اول ماه مه و کارگران ایران

اول ماه مه روز جهانی کارگر، روزی متفاوت از دیگر روزهای سال برای کارگران جهان است. روزی متفاوت برای طبقه‌ای‌ست که رسالت تاریخی‌اش پایان دادن به نظام‌ طبقاتی‌ سرمایه داری‌ست، نظمی که حاصل آن فقر، گرسنگی، شکنجه، جنگ، ویرانی و مرگ میلیون‌ها انسان بوده است. اول ماه مه روز نبرد طبقاتی کارگران علیه سرمایه‌داران، روز انسان‌هایی‌ست که قرن‌ها نادیده انگاشته شده‌اند. روز انسان‌هایی که می‌توانند با اتحاد خود جهانی نو بسازند. روز نمایش همبستگی کارگران در عرصه‌ی گیتی. سخن از اول ماه مه است!

در سال‌های اخیر که بحران اقتصادی عواقب اجتماعی وخیمی برای طبقه کارگر به بار آورده و تضادهای طبقاتی تشدید شده، بر اهمیت اول ماه مه به عنوان روز جهانی کارگر افزوده گردیده است. آشکارتر شدن ماهیت سرمایه‌داری و ناتوانی آن در حل معضلات اقتصادی و اجتماعی جوامع کنونی، لزوم پایان دادن به نظام‌های طبقاتی و جایگزینی آن با نظامی که برای همیشه به تضادهای طبقاتی پایان بخشد را بار دیگر در عرصه جهانی شعله‌ور ساخت. شکل‌گیری جنبش ضد سرمایه‌داری ٩٩ درصد یک نمونه‌ی روشن از شرایط پیش گفته می‌باشد.
سال‌ها بود که جهان اعتراضات کارگری به وسعتی که امروز شاهد آن هستیم به خود ندیده بود. اعتصابات و تظاهرات کارگران یونان، اسپانیا، پرتقال، ایتالیا، فرانسه و دیگر کشورهای جهان علیه سیاست‌های “ریاضت‌طلبانه” که سطح معیشت کارگران را زیر ضرب گرفته است، پاسخ این طبقه به سیاست‌های ضد کارگری دولت‌های حاکم بورژوایی در این کشورها بود. دولت‌های بورژوایی حاکم، با آغاز بحران تلاش کردند تا بار بحران را بر دوش‌ کارگران بگذارند. نتیجه‌ی سیاست‌های ضد کارگری تحت عنوان “صرفه‌جویی‌های اقتصادی” اگر چه از سویی کاهش خدمات عمومی، تصویب قوانین ضد کارگری و در نهایت کاهش سطح معیشت و رفاه کارگران بوده است، اما از سوی دیگر منجر به تشدید مبارزه و آگاه‌تر شدن کارگران گردید. به‌گونه‌ای که حتا سندیکاها و اتحادیه‌هایی که تا پیش از این در بوروکراسی اشرافی خود غرق شده بودند، مجبور به سازماندهی اعتصابات سراسری شدند.
در ایران نیز دولت جمهوری اسلامی مانند دیگر دولت‌های سرمایه‌داری در سال‌های اخیر تلاش نمود تا هر چه بیشتر بار بحران اقتصادی را با سیاست “هدفمندسازی یارانه‌ها” که همان “ریاضت اقتصادی” با نامی دیگر است، بر شانه‌های کارگران بگذارد. در جریان این طرح، دولت سوبسیدهایی را که مجبور بود برای تامین برخی از نیازهای ضروری مردم بدهد، به‌شدت کاهش داد. نتیجه‌ی این امر اما تشدید تورم و رکود اقتصادی و در نهایت کاهش شدید سطح معیشت کارگران و دیگر زحمتکشان جامعه بود. اما همان‌طور که در دیگر کشورهای جهان اتخاذ این سیاست از سوی دولت‌های سرمایه داری دو لبه داشت، در ایران نیز این سیاست منجر به افزایش مبارزات کارگران و آگاهی هر چه بیشتر آن‌ها نسبت به ماهیت حکومت و سیاست‌های ضد کارگری آن گردید. اعتراضات کارگری در ماهی که گذشت، بیان گویای این وضعیت در طبقه‌ی کارگر ایران است.
