یادداشت سیاسی- حسن روحانی با تایید شورای نگهبان و با تکیه بر توهم پراکنی تبلیغاتی خود در مناظره های تلویزیونی توانست بر صندلی ریاست جمهوری رژیم بنشیند. یکی از وعده های معین روحانی در روزهای پیش از “انتخابات” بهبود وضعیت زنان ایران بود. حسن روحانی در سخرانی ها و مناظره های تلویزیونی خود وعده داد “در دولت آینده میان زنان و مردان در کسب موقعیت شغلی تبعیضی قائل نمی شود. امنیت اخلاقی و اجتماعی را مورد توجه قرار می دهد و به زن ایرانی نگاه جنسیتی نخواهد داشت” (ایسنا ۱۱ اردیبهشت ۹۲). او هم چنین وعده داد با بر چیدن فضای امنیتی و پلیسی حاکم بر خیابان ها و میادین شهرهای ایران، شرایط سرکوب، تبعیض و بی عدالتی علیه زنان را در چهار چوب “قوانین جمهوری اسلامی” تغییر و یا کاهش دهد. مستثنا از اینکه روحانی به آنچه که در مورد زنان گفته است باور دارد یا نه، اساسا بیان چنین ادعایی که کسی بخواهد در چهارچوب قوانین نظام اسلامی حاکم بر ایران در جهت رفع تبعیضات جنسیتی و بی حقوقی زنان حرکت کند و یا بعضا بتواند گام های عملی در این مسیر بردارد، طبیعتا می تواند ادعایی مضحک و صرفا با انگیزه تبلیغاتی باشد. چرا که بیان چنین ادعایی از اساس با خصلت دینی جمهوری اسلامی در تضاد است.
بعد از گذشت ۳۵ سال از حاکمیت جمهوری اسلامی، دیگر بر کسی پوشیده نیست که این رژیم نه تنها یک دیکتاتوری عریان را بر کل جامعه گسترش داده است بلکه، با جاری کردن قوانین دینی و شریعت اسلامی سرکوب و فشار مضاعفی را نیز بر زنان تحمیل کرده است. تا جایی که زنان ایران به عنوان نیمی از جمعیت کشور از ابتدایی ترین حقوق فردی، مدنی و دمکراتیک شان محروم شده اند. و صد البته این سرکوب بی حد و حصر زنان و این بی حقوق محض آنان در جامعه توسط روحانی ها و افراد دیگری از جنس شیخ حسن روحانی در چهارچوب قانون اساسی، قوانین قضایی و قانون خانواده علیه زنان ایران تدوین و با زور سرنیزه بر زنان و کل جامعه تحمیل شده است.
حال با یادآوری این بدیهیات برگردیم به وعده های روحانی و ببینیم طی همین مدتی که از ریاست جمهوری روحانی وی می گذرد، وضعیت زنان در ایران با چه تحولاتی مواجه بوده است؟ آیا به بی حقوقی زنان اندکی پاسخ داده شده است یا بر عکس سرکوب زنان همچنان ادامه دارد؟ آیا حسن روحانی تا کنون هیچ اقدام عملی در جهت کاهش و یا توقف سرکوب و تبعیضاتی که علیه زنان کشور در جامعه اعمال می شود، انجام داده است یا نه؟
روحانی پس از “انتخابات” و نشستن بر صندلی ریاست جمهوری، لااقل در پاره ای از سخنرانی های اولیه اش تا حدودی همان نظرات پیش از انتخابات خود را تکرار کرد. از جمله او در مورد حجاب و فشارهایی که تا کنون بر زنان کشور اعمال شده است، گفت: عفیف بودن چیزی فراتر از حجاب داشتن است. به نظر من اگر زنی یا مردی حجاب رسمی مد نظر [نظام] را رعایت نکند، عفیف بودنش زیر سئوال نمی رود. من با اعمال محدودیت های فراقانونی علیه دختران و زنان مخالفم”. (بهار نیوز ۱۱ تیرماه ۶۲). اما، زمان زیادی لازم نبود تا این موضع روحانی رنگ ببازد. روحانی پیش از سفر به سازمان ملل با توصیه به “بخش اندکی از جامعه” در مورد رعایت حجاب، نقاب از چهره کشید و دیدگاه واقعی خود را آشکار کرد. خبرگزاری فارس در روز دوم مهر به نقل از او نوشت: “روحانی خواستار توجه بخش اندکی از جامعه به ارزش ها شدند تا نگرانی هایی را که قاطبه مردم و متدینین دارند، با اصلاح رفتار خود بر طرف کنند”(تاکید از ما است).
