جنبش کارگری در سال ۹۷ وارد فرازهایی شد که در تمام طول سالهای گذشته و ۴ دهه حاکمیت جمهوری اسلامی سابقه نداشته است. جنبش طبقه کارگر نه فقط یگانه جنبش زنده و پویایی بود که مستمرا در صحنه حضور فعال داشت، بلکه چشماندازهای نوینی را فرا روی رشد و تعالی بیشتر طبقه کارگر گشود و چون مشعلی فروزان روشنیبخش، بر تارک تمام جنبشهای اجتماعی درخشید. فشارهای اقتصادی اگرچه فوقالعاده سنگین و طاقتفرسا بود، اما نتوانست مانع رشد و اعتلاء این جنبش شود. این واقعیت بر کسی پوشیده نیست که افزایش جهشی و چندباره قیمتها، دو سه برابر شدن قیمت کالاهای مورد نیاز کارگران و رشد افسار گسیخته نرخ تورم در سال ۹۷، دست کم دو سوم قدرت خرید کارگران را ربود. سنگینی فشارهای طاقتفرسای معیشتی که بر گرده طبقه کارگر آوار شد تمام مرزهای پیشین را پشت سر گذاشت و عموم کارگران را در تنگنای شدید و در منگنه فقر مطلق قرار داد. بهرغم این اما جنبش کارگری نه فقط در برابر این تعرض گسترده و در عرصه مبارزه برای خواستهای اقتصادی و معیشتی، بلکه فراتر از آن در عرصه مبارزه برای خواستهای سیاسی، قویا اظهار وجود کرد و تمامیت نظام سرمایهداری حاکم را به چالش کشید. پیشرفتهای جنبش بالنده طبقه کارگر در سال ۹۷ چنان درخشان و خیرهکننده بود که ستونهای نظم موجود را لرزاند و در دل حاکمان هراس انداخت. طبقه حاکم و دولت پاسدار منافع آن در وحشت از تعمیق و گسترش جنبش طبقه کارگر، سرکوب قهری و ددمنشی علیه طبقه کارگر را به حد اعلاء رساند. اما بهرغم تمام فشارهای اقتصادی و معیشتی و بهرغم سرکوبهای خشن و تاکتیکهای مذبوحانه رژیم در راستای ایجاد نفاق و برهم زدن اتحاد کارگران، جنبش کارگری در سال ۹۷ متحدتر از سالهای گذشته روند اعتلاء یابندهای را پیمود. در این زمینه به شاخصها و ویژگیهای متعددی میتوان اشاره کرد.
شمار اعتصابات کارگری در سال ۹۷ باز هم فزونی گرفت. اعتصابات مکرر، یکپارچه و طولانی مدت از نمونه اعتصابات هپکو، فولاد و هفتتپه، نشانگر رشد آگاهی و درجه بالای سازمانیابی در میان کارگران بویژه در این واحدهاست. سی چهل روز اعتصاب مستمر و یکپارچه چند هزار کارگر، کار سادهای نیست. این تیپ اعتصابات حتا در کشورهایی که یک آزادی سیاسی نسبی وجود دارد، کارگران از حق اعتصاب برخوردارند، صندوق اعتصاب و همیاری دارند و در اتحادیه و سندیکا متشکل شدهاند کمسابقه و کار بسیار مشکلی است. روشن است که در جمهوری اسلامی که طبقه کارگر از همه اینها محروم است، برپایی یک چنین اعتصاباتی بسیار مشکلتر و بغرنجتر است. بدون سازماندهی، روشن است که هیچ حرفی از اعتصاب نمیتوان به میان آورد. بنابراین روشن است که اعتصابات کارگری در سال ۹۷ از جمله اعتصابات طولانی مدت بیانگر وجود یک سازماندهی قوی و رشد چشمگیر درجه سازمانیابی در میان کارگران است.
