یورش وحشیانه نیروهای گارد ویژه رژیم به صفوف کارگران هپکو در روز ۲۵ شهریور ۹۸، به قدری بیرحمانه و خشونتآمیز بود که صدای آن در همه جا و حتا در رسانههای رسمی حکومتی نیز پیچید. قشونکشی برای سرکوب کارگرانی که در اعتراض به عدم پرداخت دستمزد و بلاتکلیفی وضعیت شرکت دست به تجمع مسالمتآمیز زده بودند و اعمال قهر و زور و وحشیگری علیه کارگران هپکو چنان توی چشم میزد که حتا برخی افراد و رسانههای خبری وابسته به دولت نیز از “ضرب و شتم و بازداشت گسترده کارگران” سخن به میان آوردند. در حمله وحشیانه مزدوران سرکوبگر رژیم به صفوف کارگران هپکو، دست کم ۱۵ کارگر به سختی مصدوم و مجروح و ۲۹ تن دیگر بازداشت و روانه زندان اراک شدند.
محمد تقی آبایی مدیرکل کار استان مرکزی روز ۲۶ شهریور در حالیکه خبر سرکوب و بازداشت کارگران هپکو در تمام کشور پخش شده بود، ریاکارانه از ضرب و شتم و دستگیری کارگران هپکو ابراز بیاطلاعی کرد. او اما با گفتن اینکه “مداخله نیروی انتظامی با هدف جلوگیری از اختلال عبور و مرور و بازشدن مسیر قطارهایی صورت گرفت که معطل مانده بودند”. در واقع مشت خود را باز کرد. وی که خود در جمع سایر مقامات دولتی از استاندار گرفته تا فرماندهان سپاه و نیروی انتظامی برای چگونگی مقابله با کارگران، حضور و در جریان صدور فرمان حمله به کارگران هپکو قرار داشت و میخواست در عین عوامفریبی، یورش به صف کارگران را توجیه کند گفت “قطارها برای تردد معطل مانده بودند که در نهایت نیروی انتظامی وارد عمل شد و ظرف مدت بسیار کوتاهی حدودا یک دقیقه ریل راهآهن باز شد و تردد قطارها از سر گرفته شد”.
صرفنظر از اینکه بایستی قهر و سرکوب مزدوران حکومتی علیه کارگران بسیار خشن و شدید و بیرحمانه بوده باشد که ظرف یک دقیقه همه کارها روبراه شده است، اما واقعیت این است که کارگران هپکو از روز اول اعتصاب و اعتراض خیابانیشان، مسیر قطار را مسدود نکرده بودند که اگر کرده بودند هم حقشان بود. کارگران هپکو دور جدید اعتصاب و اعتراضات خیابانی خود را از روز دوم شهریور ۹۸ آغاز کردند و روزهای متوالی به مدت یک هفته در مقابل نهادهای مختلف دولتی از جمله استانداری دست به تجمع زدند و خواستار رسیدگی به خواستهای خود شدند. اما هیچکس به خواست کارگران توجهی نکرد. کارگران هپکو روز ششم شهریور در مقابل “داد”گستری تجمع کردند و برای رسیدگی به خواستهای خود از آن نهاد نیز استمداد طلبیدند، اما باز هم کسی به خواست کارگران توجه نکرد. آنها خواهان پرداخت طلبهاو حقوقهای عقبافتاده خود بودند. خواهان پرداخت حق بیمه، تعیین تکلیف وضعیت کارخانه، از سرگیری تولید و ادامه کاری و ضمانت شغلی بودند. اما هیچ مقامی نه در وزارت کار، نه دراستانداری و نه در هیچ نهاد دولتی دیگر، در فکر گرسنگی و اضطراب دائمی کارگر هپکو نبود و چیزی جز وعده به کارگران هپکو داده نشد. با این همه کارگران هپکو ۱۰ روز مهلت دادند که مقامات مسئول به خواستهایشان رسیدگی کنند و از پی آن از خیابانهای اراک، راهی کارخانه شدند.
