اعتصابات یک هفتهای و اعتراضات خیابانی کارگران هپکو، آذرآب، کنتورسازی قزوین و اعتصاب کارگران هفتتپه، بار دیگر نشان داد که کارگران را با ارعاب و احضار و شکنجه و زندان، نمیتوان خاموش و مغلوب ساخت. رویدادهای یک هفته اخیر، نه فقط یک بار دیگر این واقعیت را به اثبات رساند مادام که خواستهای کارگران برآورده نشود، آنها در میدان مبارزه برای احقاق حقوق خویش حاضرند و صحنه نبرد برای تحقق خواستها و تغییر وضع موجود را ترک نمیکنند، بلکه این واقعیت انکارناپذیر را نیز یکبار دیگر نشان داد که طبقه کارگر پیشتاز مبارزه در صحنه گستردهتریست که همه زحمتکشان و تهیدستان و بیچیزان در آن حضور دارند.
نزدیک به یک هفته است خیابانهای شهر اراک، شاهد کوبش گامهای استوار کارگران صنایع آذرآب است. خیابانها و میادین شهر اراک، پیش از آنکه فرصت آرامش پس از اعتراضات خیابانی یک هفتهای کارگران هپکو را بیابد، آغوش گرم خود را به روی آذرآب گشود. کارگران آذرآب که از روز ۱۲شهریور با خواستهای مشابه هپکو، دست به اعتصاب زدند ، اعتراضات خیابانی خود را آغاز کردند و طی چند روز متوالی به اعتراضات خود ادامه دادند. کارگران آذرآب در همان روز نخست اعتراض خیابانی خود، به نشان اعتراض با پهن کردن سفره خالی، به شکل نمادین وضعیت وخیم معیشتی خود را به تصویر کشیدند. روز دوم اعتصاب، اگرچه مقامات امنیتی و پلیسی و فرماندار اراک سعی کردند با ارعاب و تهدید و ایجاد نفاق در میان کارگران، مانع تجمع و راهپیمایی کارگران شوند، اما کارگران آذرآب با حفظ اتحاد و یکپارچگی خود، وارد خیابان شدند. “یک اختلاس کم بشه، مشکل ما حل میشه” و “مشکل ما حل نشه، شهر قیامت میشه” از مهمترین شعارهای کارگران آذرآب بود. پرداخت تمام مطالبات معوقه، پرداخت حق بیمه به سازمان تامین اجتماعی، پایان بلاتکلیفی شرکت، تضمین ادامه کاری و ضمانت شغلی، بهبود شرایط کار و دستمزدها، از مهمترین خواستهای کارگران است. ۱۴ شهریور کارگران آذرآب ضمن ادامه اعتراضات خیابانی، در حمایت از هپکو و در همبستگی با کارگران هپکو شعار میدادند؛ “زنده باد هپکو”، “پاینده هپکو”، “برقرار هپکو”. دیروز هپکو وارد خیابان شده بود، امروز آذرآب و فردا همانطور که شهریور دو سال قبل نیز شاهد بودیم، هر دو با هم و شانه به شانه هم وارد خیابان خواهند شد.
آذرآب با شرایطی تقریبا مشابه شرایط هپکو دست به گریبان است. شرکت صنایع آذر آب در سال ۶۳ در زمینی به وسعت ۳۷ هکتار در ۵ کیلومتری شهر اراک تاسیس شد. سطح زیربنای این شرکت ۷۰ هزار متر مربع است و بیش از ۱۸۰۰ کارگر دارد. چندین شرکت بزرگ مانند شرکت توسعه صنعت انرژی ستاره تدبیر پارس، شرکت گسترش صنایع آذرآب، شرکت مهندسی توسعه صنایع نفت و گاز آذرآب و شرکت صنعت آفرین نمونه عمران، زیر مجموعه این شرکت هستند.