در سال ۹۷ نیز اگرچه مهمترین و پرشمارترین شکل مبارزه کارگری اعتصاب و خواباندن چرخ تولید بود، اما کارگران برای تحقق مطالبات خود در اشکال بسیار متنوعی دست به مبارزه زدند. در این میان اشکال رادیکال و تعرضی مبارزه کارگران بویژه تجمعات و راهپیماییهای پرشور خیابانی توام با سخنرانیهای آگاهگرانه و شورانگیز نمایندگان کارگران، گسترش بیشتری یافت و بسیار پررنگتر شد. تظاهرات خیابانی در موارد متعددی با ایجادراهبندان، بستن خطوط راهآهن و امثال آن همراه شد. برخی چهارراهها و میادین بزرگ شهرها، ساعتها به اشغال کارگران درآمد. در برخی واحدها کالاهای انبار شده به تصرف کارگران درآمد. کارگران از خروج این کالاها و یا ابزار و وسایل تولید ممانعت بهعمل آوردند. برخی تجمعات به درگیری و تیراندازی هوایی و شلیک گاز اشکآور منجر شد. به روشنی میتوان گفت اشکال مبارزه کارگری در کلیت خود، رادیکالتر شد. رادیکالیسم درشکل مبارزه در عینحال با ارتقاء روحیه تعرضی کارگران همراه بود. صف کارگران اعتراضکنندهای که به مبارزه علنی مستقیم و خیابانی با رژیم روی آوردند فشردهتر شد. روحیه تعرضی تا بدان جا ارتقاء یافت که کارگران نمازهای جمعه و مراسم “مقدس” رژیم را به تجمع اعتراضی علیه رژیم تبدیل کردند.
سال ۹۷ سالی است که جنبش طبقه کارگر به لحاظ سیاسی نیز رشد چشمگیری داشت. شعارها و خواستهای سیاسی کارگران آشکارا افزایش یافت و خصلت سیاسی و ضد دولتی مبارزات طبقه کارگر پررنگتر شد. جنبههای ضد سرمایهداری هم در شعارها و خواستها و هم در پلاکاردها قویتر شد. کارگران در جریان اعتصابات و مبارزات خود بیش از پیش دریافتند که تنها یک کارفرما و سرمایهدار منفرد درمقابل آنها نیست، بلکه تمام مسئولین و مقامات دولتی، حراست و نیروی انتظامی و امنیتی نیز در صف مقابل آنها و در سمت سرمایهدار ایستادهاند. کارگران با وضوح بیشتری به ماهیت دولت پی بردند و دریافتند بلوکی از سرمایهداران و حافظان نظم سرمایهداری در مقابل آنها صف کشیدهاند. مبارزات شورانگیز کارگران در سال ۹۷ به آنان آموخت که بایستی خود را به مثابه یک طبقه متشکل ساخته و برای مقابله با طبقه سرمایهدار حاکم آماده و تجهیز کنند. خصلت سیاسی مبارزات طبقه کارگر، حضور فعال و موثر و پررنگ کارگران آگاه و پیشرو و سخنان پرشور آگاهگرانه و ضد سرمایهداری نمایندگان کارگران در جمع کارگران هپکو، فولاد و هفتتپه، این واقعیت را به اثبات رساند که آگاهی سیاسی در میان کارگران از رشد وارتقاء بالایی برخوردار شده و این کارگران به ماهیت نظام سرمایهداری و ضرورت تلاش و مبارزه برای نابودی آن پی بردهاند.
سال ۹۷ در عین حال سال تقویت روحیه اتحاد و همبستگی میان کارگران بود. در این سال، صحنههای شوقآور و غرورانگیزی از اتحاد و همدلی و همبستگی کارگران آفریده شد که تاکنون کمترسابقه داشته است. جریان اعتصاب و مبارزه کارگری در هپکو فولاد و هفتتپه نه فقط صحنههای شورانگیزی از اتحاد همبستگی میان کارگارن این واحدها آفرید، بلکه یک اتحاد و همبستگی عمیق و گسترده طبقاتی در مقیاس سراسری را رقم زد. قدرت اتحاد و همبستگی و پتانسیل مبارزاتی طبقه کارگر برای مقابله با طبقه سرمایهدار تقویت شد.
