چه انتظاری می توان از رژیمی داشت که چهل سال پیش با سرکوب خودش را به جامعه ما تحمیل کرد.!؟
چه انتظاری می توان از رژیمی داشت که طی چهل سال همواره با سیاست سرکوب، زندان، خشونت ، ترور و اعدام به بقاء خودش ادامه داده است!؟
خیزبلند و انقلابی مردم که با یک قیام همسری می کرد، با بی رحمی و شقاوت تمام به خون کشیده شد. مردمی که چیزی برای خوردن نداشتند و گرانی، بیکاری و فقرعمومی با عث شد تا برای اعتراض به افزایش قیمت سه برابری بنزین و به تبع گرانی عمومی وارد خیابانها شوند، توسط رژیم به گلوله بسته شدند و به شکل بی رحمانه ای کشته شدند. برادری که برای نجات و یاری رساندن به برادر تیرخورده اش خود را به او می رسانده تیر می خورد و در کنار هم جان می بازند. مادری که برای نجات پسر تیرخورده اش خود را بالای سر پسرش می رساند به رگبار بسته می شود. رژیم با قطع اینترنت و سانسور مطلق رسانه ای دستهای پلید خود را روی چشم وگوش مردم می گذارد تا از هرنوع کمک و یاری به همدیگر منع شوند. تاکنون بیش از سیصد جان باخته شناسائی شده اند. مطمئناً کشتارمردم بیش از این شمار است. همه پهنه ایران به جنبش برخاست و خون معترضین در اغلب شهرها و استانهای در خیابانها جاری گشت. رژیم در ماهشهر و در جنوب با تانک و دوشکا به رویارویی با مردم زحمتکش پرداخت. در شط و نیزار های اطراف از زمین و آسمان به روی مردم معترض و پناه گرفته مسلسل بست. بعد از چند روز از درون نیزارها جسد های مردمی را که برای حق خواهی کشته شدند بیرون می کشیدند. در بهبهان شهر شمالی تر از ماهشهر تاکنون جسد ده جان باخته معترض شناسائی شده است. در غرب خوزستان در اندیمشک تعداد کشته ها کمتر از جانباختگان بهبهان نیستند. با این حساب که امروز هم دراندیمشک با تعقیب و پیگرد جوانان جان بدر برده معترض را در محل زندگی اشان مورد هدف گلوله قرار می دهند. در اهواز به فاصله همین چند روز جسد دو دانشجوی دانشگاه چمران در اطراف این دانشگاه پیدا شده است! بار دیگر چهره پر خش و شیار خرمشهر این شهر جنگ زده خونین می شود. تا کنون ده ها تن جان باخته و کشته شده قیام آبانماه در این شهر محروم شمارش شده اند.
خیز بلند و پرغرور مردم در آبان ۹۸، در تداوم اعتراضات هر روزه مردم در گوشه و کنا رو در ادامه اعتراضات عمومی مردم در سال ۹۶ و ۹۷ است. زبونی و استیصال رژیم به گل نشسته جمهوری اسلامی نیز نتیجه چهل سال تداوم سیاستهای قهقرائی اعمال شده توسط این رژیم است. این عین واقعیت جامعه و ستیز نیروهای دو قطب است، یکی ارتجاع میرنده سرمایه داری و دیگری نیروهای بالنده و پیشتاز اجتماعی. تمام راه های برون رفت رژیم از وضعیت موجود به بن بست منتهی شده و این ناشی از دامگهی است که رژیم خودش در مدت چهل سال ساخته و همه درها بر رویش بسته شده اند. راه برگشتی برای رژیم نمانده است. هارتر از همه دیکتاتوریهای دهه های پیشین جهان سرمایه داری و حکومت های فاشیست به سرکوب و کشتار مردم خواهد پرداخت.