طبقه‌ی کارگر ایران در شرایطی به اول ماه مه پا می‌گذارد که نشانه‌ها از تغییراتی در  شرایط این طبقه حکایت دارد. شرایطی که خود ریشه در وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جاری دارد. شرایطی که بیش از گذشته این طبقه را با افزایش میزان و سطح مطالبات‌اش، به سمت مبارزه علیه مناسبات سرمایه‌داری حاکم رانده و به او می‌گوید: “سونوشت‌ات را خود به‌دست گیر”. برای طبقه‌ی کارگر در سراسر جهان، اول ماه مه روز نبرد طبقاتی علیه مناسبات سرمایه‌داری‌ست. در ایران این نبرد به‌ویژه رنگ‌وبوی مبارزه با حاکمیت را به‌خود می‌گیرد، حکومتی که هم بزرگ‌ترین کارفرما و سرمایه‌دار ایران است، هم عامل اصلی در اجرا و تصویب قوانین ضد کارگری و هم دشمن مسلحی که هر اعتراض و یا تحرک برای سازمان‌یابی کارگران را با نیروی قهر دولتی سرکوب می‌کند. از همین‌روست که اول ماه مه امسال می‌تواند و باید نمایش پُر قدرت طبقه‌ی کارگر ایران علیه دولت حاکم باشد.

اول ماه مه در ایران
از اول ماه مه ١٨٨۶، روزی که پلیس شیکاگو فریاد خروشان کارگران برای ٨ ساعت کار را با گلوله‌های خود به خون آغشته ساخت، ١٢۶ سال می‌گذرد. چهار سال بعد از آن بود که در پی تصمیم انجمن بین‌المللی کارگران (انترناسیونال دوم) در نشست تاریخی خود در پاریس، اول ماه مه وارد تقویم سیاسی کارگران، به عنوان روز جهانی کارگر گردید.
در اول ماه مه ١٨٩٠ کارگران با شعار ٨ ساعت کار در روز همبستگی جهانی خود را به‌تصویر کشیدند. انگلس رهبر بزرگ کارگران جهان در آن زمان در این رابطه نوشت: “تظاهرات اول ماه مه به خاطر هشت ساعت کار روزانه باید ضمنا نمایانگر اراده‌ی طبقه کارگر برای نابودی تمایزات طبقاتی از طریق دگرگونی اجتماعی باشد”. اول ماه مه نه فقط نمایش همبستگی کارگران در سراسر جهان که روز نشان دادن اراده‌ی طبقه‌ی کارگر برای دگرگونی‌های اجتماعی و پایان دادن به نظام‌های طبقاتی می‌باشد.
از برگزاری نخستین مراسم اول ماه مه در ایران نیز ٩٠ سال می‌گذرد. در سال ١٣٠١ (١٩٢٢) کارگران ایران برای اولین بار با شعار ٨ ساعت کار روزانه تظاهرات و نمایش‌های مربوط به این روز را با شکوه بسیار برگزار کردند. در آن سال‌ها کارگران باید روزانه ١۴ ساعت کار می‌کردند. سازماندهندگان مراسم همانا اتحادیه‌های کارگری تازه شکل گرفته‌ی آن زمان بودند. از آن سال به‌بعد کارگران ایران همواره تلاش داشته‌اند تا این مراسم را در اشکال گوناگون برگزار کنند. مراسمی که به دلیل شرایط سیاسی کشور و حاکمیت دیکتاتوری،  مخفی، نیمه‌مخفی و گاه نیز علنی بوده است. در واقع هرگاه در نتیجه‌ی خیزش‌های توده‌ای شاهد تحولاتی از نظر سیاسی بوده‌ایم، بزرگ‌ترین و پرشکوه‌ترین مراسم‌های اول ماه مه نیز برگزار شده‌ است که نمونه‌ی روشن آن تظاهرات اول ماه سال ۵٨ در تهران بود که حدود ۵٠٠ هزار نفر با شعار “کارگر کارگر اتحاد اتحاد” شانه‌های حکومت و سرمایه‌داران را به لرزه درآوردند. اما با آغاز تهاجم همه جانبه‌ی حکومت اسلامی در سال ۶٠، بار دیگر برگزاری علنی مراسم اول ماه مه امکان‌ناپذیر گشت، هر چند که در تمام این سال‌ها – و حتا در زندان‌های حکومت اسلامی – این روز با برگزاری مراسم‌های مختلف توسط کمونیست‌ها و فعالین کارگری در اشکالی غیر علنی گرامی داشته شد. اما با پایان یافتن سال‌های رکود و آغاز روند روبه‌رشد جنبش کارگری از نیمه‌ی دوم دهه‌ی ٧٠ به‌ویژه در دهه‌ی ٨٠، برگزاری هر چه بهتر و باشکوه‌تر این روز نیز همگام با این روند در دستور کار قرار گرفت که نتیجه‌ی آن برگزاری مراسم‌های متعدد اول ماه مه توسط تشکل‌های کارگری در طی این سال‌ها بوده است.