سال ۹۷ در عینحال حضور خانوادهها در اعتراضات خیابانی بیش از پیش گسترش یافت. شرکت زنان و کودکان در تظاهرات خیابانی، حمل پلاکارد و سر دادن شعار در حمایت از کارگران، مسائل طبقه کارگر را بیش از پیش به میان سایر زحمتکشان برد و در جلب حمایت آنها بسی موثر افتاد. از این مهمتر حضور فعال کارگران زن نه فقط در اعتصابات و اعتراضات کارگری، بلکه در جایگاه سخنران و رهبر عملی کارگری است. جنبش کارگری در سال ۹۷ تا بدان جا پیشرفت داشته است که برخی کارگران زن، درنقش و جایگاه رهبران عملی کارگری ظاهر شدند و انحصاری بودن سخنرانی و سخنگویی مردانه در جمع کارگران در هم شکست. هفتتپه که در سال۹۷ پیشتاز مبازات کارگران و تابناکترین ستاره آسمان جنبش کارگری بود، در این جا هم پیشتاز شد.
پدیده بسیار مهم دیگری که جنبش کارگری در سال ۹۷ شاهد آن بود، گسترش اعتصابات سراسری رشتهای بود. سال ۹۷ علاوه بر گسترش کمی تجمعات و اعتراضات خیابانی و اعتصابات تک واحدی، در چندین مورد کارگران یک رشته معین دست به اعتراض و اعتصاب سراسری زدند. این روند که از چند سال پیش آغاز شده و کارگران در رشته پتروشیمی، برق، مخابرات و تا حدودی معادن زغال سنگ به کرات اعتصابات و تجمعات سراسری را سازمان دادهاند، در سال ۹۷ به بخشها و گروههای دیگری از کارگران نیز تعمیم یافت. چند اعتصاب سراسری کارگزاران صندوق بیمه کشاورزی و همچنین چندین اعتصاب کارگران حملونقل خلیج فارس بهطور همزمان در چند استان، نمونههایی است که ادامه روند افزایش اعتصابات فراواحدی و رشتهای را نشان میدهد. مهمتر از این در سال ۹۷ چند اعتصاب بزرگ و سراسری کارگران راهآهن (کارگران نگهداری خط و ابنیه فنی) که حدود هفت هزار نفرند و همچنین چند اعتصاب بزرگ رانندگان کامیون را داشتیم (تعداداین رانندگان حدود ۹۰۰ هزار نفر تخمین زده میشود) که هیچ یک از اینها در سالهای قبل از آن و در این ابعاد سابقه نداشته است. گذار اعتصابات تک واحدی به اعتصابات چند واحدی یا در واقع اعتصابات سراسری در یک رشته معین با گسترش بیشتری همراه شد. روند گسترش یابنده اعتصابات فراواحدی و اعتصابات سراسری کارگران در یک رشته معین، بیانگر این واقعیت است که کارگران پیشرو در واحدهای مختلف یک رشته، توانستهاند ارتباطهایی میان خود برقرار سازند و با ایجاد تشکلها یا کمیتهها و شوراهایی برای هماهنگی مبارزات و خواستهای خود ، قادر شدهاند اعتصاب سراسری در یک رشته معین را سازمان دهند. این نوع تشکل یا شورای هماهنگی در چند رشته از جمله در راهآهن، رانندگان کامیون، حملونقل و امثال آن شکل گرفته و طبقه کارگر را از لحاظ تشکلیابی گامهایی به جلو برده است. اعتصاب سراسری در یک رشته معین، زمینههای مناسبی برای اعتصاب در رشتههای مرتبط یا نزدیک با آن رشته را نیز فراهم میکند. برای نمونه سومین اعتصاب سراسری و بزرگ رانندگان کامیون که با فراخوان “اتحادیه هماهنگکنندگان رانندگان ایران” از اول مهر ۹۷ آغاز شد، نه فقط از دو اعتصاب پیشین رانندگان در خرداد و مرداد ۹۷ گستردهتر بود و ۲۷۰ شهر را در بر گرفت، بلکه پیوستن ناوگان مسافربری خوزستان به اعتصاب و حمایت از رانندگان کامیون را نیز در پی داشت. ادامه و گسترش این نوع اعتصابات میتواند زمینههای اعتصاب عمومی سیاسی وقیام را هموار و فراهم سازد.