وظیفه نیروهای پیشرو جامعه بخصوص کارگران انقلابی، زحمتکشان اجتماعی، روشنفکران پیشتاز جوانان، زنان، دانشجویان و کلیه توده های مردم است که با راه کارهای انقلابی به پشتوانه برنامه و پراتیک انقلابی اجتماعی بتوانند سکان جامعه را در اختیار خود بگیرند و آن را در مسیرسعادت و بهروزی جامعه و مردم هدایت نمایند. بی شک این مسیر بسیار صعب و سخت است. به همان اندازه ای که به عمل انقلابی نیاز دارد، دو چندان به درایت، فکر، برنامه و اندیشه انقلابی نیاز است. مدعیانی داریم که برنامه ای بهتر از برنامه رژیم موجود ندارند اما سر بزنگاه از طرف سرمایه داری جهانی و امپریالیستها بیدریغ حمایت خواهند شد. از هم اینک کارگران و زحمتکشان و توده های زن و مرد وجوانان باید با گارد بسته جلو این نیروهای دروغگو را بگیرند. ما، بیش از هر چیز احتیاج به اتحاد فشرده ای داریم، همان اتحادی که رژیم باتلاش اهریمنی خودش با کشتن برادری که برای کمک به برادر به خون غلتیده اش اقدام می کند به رگبار مسلسل می بندد تا این اتحاد انجام نگیرد.! رژیم اگر تا کنون توانسته با همه تلاش خود از اتحاد نیروهای جنبش انقلابی توده ها جلوگیری کند، اما مردم معترض در قیام اخیر توانستند بر این شگرد فاشیستی رژیم غالب آیند.
دشمنان و رقیبان طبقه کارگر همه از یک قماش هستند. آنان طرفداران نظم موجود در اشکال دیگری هستند. می توانند با اتحاد ها و پیمان های نوشته و نانوشته دست در دست همدیگر علیه طبقه کارگر دست به اقدام بزنند. وظیفه طبقه کارگر و کلیه نیروهای پیشتاز اجتماعی است که از هم اینک در تدارک اهداف مهم و نهائی خود باشند و این جریانات غیر راستین را به عقب برانند. وظایف کارگران در واحد های صنعتی بزرگ با قابلیت رهبری است که در میان مجموعه فعالان محیط خود رابطه قوی تشکیلاتی ایجاد کنند و با ایجاد هسته های سه تا پنج نفره با پنهان کاری تشکیلاتی روابط میان خود را گسترش بدهند. با کارگران همرشته ای خود در جاهای دیگرارتباط ایجاد نمایند. دانشجویان، زنان، جوانان بیکار در محیط های زندگی وکارباایجاد هسته های سرخ مخفی چابک وراهکارهای مناسب می توانند سهم خود را در جنبش ادا کنند. ما می توانیم با پشتیبانی و حمایت جنبش کارگری در حد توان خود جنبش اجتماعی مردم را که تاکنون خون های بسیاری برایش ریخته شده یاری رسانیم. با کارهای هرچند کوچک خود می توانیم به جنبش اجتماعی مردم کمک کنیم. “مورچگان با کار و تلاش جمعی و پیگیر خود می توانند کوه ها را جابجا کنند”. شبه آلترناتیوهای فرصت طلب اعم از سلطنت طلب، مجاهد، جمهوری خواه دروغگو را افشاء کنیم. روشنفکران انقلابی با اتکاء به مارکسیسم، رویزیونیستهای بی آزرم با هر رنگ و چهره ای را افشاء کنند و همه نفرت و انزجار خودرا نثار این طیف رنگارنگ نمایند. هدف کلیه نیروهای سیاسی غیر کارگری جابجائی در قدرت و خلاصه در شکل است. آنان نمی توانند به اهداف توده ای و یک انقلاب وسیعا اجتماعی پاسخ بدهند. تمام سعی شان بر این است که با دور زدن مردم و با حداقل مشارکت عمومی به قدرت سیاسی برسند. طبقه کارگر و توده های اجتماعی درست در تقابل جریانات سیاسی غیر کارگری تلاش می کنند با انتخاب راه کار های انقلابی و شعار های وسیعا اجتماعی زمینه بیشترین و حداکثر مشارکت توده ای را ایجاد کنند. شعار کار، نان، آزادی – حکومت شورائی راه گشای این بستر است. نگذاریم رژیم با پرونده سازی های دروغین دستگیرشدگان را محکوم کند. ما فعالان کارگری جنوب با تلاش خود در این مسیر مبارزه می کنیم و از صمیم قلب با خانواده های جانباختگان و آسیب دیده گان قیام همدردی می نمائیم. یاد و خاطره جانباختگان را فراموش نخواهیم کرد و همواره نام آنان را گرامی خواهیم داشت. جاودان باد خاطره اختران تابناک، همه جانباختگان قیام پائیز نودوهشت.
زنده باد انقلاب و زنده باد اعتصاب عمومی سیاسی و قیام سراسری مسلحانه
نابود باد نظام سرمایه داری جمهوری اسلامی
زنده باد سازماندهی محکم انقلابی
زنده باد انقلاب، زنده باد سوسیالیسم
« فعالان کارگری جنوب» – ۱۰ آذر نودوهشت
کار، نان، آزادی، حکومت شورائی
نظرات شما