در سال‌های ٨٠، ٨١ و ٨٢ مراسم‌های متعددی در اشکال نیمه‌علنی و حتا علنی در برخی از شهرهای ایران از جمله تهران برگزار شد که سازماندهی این مراسم‌ها برعهده‌ی فعالین کارگری و تشکل‌های نوپایی بود که اولین تلاش‌ها را برای سازماندهی خود و طبقه‌ی کارگر آغاز کرده بودند. این تلاش‌ها همگام با تغییراتی بود که در نتیجه‌ی بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در فضای سیاسی کشور ایجاد شده و شرایط مناسب‌تری را برای فعالیت‌های علنی فراهم آورده بود. سال ٨٣‌ در تداوم سال‌های پیش از آن، مراسم‌های متعددی در تهران و تعدادی دیگر از شهرهای کشور برگزار گردید که تهاجم نیروهای سرکوب به مراسم روز جهانی کارگر در شهر سقز و دستگیری تعدادی از فعالان کارگری و شرکت‌کنندگان در مراسم، منجر به انعکاس وسیع آن در داخل و خارج و حمایت‌های بین‌المللی از دستگیرشدگان اول ماه مه در سقز گردید. انعکاس عمل سرکوب‌گرانه‌ی رژیم و حمایت‌های وسیع از دستگیرشدگان منجر به عقب‌نشینی رژیم گردید. این عقب‌نشینی تاثیر خود را در سال ٨۴ و در برگزاری مراسم اول ماه مه در سطحی گسترده که در تمام سال‌های ۶٠ تا ٨٠‌ سابقه نداشت نشان داد. ویژگی بزرگ مراسم اول ماه سال ٨۴ نه فقط علنی بودن غالب این مراسم که گستردگی آن از نظر برگزاری مراسم در شهرهای مختلف و وسعت آن از نظر شرکت‌کننگان در مراسم آن روز بود.
نکته‌ی برجسته در مراسم‌های اول ماه مه در سال‌های فوق، تفوق اندیشه‌های سوسیالیستی بر این جنبش نوپا اما از سویی دیرپای کارگری بود. سردادن سرود انترناسیونال در برخی از این مراسم‌ها و بیانیه‌ها و قطعنامه‌هایی که در آن‌ها صادر شد نه تنها حاوی خواست‌های فوری کارگران ایران که بر خواست و اراده‌ی آن‌ها بر ضرورت تحولات اجتماعی نیز تاکید می‌کرد.
اول ماه مه سال ٨۵ مصادف بود با اولین سال روی کار آمدن دولت امنیتی – نظامی احمدی‌نژاد. سیاست دولت جدید در مورد جنبش کارگری بر تشدید سرکوب و جلوگیری از حرکت‌های مستقل کارگری بود. همان سیاستی که این حکومت در دیگر عرصه‌های مبارزه‌ی طبقاتی و دمکراتیک مردم ایران از جمله مبارزات زنان و دانشجویان پیش گرفته بود.