اما پس از پایان مهلت ده روزه نیز باز هم هیچ اتفاقی نیافتاد و هیچیک از خواستهای کارگران برآورده نشد. تمام وعدهها مطابق معمول پوچ و توخالی از کار درآمدند. بنابراین بدیهی بود کارگر گرسنه هپکو دوباره وارد خیابان شود و فقط برای آنکه فریاد خود را به گوشهای سنگین مقامات دولتی برساند، راهآهن شمال و جنوب را هم موقتا مسدود سازد. ۲۴ شهریور و پس از پایان مهلت ۱۰ روزه اعتصاب و اعتراض خیابانی از سر گرفته شد و ۲۵ شهریور، پاسخ کارگران با سرنیزه و زندان داده شد. نیروهای سرکوبگر گارد ویژه از فردای سرکوب و یورش وحشیانه به کارگران، در مقابل کارخانه هپکو به صف شدند تا مانع ورود کارگران به خیابان شوند.
اما مبارزه هپکو را با سرکوب و سرنیزه نمیتوان خاموش ساخت. تجربه دست کم سه ساله اخیر مبارزات کارگران هپکو، این واقعیت را ثابت کرده است. از دی ماه ۹۵ که کارگران هپکو با خواستهای مشخصی که تاکنون پاسخ نگرفته است، دست به اعتصاب زدند و وارد خیابان شدند و به مدت یکماه خیابانهای شهر اراک را به لرزه افکندند، تا همین امروز و به رغم اعمال قهر و سرکوب و ارعاب و زندان، کارگران هپکو دهها بار به اعتصاب و اعتراض خیابانی دست زدهاند. درست در شهریور سال ۹۶ و در چنین روزهایی بود که اعتراضات خیابانی و متحدانه هپکو و آذرآب مورد یورش وحشاینه اوباشان و مزدوران سرکوبگر رژیم قرار گرفت و تعداد زیادی از کارگران با ضربات مشت و لگد و باتوم و شلیک گاز اشکآور مجروح و مصدوم شدند و به دنبال آن ۲۰ کارگر هپکو احضار، ۱۵ کارگر محاکمه و هر یک به ۶ ماه تا یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند. هپکو اما خاموش نشد. اعتصابات و اعتراضات خیابانی، دوباره در بهمن ۹۶ شعلهور شد و در اردیبهشت ۹۷ ادامه یافت. بار دیگر ۱۰ فعال اعتصاب بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفتند و پس از ارعاب و تهدیدات گوناگون با قید وثیقه آزاد شدند. بهرغم وعدهها و قول و قرارهای کارفرما و دولت حامی آن پس از هر اعتصاب و اعتراض خیابانی پیرامون رسیدگی به خواستهای کارگران، اما این وعدهها و قول و قرارها، مکرر پوچ و توخالی از کار درآمدند. اعتصاب و اعتراض خیابانی هپکو برای چندمین بار در اردیبهشت ۹۸ آغاز شد که در شهریور ماه نیز ادامه یافته است و باز هم عجالتا جز وعده توخالی چیزی نصیب کارگران نشده است.
