در هفتهای که گذشت، واریز ۲۳۱ میلیون تومان به حساب نمایندگان مجلس در همان اولین ماه آغاز به کار مجلس یازدهم خبرساز شد. در پی درز این خبر از سوی یکی از نمایندگان، هیات رئیسه مجلس اسلامی و برخی دیگر از نمایندگان این مجلس فاسد در پی رفع و رجوع موضوع برآمدند، اما نتیجه دفاع از واریز ۲۳۱ میلیون تومان به حساب نمایندگان همان شد که باید میشد “آمد ابروش رو برداره زد چشماش رو هم کور کرد”.
آنها گفتند که دویست میلیون بابت “حق مسکن” نمایندگان مجلس است، اما نگفتند که چرا “حق مسکن” کارگران ۳۰۰ هزار تومان است و اینکه همین مصوبه ۳۰۰ هزار تومان نیز با گذشت چند ماه همچنان در راهروهای هیات وزیران در حال خاک خوردن است. آنها نگفتند که اگر یک کارگر با ۳۰۰ هزار تومان حق مسکن میتواند از مسکن برخوردار باشد، چرا نماینده مجلس نمیتواند با ۳۰۰ هزار تومان صاحب مسکن شود؟!!
آنها نگفتند که ۲۳۱ میلیون تومان برابر با دستمزد حدود ۱۰ سال یک کارگر حداقلبگیر است که البته امروز اکثریت بزرگ آنها همان حداقل بگیر هستند. آنها نگفتند که ۲۳۱ میلیون تومان برابر با مستمری ۱۰ سال یک کارگر بازنشسته است!! اما چرا نگفتند؟!!
آنها نگفتند نمایندهای که برای رفتن به مجلس چند میلیارد هزینه میکند چرا و چه شده که امروز به “حق مسکن” ۲۰۰ میلیونی نیاز دارد؟!! آنها نگفتند که نماینده اگر نیازمند است آن چند میلیارد از کجا آمده است؟!! آنها باز نگفتند کارگری که قادر به خرید یک کیلو گوشت نیست چرا به “حق مسکن” ۲۰۰ میلیونی نیاز ندارد، اما نماینده مجلس دارد؟!! کارگری که با دستمزد و حاصل رنج و زحمتاش حتا قادر به اجاره یک آلونک نیز برای خانواده خود نیست، اگرچه همهی ارزشها را در جامعه او تولید میکند!!! آنها نگفتند که کارگران ایران از جمله کارگران هفتتپه که حدود یک ماه در اعتصاب هستند و فریاد اعتراضشان خیابانهای شوش را به لرزه درآورده ماههاست که دستمزد نگرفتهاند، اما نمایندگان مجلس نه فقط با مشکل حقوق عقبافتاده روبرو نیستند بلکه میتوانند ۲۰ میلیون نیز مزایای ماهانه بگیرند که نزدیک به دستمزد یک سال کارگر است!!! البته از گزارشات روزنامههای همان سانسورخانه مشخص شده که برخی دیگر از “هزینهها”، حتا پول موبایل و هزینههای آن را نیز نمایندگان از مجلس جداگانه میگیرند.
و البته مهمترین چیزی که نگفتند این بود که چرا نمایندگان مجلس برای رسیدن به صندلی مجلس چند میلیارد تومان هزینه میکنند؟!! چه رازی در این صندلیها است؟!! چرا که ۲۳۱ میلیون تومان با آن که معادل ده سال دستمزد یک کارگر است، باز نسبت به آن چند میلیارد مبلغ ناچیزی است!!! براستی چرا؟! راز این صندلیها در چیست؟!!
از “هدایای” متعددی که نمایندگان مجلس فاسد از مقامات دولتی و غیردولتی میگیرند تنها به یک نمونه اشاره شود کافیست و آن “هدایایی” بود که مرتضوی در زمان ریاست بر سازمان تامین اجتماعی از جیب کارگران به نمایندگان مجلس داده بود تا علیه همان کارگران “قانون” تصویب کنند!! در گزارش هیات تحقیق و تفحص مجلس اسلامی (سال ۱۳۹۲) در مورد تخلفهای مالی مرتضوی از جمله از پرداختهای “مشکوک” به “شمار قابل توجهی” از “مقامهای دولتی و نمایندگان مجلس” سخن به میان آمده بود. خریدن رای نمایندگان مجلس با دادن “هدایا” و “وعدههای نان و آب دار” موضوعی کاملا عادی در مجلس فاسد اسلامی است که یکی از جدیدترین موارد آن رحمانی وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت کابینه روحانی بود که به دلیل عدم انجام دستور رئیس خود (حسن روحانی) برای “خرید” آرای گروهی از نمایندگان، از کار برکنار شد!!!
