یک ارزیابی از خیزش توفنده‏ ی آبان ۹۸

با سه برابر شدن بهای بنزین و افزایش آن به لیتری ۳۰۰۰ تومان که در نیمه های شب اعلام شد، موج اعتراضات توده ای که از همان نخستین ساعات بامداد روز جمعه ۲۴ آبان آغاز شد، به سرعت، تمام پهنه‏ ی کشور را دربر رفت. اعتراض نسبت به افزایش قیمت بنزین و مخالفت گسترده اقشار زحمت‏کش جامعه با آن، بی‏درنگ به اعتراض علیه سران رژیم و تمامیت نظم موجود فرا روئید. آتش خشم و نارضایتی متراکم شده ای که مدتی زیر خاکستر بود ، ناگهان شعله کشید تا دودمان رژیم جمهوری اسلامی را در خاکستر بنشاند.

سال‏ هاست که وضعیت جامعه حالت انفجاری به‏ خود گرفته است. شرایط بسیار دشوار و توان فرسای اقتصادی، گرانی های پی درپی، تورم فزاینده و غیرقابل مهار، بیکاری وحشتناک و مشکلات روز افزون معیشتی، فلاکت و گرسنگی و فقری که گریبان اکثریت مردم زحمت‏کش جامعه را گرفته، به معنای واقعی از آستانه تحمل کارگران، زحمت‏کشان و عموم تهیدستان جامعه فراتر رفته است. در حالی‏ که در یک قطب جامعه ده‏ ها میلیون تن از کارگران و زحمت‏کشان و میلیون‏ ها تن از جوانان و بیکاران به قعر فقر و سیه روزی و بی ‏آیندگی سوق داده شده اند، در قطب دیگر جامعه، یک اقلیت مفت‏خوار کم شمار، پیوسته بر پول‏ ها و ثروت ‏های بادآورده خود افزوده و در کاخ های افسانه ‏ای و تجملات بی‏ حد و حصر زندگی می‏ کنند. ابعاد دزدی‏ های آشکار و ناپدید شدن صدها میلیارد دلار و هزاران میلیارد تومان ثمره دست‏رنج کارگران، چنان گسترش یافته که هیچ جای ابهامی در فساد کل دستگاه حکومتی و سران دزد و فاسد آن و ضرورت پایین کشیدن این جرثومه فساد باقی نگذاشته است. در حالی‏ که اکثریت بسیار بزرگی از جامعه در شرایط معیشتی دشوار، با سختی کم سابقه‏ ای زندگی می‏ کنند، میلیاردها دلار از جیب مردم ربوده شده و در لبنان و عراق و یمن و سوریه صرف گروه‏ های اسلام گرای شیعی و یا صرف نهادهای دینی و اشاعه خرافات مذهبی می‏ شود.

هم ‏پای وضعیت به غایت وخامت‏ بار اقتصادی و معیشتی، اوضاع سیاسی جامعه نیز بسته تر و سرکوب شدیدتر شده است. کارگران، معلمان، دانشجویان، زنان، نویسندگان، فعالان حقوق اجتماعی و محیط زیست و غیره با کوچک‏ترین فعالیت و اعتراضی بازداشت و زندانی و شکنجه و به حبس های طولانی مدت محکوم می ‏شوند.

توده های مردم زحمتکش و فرودست جامعه‏ ای که بیش از پیش قطبی شده، از این اوضاع به ستوه آمده و دیگر نمی خواهند وضعیت موجود را تحمل کنند. تضاد میان طبقه حاکم و رژیم سیاسی حافظ منافع این طبقه، با کارگران و عموم زحمتکشان و تهیدستان بیش ازپیش تشدید شده و به چنان مرحله‏ حادی رسیده است که هر رویداد کوچک یا بزرگی می‏ تواند به انفجار آن منجر شود.

