یادداشت سیاسی- روز شنبه ۳۰ شهریور سنگفرش خیابان های شهر “داکا” پایتخت بنگلادش در زیر گام های سترگ کارگران صنایع نساجی این کشور به لرزه درآمد. در نخستین روز اعتصاب ۵۰ هزار نفر از کارگران معترض ۲۰۰ کارخانه صنایع نساجی “داکا” و شهرهای اطراف پایتخت برای افزایش حداقل دستمزد به خیابان ها ریختند. در روز دوشنبه سومین روز اعتصاب، تعداد کارگران اعتصابی که عمدتا کارگران زن هستند به ۲۰۰ هزار نفر رسید. کارگران معترض در “داکا” و شهرهای اطراف پایتخت با تظاهرات، روشن کردن آتش و بستن خیابان ها خشم فرو خفته خود را به نمایش گذاشتند. در سومین روز اعتصاب حدود ۳۰۰ کارخانه نساجی به طور کامل تعطیل شدند. با گسترش اعتصاب، پلیس بنگلادش به سوی کارگران معترض گلوله های پلاستیکی و گاز اشک آور شلیک کرد. در حمله پلیس بیش از ۵۰ کارگر زخمی شدند. اعتصاب کارگران و حضور اعتراضی شان در خیابان ها برای چهارمین روز متوالی ادامه یافت. کارگران اعتصابی اتوبانها را بستند و در مسیر تظاهرات خود به چندین خودرو نیز آسیب رساندند. کارگران صنعت نساجی برای پنجمین روز متوالی نیز در اعتراض به سطح پایین دستمزدها به تظاهرات در خیابان ها ادامه دادند. در پنجمین روز اعتصاب نیز پلیس بنگلادش برای پراکندن کارگران به سوی آنان گاز اشک آور و گلوله های پلاستیکی شلیک کرد.
موج تازه اعتراضات کارگری در صنعت پوشاک بنگلادش در شرایطی آغاز شده است که کارگران نساجی این کشور با شرایطی اسفبار و عمدتا در کارخانه ها و کارگاه های تولیدی فاقد امکانات ایمنی لازم و با دستمزدهای بسیار ناچیز کار می کنند. این کارگران که تحت استثمار شدید طبقه سرمایه دار قرار دارند، هم اکنون با دستمزد ۳۸ دلار و بعضا کمتر در ماه کار می کنند. دستمزدی که مطلقا پاسخگوی حتا حداقل معاش کارگران نیست. حضور ۲۰۰ هزار کارگر خشمگین در خیابان های “داکا” که خواستار برخورداری از حداقل دستمزد ۱۰۰ دلار در ماه هستند، جلوه ای ماندگار از اتحاد و رزم طبقاتی استثمار شوندگان علیه استثمارگران است. پس زنده باد اتحاد و همبستگی کارگران نساجی بنگلادش.
این اولین بار نیست که کارگران نساجی بنگلادش در اعتراض به وضعیت موجود به خیابان ها ریخته اند. صدها هزار کارگر صنعت نساجی بنگلادش بارها نسبت به وضعیت موجود اعتراض کرده اند، به دفعات در خیابان ها حضور یافته اند، اما همواره توسط دولت که پاسدار منافع طبقه سرمایه دار این کشور است، با سرکوب مواجه شده اند. معضل کارگران نساجی بنگلادش فقط استثمار شدید و فروش ارزان نیروی کار به صاحبان صنایع نیست. کار در کارخانه های تولیدی غیر استاندارد و کارگاه های زیر زمینی فاقد حداقل های امکانات ایمنی از جمله معضلات کارگران پوشاک و صنعت نساجی بنگلادش است. کارگران صنعت نساجی بنگلادش برای بهبود شرایط کار، افزایش دستمزد و رهایی از فلاکتی که در آن دست و پا می زنند راهی جز اعتصاب ندارند. پس زنده باد اعتصاب کارگران نساجی بنگلادش.
طبقه سرمایه دار بنگلادش و انحصارات بینالمللی، با بهره گیری از مراکز تولیدی غیر استاندارد و پرداخت دستمزدهای بسیار ناچیز، استثمار و سودبری از کارگران نساجی را به نهایت ممکن رسانده است. هم اکنون ۴ میلیون نفر در بنگلادش با دستمزد ۳۸ دلار در ماه در بخش تولید و صادرات پوشاک کار میکنند. پرداخت ۳۸ دلار دستمزد ماهانه به کارگران در برابر ۲۰ میلیارد دلار درآمدی که دولت از این بخش دارد، بسیار ناچیز است و به همین خاطر کارگران در اعتصاب اخیرشان خواهان افزایش حداقل دستمزد به ۱۰۰ دلار در ماه شدهاند. دولت بنگلادش تا کنون با افزایش ۲۰ درصد حداقل دستمزد موافقت کرده است. اما، کارگران چنین شرایطی را “غیرانسانی و تحقیرآمیز” میدانند. “فدراسیون اتحادیه های کارگران نساجی” تقاضای افزایش ۱۷۰ درصدی دستمزد را مطرح کرده است. در شرایطی که کارگران اعتصابی در ششمین روز اعتصاب همچنان در خیابان ها حضور دارند و بیش از ۳۰۰ کارخانه در “داکا” و شهرهای اطراف پایتخت تعطیل شده اند، دولت بنگلادش مذاکرات خود را با کارگران اعتصابی و صاحبان کارخانهها آغاز کرده است.