واقعیت این است که شرکت هپکو در آستانه تعطیلی کامل قرار گرفته است. مشکلات هپکو از زمانی که پورحسینی رئیس سازمان خصوصی سازی بود – وی به علت فاش شدن برخی از دزدیها و تخلفاتاش، از این سمت برکنار شده و ظاهرا در بازداشت و ممنوعالخروج است – و به قیمت بسیار پایینتر از ارزش واقعی آن به بخش خصوصی و فردی بنام علی اصغر عطاریان واگذار شد، تشدید گردید. نارسائیهای هپکو و مشکلات کارگران روز به روز افزایش یافت. از ۵ هزار کارگری که سال ۸۷ در هپکو مشغول به کار بودند، تنها حدود هزار کارگر باقی مانده و بیش از ۴ هزار کارگر هپکو اخراج شدهاند. در اثر مبارزات شجاعانه و اعتراضات خیابانی و پرشور کارگران هپکو، سرانجام دولت مجبور شد عطاریان را برکنار کند و خرداد ۹۶ هپکو را تنها به قیمت ۱۰ میلیارد تومان به شخص دیگری به نام احمدپور واگذار نمود. اما نه فقط هیچگونه بهبودی در اوضاع شرکت، بویژه در وضعیت کارگران بوجود نیامد، بلکه اوضاع بیش از پیش به وخامت گرایید. ظرفیت تولید سالانه هپکو، تولید بیش از ۲ هزار دستگاه ماشینآلات راهسازی است، اما سال ۹۶ تنها ۱۲ دستگاه و سال ۹۷ فقط ۴۸ دستگاه یعنی بطور متوسط سالانه فقط ۳۰ دستگاه ماشینآلات راهسازی تولید داشته است. صرفنظر از اینکه واحدهای واگذار شده به بخش خصوصی تقریبا همگی روال و سرنوشت مشابهی را از سرگذراندهاند، اما موضوع کمبود مواد اولیه و عواقب تحریمها نیز نقش مهمی در کاهش تولیدات و یا توقف واحدهای تولیدی و صنعتی داشته است. هپکو کماکان در معرض تعطیلی و هزار کارگر آن در معرض اخراج و بیکاری هستند. سهامدار جدید کارخانه نیز هیچگونه بهبودی در اوضاع هپکو ایجاد نکرد و هیچیک از خواستهای کارگران را برآورده نساخت.
در همین رابطه در نشست کارگروه “ستاد تسهیل و رفع موانع تولید کشور” در تهران که اوایل مرداد سال ۹۷ برگزار شد، با استعفای سهامدار جدید شرکت نیز موافقت شد که این واحد تولیدی تا تعیین سهامدار جدید، با ارائه وکالت به سازمان خصوصیسازی واگذار شود. در عینحال در همین اجلاس مقرر شد تا زمان تعیین وضعیت مشتری و سهامدار جدید، سازمان خصوصیسازی رأساً مدیریت هپکو را برعهده داشته باشد. با تعیین مدیرعامل و تیم مدیریتی از سوی سازمان خصوصیسازی، باز هم هیچ گرهی از مشکلات عدیده هپکو و کارگران آن گشوده نشد. داوود خانی، معاون سازمان خصوصیسازی پس از اعتراضات خیابانی اخیر کارگران هپکو گفت “ما درصددیم که متقاصی جدید جایگزین سهامدار عمده کنونی شود…. و مدیریت جدید سکان هدایت شرکت هپکو را برعهده گیرد…. که با برنامه مناسب ودارای اهلیت مناسب باشد”.
این یعنی ادامه سیاستهای قبلی و تعویض و جابجایی سهامدار کارخانه و تکرار مکرراتی بیثمر به حال کارگران. تمامی شواهد و اقدامات بعدی نیز نشان داده است که دولت با پیشه کردن سیاست روزمرهگی و تعویض سهامدار و امثال آن نه فقط در فکر بر طرف کردن مشکلات هپکو و بطریق اولی کارگران نیست، بلکه حتا در این اندازه که روال عادی کار و تولید را به این واحد صنعتی بزرگ بازگرداند نیز ناتوان است. سخنان برخی مقامات حکومتی در این باره نیز روشن میکند که هپکو مانند فولاد و هفتتپه و کنتورسازی و آذرآب و صدها واحد خصوصیسازی شده دیگر، به حال خود رها شده است. سخنان علی آقازاده استاندار استان مرکزی در تاریخ ۲۷ شهریور ۹۸ در همین رابطه به قدر کافی گویاست. وی در عین آنکه خطاب به کارگران هپکو میگوید باید خواستهای خود را از مجاری قانونی دنبال کنند و بدین ترتیب در واقع دشمنی خود با کارگران هپکو را نشان میدهد، اما درباره نحوه برخورد دولت با مشکلات هپکو و چشمانداز آن نیز چنین میگوید “همه مسئولین ذیربط از جمله وزارت اقتصاد، صنعت، راه و شهرسازی شعار میدهیم” و سپس چنین اضافه میکند “هیچ افقی برای اینکه مشکل هپکو به صورت ریشهای حل شود نمیبینم”.