انفجار ناشی از گرانی بنزین، بر بستر چنین شرایطی رخ‏ داد. توده های مردم به تجربه دریافته اند که گرانی بنزین به سایر کالاها نیز سرایت خواهد کرد. توده های زحمت‏کش مردم در عین حال این نکته را نیز به تجربه آموخته اند و با گوشت و پوست خود لمس کرده اند که طی ۴۰ سال حاکمیت ننگین جمهوری اسلامی، اوضاع‏ شان از جمیع جهات، پیوسته بد‎‏تر شده است. گرانی بنزین چنان ‏که پیش از این نیز به تجربه ثابت شده است، تأثیرات مخربی بر وضعیت معیشتی و اقتصادی آن ها خواهد گذاشت. بنزین وسیله ای شد که توده های فقیر و زحمتکش بار دیگر به‏ پا خیزند تا تکلیف خود را با چهل سال سلطه ارتجاع حاکم  یک‏سره سازند.

این واقعیتی‏ ست که دوران انقلابی که با خیزش توده ای دی‏ ماه ۹۶ رقم خورد، به‏ رغم اوج و فرود و زیگزاگ مبارزات توده ای، تا به امروز ادامه یافته است. بعد از جنبش اعتراضی دی‏ ماه ۹۶، در تابستان سال ۹۷ اعتراضات خیابانی گسترده ای داشتیم. در آبان و آذر سال ۹۷ در فولاد و هفت تپه اعتصابات و اعتراضات گسترده کارگری در شکل تظاهرات و تجمعات خیابانی داشتیم. در سال جاری نیزاعتصابات بزرگی در هفت تپه و اعتصابات و تظاهرات خیابانی و مکرر کارگران هپکو و آذرآب را داشتیم که بخشاً ادامه دارند. و بالاخره خیزش توده ای گسترده در آبان ماه. خیزش توده ای آبان ماه و تظاهرات خیابانی توده های زحمت‏کش مردم اگرچه در اساس ادامه خیزش دی ماه ۹۶ است و مشابهت های زیادی با آن دارد، اما در عین حال دارای ویژگی هایی‏ ست که آن را از خیزش‏ های قبلی متمایز می سازد. ببینیم این تشابهات و تمایزها و تفاوت ها چه هستند.

یکی از وجوه اشتراک بسیار مهم خیزش اعتراضی دی‏ ماه ۹۶ و آبان ۹۸ استقلال کامل آن از جناح های حکومتی‏ ست. “اصلاح طلب اصول گرا دیگه تمومه ماجرا” که یکی از شعارهای اصلی خیزش دی‏ ماه ۹۶ بود این بار نیز در عمل به‏ کار بسته شد. هر دوی این جنبش ها و خیزش ها بلافاصله پس از شکل گیری، به سرعت سراسری شده و علیه سران حکومت، علیه خامنه ای و روحانی و علیه کلیت رژیم دیکتاتوری حاکم سمت گیری نموده اند. این سمت گیری که در شعار هائی مانند مرگ بر خامنه ای، مرگ بر دیکتاتور انعکاس یافته و با به آتش کشیدن عکس ها و بنرهای خامنه ای همراه بوده است، بیدرنگ به یک مبارزه مستقیم و تمام عیار سیاسی تبدیل شده اند.

یکی دیگر از وجوه اشتراک این دو خیزش، ترکیب طبقاتی و خواست های اعتراض کنندگان است. زحمت‏کشان شهری، جوانان، بیکاران و جویندگان کار، زنان، کارگران، تهیدستان و زحمتکشان حاشیه نشین شهرها، نیروی عمده این خیزش ها بوده اند که برای کار و نان و آزادی به‏ پا خاستند. حضور اقشار میانی و فقیر در میان اعتراض کنندگان اخیر که پر رنگ ‏تر از دی‏ ماه ۹۶ بود، حاکی از آن است که بخش های بیشتری از مردم، تحت فشارهای اقتصادی و معیشتی و سیاست های رژیم، به سمت پایین و اقشار تهیدست‏ تر، فقیرتر و کم درآمدتر جامعه سوق داده شده اند. میلیون ها تن از جوانان و بیکاران و حتی فارغ التحصیلان دانشگاهی با تهیه یک وسیله نقلیه و از طریق حمل بار و مسافر ارتزاق می کنند. میلیون ها تن دیگر با تهیه موتورسیکلت به همین کار مشغول‏ اند. روشن است که با سه برابر شدن بهای بنزین وضعیت درآمدی و زندگی این قشر وسیع مختل می شود و بسیار بدیهی ‏ست اگر که در ترکیب نیروهای اعتراض کننده حتی در صف مقدم اعتراض علیه گرانی بنزین باشند.