اما “هدایا” هنوز علت اصلی را بیان نمیکنند، بلکه همهی اشکال فساد در مجلس اسلامی از جمله دریافت “هدایا” نتایج یک موضوع اصلی هستند. مساله اصلی این است که نمایندگی مجلس اسلامی برای صاحبان صندلی آن رانت دولتی و بهرهوری از فساد سیستماتیک را فراهم میسازد. فساد حاکم بر کشوری که در آن آزادی حتا در حداقلهای آن وجود ندارد، دیکتاتوری سفاک بر آن حاکم است و همین باعث گسترش فساد گسترده در تمامی تاروپود دستگاه بوروکراسی و نظامی و مذهبی حاکم شده است. برای روشن ساختن این مساله نیز لازم نیست پروندههای فساد نمایندگان مجلس در سالهای گذشته را زیر و رو کنیم، تنها نگاهی به جریان رد اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون در مجلس فاسد اسلامی کافیست تا همه چیز چون آب زلال و آشکار شود.
یکی از سردمداران اعتراض به اعتبارنامه غلامرضا تاجگردون، علیرضا زاکانی بود. وی در رابطه با تخلفات تاجگردون میگوید: “تاجگردون و بستگان وی حداقل در ۸۴ شرکت فعالیت میکنند و عضو هیاتمدیره هستند و مافیای بزرگی را در صندوق سرمایهگذاری امید و شبکه قیر، سیمان، بانک، سنگ آهن، بیمه و پتروشیمی گچساران به وجود آورده اند… تاجگردون طی نامهای درخواست داده که سینما پارس گچساران به یک نفر واگذار شود که در شعبه ۱۲ و در توضیح این مساله گفت شخص مذکور ۵۰ سینما دارد و چون در گچساران سینما نداشته، وی را معرفی کرده است. درخواست تاجگردون درباره فرد مذکور آن بود که تسهیلات ویژه و خاصی برای سرمایهگذاری در سینما به وی داده شود که با آن هم موافقت شد… فردی در مدیریت و برنامهریزی کهگیلویه و بویراحمد پروندهای دارد که در دفاعیات خود گفته است که بنده پول را گرفتم و به تاجگردون دادم که وی به علت اتهاماتش، به زندان رفت و دوران حبس خود را گذراند و از زندان بیرون آمده اما سربهنیست شده است”!!
زاکانی در رابطه با زمینخواری تاجگردون و اقواماش نیز چنین میگوید: “تاجگردون ادعا میکند که پدرش، وی را در سن دوسالگی صاحب زمین کرده این در حالی است که پدر تاجگردون، مباشر خان شهرستانشان بوده که در دهه ۴۰ صاحب ۴۰۰ هکتار زمین خان شد… در ابتدای انقلاب ۳۵۰ هکتار از آن زمین مصادره و به مردم واگذار شد و رأی دادگاه این بود که صرفا چهار هکتار زمین به خانواده وی باید داده شود اما تاجگردون در شعبه ۱۲ گفت که ما ۲۰۰ هکتار زمین داریم اما مطابق با اسناد، باید گفت که تاجگردون و قوم و خویش وی ۷۷۷ هکتار زمین را تصرف کردند”. از دیگر نکات گفته شده از سوی زاکانی میتوان به زندگی دختر تاجگردون در خارج از کشور و نیز همسر “دوم” وی در ترکیه اشاره کرد. بنابراین میتوان گفت که یکی از خریداران منزل در ترکیه نیز همین تاجگردون است که همسر “دوم” وی در آن زندگی میکند!!!
اینها همه از مواهب نمایندگی مجلس و کلا دست داشتن در قدرت و سهیم بودن در آن است، حتا اگر این سهیم بودن به نمایندگی مجلس و یا معاونت در سازمان برنامه و بودجه معدود باشد. اما ماجرا آنجا جالب میشود که نگاهی به پرونده علیرضا زاکانی بیاندازیم که این موارد را افشا کرده است.
داماد و دختر علیرضا زاکانی با نامهای حسین حیدری و مریم زاکانی از جمله کسانی هستند که با ایجاد یک شرکت از رانت دولتی به اندازه “همه عمر” بهره بردهاند. شرکت “عمید رایانه شریف” شرکت این “زوج خوشبخت” است که بسیاری از پروژههای مهم از دانشگاهها، پژوهشگاهها، بانکها، مخابرات، سازمان تامین اجتماعی، مترو، هلال احمر، لیگ فوتبال را با رانت پدر تصاحب کردهاند. در یکی از شرکتهای جنبی این “زوج خوشبخت” با نام “شرکت ایدهنگار عرش” داماد علیرضا زاکانی یعنی حسین حیدری با رامبد جوان مجری برنامه تلویزیونی “خندوانه” و تطهیرکننده نظم حاکم شریک است و جالب اینکه یکی از طرفهای قرارداد شرکت “عمید رایانه شریف” برنامه خندوانه است!!! جالبتر آنکه وقتی از علیرضا زاکانی در مورد فعالیتهای اقتصادی دخترش سوال میشود میگوید: “دخترم تحصیلکرده دانشگاه شریف است (با کدام رانت وارد دانشگاه شده مثل مجروح جنگی “جانباز” بودن پدر حال بماند) و اصلا نمیدانم شرکتاش کجاست”!!! او که بهنظر میآید از همه اطلاعات خانوادگی تاجگردون خبردار است، آن وقت نمیداند دخترش چه میکند و اصلا شرکتاش کجاست؟!!! چه کسی این دزد فاسد را باور میکند؟!! اینها همه سر و ته یک کرباسند.
