یادداشت سیاسی- حسن روحانی روز سه شنبه ۱۵ بهمن، در اجلاس روسای دانشگاه ها و مدیران پارک های علم و فناوری با یک موضع تند نسبت به اصولگرایان منتقد توافق نامه ژنو واکش نشان داد. او در سخنرانی خود با اشاره به برخی انتقادات عناصر و گروه های درون رژیم از مفاد توافقنامه ژنو گفت: چرا فقط یک عده معدود کم سواد که از جای خاص تغذیه می شوند باید از توافق ژنو حرف بزنند، اما اساتید دانشگاه های ما خاموش اند و درباره این اتفاق بزرگ بین المللی حرف نمیزنند؟ روحانی صرفا به این جملات بسنده نکرد و در بخش دیگری از سخنان خود، از این هم فراتر رفت و با لحن و ادبیاتی همانند احمدی نژاد، خطاب به جریان های سیاسی منتقد دولت در درون نظام جمهوری اسلامی گفت: یک عده متولی مردم شدند؛ شما چه کاره اید که متولی مردم شده اید؟
اگر چه حسن روحانی در جمع اساتید دانشگاه های کشور نسبت به دیگر موضوعات و معضلات جامعه از جمله فعالیت سیاسی دانشجویان و اساتید در دانشگاه نیز واکنشی تند و سرکوبگرانه از خود بروز داد، اما با توجه به همین دو نمونه از موضع رئیس دولت “تدبیر و امید” در برخورد به منتقدین اصولگرای دولت، این سئوال پیش می آید که طی همین مدت کوتاه روی کار آمدن روحانی، چه اتفاقی رخ داده یا در شُرف رخ دادن است که این چنین، لبخند بر دهان روحانی پژمرد و کلید از دستان “دولت تدبیر و امید” بر زمین فرو افتاد؟ دولتی که با وعده های فریبنده انتخاباتی جهت حل انبوه معضلات معیشتی مردم و کاهش موج فزاینده بحران های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جمهوری اسلامی بر صندلی ریاست قوه اجرایی نظام نشست، اما فقط به فاصله چند ماه در زیر آوار خرابی ها و ویرانی های ۳۵ ساله این نظام، به ناتوانی و استیصال رسیده است. ویرانی هایی که روحانی به عنوان یکی از پایه گذاران این نظام و مسئول بالاترین ارگان امنیتی جمهوری اسلامی، خود نیز از جمله کسانیست که در شکل گیری و استمرار ۳۵ سال سرکوب، کشتار، اختناق و ویرانی های حاکم بر جامعه، نقش موثر و کلیدی داشته است. حال در مقام رئیس دستگاه اجرایی کشور و در مواجه با انبوه مشکلات مردم و بحران های درونی رژیم به بنبست رسیده و از اساتید دانشگاه ها به عنوان سیاهی لشکر می خواهد تا در مقابله با یک “عده معدود کم سواد که از جای خاص تغذیه می شوند”، با شکستن سکوت به یاری دولت بشتابند. همان اساتیدی که ضمن استمداد طلبیدن از آنان جهت مقابله با اصول گرایان منتقد و”کم سواد” توافقات هسته ای ژنو، همزمان به آنان نیز نهیب می زند که دانشگاه محل فعالیت سیاسی و حزب گرایی نیست. اگر می خواهید “با پول خودتان بروید ساختمان بگیرید و کار سیاسی کنید نه با پول ملت”.
در بیان تند و تیز و توام با عصبانیت مواضع اخیر روحانی، بی هیچ تردیدی واقعیتی نهفته است. واقعیتِ بنبست وناتوانی دولت روحانی در مواجهه با انبوه معضلات بیکاری، فقر و وضعیت نابسامان معیشتی مردم و نیز نگرانی از وضعیت شکننده توافقات ژنو و تشدید مناقشات درونی رژیم که با پیشروی هر گام عملی و اجرای “اقدام مشترک”، دولت روحانی را به چالش گرفته است. در واقع با گذشت زمان و لاینحل ماندن حجم وسیع معضلات بیکاری، تورم، رکود و ناتوانی دولت در پاسخگویی به انبوه مطالبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کارگران، زنان و توده مردم ایران، موقعیت دولت روحانی نیز متزلزل تر از پیش می شود. در چنین وضعتی و به ناچار، مواضع دولت “تدبیر و امید” نیز با عصبیت ناشی از ناتوانی و استیصال و سمت گیری به دروغ بافی های بیشتر و گرایش به سیاست پوپولیستی احمدی نژاد، توامان خواهد شد. سفر روحانی به خوزستان و نیز سخنرانی اخیر او در اجلاس روسای دانشگاه ها و مدیران پارک های علم و فناوری، دو نمونه آشکار از بروز پوپولیسم و استیصال در مواضع شیخ حسن روحانی است. این تازه آغاز راه “دولت تدبیر و امید” است. راهی که با بیان موضع اخیر روحانی مبنی بر اینکه “منتقدین اصولگرای توافقات ژنو “یک عده معدود کم سواد هستند”، محتملا در آینده ای نه چندان دور به شکافی عمیق تر میان روحانی و دیگر جناح های اصول گرای منتقد دولت منجر می گردد.