اما در مورد ویژگی ‏های جنبش اعتراضی آبان ۹۸ که آن را از خیزش دی ‏ماه ۹۶ متمایز می ‏کند، می توان به موارد زیر اشاره کرد.

جنبش توده ای آبان ۹۸ بسیار گسترده تر از ۹۶ بود و جمعیتی که در آن شرکت کرده بودند نیز پرشمار‏تر بود. بسیاری از شهر هائی که در اعتراضات دو سال پیش حضور نداشتند، این ‏بار وارد صحنه مبارزه شدند. اعتراضات و خیزش های توده ای در بیش از ۱۰۰ شهر و منطقه و بیش از ۲۲ استان شکل گرفت و با سرعت بیشتری از سال ۹۶ سراسری شد و شهر تهران را نیز دربرگرفت. علی فدوی جانشین فرمانده سپاه، روز یکم آذر ماه گفت ۲۸ استان و بیش از ۱۰۰ شهر درگیر اعتراضات بوده اند. اگر در دی ‏ماه ۹۶ اعتراضات توده ای عمدتاً در یک منطقه در هر شهر شکل گرفت، این‏ بار در بسیاری  از شهرها توده های مردم در چند منطقه در هر شهر دست به تظاهرات و اعتراض زدند. برای مثال در تهران، در میدان خراسان، میدان شوش، تهران پارس، ستارخان، ولی عصر، میرداماد، صادقیه (آریاشهر) و چند اتوبان دست به تجمع و تظاهرات زدند و راه بندان های بزرگی ایجاد کردند. عدم تمرکز و تجمع در یک نقطه و تجمع و ایجاد راه بندان در مراکز اصلی عبور و مرور، نه فقط جنبش اعتراضی را تقویت می کرد بلکه از تحرک و امکان کنترل نیروهای سرکوب نیز می کاست. در سال۹۶ عمده‏ ی  تظاهرات در شب‏ ها انجام می ‏شد که امکان شناسائی اعتراض کنندگان هم کم‏تر است. این بار اما اعتراضات خیابانی شبانه روزی بود و مردم در برخی شهرها دوربین های کنترل نصب شده در مراکز شهر را از کار انداختند و در اهواز و تهران پرچم های جمهوری اسلامی را پائین کشیدند. دامنه اعتراضات خیابانی آبان به قدری و سیع و گسترده و برخی تاکتیک ها مانند ایجاد راه بندان های گسترده و طولانی مدت به نحوی بود که عملاً به تعطیلی مدارس و دانشگاه ها و برخی ادارات دولتی منجر شد و جنبش اعتراضی توده ای شکل عمومی تری به ‏خود گرفت.