تمامی روندها و ویژگیهایی که فوقا به آن اشاره شد، خصوصیتها و روندهایی است که هر یک حتا به تنهایی نشان از رشد اعتلاء جنبش طبقه کارگر است. در کنار هم قرار گرفتن مجموعه این روندها و ویژگیها اما جایی حتا برای دشمنان طبقه کارگر باقی نمیگذارد که جنبش طبقاتی کارگران در سال ۹۷ مسیر تعالی و تکامل را طی کرده و رشد و اعتلاء یافته است. با این همه، این هنوز تمام زوایا و چهره کامل جنبش کارگری در سال ۹۷ را بازگو نمیکند. وقتی که پرچم شوراها در هفتتپه به اهتزاز درآمد، وقتی که شورای مستقل کارگران هفتتپه از دل مبارزات کارگران این شرکت پا به عرصه حیات نهاد، وقتی که خواست گرایش طبقه کارگر به اعمال کنترل و نظارت کارگری بر تولید و توزیع در شعارها و مبارزات کارگران هفتتپه تجلی یافت، وقتی که نعرهی رعدآسای اداره شورایی کارگر هفتتپه در تمام فضای سیاسی جامعه طنینانداز شد و آن را به تسخیر خود درآورد، آنگاه مشخص شد که طبقه کارگر با چه سرعتی در حال پیشروی است، آنگاه مشخصتر شد که طبقه کارگر با چه شتاب شگفتانگیزی تمام مرزهای نظم موجود را میتواند پشت سرنهد و خود را برای انجام وظایف بسیار مهم و خطیری که تشدید و تعمیق مبارزه طبقاتی به ناگزیر بر عهده وی خواهد گذاشت، آماده و تجهیز کند.
شعار نان، کار، آزادی، اداره شورایی که در آغاز توسط بخش پیشرو طبقه کارگر (هفتتپه) مطرح شد، در پرتو استمرار اعتصاب و تظاهرات خیابانی و جسورانه این کارگران، به سرعت از سطح کارگران هفتتپه فراتر رفت و به شعار و خواست میلیونها کارگر و نیز شعار سراسری عموم کارگران و زحمتکشان تبدیل شد. طبقه کارگر ضمن مبارزه اخص خود علیه طبقه سرمایهدار و تاکید بر خواستهای خود، پرچمدار مبارزه برای دستیابی به مطالبات سایر زحمتکشان نیز شد. شعاری که بر پرچم کارگران هفتتپه نقش بسته بود، نه فقط اتحاد و همبستگی طبقاتی وسیعی را در میان کارگران رقم زد، بلکه حمایت و همبستگی گسترده و سراسری معلمان، دانشجویان، پرستاران، جوانان، زنان و بازنشستگان را نیز در پی داشت. اتحادی که میان کارگران و زحمتکشان تحت رهبری، پیشگامی و اتوریته کارگران در خوزستان شکل گرفت، نمونه کوچک و مشخص آن چیزی است که باید در کل جامعه و مقیاس سراسری رخ دهد. خوزستان الگوی کارگران و زحمتکشان شد. طبقه کارگر با طرح شوراها و بوسیله اتحاد و همبستگی بیمانندی که در جامعه به آن شکل داد، دورنمای روشنی را در برابر آحاد کارگران و زحمتکشان گشود و شایستگی و توانایی خود برای هدایت و رهبری تمام جامعه را به اثبات رساند.