مقامات رسمی و تراز اول رژیم از قماش استاندار استان مرکزی البته به خوبی میدانند که دولت با اجرای سیاست خصوصیسازی و حیف و میل و غارت اموال عمومی، تولید در صدها و هزارها کارخانه و موسسه تولیدی را از نفس انداخته است. شمار زیادی از این واحدها بکلی متوقف و تعطیل شده و دهها هزار کارگر مشغول به کار در آن به خیابان پرتاب شدهاند و شمار دیگری نیز در یک قدمی تعطیلی قرار گرفتهاند. دو شرکت صنعتی و مهم و بسیار بزرگ هپکو و آذرآب که حتا برخی از نمایندگان مجلس نیز از آنها به عنوان گل سرسبد صنایع کشور نام بردهاند، هم اکنون در معرض تعطیلیاند. این واقعیتی است که هپکو، آذرآب، هفتتپه و فولاد اهواز تنها در پرتو اعتصابات و مبارزات یکپارچه و پرشور کارگران این واحدها توانستهاند در مقابل این روند ایستادگی کنند و گرچه هزاران کارگر این شرکتها نیز به تدریج اخراج و از کار بیکار شدهاند، اما از انحلال و دچارشدن این واحدها به سرنوشت واحدهای تعطیل شده جلوگیری بهعمل آوردهاند.
دولت جمهوری اسلامی که با بحران و ورشکستگی شدید مالی روبروست، نه میخواهد و نه میتواند در این سیاست تجدیدنظر کند و یا اینکه این قبیل شرکتها را از خطر تعطیلی کامل برهاند. برعکس برای تامین نیازهای مالی خود و غارت و چپاول هر چه بیشتر سعی میکند تمام آنچه را که از اموال عمومی هنوز در دست دولت باقی مانده است، به بخش خصوصی واگذار نماید. این سیاست خواهی نخواهی پدیدههایی چون هپکو، آذرآب، هفتتپه، فولاد، کنتورسازی قزوین وامثال آن را در پی داشته و آن را بازتولید خواهد کرد.
تعویق چند ماه حقوق، عدم پرداخت برخی از مطالبات سالهای گذشته، تشدید فشارهای اقتصادی و معیشتی بر کارگران، وضعیت نابسامان بیمههای کارگری، بلاتکلیفی وضعیت کارخانه، خطر تعطیلی کارخانه ، اضطراب دائمی و نبود ضمانت شغلی، واقعیتهای تلخیست که امروز کارگران هپکو با آن دست و پنجه نرم میکنند و برای تغییر آن به اعتصاب و اعتراض خیابانی دست میزنند. با سرکوب و سرنیزه و بازداشت و زندان نمیتوان جلو این روند را مسدود کرد. کارگران هپکو قرار نیست با تشدید سرکوب و بگیر و ببند دست از مبارزه بردارند. سرکوب کارگران در سالهای گذشته نیز این حقیقت را نشان داده است. آنان به حکم موقعیت خویش به مبارزه برای تامین خواستها و نیازهای خود ادامه خواهند داد. سازمان خصوصیسازی، مدیریت و سهامدار فعلی یا بعدی هپکو باید این را بدانند مستقل از اینکه سرنوشت تملک هپکو چگونه رقم بخورد، مادام که تمام خواستهای کارگران هپکو برآورده نشده باشد، اعتصاب، راهپیمایی و مبارزه در هپکو نیز ادامه خواهد داشت. استاندار استان مرکزی، مدیرکل کار استان مرکزی، فرماندهان سپاه و نیروی انتظامی و سایر سران حکومتی در اراک نیز باید این را بدانند مادام که خواستهای کارگران برآورده نشده باشد، آرامشی نخواهند داشت. آرامش اراک مستلزم برآورده ساختن مطالبات و آرامش کارگران است.