شرکت صنایع آذرآب جزء ابر شرکتهاییست که تولیدکننده توربینهای آبی تولید برق، تجهیزات نیروگاههای آبی، طراحی و ساخت و نصب و راهاندازی کارخانه سیمان و کارخانه گچ، تجهیزات ثابت صنایع نیروگاهی، پتروشیمی و پالایشگاهی و ساخت مخازن ذخیره مواد سوختی و شیمیایی، سازنده پالایشگاههای نفت و گاز، نیروگاههای برق گازی، حرارتی و تجهیزات لازم برای ساخت کارخانه قند و نیشکر است. بحران در این شرکت بزرگ پس از واگذاری به تدریج تشدید شد و از سال ۹۵، این بحران به مرحله حادی رسیده است. کارگران آذرآب در فاصله این سه سال (۹۵ تا ۹۸) دهها بار دست به اعتصاب و اعتراض زده و یا وارد خیابانهای اراک شدهاند. اعتراضات اخیر کارگران آذرآب در واقع، ادامه و تکامل اعتراضات پیشین این واحد است. اعتصابات و اعتراضات کارخانهها و صنایعی چون هپکو و آذرآب، در واقع بیانگر کلیت جنبش کارگری است که مسیر رشد و تکاملی خود را طی میکند. اعتصابات و اعتراضات خیابانی هپکو و آذرآب که با درسآموزی از تجارب پیشین همراه است وارد دور جدیدی شده است که بیشک کل جنبش طبقه کارگر را تحتتاثیر قرار داده و نقش مهمی در جهتگیریها و تکانهای آینده این جنبش خواهد داشت.
در فضای ظلمتاندودی که طبقه سرمایهدار حاکم و رژیم سیاسی آن، با ارعاب و تهدید و اعمال وحشیگری و خشونت بیشتر علیه کارگران و مدافعان آنها، سعی کرده است بر جنبش کارگری تحمیل کند، هپکو و آذرآب ستارهوار درخشیدند و در آسمان جنبش کارگری پرتو افشاندند. اگرچه هپکو و آذرآب، این ستارگان پُر نور جنبش کارگری در مقابله با نظم موجود و برای تغییر آن، شمهای از پیگیری و پیشگامی خود را به نمایش گذاشتند، اما اعتصاب و ورود کارگران به خیابان به این دو کارخانه خلاصه نمیشود. کارگران شرکت کنتورسازی قزوین نیز از روز دهم شهریور ماه در محل کارخانه دست به تجمع زدند و بلافاصله با پلاکاردها و بنرهای خود وارد خیابانهای شهر قزوین شدند ودر روزهای بعد نیز مکرر دست به راهپیمایی و تظاهرات زدند.
کارگران کنتورسازی قزوین با اعتراضات خیابانی چند روزه خود و تجمع در مقابل استانداری قزوین، خواستار پرداخت تمام مطالبات معوقه، سنوات، راهاندازی کارخانه و ادامهکاری و ضمانت شغلی خود شدند. “عزاعزاست امروز، روز عزاست امروز، زندگی کارگر روی هواست امروز” و “شرکت کنتورسازی – ننگ خصوصیسازی” مهمترین شعارهایی بود که کارگارن سر دادند و ضمن بیان وضعیت خود، نسبت به واگذاری شرکت به بخش خصوصی اعتراض کردند.
کنتورسازی قزوین که سال ۴۷ تاسیس شده است تا سال ۸۷، تنها برند تولیدکننده کنتور در خاورمیانه بود. از سال ۸۷ که به بخش خصوصی واگذار شد، کارفرمای جدید نیمی از ۴۰۰ کارگر شرکت را به تدریج اخراج کرد و هم اکنون نیز تقریبا به حالت تعطیل درآمده است و کارگران آن ماههاست در حالت بلاتکلیفی قرار دارند.
