روز چهارشنبه ٢١ مردادماه، معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزشوپرورش در گفتوگو با خبرگزاری فارس، از زندانی بودن، هزار معلم در زندانهای جمهوری اسلامی خبر داد. وی به تعداد فرهنگیانی که به دلایل مختلف در زندان هستند اشاره کرد و گفت: “آن میزانی که سازمان زندانها به آموزشوپرورش اعلام کرده است، حدود یک هزار معلم زندانی داریم.” اما اتهام اینهمه معلم که در زندان گرفتارند، چیست؟ وی افزود:” در بین این افراد معلمانی هستند که بدهکار، ورشکسته، مالباخته و افرادی که در اثر مشکلات خانوادگی موضوعاتی برای آنها به وجود آمده هستند که درمجموع یک هزار نفر هستند.”
معاون حقوقی وزارت آموزشوپرورش، البته در مورد دهها معلمی که به اتهام دفاع از حقوق و منافع معلمان دستگیر و محکومشدهاند، چیزی نگفت. اما اشاره وی به همین موارد ذکرشده، بهقدر کافی گویا است که چرا این معلمان در زندان به سر میبرند. همه این موارد به مشکلات مالی اشاره دارد که عموم معلمان ایران با آن مواجهاند. صدها هزار معلم، همانند میلیونها کارگر، در فقر به سر میبرند. حتی بر طبق گزارشهایی که بانک مرکزی و مرکز آمار رژیم در مورد متوسط هزینههای یک خانوار شهری انتشار دادهاند، اکثریت معلمان زیرخط فقر زندگی میکنند.
بسیاری از معلمان که باید وقت آزاد خود را صرف مطالعه و ارتقای سطح دانش خود کنند، به ناگزیر، برای نجات از این وضعیت وخیم مادی و معیشتی، شغل دومی را برگزیدهاند که اغلب مرتبط با حرفه معلمی آنها نیست. اکنون دیگر مدتها است که درنتیجه رشد افسارگسیخته تورم، شغل دوم هم پاسخگوی نیازهای معیشتی معلمان و خانوادههای آنها نیست. قرض گرفتن، خریدهای اقساطی، گرو گذاشتن اموال و داروندار، سرانجام به بدهکاریهای غیرقابل پرداخت و زندان میانجامد که اکنون گروهی از معلمان در نتیجه آن در زندان به سر میبرند. همین وضعیت وخیم مادی و معیشتی به مشکلات خانوادگی منجر میگردد که معاون حقوقی آموزشوپرورش بهعنوان مورد دیگری به آن اشاره میکند.
در کشوری که یک مشت دزد و غارتگر بر آن حاکم باشند، وضع بهتر از این نمیشود که ١٠٠٠ معلم عمدتاً به علت مشکلات مالی در زندان به سر برند. در طول استقرار جمهوری اسلامی تریلیونها تومان فقط از بابت فروش نفت به غارت رفته است. هرگاه که اختلافات باندهای درون هیئت حاکمه تشدید میشود، خودشان تعدادی از این دزدیهای تریلیونی را برملا میکنند. همهسالهمیلیاردها دلار از ثروت کشور صرف هزینههای ارگانها ی سرکوب و جاهطلبیهای توسعهطلبانه رژیم برای کمک به مرتجعین اسلامگرای منطقه و جهان میشود، اما میلیونها کارگر، معلم، پرستار، بیکار و تهیدست در فقر به سر میبرند.
دستمزد کارگران و حقوقمعلمان بهقدری ناچیز است که فقط جوابگوی هزینههای ده روز اول هرماه است. از اواخر سال گذشته ،معلمان معلمان در اعتراض به این وضعیت اسفبار،چندین اعتصاب را در سراسر ایران برای افزایش حقوق و دیگر مطالبات سازمان دادهاند، اما رژیم کمترین پاسخی به این مطالبات نداده است. بالعکس تعدادی از فعالان صنفی معلمان را به جرم دفاع از خواستهای برحق معلمان دستگیر و روانه زندان کرده است.
اینیک ننگ بزرگ است که در یک کشور، هزار معلم مستثنا ازهر اتهامی که داشته باشند، در زندان به سر برند. بعید است در سراسر جهان، کشوری را پیدا کرد که معلمان آن در این ابعاد زندانی باشند. کشوری که هزار معلم آن در زنداناند، چیزی جز یک ویرانه نیست. دولت دینی شیعهمذهب حاکم بر ایران، جز این رسالتی نداشته و نخواهد داشت که ازهرجهت ویرانی و تباهی به بار آورد. راه رها شدن از فجایع جمهوری اسلامی،تشدید مبارزه است. راه دیگری وجود ندارد. این رژیم را باید سرنگون کرد و به زبالهدانی تاریخ سپرد.
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی – برقرار باد حکومت شورایی
نابود باد نظام سرمایهداری
زندهباد آزادی – زندهباد سوسیالیسم
سازمان فداییان( اقلیت)
٢١ مرداد ۱۳۹۴
کار- نان- آزادی- حکومت شورایی
نظرات شما