در روزهای نخستین سالگرد قیام سلحشورانه توده های مردم ایران در ۲۴ آبان ۱۳۹۸ هستیم. یک سال پیش، درست در چنین روزهایی بود که جوانان دلیر و سلحشور، زنان و مردان قهرمان و توده های جان به لب رسیده مردم ایران در اعتراض به سه برابر شدن قیمت بنزین به خیابان ها ریختند. اعتراضی وسیع و همه جانبه که به سرعت به شکل یک قیام شکوهمند و تحسین برانگیز سراسر ایران را فرا گرفت. قیامی که روزهای ۲۴ تا ۲۹ آبان، در ۲۸ استان کشور شعله ور شد و وحشتی فراگیر در دل هیئت حاکمه ایران انداخت. اعتراضاتی وسیع و پردامنه که خوابِ آرامش و بی خیالی حاکمان آدمکش جمهوری اسلامی را بر آشفت. آن چنان برآشفتنی که تا به امروز هم ادامه دارد.
قیام آبان ماه، اگرچه با کشتار بی رحمانه ۱۵۰۰ کودک و جوان و زن و مرد، همراه با زخمی شدن صدها تن و دستگیری بیش از ۷ هزار نفر از معترضان خیابانی به شدت سرکوب شد، اما آنچنان هراسی در دل حاکمان مرتجع اسلامی انداخت که یادآوری آن روزهای قد کشیدن توده های مردم ایران و دوباره شعله ور شدن اعتراضات و قیام هایی از آن دست، به کابوس ماندگار طبقه حاکم و نظام سیاسی پاسدار منافع آن تبدیل شده است. کابوسی مرگبار که تا به امروز هم ادامه داشته است.
حال، درست در آستانه فرا رسیدن سالگرد قیام آبان ۹۸ و در شرایطی که هزاران نفر از دستگیر شدگان اعتراضات دیماه ۹۶ و تابستان ۹۷ و آبان ۹۸، همچنان در زندان های جمهوری اسلامی گرفتارند و شماری از آنان تا کنون اعدام شده و تعداد دیگری هم با صدور احکام اعدام در انتظار روز شمار مرگ هستند، دستگاه قضایی جمهوری اسلامی با صدور بخشنامه ای در روز سه شنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۹، تقلیل حکم و بعضا آزادی تعدادی از “زندانیان سیاسی – امنیتی” را صادر کرده است.
همزمان با صدور این بخشنامه، غلامحسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضاییه نیز در نشست خبری ۲۰ آبان خود، از عفو و اعمال تخفیف در خصوص ۳۷۸۰ نفر از محکومین عادی و سیاسی خبر داد. به گفته اسماعیلی، از این تعداد، ۲۳۰۱ نفر در روزهای اخیر آزاد شده اند. در میان آمار و ارقام مورد نظر دستگاه قضایی که مورد “عفو” قرار گرفته اند، تنها ۱۵۷ نفر با اتهامات سیاسی وجود دارند، که شامل کاهش سال های محکومیت شده و تعداد اندکی از آنان نیز آزاد گشته اند.
محمد حبیبی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان، از جمله زندانیان سیاسی شناخته شده ای ست که پس از تحمل ۳۰ ماه حبس، روز سه شنبه ۲۰ آبان از زندان بزرگ تهران آزاد شد. جواد بلند جاه و مجید زره پوش، دو زندانی دیگری هستند که همراه با محمد حبیبی از زندان فشافویه آزاد شدند. جواد بلند جاه و مجید زره پوش، از جمله زندانیانی بوده اند که در قیام آبان ۹۸ بازداشت و به حبس محکوم شده بودند. ملیکا قراگوزلو، دانشجوی روزنامهنگاری از دانشگاه علامه طباطبایی، یکی دیگر از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ بود، که شامل بخشودگی محکومیت شده و به زندان نخواهد رفت. نادا صبوری، خبرنگار و از متهمین پرونده موسوم به “پنجشنبه سیاه اوین” *، همراه با سهراب صالحین و ستاره داوری که هم پرونده نادا صبوری بوده اند، از جمله زندانیانی هستند که از زندان اوین آزاد شدند. محمد پارسی، وبلاگنویس و فعال سیاسی که از تاریخ ۲۰ خرداد ۹۸ جهت تحمل دوران محکومیت ۳ ساله خود بازداشت و به زندان اوین منتقل شده بود، یکی دیگر از زندانیان است که با اتمام مرخصی برای گذراندن ۱۸ ماه حبسِ باقیمانده خود به زندان اوین مراجعه کرد و به وی گفته شد، مشمول این بخشنامه شده و به زندان نخواهد رفت. پیش از این نیز، نرگس محمدی، نایب رئیس کانون مدافعان حقوق بشر در ایران پس از تحمل ۱۰ سال حبس از زندان آزاد شد و چند روز بعدتر، نسرین ستوده، وکیل مبارز دادگستری نیز با پشت سر گذاشتن چندین سال حبس و در شرایطی که در زندان قرچک به کرونا مبتلا شده است، روز شنبه ۱۷ آبان به طور موقت از زندان آزاد شد.
