جمهوری اسلامی، غوطه ور در گرداب دزدی و فساد

دزدی، اختلاس، رانت خواری و گسترش بی حد و حصر فسادهای دولتی و حکومتی، تنها مختص به جمهوری اسلامی نیست. در جهان سرمایه داری، اغلب دولت ها کم و بیش به دزدی و فساد آلوده هستند. این پدیده اما، در تمامی نظام های استبدادی و خودکامه که فاقد هر گونه نهادهای دمکراتیک و کنترل کننده هستند، به امری غیر قابل کنترل تبدیل شده است. نمونه اش نظام های مذهبی و قبیله ای حاکم بر کشورهای منطقه خاورمیانه است که تمام آن ها در دزدی و فسادی غیر قابل کنترل غوطه ورند. نمونه اش حکومت های ارتجاعی حاکم بر عراق و لبنان است که این روزها جوانان و توده های زحمتکش آن‏ها در گستره ای وسیع و عمومی علیه حاکمان دزد و غارتگر و فاسد به شورش و قیام برخاسته اند.

با این همه، به جرأت می توان گفت که نظام جمهوری اسلامی هم به لحاظ ابعاد فساد و هم به لحاظ میزان گستردگی آن در راس تمام نظام های ارتجاعی موجود در منطقه و کل جهان است. مطابق برآورد سازمان شفافیت بین المللی از شاخص تلقی از فساد در سال ۲۰۱۴، جمهوری اسلامی در مقام ۱۳۶ یکی از فاسدترین آن ها در میان ۱۷۴ کشور جهان است.

طی دهه های گذشته دامنه فساد در نظام جمهوری اسلامی و نهادهای آن به حدی گسترش یافته است که از سال ها پیش صدای اعتراض برخی مسئولان آن از هر سو بلند شده است. با این تفاوت که هر نهاد و دستگاهی با تکرار شعار “کی بود کی بود، من نبودم”، دیگران را به دزدی و فساد متهم می کند. نمونه اش ابراهیم رئیسی است. کسی که به مدت سی سال معاون اول دستگاه قضا بود اما هرگز صدایی از او جهت مقابله با دزدی و فساد حاکم بر جمهوری اسلامی بر نیامد. اکنون اما، پس از نشستن بر صندلی ریاست دستگاه قضایی کشور، با ادعای برخورد با مفاسد اقتصادی، پرچم مبارزه با فساد را در دست گرفته است. او طی ماه های گذشته با اهدافی تبلیغاتی، اقدام به دستگیری و محاکمه تعدادی از مدیران دولتی از جمله حسین فریدون برادر حسن روحانی کرده است. از طرف دیگر، حسن روحانی نیز در واکنش به اینگونه اقدامات دستگاه قضایی، ابراهیم رئیسی را به برخورد جناحی، سیاسی و تبلیغاتی در مورد مبارزه با فساد متهم کرده است. روحانی که به خوبی آگاه است دزدی و فساد بیش از هر جایی در درون سیستم قضایی و دیگر نهادهای زیر مجموعه خامنه ای ریشه دوانده اند، در سخنرانی های اخیر خود در یزد و کرمان با انداختن توپ در زمین حریف فریاد کشیده، وقتی قوه قضائیه “با فسادهای میلیونی و میلیاردی برخورد می کند” چرا در خصوص “فسادهای میلیارد دلاری” هیچ توضیحی نمی دهد. چرا در مورد “سرنوشت پول های بزرگی که از جیب بیت المال رفته است” هیچ اشاره ای نمی کند”. روحانی سپس با زیر سئوال بردن عملکرد رئیسی و دستگاه قضایی اعلام کرد، “با به دادگاه بردن چند نفر و سر و صدا کردن که سر مردم کلاه نمی رود”. او همچنین با اشاره به پرونده بابک زنجانی گفت: هنوز برای ما روشن نیست آن آقایی که دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون [دلار] پول را خورد و حکم اعدام هم برای او صادر شد، این پول کجا رفت؟