با موضع گیری جدید روحانی در مورد حجاب زنان، لبخند رضایت بر لبان سردار رادان جانشین فرمانده نیروی انتظامی نشست. رادان در ارتباط با این موضع حسن روحانی در مورد “نگرانی های قاطبه مردم و متدینین” از وضعیت حجاب در جامعه گفت: چیزی که در فرمایش رئیس جمهور محترم دیدم، موضعی بود که ما را امیدوار کرد. این موضوع موجب می شود که دستگاههای در امر حجاب و عفاف بهتر و روان تر عمل کنند (خبرگزاری فارس ۲ مهر ماه ۹۲). بله، موضع روحانی واقعا برای رادان، گشت ارشاد، گله های حزب الله، پلیس و نیروهای انتظامی امیدوارکننده بود. از این نظر امیدوار کننده بود تا دستگاه های در امر حجاب و عفاف “بهتر و روان تر” بتوانند زنان و جوانان را در خیابان ها شکار و آنان را سرکوب کنند. روحانی با این موضع گیری خود نه تنها صورت مسئله معضل زنان را پاک کرد، بلکه با وقاحت تمام به زنان ایران توصیه کرد برای اینکه غیرت “متدینین” تحریک نشود، برای اینکه زنان از بازداشت و سرکوب گشت های ارشاد در امان بمانند، بهتر است آن “بخش اندکی از جامعه” که “کم حجاب” و “بد پوشش” هستند، ارزش های حاکمیت از جمله حجاب اسلامی را مراعات کنند. معضل حسن روحانی در این است که چشمان خود را برعموم زنان ایران که برای رهایی از پوشش اجباری و کسب مطالبات آزادی خواهانه و دمکراتیک شان مبارزه می کنند، بسته و آنان را به “بخش اندکی از جامعه” تقلیل می دهد. و آنگاه به این “بخش اندک جامعه” توصیه می کند که خود رعایت “ارزش” های اسلامی را بکنند تا گشت ارشاد و نیروهای انتظامی رژیم مجبور به سرکوب زنان نشوند. عجبا! از کرامات شیخ ما چه عجب، پنجه وا کرد و گفت وجب.
در تمان دوران حاکمیت جمهوری اسلامی، سرکوبگران مردم با همین استدلال روحانی و به بهانه جلوگیری از برانگیخته شدن “غیرت حزب الله و متدینین” عرصه را بر زنان ایران تنگ کردهاند. حق انتخاب پوشش را از آنان گرفتهاند. تبعیض جنسیتی را بر آنان روا داشته اند. در میادین و خیابان های شهر بر چهره دختران و زنان ایران تیغ کشیده اند. با استقرار نیروهای گشت ارشاد، دختران و زنان “کم حجاب” و اخیرا “بد پوشش” را بازداشت و راهی زندان و بند کرده اند. در یک کلام طی بیش از سه دهه، هر بار خواسته اند فضای کشور و جامعه را بیشتر و بیشتر پلیسی و امنیتی کنند، با ادعای جلوگیری از برانگیخته شدن “غیرت متدینین” و با توسل به طرح هایی از قبیل “عفاف و حجاب” شلاق بر گرده زنان و کل جامعه کشیده اند.
مشکل روحانی و عناصری از جنس او در این است که اولا می خواهند بر ضدیت ماهوی این نظام مبتنی بر دین با اصل آزادی و برابری زن سرپوش بگذارند و در ثانی آنجا هم که می خواهند رنگ و لعابی هرچند بی مقدار بر انبوه زخم ها و تبعیضات جنسیتی اعمال شده بر زنان ایران بکشند، با کشمکش ها، تضادها و تنش های درونی نظام مواجه می شوند. نمونه اش اجرای مجدد طرح ارتجاعی “عفاف و حجاب” در دولت “اعتدال و امید” است. آنچه را که زنان ایران طی شهریور ماه گذشته تحت عنوان اجرای مجدد طرح “عفاف و حجاب” تجربه کردند، نمودی از همین کشمکش های اصول گرایان در مواجهه با وضعیت کنونی جامعه و زهر چشم گرفتن از زنان و جوانان کشور است. تا به آنان یادآور شوند که قدرت همچنان در دست نیروهای سرکوبگر است و ذهنیت جامعه و جنبش های اجتماعی را از تبعات احتمالی “نرمش قهرمانانه” مورد نظر خامنه ای به دور سازند. آنچه مسلم است اولین بازتاب این “نرمش قهرمانانه” برای اصول گرایان و نیروهای حزب الله تلقی نوشیدن جام زهر توسط خامنه ای است. تبعات اولیه این “نرمش قهرمانانه” از یک طرف، تضعیف روحیه حزب الله و اصول گرایان درون رژیم و از طرف دیگر بالا رفتن روحیه توده های مردم ایران و به تبع آن افزایش سطح مطالبات و مبارزات آنان خواهد بود. لذا، اصول گرایان که همچنان ارگان های اصلی سرکوب و بگیر و ببند جامعه را در دست دارند از یک طرف جهت خنثا کردن اثرات روانی “نرمش قهرمانانه” در حرکت توده ها و از طرف دیگر جهت نشان دادن اقتدارشان در جامعه، به ایجاد فضای پلیسی روی آوردهاند.