آزادی این تعداد از زندانیان سیاسی در شرایطی صورت گرفته است، که هزاران دستگیرشده اعتراضات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸، همچنان در زندان های جمهوری اسلامی زیر فشار و سرکوب و بی حقوقی، در انتظار محاکمات قضایی هستند. تمام هیاهوی بخشنامه پر سر و صدای رئیس آدمکش دستگاه قضایی رژیم در مورد آزادی و بخشودگی احکام حدود ۴ هزار زندانی، تنها به آزادی چند تن از زندانیان سیاسی منجر شده است. شمار اندکی که خبر گزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، اسامی آن ها را گزارش کرده است. در میان همین جمع اندک زندانیان آزاد شده، فقط سه زندانی جزو دستگیرشدگان قیام آبان ۹۸ بوده اند، که روز سه شنبه ۲۰ آبان آزاد شدند.
بخشنامه جنجالی و تبلیغاتی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی، اما در مورد سرنوشت هزاران بازداشت شده آبان ۹۸ سکوت اختیار کرده است. بازداشت شدگانی که در زندان های مخوف جمهوری اسلامی مدام تحت اذیت و آزارند و هر از گاهی، اخبار محاکمات ظالمانه و صدور احکام حبس های سنگین، و نیز احکام اعدام شماری از آنان توسط دستگاه قضائی جمهوری اسلامی اعلام می شوند. علاوه بر بی خبری مطلق از سرنوشت هزاران بازداشتی اعتراضات آبان ۹۸، که همچنان در زندان های جمهوری اسلامی بسر می برند، نه در بخشنامه رئیس قوه قضائیه و نه در نشست خبری سخنگوی قوه قضائیه، کمترین اطلاعاتی در مورد پرونده تعلیق موقت اجرای حکم اعدام محمد رجبی، امیرحسین مرادی و سعید تمجیدی داده نشده است. محمد رجبی، امیرحسین مرادی و سعید تمجیدی، سه تن از دستگیرشدگان اعتراضات دیماه ۹۶ هستند، که حکم اعدام آنان در اوایل مرداد امسال توسط دیوان عالی کشور تایید شد. اما با شکل گیری یک کارزار وسیع جهانی با هشتک “اعدام نکنید”، اجرای حکم اعدام آنان به طور موقت تعلیق شد. اکنون اما با گذشت چند ماه از این تعلیق موقت، بررسی مجدد پرونده اعدام آنان در سکوت و بی خبری مانده و طناب دار همچنان بر بالای سرشان در حرکت است.
علاوه بر بی خبری از وضعیت هزاران جوان بی نام و نشان اعتراضات سال های اخیر، که همچنان در زیر فشار و شکنجه هستند، از وضعیت زندانیان شناخته شده ای همانند بکتاش آبتین، رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن، سه تن از اعضای کانون نویسندگان ایران که سه ماه پیش زندانی شدند، کمترین نشانی از آزادی آنان در دست نیست. از وضعیت اسماعیل عبدی، دبیر کل سابق کانون صنفی معلمان، جعفر عظیم زاده، فعال کارگری، علی اسحاق، مجید اسدی، پیام شکیبا، هاشم خواستار، آتنا دائمی، زینب جلالیان، یاسمین آریایی، منیره عرب شاهی و ده ها دانشجوی دیگری که در سال های اخیر بازداشت شده اند نیز، کمترین خبری از کاهش مدت حبس و یا آزادی موقت آنان در دست نیست. این بی خبری در شرایطی است که دست کم در وضعیت حاد کرونایی، همه زندانیان به طور موقت هم که شده باید آزاد گردند.
با این همه و با وجود اینکه این تعداد از زندانیان سیاسی آزاد شده، قطره ای از دریای زندانیان در بند هستند، اما از آزادی همین تعداد از زندانیان سیاسی باید خوشحال و شادمان بود. باید آزادی آن ها را جشن گرفت و به مبارزه ای پیگیرتر برای آزادی همه زندانیان سیاسی همت گماشت. چرا که با آزادی هر زندانی سیاسی، گل های شوق و شور و شادمانی در قلوب خانواده ها و عموم توده های مردم ایران شکفته می شود. این آزادی ها، با توجه به ناامنی زندان ها، بخصوص در شرایط کنونی که ویروس مرگبار کرونا در زندان های جمهوری اسلامی شیوع یافته است، بیشتر مایه شادی و خوشحالی خانواده ها، انسان های آزادی خواه و عموم توده ها مردم ایران خواهد بود. در این میان اما فراموش نکنیم که هنوز هزاران زندانی سیاسی در زندان های مخوف جمهوری اسلامی با خطر مرگ مواجه اند. از این رو، شادمانی امروز ما، باید پلی باشد برای ورود به مبارزه ای پیگیرتر، همه جانبه تر و گسترده تر از پیش، برای آزادی بی قید و شرط تمام زندانیان سیاسی.