مهم‏ ترین و برجسته ترین تمایز و تفاوت خیزش آبان ۹۸ با دی‏ ماه ۹۶ شیوه ها و اشکال مبارزه ای‏ست که توده های مردم به آن دست زدند. این درست است که شکل اصلی اعتراض مردم، تظاهرات خیابانی بوده است اما این اعتراضات با یورش گسترده به مراکز سرکوب و ستم رژیم همراه شد. چندین پایگاه بسیج و سپاه و کلانتری، دفاتر امام جمعه، مراکز تبلیغ و ترویج خرافات مذهبی، وسایل نقلیه پلیس و نیروی انتظامی و تعداد زیادی از بانک ها و پمپ بنزین ها به آتش کشیده شد. توده های به جان آمده با حمله به بانک ها و مراکز ستم و سرکوب و نهاد های مذهبی، در واقع نفرت و انزجار عمیق خود نسبت به دولت دینی حاکم را نشان دادند. اتخاذ اشکال رادیکال‏ تر مبارزه ، آتش زدن بانک‏ ها و یورش به مراکز مذهبی درعین حال بیان کننده شناخت و آگاهی توده های مردم قیام کننده از پیوند تنگاتنگ این مراکز با ارگان های سرکوب مستقیم رژیم است. توده های زحمتکش استثمارشده و فقرزده با این اقدامات، نفرت عمیق خود از نظام سرمایه داری و مراکز مالی آن و همچنین انزجار خویش از نهادهای حافظ مناسبات سرمایه داری را به نمایش گذاشتند. نه فقط رادیکالیزه تر شدن اشکال مبارزه از ویژگی ها و تفاوت های جنبش اخیر با جنبش سال ۹۶ است، بلکه روحیه اعتراضی و تهاجمی، درگیر شدن و مقابله با نیروهای سرکوب و در مواردی حتی عقب راندن آن ها نیز از جمله ویژگی های جنبش اخیر است.

رژیم ارتجاعی جمهوری سلامی که از خیزش خشماگین توده های مردم به شدت وحشت کرده بود و می دانست که اگر این جنبش ادامه پیدا کند، توده های اعتراض کننده بساط ‏اش را برخواهند چید، با بیرحمی و سرکوب حداکثری به مقابله با آن پرداخت. خامنه ای با ا”اشرار” خواندن اعتراض کنندگان، در واقع فرمان کشتار وسیع مردم را صادر کرد. رئیس جمهور و وزیر کشور و فرماندهان سپاه نیز عیناً حرف های خامنه ای را تکرار کردند. خامنه ای “جنگ امنیتی” را مطرح کرد و در واقع بر تشدید بیش از پیش سرکوب بیرحمانه تأکید ورزید. برای سرکوب شدیدتر و آزادانه تر، جنبش اعتراضی توده های مردم به کشورهای خارج و بدنام ترین بخش اپوزیسیون بورژوائی جمهوری اسلامی منتسب شد. شمار کسانی که در همان دو سه روز اول با گلوله مزدوران حکومتی جان باختند از مرز کشته های دی‏۹۶ گذشت. ۲۸ آبان سازمان عفو بین الملل شمار کشته شدگان را ۱۰۶ نفر اعلام کرد. روزهای بعد، خون شمار دیگری از اعتراض کنندگان بر زمین ریخت و شمار جان‏باختگان به چند برابر این رقم افزایش یافت. گرچه در اغلب موارد به سر و سینه و به قصد کشتن فوری معترضین تیراندازی شده اما تعداد تیرخوردگان زخمی شده نیز کم نیستند. مأموران امنیتی رژیم در بیمارستان ها به جستجوی زخمی ها برآمدند. بیمارستان ها موظف شده‏ اند “موارد مشکوک” را گزارش کنند. ازاین رو بسیاری از زخمی ها از مراجعه به بیمارستان ها خودداری کرده و برخی از طریق اورژانس طلب کمک نمودند. جمهوری اسلامی برای تشدید سرکوب و جلوگیری از انتشار اخبار مربوط به خیزش توده ای اینترنت را قطع کرد. خبرهای انتشار یافته حاکی از آن است که مأموران امنیتی رژیم برخی از جنازه ها را از بیمارستان ها و مرکز پزشکی قانونی برده اند و در ازاء تحویل هر جنازه، مبلغ ۴۰ میلیون تومان طلب نموده و برگزاری مراسم تشییع جنازه را منع کرده اند. شمار بازداشتی ها نیز فوق العاده زیاد است. ده ها تن از دانشجویان دانشگاه‏ ها از جمله دانشگاه تهران، تبریز، علامه طباطبائی  که در حمایت از خیزش توده ای دست به تجمع و اعتراض زده بودند بازداشت و زندانی شده اند. فقط در دانشگاه تهران بین ۴۰ تا ۵۰ دانشجو دستگیر شده اند. بازداشتی های شهرهای بزرگ و حتی شهرهای کوچک بسیار زیاد است. تنها در شهر مشهد ۴۰۰ نفر بازداشت شده اند. اگر در هر یک از شهرهایی که مردم به اعتراض و قیام برخاستند، بطور متوسط حتی یک چهارم این رقم بازداشت شده باشند، شمار بازداشتی ها به ۱۰۰۰۰ نفر می رسد که دو برابر بازداشتی های سال ۹۶ است.