سالهای گذشته، بویژه دیماه سال ۹۶، کارگران، بیکاران و تهیدستان و عموم مردم زحمتکش دراعتراضات خیابانی و در شعارهای صریح و روشن خود، به وضوح گفته بودند چه نمیخواهند. در شعار مرگ بر دیکتاتور، مرگ بر خامنهای و مرگ بر جمهوری اسلامی به روشنی بیان و بر آن تاکید میشد که اعتراضکنندگان چه نمیخواهند! اما این که بطور مشخص چه میخواهند روشن نبود. این پرسشی بود که طبقه کارگر باید به آن پاسخ میداد. طبقه کارگر با طرح جسورانه آلترناتیو شورایی به این پرسش، پاسخ صریح و مشخص داد و درجایگاه رهبرجامعه ظاهرشد. طرح صریح و شجاعانه آلترناتیو شورایی به عنوان جایگزین رژیم حاکم، که نه در جنبش کارگری سابقه داشت و نه در جنبشهای اجتماعی دیگر، جنبش طبقه کارگر را صدها گام به جلو برد. طبقه کارگر با طرح آلترناتیو شورایی، تمام آلترناتیوهای قلابی و بورژوایی را در بهت و حیرت فرو برد و موجودیتشان را از موضوعیت انداخت. هفتتپه بساط همه آنها را به هم ریخت. هفتتپه نشان داد که این تنها طبقه کارگر است که میتواند آلترناتیو باشد. طبقهای که با استراتژی و تاکتیکهای مشخص پرولتری و با شعارها و مطالبات مشخص، با قدرت تمام پا به صحنه مبارزه طبقاتی نهاده است. هفتتپه به همه دوستان و دشمنان طبقه کارگر نشان داد که تنها طبقه کارگر است که میتواند با طرح شعارها و خواستهای رادیکال و انقلابی سایر زحمتکشان را زیر پرچم سرخ خود گرد آورد و تمام جامعه را از چنگال فقر و بدبختی نجات دهد. وقتی که فریاد رهاییبخش طبقه کارگر از حنجره خوزستان، قلب تپنده فلزوکار و زادگاه پرولتاریای ایران در آسمان جامعه طنینانداز شد، وقتی که فریاد رعدآسا، و نافذ طبقه کارگر تارهای صوتی تمام اقشار زحمتکش جامعه را به ارتعاش درآورد و بر پیکر نظم پوسیده حاکم رعشه مرگ انداخت، ترس و وحشت سرتاپای طبقه حاکم و رژیم سیاسی آن را فرا گرفت. آنگاه تمام ظرفیت و توان خود را برای انتقامجویی از طبقه کارگر و در هم کوفتن جنبش کارگری به کار گرفت.
بدون بررسی و یا اشاره به تشدید اقدامات قهری و سرکوبگرانه و تاکتیکهای ضد کارگری رژیم علیه طبقه کارگر و تشکلها و فعالان کارگری، بررسی و ارزیابی ما از جنبش طبقه کارگر در سال ۹۷ ناقص خواهد بود. هر جا اعتصاب و اعتراض متشکلی سازمان یافت، ارتجاع حاکم بیمعطلی به سرکوب شدید و قهری متوسل شد. در همان روزهای نخستین سال ۹۷، ۲۰ کارگر هفتتپه با اخطار کتبی به دادگاه احضار شدند. ۱۰ کارگر بازداشت و شمار دیگری از جمله اسماعیل بخشی عضو هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، ممنوعالورود شدند. نیروی انتظامی برای درهم شکستن اعتصاب کارگران هفتتپه، کارخانه نیشکر را به اشغال خود درآورد و با زور، کوره بخار را روشن کرد. در اعتصابات بعدی کارگران هفتتپه نیز همین احضارها و ارعاب و سرکوب و اعمال قهر علیه کارگران ادامه یافت. خرداد ۹۷، ۳۵ تن از کارگران هفتتپه، به دستور مستقیم قوه قضایی احضار و مورد محاکمه و بازجویی و تهدید قرار گرفتند. بار دیگر ۷۰ کارگر هفتتپه بازداشت و مورد بازجویی و محاکمه قرار گرفتند. تمام این محاکمات و بازجوییها، با تهدیدات گوناگون و بخشا با ضرب و شتم و اهانت به کارگران همراه بود. اعتصاب و راهپیماییهای خیابانی آبانماه کارگران هفتتپه، با سرکوب خشنتری روبرو شد. در یورش وحشیانه نیروهای گارد ویژه ۱۸ کارگر و یک زن خبرنگار بازداشت و زندانی شدند. این دستگیری به پروندهسازی علیه اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و اعمال شکنجههای وحشیانه علیه آنها منجر شد. اسماعیل بخشی تا سر حد مرگ شکنجه شد. علی نجاتی عضو با سابقه هیات مدیره سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، با زور بازداشت و روانه زندان شد و زیر فشار و شکنجههای جسمی و روانی قرار گرفت.