در دعوای میان دستگاه های اجرایی و قضایی جمهوری اسلامی، دستگاه قانون گذاری نظام هم که بیشتر نمایندگان آن دستشان به صورت آشکار و نهان به دزدی و فساد آلوده است، یا منفعل بر صندلی های خود نشسته اند و به دوره های بعدی ورود به مجلس می اندیشند و یا در معدود مواردی آن دسته از نمایندگانی که امید چندانی به دوره های بعدی ندارند، هر چند وقت یکبار در نطق های پیش از دستور خود با یک سری کلی گویی علیه گسترش دزدی و فساد  در جمهوری اسلامی سخن می گویند. این دسته از نمایندگان، بسته به موقعیت و شرایط زمانی و اینکه سر در آبشخور کدام یک از جناح های حکومتی داشته باشند، معمولا با افشا گری های خود پرده از برخی دزدی ها و فساد های افراد متعلق به این جناح یا آن جناح بر می دارند. نمایندگانی همانند هدایت الله خادمی، نماینده ایذه که در مرداد ماه سال گذشته طی نطقی در مجلس ارتجاع اسلامی، این مجلس را “حیات خلوت” دولت های مختلف جمهوری اسلامی دانست و با اشاره به اینکه “چهل سال است که ۲۰۰ خانواده سرنوشت کشور را به گروگان گرفته” و در این مدت مردم را “بدبخت” کرده اند، راه برون رفت از معضلات اقتصادی را “پرده برداری” از دزدی و فساد و اختلاس اعلام کرد.

خلاصه اینکه طبقه حاکم و نظام سیاسی پاسدار منافع آن به رغم اینکه جملگی در غارت و چپاول سرمایه های عظیم مملکت شریک جرم هستند و هر کدام بخشی از مجموعه درآمدهای حاصل از دسترنج کارگران و زحمتکشان کشور را به جیب زده اند، در سهم بری بیشتر و بعضا کوتاه کردن دست رقیب از این خوان نعمت مدام با هم به جنگ و جدال بر خاسته اند. در این میان اما، آنچه بیش از همه به گوش می رسد، صدای شکستن استخوان های توده های محروم و سرکوب شده ایران است که زیر چرخ دنده های سنگین ماشین فساد و دزدی حاکم بر جمهوری اسلامی به گوش می رسد. فسادی که به لحاظ گستردگی از مدت ها پیش زنگ خطر آن برای جمهوری اسلامی به صدا درآمده است. تهدیدی که احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از سال های گذشته به دفعات بر آن تاکید کرده است. احمد توکلی، پیش از این در چندین نوبت با طرح این موضوع که “فساد” تهدیدی برای بقای جمهوری اسلامی است به مسئولان درجه اول نظام هشدار داده است که: نه کودتای نظامی، نه تجاوز نظامی و نه انقلاب مخملی هیچ کدام نمی تواند ضربه ای به جمهوری اسلامی وارد کند اما فساد، جمهوری اسلامی را تهدید می کند”.

تهدید و هشداری که این روزها حسن روحانی نیز طی سخنان خود در شهر یزد به زبانی دیگر بر آن صحه گذاشته است. روحانی با اشاره به عملکرد یکطرفه دستگاه قضایی که طی چند ماه گذشته لبه تیز مبارزه ادعایی آن با فساد حکومتی عمدتا روی دزدی و اختلاس افراد نزدیک به کابینه روحانی متمرکز شده است، رویه فوق را باعث ایجاد “شکاف و دو دستگی” در درون حاکمیت تلقی کرده و از این بابت به ابراهیم رئیسی و مجموعه دستگاه قضایی هشدار داده است. روحانی با طرح این موضوع که در برهه حساس کنونی که بیش از همیشه به وحدت و یگانگی احتیاج داریم، اینگونه عملکرد یک طرفه دستگاه قضایی در مبارزه با دزدی و فساد را زنگ خطری برای کل حاکمیت جمهوری اسلامی به حساب آورده و خطاب به مسئولان قوه قضائیه گفته است: دادستان ها و قضات شریف ما نترسند و به این جناح یا آن جناح توجه نکنند و با این پرونده ها با صراحت و روشنی برخورد کنند”. سخنانی که بلافاصله با واکنش تند ابراهیم رئیسی و غلام حسین اسماعیلی، سخنگوی قوه قضائیه مواجه شد.