همه دار و دسته های حکومتی از رهبر حکومت اسلامی گرفته تا دستگاه قضائی و اجرائی و مجلس و سران سپاه و امامان جمعه و رؤسا و کارگردان های نهادهای مذهبی، متفقاً توده های معترض و به ‏جان آمده را فتنه گر و خرابکار و اوباش و اراذل خواندند. اعتراض کنندگان را به اشد مجازات تهدید کرده اند و بر ریختن خون مردم فقیر و معترض یک‏صدا اصرار می‏ ورزند. آنان ب ه‏رغم آن‏ که تلاش کرده اند توده های وسیع اعتراض کننده را عده ای معدود وانمود سازند، اما نتوانسته اند عظمت این خیزش ها را انکار کنند، گرچه به زبان خود، اما به آن اعتراف کرده ‏اند. فرمانده عملیات بسیج کشور در مورد خیزش توده ای گفت “جنگ جهانی تمام عیاری علیه نظام و انقلاب بود… پدیده عجیب و جدیدی بود که یک دفعه کل کشور را فرا گرفت” …” قبلاً فتنه دیده بودیم اما این فتنه، فتنه دیگری بود”!

درست پس از قطع کامل اینترنت و تشدید کشتار و سرکوب خشن اعتراض کنندگان، مقامات حکومتی ادعا کردند جنبش اعتراضی توده ای را فرو نشانده اند. نه در ترس و وحشت رژیم از توده های اعتراض کننده و نه در اعمال خشونت و بیرحمی علیه آن ها البته هیچ جای تردیدی وجود ندارد. جمهوری اسلامی ممکن است با اعمال خشونت و بیرحمی و کشتن صدها اعتراض کننده و پر کردن زندان ها از توده اعتراض کنندگان، خیزش توده ای را قلع و قمع کند. اما کم ترین تردیدی دراین مورد وجود ندارد که با خیزش ها و قیام های جدید و گسترده تر و با امواج بلندتری از اعتراضات توده ای روبرو خواهد شد. خیزش دی ماه ۹۶ نیز بیرحمانه سرکوب و قلع و قمع شد، اما دیدیم که خیزش های جدید و موج بلندتری از اعتراضات توده ای برخاست. تمام علت‏ ها و انگیزه های اصلی جنبش اعتراضی آبان ماه، به قوت خود باقی هستند. مادام که اوضاع براین منوال باشد خیزش های توده ای و انفجارات اجتماعی نیز ناگزیر است. خیزش هائی که هر بار با پیشرفت های جدیدی همراه است. چنان‏ که از ۹۶ تا کنون نیز شاهد آن بوده ایم، آگاهی سیاسی قیام کنندگان پیوسته ارتقاء یافته است. کمیت شرکت کنندگان در خیزش های توده ای افزایش یافته است. جنبش اعتراضی توده ای و اشکال مبارزه پیوسته رادیکال ‏تر شده اند. مسیر حرکت این جنبش ها، مارپیچی و حلزونی رو به بالا و در حال تکامل و تعالی بیش تر بوده است.

جمهوری اسلامی نمی تواند خود را از چنگ کارگران و زحمت‏کشان و توده های مردم عاصی و به جان آمده و از خطر سرنگونی به دست توانای آن ها برهاند. به مصداق یک ضرب المثل فارسی باید گفت: “یک بار جستی ملخک، دوبار جستی ملخک، سوم تو دستی ملخک”! و کلام آخر این ‏که بر سرنیزه شاید بتوان تکیه زد، اما بر روی سرنیزه نمی توان نشست!

متن کامل نشریه کار شماره ۸۴۸ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.