وقتی تاجگرودن به زاکانی پاسخ میدهد: “شاید من شیشه کثیف باشم ولی دستمال شما تمیز نیست”، در واقع اشاره به همین مساله است که تمامی نمایندگان مجلس و تمامی مقامات دولتی از بالا تا پایین به فساد آلوده هستند. وقتی وی میگوید: “۸ سال محرم نظام بودم در خصوص مسائل بودجه، نمیخواهم برخی مسائل را مطرح و اینجا خرج کنم” باز اشاره به همین فساد است!!! امپراتوری مالی و اقتصادی خامنهای که روز به روز رشد میکند یک نمونه آشکار از فساد در بالاترین و گستردهترین حجم آن است. امپراتوری او تنها با تکیه بر قدرت و نقش او در حاکمیت میتوانست شکل بگیرد که شکل گرفته است.
دزدها و فاسدان حاکم به اشکال گوناگون در پی غارت اموال و حاصل دسترنج کارگران و زحمتکشان هستند و سال به سال بر ثروتشان افزوده میشود، آنهم در شرایطی که کارگران و زحمتکشان حتا روز به روز فقیرتر میشوند. فاصله عمیق، بیسابقه و باورنکردنی فقر و ثروت در جامعه ایران نتیجه همین مناسبات است. اگر بحران اقتصادی رکود – تورمی حاکم است چرا فقط کارگران و زحمتکشان این بحران را در سفرههایشان حس میکنند، اما ثروتمندان هر روز گردنکلفتتر میشوند؟!!! اینها همه نتیجه یک مناسبات است. مناسباتی که باید برافتد.
همین نمایندگان مجلس یازدهم از روز اول شعار دادند که میخواهیم به وضعیت معیشت مردم برسیم، وضعیت معیشت مردم خیلی بد است، اما چه کردند و چه برنامهای دارند؟!! هیچ!! به معنای کامل کلمه هیچ. چرا که این وضعیت نتیجه سیستم حاکم است، نه این شخص و آن شخص. تنها کار اینها و در واقع رسالت واقعیشان این است که بگویند وضعیت وخیم اقتصادی کنونی نه نتیجه و خواست “جمهوری اسلامی” و رهبر دزد و جنایتکار آن خامنهای که نتیجه عملکرد “کابینه روحانی” است. برای همین است که تنها اقدام آنها در این مدت فراخواندن ظریف به مجلس، طرح سوال از روحانی و بالاخره دریافت ۲۳۱ میلیون تومان پول بوده است!!!
تنها در حکومت شوراییست که جدایی قوه مقننه و اجرایی به پایان میرسد. مقامات دولتی از هر گونه رانتی محروم میشوند و حقوق آنها برابر با متوسط دستمزد یک کارگر خواهد بود. مقاماتی که هر لحظه قابل عزل هستند، هر لحظهای که انتخابکنندگان تشخیص دهند او دیگر نمایندگی آنها را برعهده ندارد چرا که از زاویه منافع آنها حرکت نمیکند. دیگر کسی نیست که چهار سال بر یک صندلی تکیه بزند، چه تحت عنوان رئیس جمهور، چه تحت عنوان وزیر و چه تحت عنوان نماینده مجلس. مقامات مادامالعمر همه برچیده میشوند تا دیگر نه جنایتکاری چون خامنهای بر مسند قدرت باشد و نه خبیثی چون جنتی. دیگر هیچ ارگانی انتصابی همچون شورای نگهبان که از سوی یک دیکتاتور انتخاب شود وجود نخواهد داشت. همهی دستگاههای مفتخور مذهبی، بوروکراتیک و نظامی برچیده و بالاخره دولتی ارزان و کم هزینه تحقق پیدا میکند تا جایگزین دولت کنونی شود که هر سال حاصل کارگران و زحمتکشان را میبلعد و مدام با کسری بودجههایاش اقتصاد را در بحرانی عمیقتر فرو میبرد. بدین ترتیب با یک دولتی ارزان، دولتی شورایی راه برای گسترش و بهبود بهداشت و درمان، آموزش و پرورش (رایگان و برابر برای همهی کودکان) و مسکن خوب برای همهی کارگران و زحمتکشان هموار خواهد شد.
تنها سرنگونی جمهوری اسلامی، برقراری حکومت شورایی کارگران و زحمتکشان، لغو مناسبات ظالمانه سرمایهداری و برقراری سوسیالیسم است که هم نقطه پایانی بر مجلس دزد و فاسد و بیکاره میگذارد و هم نقطه پایانی بر همهی این مظالم.
نظرات شما