بنگلادش از جمله کشورهای آسیایی است که طی دو دهه گذشته به دلیل نیروی کار ارزان و هزینه های بسیار کم تولید پوشاک، مورد توجه سرمایه جهانی و بسیاری از فروشگاه های زنجیره ای تولید لباس قرار گرفته است. این کشور پس از چین بزرگترین صادر کننده محصولات پوشاکی دنیا محسوب می شود. سهم درآمد حاصل از تولید پوشاک در این کشور معادل ٢٠ میلیارد دلار یعنی ٩٠ درصد درآمد صادراتی این کشور در سال است.
هم اکنون دستمزد ماهانه ای که به دوزندگان لباس های فروشگاه های زنجیره ای و متمول جهان در مراکز تولیدی بنگلادش پرداخت می شود، حتا کمتر از قیمت فروش یک دست لباس معمولی تولید شده است. خرید نیروی کار ارزان در بنگلادش، سبب شده تا بسیاری از شرکت های اروپایی و آمریکایی، این کشور را برای تولید پوشاک خود انتخاب کنند. هزینه تولید پوشاک در این کشور حتا از کشور چین نیز به مراتب پایین تر است. البته نفع سرمایه جهانی و واسطه های داخلی آنها، صرفا در خرید نیروی کار ارزان نیست. عدم فراهم ساختن تجهیزات لازم و عدم ایجاد حداقل شرایط ایمنی کار از جمله دیگر عرصه های غارتگری و سودهای کلان صاحبان سرمایه در اینگونه کشورهای آسیایی و آفریقایی است. کارگران بنگلادش و به طور اخص کارگران زن این کشور، هم اکنون در کارگاه هایی کار می کنند که اغلب در زیر زمین هستند و از حداقل امکانات ایمنی نیز برخوردار نیستند. کارخانه هایی که هراز چندگاهی با آوار شدن بر سر کارگران، گروه گروه از آنان را به کام مرگ می کشاند. آتش سوزی کارخانه “وال مارت” متعلق به یک شرکت آمریکایی با قربانی شدن بیش از ١۵٠ کارگر بنگلادشی در پاییز ۹۱ و پس از آن آتش سوزی در کارخانه “مد تزرین” در حومه داکا با گرفتن ۱۱۲ نفر قربانی، فرو ریختن مجتمع پوشاک ۸ طبقه “رعنا پلازا” در ۴ اردیبهشت ۹۲ با برجای گذاشتن ۱۱۳۰ کشته و پس از آن وقوع آتشسوزی در یک ساختمان تولید پوشاک دیگر که منجر به مرگ هشت کارگر شد، تنها نمونه هایی از مرگ کارگران بنگلادش در آتش سوزی ها و آوار شدن مراکز تولیدی غیر استاندارد و فاقد امکانات ایمنی لازم در این کشور است. تکرار اینگونه حوادث در بخشی از کشورهای آسیایی و به طور اخص در بنگلادش هم اکنون به امری روتین برای صاحبان سرمایه تبدیل شده است. کشورهایی که به دلیل دست یابی به نیروی کار ارزان، عملا به مراکز استثمار شدید کارگران و سودبری بیش از حد بنگاه های سرمایه داری درعرصه داخلی و جهانی تبدیل شده اند. تا جایی که فروشگاه های متمول و زنجیره ای پوشاک از طریق صدور سرمایه و ابزارهای تولید به کشورهای آسیایی از جمله بنگلادش از قبل استثمار شدید کارگران و کسب ارزش اضافه تولید شده توسط نیروی کار ارزان، بیشترین سودبری را طی سال های اخیر داشته اند. و صد البته طبقه سرمایه دار داخلی نیز به عنوان شریک و همدست سرمایه جهانی تا آنجا که توانسته است بر شدت استثمار و تحمیل جنایاتی از این دست بر کارگران این کشور افزوده است. در وضعیتی که سرمایه جهانی با همدستی طبقه سرمایه دار و استثمارگران داخلی تسمه بر گرده کارگران صنعت نساجی بنگلادش کشیده اند، کارگران نیز برای رهایی از وضعیت موجود و مقابله با غارتگری بی حد و حصر استثمارگران راهی جز اعتصاب ندارند. پس زنده باد اعتصاب شکوهمند کارگران بنگلادش.
نظرات شما