در فولاد اهواز نیز کارگران چندین و چندبار احضار و بازجویی شدند. ۱۲ خرداد ۹۷ نیروهای گارد ویژه با هجوم وحشیانه به کارگران دهها تن را بازداشت و زندانی کردند. در ظرف دو روز، شمار بازداشت شدگان به ۶۰ نفر رسید. در یورش شبانه ۲۵ آذر نیروهای سرکوب، دهها کارگر بازداشت و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. ۲۷ آذر تعداد بازداشت شدگان به ۴۳ کارگر رسید. در هپکو نیز کارگران بارها احضار و مورد بازجویی قرار گرفتند. ۱۵ فعال اعتصاب در دادگاه کیفری دو اراک، هر یک به ۶ ماه تا یک سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند. سال ۹۷ ارعاب و پیگرد و فشار علیه کارگران پیشرو و فعالان سندیکایی تشدید شد. آبان ۹۷ حکم ۵ سال و ۳ ماه زندان ابراهیم مددی نایب رئیس هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در دادگاه تجدیدنظر تایید شد. داود رضوی عضو دیگر هیات مدیره سندیکا به ۵ سال حبس محکوم شده بود. رانندگان کامیون نیز از سرکوب و بازداشت و زندان برکنار نماندند. در برابر پیشرفت و تعالی مبارزات رانندگان کامیون و در جریان سومین اعتصاب سراسری آنها، دادستان کل جمهوری اسلامی رانندگان مبارز را “قطاع الطریق” (راهزن) خواند و آنان را به اعدام تهدید کرد. تعقیب و آزار و پیگرد و پروندهسازی علیه رانندگان کامیون شدت گرفت. رژیم جمهوری اسلامی از ترس تسرّی اعتصاب به تمام ناوگان حملونقل بار و مسافر و خطوط ریلی و سازمانیابی یک اعتصاب سراسری در تمام بخشهای حمل و نقل کالا و مسافر، به سرکوب شدید و علنی رانندگان متوسل شد و صدها تن از رانندگان را در شهرهای مختلف بازداشت و روانه زندان کرد.
این نمونهها گوشه ای از تشدید سرکوب و اعمال قهر و خشونت علیه کارگران را نشان میدهد. طبقه حاکم اما به این هم اکتفا نکرد. اعمال فشار و تشدید سرکوب و خشونت علیه کارگران آگاه و فعالان اعتصاب، تنها در شکل احضار و بازداشت و بازجویی و شکنجه نبود. وزارت اطلاعات و دیگر نهادهای حکومتی به منظور تخریب و ایزوله کردن و در نهایت برچیدن تشکلهای مستقل کارگری، به توطئهچینی علیه آنها متوسل شد. ارتجاع حاکم که بیش از یک دهه اعمال فشار و سرکوب سیستماتیکاش علیه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه پیگرد و احضار و محاکمه دائمی فعالان سندیکا و اخراج و بریدن حبسهای طولانی مدت برای آنها به منظور از هم پاشاندن و انحلال سندیکا ناکام مانده بود، به توطئه جدید علیه این سندیکا و فعالان آن متوسل شد و درصدد تخریب فعالان سندیکا و علم کردن یک سندیکای تقلبی در این شرکت برآمد. اما هوشیاری سندیکا و اعضای آن توطئه شوم رژیم را ناکام گذاشت. کارگران شرکت واحد بطور یکپارچه از سندیکای خود به دفاع برخاستند و پاسخ دندانشکنی به توطئهگران و سندیکاسازان قلابی دادند. پروژه ضد کارگری سندیکا سازی قلابی دست پخت وزارت اطلاعات با شکست مفتضحانهای روبرو شد. در جریان این توطئه، پته بسیاری از حامیان دروغین و ریز و درشت طبقه کارگر نیز روی آب ریخت و مشت آنها باز شد. چه آنها که در برنامهریزی و اجرای این توطئه سهم مستقیمی برعهده گرفته و آشکارا از پروژه سندیکاسازی نهادهای دولتی و امنیتی حمایت کردند، چه کسانی که با سکوت و به اصطلاح بیطرفی خود، عملا توطئه علیه سندیکای مبارز کارگران شرکت واحد را تایید کردند. ناکامی توطئهگران در ایجاد یک سندیکای قلابی و ایزوله کردن سندیکای واقعی کارگران شرکت واحد نشان داد که کارگران و جنبش طبقاتی آنها به چنان مرحلهای از رشد خود رسیده اند که در برابر چنین ترفندها و توطئههایی بایستند و از تتشکل مستقل و فعالان کارگری دفاع کنند.