اما با این وجود مراسم‌های متعددی از سوی کارگران و تشکل‌های کارگری برگزار گردید که برجسته‌ترین آن‌ها تجمع جمعی از کارگران شرکت واحد و فعالین سندیکا در برابر اداره مرکزی شرکت واحد و پخش شیرینی و کارت تبریک به مناسبت آن روز، مراسم آبشار خور که حدود ٢٠٠٠ نفر در آن حضور داشتند و نیز مراسم‌هایی بود که به این مناسبت توسط تشکل‌های کارگری در تعدادی از شهرهای کردستان برگزار گردید.
در اول ماه مه سال ٨۶ اما مهم‌ترین اتفاق مربوط به شرکت فعالین کارگری در مراسم این روز که از سوی خانه کارگر در ورزشگاه امجدیه (شیرودی) برگزار گردید می‌شود که این مراسم دولتی را به یکی از صحنه‌های باشکوه در نبرد طبقاتی کارگران علیه سرمایه‌داران تبدیل نمود. در این روز کارگران با تظاهرات در خیابان‌های تهران و تجمع در ورزشگاه با سردادن شعارهایی هم‌چون “کارگران اتحاد اتحاد” و “تشکل مستقل حق مسلم ماست” با منفعل کردن عوامل خانه کارگر و در دست گرفتن مراسم، نبرد خود علیه سرمایه‌داران را اعلام نموده و بر مهم‌ترین خواست‌های کارگران ایران انگشت گذاشتند. حضور در مراسم‌های دولتی خانه‌ کارگر و تبدیل آن به یک نمایش ضد دولتی یکی از تاکتیک‌هایی است که در دهه‌ی ٨٠ چندین بار مورد استفاده‌ی کارگران قرار گرفت.
اما مانند سال‌های پیش از این، مراسم‌های مستقلی نیز از سوی کارگران و تشکل‌های کارگری در سال ٨٧‌ برگزار گردید که مهم‌ترین آن برگزاری مراسم روز جهانی کارگر از سوی سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه و با حضور کارگران کارخانه بود.
یکی از دستاوردهای مهم برگزاری مراسم اول ماه مه در طول سال‌های ٨٠، نزدیکی و هم‌گرایی بیشتر تشکل‌های کارگری در طی این سال‌ها بوده است که این نزدیکی در سال ٨٨ به بهترین شکلی خود را نشان داد. “کمیته برگزاری مراسم روز جهانی کارگر” متشکل از ٨ تشکل از جمله دو سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و نیشکر هفت‌تپه با صدور اطلاعیه‌ای برگزاری مراسم واحدی را در پارک لاله‌ی تهران به مناسبت این روز اعلام کردند. اگرچه رژیم با بسیج نیروهای سرکوب، هزینه زیادی را به جنبش کارگری برای این اقدام متحد با دستگیری تعداد زیادی از شرکت‌کنندگان تحمیل کرد، اما دستاوردهای این حرکت برای جنبش کارگری در طول دهه‌ی ٨٠ بی‌نظیر بوده و نشان‌گر رشد آن می‌باشد. این اقدام جدا از شهامت تشکل‌های سازمان‌دهنده‌ی آن، از دو جهت بسیار مهم بود. اول، این همگرایی نشانه‌ی درک ضرورت اتحاد عمل در جنبش کارگری بود، ضرورتی که به رغم تمامی مشکلات و خطراتی که پیش‌روی این تشکل‌ها قرار داشت، آن‌ها را وادار به این عمل مشترک نمود. دوم، قطعنامه‌ی مراسم بود که مضمونی بسیار مترقی و رادیکال داشت و در واقع اعلان جنگ کارگران علیه سرمایه‌داران بود. این قطعنامه، قطعنامه‌ی یک گروه خاص نبود. این قطعنامه به‌واقع قطعنامه‌ی کارگران ایران بود که از زبان مهم‌ترین تشکل‌های آن روز آن‌ها بیرون آمده بود.