کارگران مبارز هپکو، بعد از یورش وحشیانه گارد ویژه در ۲۵ شهریور، به مبارزه خود در داخل شرکت ادامه دادهاند. روز ۲۸ شهریور، گروهی از کارگران هپکو با تجمع در مقابل زندان اراک، خواستار آزادی رفقای همکار خود شدند. آخرین خبرها حاکی از آن است که از ۲۹ کارگر بازداشت شده، به جز ۸ نفر بقیه با وثیقههای ۲۵۰ میلیون تومانی و سند و فیش حقوقی آزاد شدهاند.
یورش به صفوف کارگران هپکو و بازداشت آنها اما اعتراض وسیع و گستردهای را در میان کارگران و تشکلهای مستقل در پی داشت. کارگران آذرآب به فوریت و قبل از همه، به حمایت از هپکو برخاستند. روز سه شنبه ۲۶ شهریور جمعی از کارگران آذرآب به نمایندگی از کارگران این شرکت به منظور ابراز همدردی و همبستگی با کارگران هپکو، به میان کارگران هپکو رفتند و با نصب بنر و شعارهایی در حمایت از کارگران هپکو، همبستگی طبقاتی با رفقای هپکویی خود را اعلام کردند. بدنبال ابتکار عمل کارگران آگاه و پیشرو آذرآب، چند تن از آنها مورد احضار و تهدید قرار گرفتهاند. کارگران واگنسازی پارس اراک نیز روز چهارشنبه ۲۷ شهریور در اعتراض به ضرب و شتم و بازداشت کارگران هپکو و در حمایت از آنها، از محل کارخانه هپکو تا بلوار واگنسازی پارس دست به راهپیمایی زدند و همبستگی خود را با هپکو اعلام کردند. کارگران واگنسازی پارس با حمل پلاکاردی که بر آن نوشته شده بود “ما کارگران شرکت واگن پارس از شما کارگران هپکو حمایت میکنیم” از رفقای خود در هپکو پشتیبانی کردند. دامنه حمایت از هپکو و همبستگی با کارگران بسیار وسیع و گسترده بود. سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، جمعی از کارگران هفتتپه، گروه اتحاد بازنشستگان، انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه، کمیته هماهنگی، کمیته پیگیری، اتحادیه آزاد، سندیکای کارگران فلزکار مکانیک، شورای بازنشستگان ایران، اتحاد بازنشستگان ایران، اتحاد کارگر و معلم، شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران و برخی تشکلهای دیگر با صدور اطلاعیهها و بیانیههایی ضمن اعتراض نسبت به حملهی وحشیانه به کارگران هپکو و بازداشت آنها، خواستار آزادی فوری کارگران زندانی شدند. اعلام حمایت و همبستگی با کارگران هپکو، بویژه ابتکار عمل کارگران آذرآب و واگن پارس در ابراز حمایت و همبستگی و همدردی با کارگران هپکو نقطه قوت و امیدبخشیست که در ادامه خود باید بتواند به مبارزه مشترک و متحد و اعتراض خیابانی همزمان و مشترک این واحدها نیز ارتقاء یابد.
دولت جمهوری اسلامی که با چندین بحران داخلی و خارجی دست به گریبان است، در وحشت از تکرار آبان ۹۷، سرکوب را بطور کلی و سرکوب کارگران را بویژه تشدید کرده است. اما تشدید سرکوب و بازداشت و زندان نتوانسته است و نمیتواند راه مبارزه کارگران را ببندد. افزون بر اینکه در مقابل کارگران، هیچ راه دیگری جز اعتراض و مبارزه و تشدید آن وجود ندارد. هپکو و آذرآب با هم متحدند. واگن پارس به صف این دو پیوست. وقت آن است که کارخانه آلومینیمسازی و سایر واحدهای صنعتی در این استان، مبارزه مشترک و واحدی را سازمان دهند و متحدا وارد خیابانها شوند. رژیم ارتجاعی حاکم از گسترش اعتصابات و اعتراضات خیابانی کارگری به شدت به هراس افتاده است. این رژیم را باید با تشدید و گسترش مبارزه، پیش از آنکه از ترس و وحشت پرولتاریای رزمنده قالب تهی کند، به زیر کشید و از سر راه انکشاف بیشتر مبارزه طبقاتی کنار زد.
نظرات شما