خواست آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی، خصوصا آزادی دستگیر شدگان اعتراضات دیماه ۹۶ و آبان ماه ۹۸، از جمله مطالباتی ست که همواره در تجمعات خانواده های زندانیان و در مبارزات خیابانی توده های مردم ایران با فریادی بلند اعلام شده است. خواست آزادی زندانیان، در شرایط خطیر کنونی که جان زندانیان در خطر است، به امری کاملا فوری تبدیل شده است. این ضرورت را بیش از همه، گروهی از دستگیر شدگان قیام آبان ۹۸ که در زندان تهران بزرگ، معروف به فشافویه زندانی هستند، با صدای بلند فریاد کشیده اند.
آنان، از دو هفته پیش با روی آوری به اعتصاب غذا، پیام و صدای اعتراض شان را به گوش جامعه رسانده اند: “ما اعتصاب کردیم. ما با اعتصاب مُردن را، به مرگِ در اثر ابتلا به ویروسی که به سیستم ستمگر و فاسد می ماند، ترجیح می دهیم… این اعتصاب در اعتراض به نقض حقوق زندانیان سیاسی و اصرار بر به زنجیر کشیدن مردم عدالت خواه در این شرایط اسفناک بهداشتی و در این زندان دور افتاده و فاقد استانداردهای لازم برای نگهداری انسان است. اصل مطلب این است که هیچ یک از ما مجرم نیستیم و اعتراض حق ماست. مجرم آنها هستند که باعث گرانی و اوضاع فاجعه بار اقتصادی شدند. ما حقوق خود و مردم آسیب دیده را مطالبه کردیم. ما زندگی را مطالبه کردیم و محکوم به مرگ تدریجی در این تبعیدگاه شده ایم. جایی که فاقد امکانات اولیه برای زیستن انسان است”.
روشن است که این فریاد اعتراض و دادخواهی زندانیان فشافویه را باید به گوش جان شنید. زندان های کشور و شرایط زندانیان همواره انعکاسی از وضعیت حاکم بر جامعه است. وقتی روزانه با احتساب همان آمارهای دولتی، دراثر بیماری کرونا بیش از۴۵۰ نفر در روز جان می بازند، وقتی شرایط درمان و امکانات بهداشتی برای مردمی که در بیرون از زندان هستند، تا به این حد فاجعه بار است، دیگر روشن است که اوضاع برای زندانیان و به طور اخص زندانیان سیاسی تا چه حد فاجعه بارتر خواهد بود.
حال در چنین وضعیتی از بی تفاوتی مرگبار هیئت حاکمه نسبت به جان و زندگی توده های مردم ایران و مهمتر از آن، بی تفاوتی دستگاه قضایی فاسد و تبهکار جمهوری اسلامی نسبت به جان و زندگی مجموعه زندانیان است، که ضرورت مبارزه ای پیگیر برای آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی و یا دست کم مبارزه ای همه جانبه برای آزادی موقت آنان می بایست به خواست همگانی توده های مردم ایران تبدیل شود. لذا، لازم است همزمان با ابراز شادمانی از آزادی زندانیانی که این روزها از زندان آزاد شده اند، مبارزه برای آزادی فوری همه زندانیان سیاسی را شدت بخشیم. آزادی حق مسلم زندانیان است. پس بیائیم با شعار “زندانی سیاسی بی قید و بی وثیقه آزاد باید گردد”، در کنار زندانیان سیاسی باشیم، در کنار خانواده های رنج کشیده، همدرد و همراه با آنان باشیم و در لحظه لحظه مبارزات طبقاتی، آزادی خواهانه، دمکراتیک و سوسیالیستی، برای آزادی زندانیان سیاسی مبارزه کنیم.
پی نوشت:
* “پنجشنبه سیاه اوین”، به روز ۲۸ فروردین ۱۳۹۳ اشاره دارد، که گارد ویژه زندان به بهانه بازرسی بند ۳۵۰ زندان اوین به زندانیان سیاسی این بند هجوم برد و آنان را به شدت مورد ضرب و شتم قرار داد. در این تهاجم وحشیانه تعدادی زخمی شدند، گروهی به انفرادی و تبعید انتقال یافتند و به پرونده سازی برای تعداد زیادی از زندانیان منجر شد.
نظرات شما