازنیست. عقبنشینی از مسائل موشکی و منطقهای میتواند منازعه جناحها را چنان تشدید کند که برای خود جمهوری اسلامی مشکلآفرین گردد. در چنین حالتی خامنهای هم ناگزیر میشود پشت روحانی را خالی کند.
بنابراین روشن است که آمدن بایدن و حتی بازگشت آمریکا به برجام، معضل جمهوری اسلامی را با تحریمها بهسادگی حل نخواهد کرد. حداکثر موفقیتی که کابینه روحانی بتواند در چند ماه باقیمانده عمر خود داشته باشد، با دادن امتیازات متعدد، تعدیل تحریمهاست، آنهم بهدشواری. نزاع همچنان پابرجا خواهد ماند.
نظرات شما