سال ٨٩ اما تحت تاثیر فضای سیاسی کشور، شکل و بوی خاصی گرفت. در این روز نیروهای سرکوب در بسیاری از شهرها از جمله نقاط اصلی شهر تهران برای جلوگیری از هرگونه تظاهراتی مستقر شدند. اما به رغم آن، تظاهراتی چند در شهرها از جمله تهران با حضور گروه‌های مختلف اجتماعی برگزار گردید که منجر به درگیری و دستگیری تعدادی از تظاهرکنندگان شد. تشکل‌های کارگری در این سال به‌طور مستقل تنها به صدور بیانیه‌ای مشابه سال ٨٨ اکتفا کردند. در سال ٩٠ نیز به رغم جو سنگین امنیتی مراسم‌های متعددی از سوی کارگران برگزار شد که مهم‌ترین آن‌ها تجمع و راهپیمایی در سنندج بود. تجمع بیش از ١٠٠٠ کارگر کارخانه‌های مخابرات راه‌دور، مجتمع گوشت فارس، لاستیک‌سازی دنا و آزمایش مرودشت در برابر استانداری در این روز یکی از وقایع اول ماه مه سال گذشته بود. در سال گذشته جدا از بیانیه‌ی مشترک چندین تشکل کارگری به سیاق سال ٨٨ و ٨٩، چندین تشکل کارگری دیگر نیز مانند سندیکای نیشکر هفت‌تپه، کارگران چینی البرز، جمعی از کارگران ایران‌خودرو، عسلویه نیز اطلاعیه‌هایی منتشر کردند و در شهر تبریز نیز تراکت‌ها و اتیکت‌هایی به این مناسبت از سوی فعالین کارگری چاپ و توزیع گردید. در سال ٩٠ البته در چند مراسم محدود، کنترل‌شده و کوچک که خانه کارگر برگزار کرد، تعدادی از کارگران از جمله کارگران ریسندگی و بافندگی کاشان در آن شرکت کردند و در تهران آن را به صحنه اعتراض و طرح مطالبات خود تبدیل نمودند و سالن برگزاری مراسم را ترک کردند. کارگران پوشینه بافت نیز با حمل پلاکاردهایی هم چون “ما کار می‌خواهیم” خواست‌های خود را مطرح نمودند.

روز جهانی کارگر و شرایط کنونی
همان‌طور که در ابتدای مقاله توضیح داده شد، بحران اقتصادی و انداختن بار آن بر دوش کارگران دارای دولبه است. از سویی این بحران منجر به وخامت بیش از پیش شرایط زندگی کارگران شده است و از سوی دیگر آن‌ها را بیش از گذشته به فعالیت برای رهایی از این وضعیت با دست زدن به اعتراض در اشکالی چون اعتصاب، تظاهرات و تجمع کشانده است. باید بر این نکته، بحران سیاسی داخلی و خارجی را نیز اضافه کرد. بحران در روابط خارجی به مراحل جدیدی از رشد خود رسیده است به گونه‌ای که تحریم‌های نفتی و بانکی دولت آمریکا و متحدان‌اش فشار مالی سنگینی را به حکومت اسلامی تحمیل می‌کند که پیش از این سابقه نداشته است. از سوی دیگر نتیجه‌ی همه‌ی بحران‌هایی را که در عرصه‌های مختلف حکومت اسلامی با آن درگیر است، در گسترش و حدت‌یابی تضاد در میان بالایی‌ها (حاکمان) شاهد هستیم. از هم گسیختگی درونی حکومت به‌جایی رسیده است که دیگر حکومت کردن به شکل سابق برای‌شان غیرممکن شده است. هر روز شاهد ماجرای جدیدی در درون حاکمیت هستیم به گونه‌ای که می‌توان گفت دستگاه بوروکراسی حاکم با هرج و مرج درونی رو به رو است. شکست سیاست‌های حکومت در کنترل بحران‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی که منجر به برملا شدن هر چه بیشتر ضعف‌ها و ناتوانایی‌های حکومت گشته است، این موقعیت را بیش از گذشته در اختیار طبقه‌ی کارگر گذاشته است تا با مستحکم‌کردن هر چه بیشتر صفوف خود، اراده‌ی خود را برای تغییرات بنیادی اجتماعی به‌نمایش بگذارد.