طرح ” عفاف و حجاب ” که طی سال های گذشته عموما با شروع فصل گرما آغاز می شد، امسال در شهریور ماه بر سر زنان و جوانان آوار شد. در واقع، گسترش مقابله با زنان و دختران “کم حجاب” و پسران “بد پوشش” آنهم در شهریور ماه، دقیقا برخاسته از وضعیت کنونی جمهوری اسلامی است که در لوای “نرمش قهرمانانه” در شرف گذار به یک موقعیت جدید است. از این رو، با استقرار دولت روحانی که ظاهرا بر اساس وعده های او می بایست شرایط برای زنان و دختران کمی بهتر می شد، نه تنها چنین نشد بلکه، شهریور ماه امسال به ماه شکار زنان و دختران “کم حجاب” و پسران “بد پوشش” تبدیل شد. مقابله نیروهای گشت ارشاد با دختران و پسران جوان طی شهریور ماه امسال در تهران و شهرهای بزرگ آنچنان گسترده بود که بسیاری از سایت ها و روزنامه های حکومتی از جمله سایت تابناک، خبرگزاری مهر و رونامه رسالت از “بازداشت های گسترده” و تهاجم نیروهای گشت ارشاد به دختران و پسران خبر دادند. در واقع جمهوری اسلامی نگران سربازکردن مطالبات توده ها در جامعه است. لذا، در شرایط بوجود آمده، آنچه که مهم است و توده های مردم ایران باید بدان توجه کنند، پیگیری طرح مطالبات شان است. عموم توده های مردم ایران و به طور اخص کارگران، زنان و دانشجویان باید بر خلاف آنچه “اصلاح طلبان” در لوای آرامش و عدم طرح مطالبات فوری به جنبش های اجتماعی توصیه می کنند، لازم است پیگیرتر از هر زمان دیگری از فرصت بوجود آمده برای طرح خواست ها و مطالبات شان سود ببرند. مگر آقای روحانی ادعا نمی کند که فضا برای همه باز شده است، پس اولین اقدام عملی کارگران در وضعیت موجود طرح مطالبات آنان است. پس لازم است عموم کارگران ایران و پیشروان جنبش کارگری برای ایجاد تشکل های مستقل کارگری بسیج شوند. مگر روحانی ادعا نمی کند که دانشجویان باید بتوانند تشکل های صنفی خود را داشته باشند. پس دانشجویان نیز لازم است با تکیه بر همین ادعای حسن روحانی بر مطالبات صنفی و سیاسی شان پای بفشارند و با ایجاد تشکل های مستقل دانشجویی علیه تفکیک جنسیتی در دانشگاه و کلاس های درس مبارزه کنند. مگر روحانی ادعا نمی کند که شادی و تفریح حق جوانان و توده های مردم ایران است، بنابر این، مردم و جوانان نیز باید به صورت گسترده در پارک ها و دیگر اماکن تفریحات سالم حضوری فعال و گسترده داشته باشند. مگر حسن روحانی ادعا نکرده است که “در دولت آینده به زن ایرانی نگاه جنسیتی نخواهد داشت”. پس زنان ایران باید بتوانند بر اساس همین ادعای روحانی به مبارزات مستقل شان در جهت برابری زن و مرد و لغو تبعیضات جنسیتی شدت ببخشند. مگر روحانی ادعا نکرده است در دولت آینده امنیت اخلاقی و اجتماعی را مورد توجه قرار می دهد، پس چه بهتر زنان ، دختران و جوانان نیز با تکیه بر همین ادعاهای روحانی در مقابل گشت ارشاد و گله های حزب الله ایستادگی کرده و بر حق آزادی انتخاب پوشش خود تاکید ورزند. این است مجموعه اقداماتی که عموم توده های مردم ایران باید بتوانند در مسیر آن گام بردارند. وضعیت بوجود آمده اگر تنها سودی برای توده های مردم ایران از جمله زنان داشته باشد پیگیری و طرح انبوه مطالبات شان در شرایط کنونی است. و گرنه بر همگان آشکار است که در انتظار تحقق وعده های روحانی ماندن آب در هاون کوبیدن است.
نظرات شما