پوشیده نیست دعواهای این چنینی میان دستگاه های مختلف جمهوری اسلامی امر امروز و دیروز نیست. تا بوده چنین بوده و بعد از این نیز خواهد بود. خصوصا با گسترش مبارزات توده ای و خالی شدن خزانه دولت و نظام از پول های باد آورده، این درگیری ها نیز در اشکال حادتری بروز خواهند کرد. از آنجا که کل سیستم قضایی جمهوری اسلامی از صدر تا پایین مستقیم و غیر مستقیم منصوب شخص خامنه ای است، انتظار اینکه دستگاه فوق به فساد و دزدی های کلان در درون خودش ورود کند، امری ذهنی و خیالی است تا چه رسد به اینکه بخواهد به بهانه مبارزه با فساد به حاشیه امن و آهنین دستگاه های تحت امر خامنه ای ورود کند. نمونه ها فراوانند. پرونده اختلاس های کلان قالیباف در دوره ای که شهردار تهران بود کجا رفت؟ پرونده فساد اکبر طبری که طی دو دهه نقش اساسی در امور مالی قوه قضائیه داشته است و در تیر ماه ۹۸ به اتهام رشوه بازداشت شد، اکنون کجاست؟ اکبر طبری علاوه بر اینکه در دوره ریاست شاهرودی بر قوه قضائیه، از عناصر کلیدی و پشت پرده این دستگاه بود، در دوران ریاست صادق آملی لاریجانی نیز، مدیر کل امور مالی قوه قضائیه و معاون اجرایی حوزه ریاست این دستگاه عریض و طویل را بر عهده داشته است. حوزه ای بسیار گسترده، بوروکراتیک و فاقد هرگونه سیستم کنترل شونده که هر روزه هزاران میلیارد تومان پول، اموال مصادره ای و وثیقه ای در آن گردش داشته است. پرونده ای که پس از چند روز سر و صدا به حاشیه امن دستگاه قضایی رفته است.

با چنین عملکردی از سیستم قضایی جمهوری اسلامی، دیگر بر کسی پوشیده نیست که مجموعه دستگاه قضایی، فاسدترین نهاد موجود در کل این نظام جمهوری اسلامی است. از آنجا که حسن روحانی خود به پرونده های کلان دزدی و اختلاس در جمهوری اسلامی واقف است و بهتر از هر کسی می داند که بزرگترین فسادهای حکومتی در بیت رهبری و نهادهای تحت امر او لانه کرده اند، اینروزها با تهدید به افشاگری به شیوه احمدی نژاد و تکرار جمله بگم بگم، در صدد است تا آنجا که ممکن است برای خود و طرفداران‏اش  نیز یک حاشیه امن ایجاد کند.

اینکه حسن روحانی، از پرونده ۹۴۷ میلیون دلاری رونمایی می کند، اینکه از نهادهایی حرف می زند که بیش از ۷۰۰ میلیون دلار گرفته اند و هرگز توضیح نمی دهند این پول ها کجا رفته است؟ اینکه از گم شدن میلیاردها دلار در دولت احمدی نژاد حرف می زند و می گوید، “معلوم نیست که این پول ها” چه شده است و اینکه در نهایت با زبان تهدید اعلام کرده است، “این پول هایی که من امروز اعلام کرده ام باید برای مردم توضیح داده شود وگرنه مورد به مورد در استان های مختلف این ها را اعلام می کنم”، جدای از بازداشت ها و تنگناهای قضایی که در ماه های گذشته برای او و مدیران دولتی ایجاد شده است، او بیش از هر چیز نگران غرق شدن کشتی سوراخ شده جمهوری اسلامی است. کشتی ترک برداشته ای که بیش از هر زمان دیگری در گرداب دزدی و فساد غوطه ور است. وگرنه کیست که نداند، رقم های گم شده ای که او از آن ها نام می برد، در مقایسه با دزدی ها، اختلاس ها و فسادهای چند هزار میلیاردی که پیش ازاین برملا شده اند و فسادهای بزرگتری که در زمانی نه چندان دور برملا خواهند شد، پر کاهی بیش نیستند.

اکنون نه فقط کارگران و زحمتکشان که همه آحاد جامعه با تکیه بر تجارب ملموس خود در محیط کار و زندگی بر این امر واقفند که کل نظام جمهوری اسلامی غرق در دزدی و فساد و اختلاس است، بلکه به خوبی دریافته اند که اگر در دهه های گذشته فقط مسئولان رده بالای حکومتی و نهادهای اجرایی در غارت و چپاول سرمایه های مملکت سهم می بردند، اکنون به جرأت  می توان گفت، که تمامی افراد وابسته به این نظام ارتجاعی و تبهکار، از بالاترین رده های مسئولین گرفته تا پائین ترین سطوح آن، جملگی در رانت خواری و رشوه و فساد غوطه ورند.

در نظامی با چنین ابعادی از فساد و دزدی و غارتگری، مبارزه با فساد آنگونه که ابراهیم رئیسی علم و کتل آن را بلند کرده است، و یا آنگونه که حسن روحانی در هشدار به قوه قضائیه نهیب می زند که “همه ما باید با شفافیت و عزمی راسخ با فساد در این جامعه مبارزه کنیم”، سخن یاوه ای بیش نیست. نظامی که این چنین در گرداب دزدی و فساد غوطه ور است، مبارزه برای برچیدن ریشه های این فساد نهادینه شده جز با سرنگونی طبقه حاکم و بر چیدن نظم موجود امکان پذیر نیست.

متن کامل نشریه کار شماره ۸۴۷ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.