نعش خونین کسی خفته در خون
فتاده در میدان
یک سو کفش کتانی است هنوز
هق هق گریه رفیقان
در کنار کاج نیلوفر
هنوز قهقهه تفنگ
می غرد
آهای رهگذران
که قلب تان به راحتی می زند
انگار در دنیا هیچ خبری نیست
که ارام می گذرید از کنار رفیقم
خون او آیه رهایی خنده های فرداست
جهانی پر گلوله در چشم و دهان
همیشه جوان
به قامت رنگین کمان انقلاب
تن تو دنیایی از چشم است
یاران کشودن حنجره با ماست
جهانی
با گلوی پر خون
با چشمانی باز
می آید
به وسعت میدان آزادی
سیاهکوه
نظرات شما