در هفتتپه نیز مشکلات کارگران روز به روز بیشتر شده است. فشار و ارعاب و تهدید علیه کارگران پیوسته تشدید شده است. علاوه بر احضار دهها کارگر پیشرو هفتتپه و علاوه بر محاکمه ۹ کارگر این شرکت و محکوم کردن آنها به حبس و شلاق، آخرین خبرهای انتشار یافته توسط سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، حاکی از آن است که کارفرمای هفتتپه درصدد آن است ۳۵ تن از کارگران بخش دام و طیور را اخراج کند. در هفتتپه نیز دستمزدها حداقل دو ماه عقبافتاده است. اضافهکاریها مدتهاست قطع شده است. چماق دستگاه قضایی و امنیتی روی سر کارگران است. بعد از اعمال فشار و سرکوب کارگران این شرکت در جریان اعتصابات و اعتراضات خیابانی پرشور پاییز سال گذشته و به دنبال آن احضارهای گسترده چند ده تن از کارگران پیشرو و اعمال شکنجههای وحشیانه علیه اسماعیل بخشی و علی نجاتی از نمایندگان کارگران هفتتپه و اعضای هیات مدیره سندیکای آنها، طبقه حاکم و رژیم سیاسی آن، بر این خیال بود که با پهن کردن بساط ترور و سرکوب و شکنجه و شلاق، اعتراض در هفتتپه را خاموش ساختهاست. روز پنجشنبه ۱۴ شهریور وقتی که بیش از ۴۰۰ تن از کارگران رسمی شرکت دست از کار کشیدند وروزهای ۱۶ و ۱۷ شهریور نیز به اعتصاب خود ادامه دادند، طبقه حاکم و رژیم سیاسی پاسدار منافع آن قاعدتا باید متوجه شده باشند که با زور و زندان و شکنجه و تشدید سرکوب، نمیتوانند مانع اعتصاب و اعتراض شوند. کارگران هفتتپه در این روز، نخست در برابر دفتر مدیریت دست به تجمع زدند و سپس برای پیگیری عدم پرداخت دستمزدها، وارد دفتر مالی شرکت شدند که درگیریهایی نیز بوجود آمد. اسد بیگی کارفرمای شرکت از طریق عوامل خود اعلام کرده بود که تا بعد از عاشورا، از پرداخت دستمزد تیرماه خبری نخواهد بود. لازم به یادآوری است که نامبرده همان روز با حضور در شرکت در حالیکه همراه دو بادیگارد محافظت میشد، اقدام به گشتزنی در شرکت کرده بود، حکم ممنوعالورودی یکی از کارگران را که به حضور وی و عدم پرداخت دستمزد اعتراض کرده بود، صادر کرد.
روشن است که ارتجاع اسلامی و کل طبقه حاکم از تکرار پاییز سال ۹۷ به شدت وحشت دارند و برای ممانعت از تکرار آن به هر وسیلهای متوسل میشوند. در همین رابطه آنطور که میثم آل مهدی از کارگران پیشرو و فعال اخراجی فولاد اهواز اعلام نموده است، ۴۱ تن از کارگران پیشرو فولاد اهواز و فعالان اعتراضات و اعتصابات سال گذشته، به “دادگاه انقلاب” اهواز احضار شدهاند. در نامههای جداگانهای که برای این کارگران ارسال شده از آنان خواسته شده است در روزهای آینده خود را به شعبه ۲۰ این دادگاه معرفی کنند.اگرچه غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضائیه، روزیکشنبه ۱۷ شهریور اعلام کرد، برای این کارگران قرار منع تعقیب صادرشده است، اما درپی تشدید سرکوب و ارعاب کارگران، هرآینه امکان و احتمال احضار و محاکمه کارگران پیشرو فولاد وجود دارد. مهمترازاین احکام بسیار سنگینیست که بیدادگاه رژیم علیه متهمان پرونده هفت تپه صادرنموده است.روز شانزده شهریورخبرشوکه آور احکام مربوط به متهمان این پرونده درفضای مجازی منتشرشد.برپایه این خبر، اسماعیل بخشی نماینده کارگران هفت تپه به ۱۴ سال زندان، محمد خنیفرازدیگرکارگران هفت تپه به ۶ سال زندان، سپیده قلیان به ۱۸ سال، و اعضای تحریریه نشریه اینترنتی “گام”، امیرحسین محمدی فرد، سانازاللهیاری، عسل محمدی، و امیرامیرقلی نیزهریک به ۱۸ سال زندان محکوم شده اند.