تجربه کارگران از برگزاری مراسم اول ماه مه نشان می‌دهد که چگونگی برگزاری آن در هر سال از دو فاکتور مهم تبعیت می‌کند. اوضاع سیاسی جامعه و وضعیت جنبش کارگری و تشکل‌های کارگری.
با توجه به آن‌چه تاکنون گفته شد، می‌توان انتظار داشت که در سال جاری طبقه کارگر بیش از گذشته به میدان آمده و خود را برای نبردهای طبقاتی بزرگتر آماده سازد. با این همه باید افزود که به دلیل پراکندگی لحظه‌ی کنونی در صفوف طبقه‌ی کارگر، متاسفانه نمی‌توان در شرایط امروزی انتظار اعتراضات سراسری کارگران را در روز اول ماه مه از طبقه‌ی کارگر داشت، اما شکی نیست که تشکل‌های کارگری و کارگران هر جا که بتوانند و به هر شیوه‌ای که خود تشخیص خواهند داد، این مراسم را برگزار خواهند کرد. در این میان آن‌چه اهمیت اصلی را دارد تلاش برای برگزاری مراسم‌های این روز با حضور کارگران است، این مهم است که تمامی تلاش‌ها برای به میدان کشاندن کارگران در این روز متمرکز گردد. در این مرحله شکل به میان آمدن کارگران اولویت ندارد، مهم درک اهمیت این روز برای کارگران و طرح خواست‌های‌شان از زبان خود کارگران است.
سروصداهایی که از هم اکنون به مناسبت این روز در محافل دولتی برخاسته است، بیش از آن که نشان‌گر تلاش‌ جناح‌هایی از حاکمیت برای برگزاری کنترل‌شده‌ی این روز باشد، بیان‌‌گر ترس و واهمه‌‌ی آن‌‌ها از برگزاری مستقل مراسم این روز توسط کارگران است، موضوعی که مزدوران “خانه کارگر” در سخنان روزهای اخیر خود بارها بر آن تاکید کرده‌اند. اما با این وجود حکومت اسلامی این روزها آن‌قدر از کارگران و تجمع آن‌ها هراسان است که حتا از برگزاری کنترل شده‌ی مراسم روز جهانی کارگر توسط تشکل‌های دست‌ساز خود نیز به دلیل تجاربی که داشته است، واهمه دارد. هر چند که به دلیل بحران داخلی و تضادهای درونی رژیم و نیز عمق نارضایتی کارگران از شرایط کنونی، ممکن است این تشکل‌ها مراسم‌هایی را برگزار کنند. از سوی دیگر رژیم در سال‌های اخیر سعی کرده است که با تشدید فشار بر روی فعالین کارگری و تشکل‌های موجود، آن‌ها را از برگزاری مراسم اول ماه مه بازدارد. سیاستی که اگرچه هزینه‌هایی را بر جنبش کارگری تحمیل نموده است اما هرگز نتوانسته مانع تصمیم و اراده کارگران برای برگزاری مراسم این روز گردد.
تجربه‌ی ٩٠ سال برگزاری مراسم اول ماه مه توسط کارگرن ایران، به‌ویژه تجربه‌ی ١٠ سال اخیر تاکیدی‌ست بر اهمیت و ضرورت حرکت مستقل کارگری در این روز. شکی نیست که تحرکات مستقل طبقه‌ی کارگر در این روز توانسته است دستاوردهای بسیاری برای او به‌همراه بیاورد. نمایش کارگران در اول ماه مه، همواره نقطه‌ای پُر رنگ در تاریخ جنبش کارگری ایران بوده است و این‌گونه باقی خواهد ماند.

متن کامل نشریه کار شماره ۶۲۰ در فرمت پی دی اف

POST A COMMENT.