موضع اخیر روحانی ، بروز استیصال دولت و دامن زدن به مناقشات درونی رژیم، از آن جهت حائز اهمیت است که فقط در محدوده “یک عده معدود کم سواد” باقی نخواهد ماند. حسین شریعتمداری نماینده خامنه ای در کیهان با یک واکنش سریع از روحانی و آنهایی که توافقنامه ژنو را “بزرگترین توافق قرن”! و “نتیجه تسلیم قدرتهای بزرگ”! می دانند، در خواست کرد تا زمینه های یک نشست مشترک میان نمایندگان دولت و منتقدین توافق نامه ژنو را فراهم سازد. حمید رسایی و قاسم جعفری دو تن از نمایندگان مجلس ارتجاع نیز با اعلام اینکه “برخی از علما، نخبگان دانشگاهی و نمایندگان مجلس از این توافق نامه انتقاد می کنند” و “نقشه راه توافق نامه ژنو، راه درستی ندارد”، نسبت به موضع گیری روحانی واکنش نشان دادند.
خامنه ای تا کنون واکنش صریح و روشنی نسبت به این موضع روحانی بروز نداده است. خامنه ای در روز ۱۹ بهمن در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی ارتش ضمن تردید در باره مذاکرات هسته ای، از منتقدان دولت هم خواست که با “شرح صدر” نسبت به دولت رفتار کنند. به رغم این واکنش خامنه ای، آنچه مسلم است دامنه ترکش های موضع اخیر روحانی در اجلاس اساتید دانشگاه فراتر از جمع “یک عده معدود کم سواد” رفته و از این پس، دامن خامنه ای را هم خواهد گرفت. روحانی با این موضع گیری خود، عملا خامنه ای را در یک دو راهی دشوار قرار داده است. اولا سکوت و عدم اظهار نظر ولی فقیه به معنای تایید نظر حسن روحانی مبنی بر “کم سواد بودن” منتقدین توافق نامه ژنو است و در ثانی، اگر خامنه ای بخواهد در شرایط کنونی و یا در آینده به انتقاد از نقشه راه توافق ژنو بپردازد، او نیز در جایگاه و جمع “یک عده معدود کم سواد” توافق نامه ژنو قرار خواهد گرفت و این همان چالش برانگیزترین موضع اخیر روحانی در درون نظام است. چالشی که با پیشروی عملیات اجرایی توافق ژنو مشکلات بیشتری را برای دولت روحانی به همراه خواهد داشت.
آنچه دولت روحانی را به این موضع کشانده است، وعده های انتخاباتی و ناتوانی کنونی دولت “اعتدال” در پاسخ به حداقل های شعارهای انتخاباتی اوست. در واقع، مواجه شدن دولت روحانی با واقعیت های عینی جامعه از قبیل خالی بودن خزانه، کسری بودجه، رشد تورم، بحران بیکاری، فقر، معضلات درمان و ناتوانی دولت در پاسخگویی به مطالبات کارگران و سایر اقشار زحمتکش مردم ایران و نیز تداوم بحران های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی رژیم، دولت “تدبیر و امید” روحانی را طی کمتر از شش ماه به استیصال رسانده است. استیصالی که برای برون رفت از آن در یک واکنش عصبی شمشیر از رو بست. شمشیری دو دم، که ممکن است علاوه بر زخمی کردن منتقدین “کم سواد توافق نامه ژنو”، خود نیز از تیزی آن در امان نباشد.
نظرات شما