صدور احکام بسیارسنگین بیدادگاه رژیم و ۱۱۰ سال حبس برای ۲ کارگر و ۵ مدافع حقوق کارگر، به روشنی کینه و دشمنی طبقه حاکم نسبت به طبقه کارگرومدافعین حقوق این طبقه را نشان میدهد.تمام این وحشی گریها و سخت گیری ها برای مرعوب ساختن و ساکت کردن کارگران است.اما تجارب تاکنونی نشان داده است که کارگران مرعوب نخواهند شد و به حکم موقعیتی که دارند راه دیگری جز مبارزه و تشدید آن ندارند.ده ها و صدها هزار کارگر آماده اند که در راه هفت تپه قدم بگذارند.آیا ارتجاع هار حاکم می تواند تمام این کارگران را دادگاهی و زندانی کند؟
اوضاع نابسامان در واحدهای تولیدی و صنعتی خصوصیسازی شده، تنها به هفتتپه و آذرآب و هپکو و فولاد و کنتورسازی خلاصه نمیشود. در دهها و صدها واحد تولیدی و صنعتی در سراسر کشور که به بخش خصوصی واگذار شدهاند، یا تولید به کلی نابود و کارگران آن اخراج و بیکار شدهاند و یا در بهترین حالت به سرنوشتی مشابه هپکو، آذرآب، هفتتپه، فولاد و کنتورسازی قزوین و امثال آن دچار شدهاند. بسیاری از آنها از نمونه آونگان اراک، به کلی تعطیل و تمام کارگران آن بیکار شدهاند و زمینهای آن مورد استفادههای دیگری قرار گرفتهاند. هپکو، هفتتپه، فولاد و آذرآب اما در برابر این روند ایستادهاند. در هپکو و آذرآب که شاهد دور جدیدی از اعتصاب و اعتراض خیابانی در آن هستیم، اکنون بحث ازاین است که این واحدها به قرارگاه خاتمالانبیاء سپاه پاسداران واگذار شود. تمامی شواهد موجود نشان میدهد که به رغم اعتصابات و اعتراضات مکرر کارگران این دو واحد، دولت و کارفرمای این واحدها تا این لحظه، از پذیرش خواستهای کارگران طفره رفتهاند و به سیاست خود یعنی بیتوجهی به خواستهای کارگران ادامه دادهاند. دولت بهرغم وعدهی بر طرف کردن مشکلات این واحدها و رسیدگی به وضعیت کارگران، در حال حاضر سرگرم تغییر مدیریت این واحدها و گماردن مدیران دولتی در آنهاست.خبرگزاری فارس اعلام کرد، سازمان خصوصی سازی، ابوالفضل روغنی گلپایگانی (رئیس کمیسیون صنایع اتاق ایران) را که ازسوی استانداری استان مرکزی معرفی شده بود، بهعنوان مدیرعامل هلدینگ هپکو منصوب نموده است. اما خواست کارگران آذرآب و هپکو، تغییر و جابجایی افراد و مدیران نیست. خواست کارگران آذرآب و هپکو پردخت فوری تمام مطالبات معوقه، پردخت حق بیمه، ادامه کاری و تضمین شغلی است. کارگران آذرآب و هپکو خواهان بهبود شرایط کار و دستمزد و تشکل مستقل و در نهایت خواهان بازگرداندن اداره این واحدها به دولت با نظارت کارگران اند.
پس از جلسه “هیات وزیران” و بررسی وضعیت هپکو و آذرآب مورخ چهارشنبه ۱۴ شهریور، واعظی رئیس دفتر رئیس جمهور در مورد خواست کارگران آذرآب به دروغ اعلام کرد “خواست کارگران این است که هر چه زودتر مدیرشان انتخاب شود” وی گفت “تا زمانی که مدیر برای این شرکت معرفی نشود، امکان پرداخت حقوق و معوقات وجود ندارد”.
این اظهارات نشان میدهد که کابینه روحانی نیز آشکارا کارگران را سر میدواند و سعی میکند با اتلاف وقت و وعدههای دروغ، آنان را از ادامه اعتصاب و اعتراض خیابانی باز دارد.
اما وضعیت این دو واحد و مبارزات کارگران هپکو و آذرآب، از این مراحل بسیار فراتر رفته است و این ترفندها تاثیری در روند مبارزات کارگران و رشد این مبارزات ندارد. کارگران آذرآب با شعار “مشکل ما حل نشه – شهر قیامت میشه” پاسخ خود را از قبل به این ترفندها و بیتوجهیها دادهاند.
هپکو وارد خیابان شده و ده روز مهلت داده است تا به خواستهایش رسیدگی شود. از پی هپکو، آذرآب خیابانهای شهر اراک را درنوردید وازهم اکنون صدای پای فولاد وهفتتپه نیز شنیده میشود. هیچ نیرویی جلودار مبارزه طبقه کارگر نیست. نه احضارهای پی در پی، نه ارعاب و تهدید و شلاق واحکام سنگین زندان، هیچکدام نمیتواند دهها هزار کارگر آذرآب، هپکو، فولاد، هفتتپه و دهها و احد مشابه آن را از صحنه مبارزه حذف کند. طبقه کارگر که پاییز سال گذشته تمام صحنه نبرد با طبقه حاکم و رژیم سیاسی آن را اداره وهدایت میکرد، همچنان در صحنه است و نه فقط در صحنه است، بلکه پیشتاز مبارزه گستردهتریست که عموم زحمتکشان و تهیدستان در آن حضور یافتهاند.
نظرات شما