سال ۹۷ در هفتتپه نیز تلاشهای زیادی برای ایجاد شکاف و اختلاف در سندیکا ونیز ایجاد نفاق و جدایی میان هیات مدیره سندیکا و کارگران این شرکت بهعمل آمد و یک شورای اسلامی سرهمبندی شد. برای ایجاد نفاق و دو دستگی در میان کارگران، رژیم به حربه ارعاب و تهدید یا تطمیع و حتا تلاش برای خریدن افراد نیز متوسل شد. اما کارگران تقریبا در همه جا این تاکتیکها را خنثا کردند . شورای اسلامی در هفتتپه نیز، بطور یکپارچه از سوی کارگران هفتتپه بایکوت شد. یکی از نمایندگان کارگران فولاد اهواز در قبال این تاکتیک رژیم و عمال آن برای تطمیع کارگران، ضمن اشاره به نقشه پلید مدیریت و حامیان آن به منظورخریدن کارگران و ایجاد دو دستگی به صراحت گفت: “اشتباه فاحشی کردید که گمان بردید میتوانید صفوف ما را بشکنید، ما خریدنی نیستیم”.
علاوه بر همه اینها سال ۹۷ که طبقه حاکم زخم بزرگی از کارگران هفتتپه و اسماعیل بخشی برداشته بود، با هدف تخریب روحیه، ترور شخصیت و هتک حرمت بازداشت شدگان شکنجه شده، بویژه اسماعیل بخشی عضو شورای مستقل کارگران هفتتپه، به “مستندسازی” و سناریو پردازی روی آورد و به اعترافگیریهای اجباری و بیارزش در زیر شکنجه متوسل شد. طبقه حاکم و رژیم سیاسی پاسدار منافع آن بر این خیال باطل بود که با پرونده سازی و بهتان و افترا و اعترافگیریهای اجباری در زیر شکنجه میتواند کارگران، بویژه کارگرانی که پرچم شوراها را برافراشته و بدیل حاکمیت کنونی را ارائه داده بودند مرعوب و از میدان بدر کند. اما این ترفند به ضد خود تبدیل شد و شعار “مستند، شکنجه دیگر اثر ندارد” پاسخ کارگران و عموم مردم به این نمایش مسخره و طرح از پیش سوخته وزارت اطلاعات بود. روند رو به رشد جنبش طبقه کارگر را با این ترفندها نمیشد متوقف کرد یا آن را حتی به سطح ما قبل طرح شورا و آلترناتیو شورایی برگرداند.
جنبش کارگری در سال ۹۷ رشد و اعتلاء نوینی یافت. جنبش طبقه کارگر یگانه جنبشی بود که تمام نظم موجود را به چالش کشید و یک آلترناتیو شورایی و کارگری در برابر آن نهاد. به جرات میتوان گفت که جنبش کارگری در سال ۹۷ به اندازه ۱۰ سال و بیشتر از ۱۰ سال پیشرفت نمود، تجارب فراوانی بدست آورد و با پیشینهای پر دستاورد و قابل افتخار، به سال ۹۸ گام نهاده است.
نظرات شما